سهیل - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pushaway: i have pushed her away از خودم روند ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rush: in rush درحالت صفت به معنی :عجله دا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straight down: get straight down:مستقیم سراصل مطلب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go off: go off اگه به صورت اسلنگ ( slang ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obsess over: رو یه موضوعی کلید کردن - وقت زیاد ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsess over: رو یه موضوعی کلید کردن - وقت زیاد ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no questions: بدون شک without doubt

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk through: صحبت کردن درباره جزییات کاری که بای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weight in: یکی از معنای دیگه اش "اضافه کردن نظ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push down: push ( s. th ) down : به معنی "کاهش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

push down: یه معنی دیگه اش هم "سرکوب"کردنه د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stuck: بعضی اوقات تو محاوره امریکایی به مع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is not somebody’s place: در جایگاه کسی نبودن It’s not your p ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the news: خبری داغ شدن ( وایرال شدن خبری ) i ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the news: خبری داغ شدن ( وایرال شدن خبری ) i ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep off: keep/ ( get ) off someone's back دس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut down: تو انگلیسی بخاهییم بگیم حرفتو گوش ن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

check in with: اعلام حضور کردن به you check in wi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

code name: لقب : ( همون Nickname ) their code ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rat on someone: لو دادن - خبرچینی کسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rat on someone: لو دادن - خبرچینی کسی

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های سهیل