A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trade off: بـِده بــِستان ( به انگلیسی: Trade ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get over yourself: انقدر خودت رو جدی و دست بالا نگیر - ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lift off: درباره هواپیما ✈️🛩️👨‍✈️💺🧑‍✈️ مر ...

١ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seasoning: noun : a substance ( such as salt, ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کلاشیدن: [گویش اراکی] کِلاشیدن یعنی خاراندن. ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diary: DAIRY: فرآورده های شیری ( لبنیات عر ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به هر روی: به هر روی به هر صورت ( و نه �در هر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rascal: هواسمون باشه این واژه بار معنایی مو ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flex: پز دادن، به رخ کشیدن دوستمون درست گ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geisha: Traditional Japanese female enterta ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روهیپنول: Rohypnol, is a type of rape drug

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wretch: noun [count] 1 : a very unhappy or ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's funny: به چی میخندی؟ - چی خنده داره ؟

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fanatic: ۱. فن دو آتیشه ( N ) ۲. متعصب مذهب ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: Noun 🔴 something that encourages a ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insolence: وقاحت این معنی insolent هست : adjec ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you left me no choice: چاره و راهی برام نذاشتی یعنی آپشنی ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juneteenth: جونتینت ( یک واژه مرکب از "جون" ( ژ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get out: 🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get way: Get your own way یعنی متقاعد کردن د ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touche: این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپند: ۲ واژۀ سِپَند و وَرجاوَند که سراسر ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compatibility: سازگاری - جوریت - جور بودن ❌ Compa ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invincible: Invincible : شکست ناپذیر ( صفت ) I ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dice: ۱. تاس ( نه به معنای کچل، تاسِ بازی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grumpy: عبوس/ ترشرو / غضبناک / عصبی مانند / ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alsace lorraine: منطقه ای در شرق کشور فرانسه که بسیا ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدر صهیونیسم: Theodor Herzl یک اتریشی - مجارستانی ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابن راوندی: ابوالحسین احمد بن یحیی بن محمد بن ا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

statue of unity: مجسمه وحدت که در هند قرار داره. از ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tongue: ۱. زبان ( عضوی از بدن که در دهان قر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mud: Mug : لیوان های دسته دار عموما غیر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slinger: سنگ انداز ( در قدیم و در جنگ ها این ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bail: Bile : زرداب - مایع موجود در کیسه ص ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milites christi: سربازان مسیح ( به زبان لاتین )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liveth: فرم کهنۀ Lives سوم شخص مفرد واژه Li ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

devotee: Devote : اختصاص دادن - فدا کردن Dev ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fearsome: ۱. ترسناک - خوف آور - مهیب ۲. حیرت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

welfare: Farewell : خداحافظ / خداحافظی Welfa ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ubiquitous: adjective [more ubiquitous; most ub ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clack: A term for the throat. Often used i ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wash down: اگر برای نوشیدنی بکار بره یعنی �شست ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the phone: پای تلفن - در حال مکالمه *He tickl ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pros and cons: The pros and cons of something are ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afraid of: Afraid of = Scared of I'm not scare ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

psychiatrist: Psychiatrist : روان پزشک Psychother ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

many more: بسیار بیشتر ∆ Happy birthday. I wis ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buff: دوستمان نقطه زنی کرد. معنی عامیانه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

⚕: Japanese Symbol for Beginner A yell ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دغدغه: Concerns : دغدغه ها - نگرانی ها - د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mushy: مُشی | ماشی به معنای خیس adjective ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigal: به جمله زیر که آیه ۳۱ اعراف هست توج ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unkempt: Unkempt hair : موی بهم ریخته و نامر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: Example : I could barely keep my e ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

investigation: Detective یعنی Investigator in law ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expel: بیرون راندن - بیرون انداختن - اخراج ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

elm: 🔴 درخت نارون Elm یکی از مهمترین در ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obsidian: ابسیدین یا شیشهٔ آتشفشانی، سنگی غنی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوال چهار گزینه ای: Multiple - choice question : سوال چ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crusade: Who won the crusades ? 1st Christi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deus vult: شعاری مسیحی که در جنگ های صلیبی توس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stout: adjective [also more stout; most st ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hop on: Hop in یعنی بپر تو ماشین - سوار شو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیچرفون: در انگلیسی به گوشی های سادۀ دکمه ای ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشی ساده: گوشی هوشمند ( لمسی ) : Smartphone گ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trebuchet: ترِ ب یو شِت منجنیق های دور برد A ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

human: Human واژه ای است که از لاتین به فر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismantle: این واژه که فعل هست برای سازه ها، د ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dox: When you ask about proof of our fam ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

celebrate: 🟧 CELEBRATE 🟧 جشن گرفتن / ستایش، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

notch: Notch : شکاف - سوراخ/پله - درجه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عمو: أب🇸🇦 پدر🇮🇷 أم🇸🇦 مادر🇮🇷 أخ🇸 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پشمک: اگه پشمک خوراکی متظورمون باشه میشه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take out: We took out soleimani : ما سلیمانی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get on all fours: چهار دست و پا شو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tested: مورد آزمایش قرار گرفته شده - آزموده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in memory of: به یادِ ( برای افراد از دنیا رفته ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: ۱. سیستم تعلیق خودرو - فنربندی ۲. م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قشنگ: این واژه که ریشه ی سُغدی - ایرانی د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at length: کامل - صفر تا صد Watch my videos at ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دمت گرم: دَم واژه ای است که در پارسی به معنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pathway: مسیر - معبر - جاده noun 🔴count] : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long term effects: عوارض بلند مدت Long - term side eff ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fit: Fit ( adj ) : خوش اندام - خوش هیکل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

related: مرتبط Related Organizations : سازما ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

territorial: adjective 1 : of or relating to lan ...

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revoke: لغو کردن، مانع شدن، الغا، فسخ، ابطا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افشاگری: افشاگری : Revelation انقلاب : Revol ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیشه: گیشه ( به فرانسوی: Guichet ) یا باک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pastime: Pastime یک مترادف برای Hobby هست ⬛ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hit me: slang A request for another alcohol ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اهواز: اهواز یک نام سراسر پارسی است و همری ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

save face: تحلیل کامل عبارت Lose Face : این ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unconditional love: عشق بدون شرط - عشق بی چون و چرا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relinquish: verb 🔴 [ obj] formal : to give up ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تک و توک: یعنی به ندرت مثلا : تک و توک پقدا م ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you never know: نمیشه گفت - نمیشه قول داد - شاید - ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

horoscope: Divination : طالع بینی Horoscope : ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a surprise: چه/عجب غافلگیری ای مثلاً وقتی یکی ر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pervasive: فراگیر، نافذ، فراگیرنده 🔴 existing ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جیران: ۱. جیران واژه ای ترکی و به معنای بچ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smiley: خندان You have a smiley face all th ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

penitentiary: a public institution in which offen ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give or take: وقتی در مورد یک تاریخ یا زمان مطمعن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break the ice: آب شدن یخ بین افراد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stand somebody up: کسی رو کاشتن - پیچوندن She stood m ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do not sweat it: نگران نباش - غمت نباشه Don't sweat ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flip flop: درست گفتن. تغییر ناگهانی نظر و عقید ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intolerance: Intolerance مخالف tolerance هست ( ه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

correspondent: ۱. کسی که برای دیگران نامه یا ایمیل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیاده شدن: 🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

origami: تلفظ : آرِ گامی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embody: verb [ obj] 1 : to represent ( some ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

practice: یکی از معانی این کلمه میشه عمل کردن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dead battery: باتری خالی My battery is about to d ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backed by: تحت حمایت و ساپورتِ . . . .

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tamil: زبان تامیل یکی از زبان های رسمی کشو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

your call: 🔴 it's your decision Nobody can ma ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رسپی: یکی دیگر از واژگان بیگانه که در ۵ س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by all means: صد البته - چراکه نه - با کمال میل - ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

watchdog: ⬛ GUARD DOG ⬛ noun [count] : 🔴 a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compensate: verb somewhat formal 1 [no obj] : t ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

K: به پیر به پیغمبر تلفظش میشه " کِی " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لش: ( لباس ) گشاد و شل که چسب بدن نیست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

steep: \ صفت / ۱. تند ( شیب ) - پرشیب ( پر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gourmet: noun 🔴a connoisseur of good food; ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

along with: What do you think about the name Ma ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all knowing: I'm powerful, All - knowing : من قد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شغال: ریشۀ این واژه پارسی است، نه ترکی. ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hooded eyelid: Eyelid میشه پلک. ما دو تا پاک داریم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crisp: Crisp همون چیپس خودمونه crisps هم م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ass off: I worked my ass off on this piece o ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ethical: morally right and good اخلاقی - اخل ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groundbreaking: ساختارشکنانه - نوآورانه - پیشگامانه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head out: to leave or depart Head out is an i ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought: sought هم گذشته و هم ریختِ سومِ کار ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

christianity: Christianity : مسیحیت Islam : اسلام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gunman: مرد مسلح Hit the gunman : مرد مسلح ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contented: راضی و خوشحال

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come out: یکی از معانیش در رابطه با آشکار ساز ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new zealander: کسی که اهل نیوزلند باشه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get laid: سکس داشتن/کردن - رابطه جنسی برقرار ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loitering: Loitering : پرسه زدن، عمل ماندن در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

send shivers down somebody's spine: زهره ی کسی را ریختن - زهر ترک کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look at you: ۱. خودتو ببین - خودتو نگاه کن ( یا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beneath: You are Beneath us, Theodore : زیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

east coast: ساحل شرقی ( به انگلیسی: East Coast ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stretch out: stretch, extend, imp, lengthen, elo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوبر: جمع کنید این واژه های مسخره انگلیسی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disembowel: Bowel میشه روده ( لوله ای بلند برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تگری: خیلی این واژه همراهِ با نوشیدنی بکا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

conducted: بریم همه معانیش رو با هم بررسی کنیم ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in general: I kind of like you like in general ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خطای دید: خطای دید ( نام های دیگر: خطای باصره ...

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S