A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slavic appearance: ظاهر اسلاوی Опа, славянская внешно ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slavic appearance: ظاهر اسلاوی Опа, славянская внешно ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heathen: ۱. بی دین - کافر از نگاه اهل کتاب ظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلام: سلام واژه ای است عربی و در انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impregnate: Impregnate = Get Pregnant = Knock u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bond: هم اسمه هم فعل. معنی های خیلی زیادی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a better way: یک راه بهتر I can't think of a bett ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a better way: یک راه بهتر I can't think of a bett ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give speech: Speech یعنی سخنرانی و با Give میاد. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how could you not know: چطور نمیدونی ؟؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how could you not know: چطور نمیدونی ؟؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defiled: فاسد - آلوده - کثیف - ناپاک ◀️ You ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dmed: Dm'ed یعنی یک Direct message بهت ار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gash: Informal : Pussy ◀️ I have duct ta ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to put a bun in ones oven: Put a bun in oven = impregnate ◀️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to put a bun in ones oven: Put a bun in oven = impregnate ◀️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a chance: To take a chance = ریسک و خطر کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توتیا: 1. Zinc Oxide : زینک اکسید ( در کتا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amoxicillin: Uhmaakseselen آموکسی سیلین ( به ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amoxicillin: Uhmaakseselen آموکسی سیلین ( به ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

innumerable: adjective 🔴 too many to be counted ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innumerable: adjective 🔴 too many to be counted ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

existentialism: Eksestenshuhlezm اِکسِس تِن ش لِزم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your frustration out on someone: کلافگی و ناراحتی خود را سر کسی خالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take your frustration out on someone: کلافگی و ناراحتی خود را سر کسی خالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

can it: 1. stop talking; be quiet "“Can it! ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats the hurry: عجله ات برا چیه ؟ چرا هولی انقدر ؟ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whats the hurry: عجله ات برا چیه ؟ چرا هولی انقدر ؟ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ته ریش: Definition : the short hair that g ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stubble: Definition : the short hair that g ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down syndrome: سندروم داون ( Down Syndrome ) یک اخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drink to someone: 🔴 If two or more people drink to s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drink to someone: 🔴 If two or more people drink to s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انشالله: انشالله در فارسی گاهی بصورت ایشالله ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross legged: To sit cross - legged/To sit with f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دو زانو: To sit cross - legged/To sit with f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چهارزانو: To sit cross - legged/To sit with f ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anglosphere: کشورهای انگلیسی زبان noun the count ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anglosphere: کشورهای انگلیسی زبان noun the count ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

english speaking countries: کشورهای انگلیسی زبان noun the count ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

english speaking countries: کشورهای انگلیسی زبان noun the count ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reuters: International news agency based in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

necrophil: Necrophilia : مُرده خواهی، مرده باز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

necrophil: Necrophilia : مُرده خواهی، مرده باز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grocery: تلفظش به دو صورته : گرو سِری گرو ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رو مخ: یکی از معنی های in your face رو مخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رو مخ: یکی از معنی های in your face رو مخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white pimple: Pimple : سفید White pimple : جوش سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white pimple: Pimple : سفید White pimple : جوش سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سامانیان: دودمانی که زبان پارسی را حفظ کرد = ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سامانیان: دودمانی که زبان پارسی را حفظ کرد = ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیر اسماعیل بن احمد: اسماعیل سامانی از امیران دودمان سام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امیر اسماعیل بن احمد: اسماعیل سامانی از امیران دودمان سام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلجوق: Seljuk Dynasty یک دودمان بود Selju ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meerkat: Meerkat ( دم عصایی ) پستاندار کوچکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit home: 🔴 to cause you to realize exactly ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spot on: فوق دقیق - کاملاً صحیح و درست 🔴 co ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دقیق: Precise - Accurate - Spot on توضیح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nb8: Nordic - Baltic cooperation or NB8 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nb8: Nordic - Baltic cooperation or NB8 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gulf countries: Countries are gulf countries becaus ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gulf countries: Countries are gulf countries becaus ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swede: Swede : ( فرذ ) سوئدی Swedes : سوئد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obliviate: To forget; to wipe from existence

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uncompromising: ⬛ UNCOMPROMISING ⬛ صفت [more uncomp ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compromising: ⬛ UNCOMPROMISING ⬛ صفت [more uncomp ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unruly: 🔴 تعریف ◀️ مثال adjective [more u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take sides: 🔴 to agree with or support one per ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dogmatic: 🔴 If you are dogmatic, you are cer ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off brand: Noun 🔴 an unknown, unpopular, or i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push button: 🔴 to do or say something just to m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conspirator: 🔴 a person who takes part in a con ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remedy: 🔴 a medicine or treatment that rel ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to wipe smile off ones face: Wipe smile off somebody's face : کس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to wipe smile off ones face: Wipe smile off somebody's face : کس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

midget: 🗽 اسم قابل شمارش 🌙 often offensi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بی مهری: در تاریخ به ایشان بی مهری شد : She ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسیای صغیر: شبه جزیره ای میان قاره های آسیا و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اناتولی: آناتولی شبه جزیره ای میان قاره های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اناتولی: آناتولی شبه جزیره ای میان قاره های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هلنیسم: دوران هِلِنی از لشکرکشی های اسکندر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plate: Plate : پلاک ماشین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uplifting: حال خوب کُن - حسٌِ خوب دهنده - نشاط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fearsome: ۱. ترسناک - خوف آور - مهیب ۲. حیرت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fearsome: ۱. ترسناک - خوف آور - مهیب ۲. حیرت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let it go: To let go something : ول کردن - از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زهرا: چندین معنی برای نام عربی زهرا ارائه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a day or two ago: یکی یا دو روز پیش A day or two ago ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a day or two ago: یکی یا دو روز پیش A day or two ago ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nightwalker: a person who walks about at night o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nightwalker: a person who walks about at night o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

night caller: Someone who calls you during the mi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

night caller: Someone who calls you during the mi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mad respect: Example : Mad respect. That paintin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mad respect: Example : Mad respect. That paintin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

margin: ?Which name sounds better : کدوم اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by a very large margin: Matteo by a very large margin : متئ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by a very large margin: Matteo by a very large margin : متئ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distant: دور - دور افتاده اما یکی از کاربرده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what makes you: چی باعث میشه که تو . . . . ◀️ Wha ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what makes you: چی باعث میشه که تو . . . . ◀️ Wha ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all the way: کاملاً - تماماً بی چشم داشت - بی بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خودارضایی: Fap/Fapping Wank/Wanking Edge/Edgin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untrimmed: اصلاح نشده You look like an untrimm ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

untrimmed: اصلاح نشده You look like an untrimm ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out there: Out there با Out - there فرق داره ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

middle east: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far east: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خاورمیانه: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

میانجیگری: Macron has asked Iran to mediate in ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mediation: Macron has asked Iran to mediate in ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

private jet: جت شخصی ?You banned me from Instag ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you do for work: شغلت چیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you do for work: شغلت چیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skincare: I do skincare but my skin doesn't c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jizz: Jizz is the informal Semen منی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonvirgin: Who's not a virgin anymore

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nonvirgin: Who's not a virgin anymore

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are all set: آماده اید - همه چی آماده است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are all set: آماده اید - همه چی آماده است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جون عزیز: کسیکه بیش از حد خودش را دوست داره و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جون عزیز: کسیکه بیش از حد خودش را دوست داره و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unwed: ازدواج نکرده ◀️ Jesus was Conceive ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهر پرتلاطم: پویا و پرتلاطم Vibrant City

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شهر پرتلاطم: پویا و پرتلاطم Vibrant City

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nyctophile: ♠️ NYCTOPHILIA ♠️ عشق و علاقه به تا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

captor: noun [count] : someone who has capt ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to burst into laughter: زدن زیر خنده - از خنده ترکیدن ◀️ h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to burst into laughter: زدن زیر خنده - از خنده ترکیدن ◀️ h ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jizzz: Jizz = semen = منی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jizzz: Jizz = semen = منی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trash talk: لفظ بازی، کوری خوانی و کل کل مبارزا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hookers: جمع hooker به معنای فاحشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hookers: جمع hooker به معنای فاحشه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conditional love: Unconditional Love : عشق بی چون و چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conditional love: Unconditional Love : عشق بی چون و چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take out: 1. to remove something from somewhe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sex drive: Sex drive, or libido, refers to a p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uninhibited: 🔴 free and natural, without embarr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنتکام: ستاد کل فرماندهی نیروهای ارتش آمریک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot soldier: سرباز پیاده ◀️ Power to our Irania ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foot soldier: سرباز پیاده ◀️ Power to our Irania ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow position: ۱. یک حالت در یوگا ۲. یک نوع پوزیشن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plow position: ۱. یک حالت در یوگا ۲. یک نوع پوزیشن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guidance patrol: Guidance Patrol = Morality Police گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moobs: A combination of the words "man" an ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moobs: A combination of the words "man" an ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

septum: ?What is the septum The nasal sept ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

karen: Karen is a pejorative term for a wh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold back: Don't hold back: Don't be shy: do o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به ضرس قاطع: Certainly Surely Genuinely Authenti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

منی: همون مایع نجسی که بوی گند وایتکس می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appealing: 🔴attractive or interesting 🔴 show ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonfactor: nonfactor ( plural nonfactors ) 🔴 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nonfactor: nonfactor ( plural nonfactors ) 🔴 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot dog bun: نون باگتی ( Baguette ) که برای هات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hot dog bun: نون باگتی ( Baguette ) که برای هات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاست خارجه: سیاست خارجه در هژمون ها یک معنی دار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاست خارجه: سیاست خارجه در هژمون ها یک معنی دار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگه باب المندب: Bab al - Mandab Strait The Bab - e ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تنگه باب المندب: Bab al - Mandab Strait The Bab - e ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کانال سوئز: Suez Canal The Suez Canal is an art ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shortly after: Example : ◀️ she was killed shortl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organ harvesting: برداشت و حذف اعضای بدن انسان ( برخل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

organ harvesting: برداشت و حذف اعضای بدن انسان ( برخل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shabby: 🔴in poor condition through long us ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protecting power: نظرات دوستان درسته. یه مثال با هم ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hedonist: 🔴 a person who believes that the p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lets get down to business: بریم سراغ کارمون بریم به کارمون ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lets get down to business: بریم سراغ کارمون بریم به کارمون ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lets: Let's کوتاه شده ی Let us هست Let's ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مماشات: تلفظ: ( مُ ) [ عربی مماشاه ] ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

troglodyte: noun [count] : a person who lived i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you do you: 🔴 معنی ◀️ مثال idiom mainly US i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پاپت: اگه منظور فرد این پلاستیکایی باشه ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: اشغال کردن مثال : Brazil takes up ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scumbag: a contemptible or objectionable per ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ftm: FTM : ترنس زن به مرد MTF : ترنس مرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mtf: FTM : ترنس زن به مرد MTF : ترنس مرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boob: Boob/boobs : پستون/ممه/سینه ( و جمع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

booty: Boob/boobs : پستون/ممه/سینه ( و جمع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میم: میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

میم: میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meme: میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماتادور: Matador = Bullfighter = گاوباز no ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tsk: TSK = نیروهای مسلح ترکیه ( ارتش ترک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by: I can tell by your eyebrows that yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surrender: Surrender با to مباد و معنیش میشه ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ne mutlu turkum diyene: Ne mutlu Turkum diyene یک شعار هست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ne mutlu turkum diyene: Ne mutlu Turkum diyene یک شعار هست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

write down: ( Phrasal verb ) write something o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cot: Cradle : گهواره Crib / Cot : تخت خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what an honour: What an honour, Sir : چه افتخاری قر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what an honour: What an honour, Sir : چه افتخاری قر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to lose altitude: We're losing altitude : داریم ارتفا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to lose altitude: We're losing altitude : داریم ارتفا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of my way: Out of my way. Move it. I used to b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of my way: Out of my way. Move it. I used to b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

halfway: Example : That's the thanks i get f ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cretin: تلفظ : کری تِن ( ع ن ) 🇺🇸 کرِ تِن ...

١ سال پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S