A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mahdi: هدایت گر میشه هادی مهدی میشه هدایت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isil: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سردار جمل: حضرت/امام علی علی بن أبی طالب أبو ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isil: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساقی کوثر: ساقی کوثر = اسدالله = امیرالمؤمنین ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meritorious: شایسته - ستودنی - سزاوار adjective ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سیدالشهداء: سیدالشهداء میتونه منظورش حسین بن عل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meritorious: شایسته - ستودنی - سزاوار adjective ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوفاضل: ابو الفضل = ابو فاضل = ابو الفضائل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیمدار: نیمدار یعنی فرسوده، قدیمی، مندرس، ژ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فاطمه الزهراء: فاطمه دختر محمّد ملقّب به زهرا ( به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیمدار: نیمدار یعنی فرسوده، قدیمی، مندرس، ژ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رسول الله: رسول الله یعنی فرستاده ی خدا ( نبی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partisan: noun [count] 1 : a person who stron ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ذوالفقار: Zulfiqar نام شمشیر دو لبه ای بود که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overvalue: verb [ obj] 1 : to place too high a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nefarious: adjective [more nefarious; most nef ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapegoat: noun [count] : a person who is unfa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مثله: مُثلِه کردن در فرهنگ معین بدین شکل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiphany: noun 1 Epiphany [singular] : a Chri ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مسامحه: تلفظ: ( مُ مَ حَ یا حِ ) [ عربی م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حضور فعال: Active presence in class and partic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مدوسا: ❌ نظر خانم سپیده کاملاً درست نیست ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حضور فعال: Active presence in class and partic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارتمیس: ❌ با تاکید تمام میگم این اسم ایرانی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gook: Noun / Offensive 1. Offensive term ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

میراث فرهنگی: CULTURAL HERITAGE = میراث فرهنگی G ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چشم بادامی ها: Almond - shaped eyes / Slanted eyes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

docile: زود فراگیر - تعلیم پذیر - سر به راه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hooded eyelid: Eyelid میشه پلک. ما دو تا پاک داریم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rest assured: You can be sure to be certain that ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hooded eyelid: Eyelid میشه پلک. ما دو تا پاک داریم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بی رویه: Indiscriminate cutting of trees : ق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barbaric: barbaric, uncivilized, uncultured o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedant: noun [count] disapproving : a perso ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being up for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توان: اگه منظور عملیات ریاضی توان باشه : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being up for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ISIS: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being down for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: ۱. قِناس - بی قواره - بی بارت و کج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being down for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

holistic: adjective [more holistic; most holi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی همه پنیر: همون بی همه چیز هست فقط پنیر به انگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hella: INFORMAL US 🍕adverb 🔴extremely ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی همه پنیر: همون بی همه چیز هست فقط پنیر به انگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spice up: 🔴 to add excitement or interest to ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا حالا این موقعیت برات پیش اومده: Has this situation ever happened to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barbaric: barbaric, uncivilized, uncultured o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا حالا این موقعیت برات پیش اومده: Has this situation ever happened to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unscrupulous: بی همه چیز - بی اخلاق/شرف/وجدان - ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuisine vs recipe: What is the difference between reci ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denigrate: ۱. تحقیر/تخریب کردن کلامی - بدنام/ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phonk: Phonk Subgenre of hip hop inspired ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فروند: واحد شمارش کشتی، هواپیما، پهپاد، هل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonk: Phonk Subgenre of hip hop inspired ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuisine vs recipe: What is the difference between reci ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freezing: بجای واژه ی Cold به معنای سرد از سر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get over something: Example : This nigga's drip is alwa ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what a yu doin: گاهی آمریکایی ها وقتی میخوان بگوان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

their: Their They're There اینارو اشتباه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a yu doin: گاهی آمریکایی ها وقتی میخوان بگوان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sentiment: درود خدمت دوستان. حقیر تعاریف و مثا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

its ok: for saying that something does not ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come round: 🔴 تعریف ◀️ مثال عبارت Come Round ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get over: Example : This nigga's drip is alwa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denominator: مخرج ( کسر ) - وجه Common denomina ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idolize: از کسی بت ساختن - کسی را الگو قرار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dramatic: *تمامی معانی این کلمه صفت هستند و ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نتوانستن: Not being able to do something Can ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مصداق: تلفظ: ( مِ ) [ عربی ] ( اسم ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناکارامدی: Inefficiency

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reckon: یکی از معنی هاش دقیقا برابر با Thin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سنت شکنی: iconoclasm Break a mould Tradition ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tf: Tf کوتاه شده ی The fuck هست که گاهی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rely on: Don't rely on the help of others : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barn: Granary : انبار غله ( برای انسان ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vacuous: adjective [more vacuous; most vacuo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

like: اگه همراه با علامت سوال در آخر جمله ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facts: واقعیات - حقایق Facts Don't care ab ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good riddance: Get rid of میشه راحت شدن از شر چیزی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menace: 1. Noun 🔴a person or thing that is ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implement: ۱. ابزار - افزار - آلت ( نه آلت تنا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yet: یکی از کاربردهاش بدین صورته که میان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلام: سلام واژه ای است عربی و در انگلیسی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mistake free: بی اشتباه - بدون غلط Write mistake ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

can it: 1. stop talking; be quiet "“Can it! ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mistake free: بی اشتباه - بدون غلط Write mistake ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grocery: تلفظش به دو صورته : گرو سِری گرو ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practicality: ?Do you make your decisions based o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meerkat: Meerkat ( دم عصایی ) پستاندار کوچکی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentiments: درود خدمت دوستان. حقیر تعاریف و مثا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spot on: فوق دقیق - کاملاً صحیح و درست 🔴 co ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minion: noun [count] : someone who is not p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uncompromising: ⬛ UNCOMPROMISING ⬛ صفت [more uncomp ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محضر: گاهی از ( محضر ) بجای ( خدمت ) استف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take sides: 🔴 to agree with or support one per ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمشیر کشیدن: Drawing Sword Example : On the da ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

midget: 🗽 اسم قابل شمارش 🌙 often offensi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هیهات منا الذله: Hayhāt minnā l - dhilla ( Arabic: ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بی مهری: در تاریخ به ایشان بی مهری شد : She ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chancellor: نخست وزیر : Prime Minister - Premie ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اناتولی: آناتولی شبه جزیره ای میان قاره های ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show teeth: 🔴 to show that you are capable of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plate: Plate : پلاک ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show teeth: 🔴 to show that you are capable of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uplifting: حال خوب کُن - حسٌِ خوب دهنده - نشاط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفتضحانه: ludicrous, embarrassing, disgracefu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زهرا: چندین معنی برای نام عربی زهرا ارائه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مفتضحانه: ludicrous, embarrassing, disgracefu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mad respect: Example : Mad respect. That paintin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fiasco: noun [count] : a complete failure o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

margin: ?Which name sounds better : کدوم اس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secondly: خیلی از افراد بجای Secondly از seco ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by a very large margin: Matteo by a very large margin : متئ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chirp: جیر جیر کردن ( جیرجیرک، پرندگانی مث ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distant: دور - دور افتاده اما یکی از کاربرده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mistral: 1. Bugatti Mistral 2. Cold northwes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what makes you: چی باعث میشه که تو . . . . ◀️ Wha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mistral: 1. Bugatti Mistral 2. Cold northwes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all the way: کاملاً - تماماً بی چشم داشت - بی بر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

y�all: Y'all کوتاه شده ی You all هست و تلف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خودارضایی: Fap/Fapping Wank/Wanking Edge/Edgin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degenerate: Degenerate : فاسد - بی اخلاق - منحط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

untrimmed: اصلاح نشده You look like an untrimm ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lonelyfans: طرفداران تنها شوخی از اسم اونی فنز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out there: Out there با Out - there فرق داره ه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

checks out: phrasal verb. If something checks o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

middle east: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xenophobia: Ignorance, xenophobia, bigotry, and ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far east: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امانت داری: امانت داری : Bailment - Trustworthi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خاورمیانه: پیشنهاد میکنم از عبارات خاوردار مثل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

your highness: Good morning Your highness : صبح بخ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

میانجیگری: Macron has asked Iran to mediate in ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fight: Example : Everybody that you fight ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mediation: Macron has asked Iran to mediate in ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photoshopped: فوتوشاپ شده ◀️ She's definitely ph ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

private jet: جت شخصی ?You banned me from Instag ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sheeesh: exclamation INFORMAL 🔴 used to exp ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you do for work: شغلت چیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheeesh: exclamation INFORMAL 🔴 used to exp ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skincare: I do skincare but my skin doesn't c ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chonky: Chonk and chonky are great examples ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jizz: Jizz is the informal Semen منی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chonky: Chonk and chonky are great examples ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nonvirgin: Who's not a virgin anymore

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temperament: noun : the usual attitude, mood, or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are all set: آماده اید - همه چی آماده است

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live: ۱. زنده ( ارتباط ) adj ۲. زندگی کرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جون عزیز: کسیکه بیش از حد خودش را دوست داره و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

note: یکی از معناهاش که بصورت فعل هست ( گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unwed: ازدواج نکرده ◀️ Jesus was Conceive ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well nourished: well - nourished tummy, round and b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شهر پرتلاطم: پویا و پرتلاطم Vibrant City

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well nourished: well - nourished tummy, round and b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nyctophile: ♠️ NYCTOPHILIA ♠️ عشق و علاقه به تا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wtfaut: ?What the fuck are you thinking : ف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

captor: noun [count] : someone who has capt ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wtfaut: ?What the fuck are you thinking : ف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to burst into laughter: زدن زیر خنده - از خنده ترکیدن ◀️ h ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run down: Run - down is an adjective and mean ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jizzz: Jizz = semen = منی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to the wall: بچسب به دیوار برو کنار دیوار نزدیک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trash talk: لفظ بازی، کوری خوانی و کل کل مبارزا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get to the wall: بچسب به دیوار برو کنار دیوار نزدیک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hookers: جمع hooker به معنای فاحشه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیپ: تیپ مشخصاً از واژه انگلیسی Type وار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conditional love: Unconditional Love : عشق بی چون و چ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suck up to someone: چاپلوسی/کاسه لیسی/خایه مالی کسی را ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take out: 1. to remove something from somewhe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suck up to someone: چاپلوسی/کاسه لیسی/خایه مالی کسی را ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sex drive: Sex drive, or libido, refers to a p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetite: I have lost my appetite : اشتهام کو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uninhibited: 🔴 free and natural, without embarr ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to roll with something: 🔴 To adapt to a situation despite ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنتکام: ستاد کل فرماندهی نیروهای ارتش آمریک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to roll with something: 🔴 To adapt to a situation despite ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foot soldier: سرباز پیاده ◀️ Power to our Irania ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uppity: پر فیس و افاده - افاده ای - مغرور ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plow position: ۱. یک حالت در یوگا ۲. یک نوع پوزیشن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

came: Came گذشته come هست اما نکته بسیار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guidance patrol: Guidance Patrol = Morality Police گ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be deadass: To be dead - ass = to be serious ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moobs: A combination of the words "man" an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be deadass: To be dead - ass = to be serious ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

septum: ?What is the septum The nasal sept ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like what: مثل چی ◀️ I love many things about ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

karen: Karen is a pejorative term for a wh ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bug eyed: چشم وزغی - چشم قلمبه ◀️ Did prince ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold back: Don't hold back: Don't be shy: do o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what can i do for you: چه کاری از دستم بر میاد؟؟؟؟ مثل ho ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به ضرس قاطع: Certainly Surely Genuinely Authenti ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the big apple: "The Big Apple" is a nickname for N ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

منی: همون مایع نجسی که بوی گند وایتکس می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the big apple: "The Big Apple" is a nickname for N ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appealing: 🔴attractive or interesting 🔴 show ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flirt with someone: لاس زدن با کسی Don't flirt with me ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nonfactor: nonfactor ( plural nonfactors ) 🔴 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flirt with someone: لاس زدن با کسی Don't flirt with me ...

١١ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S