مهدی کشاورز - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صرفیدن: ارزیدن، صرف کردن، ارزش داشتن، کِراش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نخری: زایمان نخست، شکم نَخری = نخستین با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گل: درود واژه وُل به چم گل در گویش پهلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چمار: چَمار: چم آر = آورنده معنی، دارای م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرا: درود ُ سپاس کارواژه های سرمک یا سار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدین قرار: بدین گونه، بدینسان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدو امر: گام نخست، آغاز کار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استانداردسازی: اِستانِش = استاندارد سازی استانده = ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استراحتگاه: "آرامشگاه" واژه آسایشگاه بیشتر برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منو: خوراکنامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صورت مساله: نمای پرسش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استراحت مطلق: آسایش صد درصد، آسودگی یکسره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معمولان: نام درست این شهر همان " مَمولو" است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجلد: جلدینه، پوشینه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر قابل تغییر: دگرش ناپذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مقطوع: در زمینه نرخ و قیمت می توان از واژگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سبلان: درود جناب آذری؛فرنود و دلیل شما بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرب ماب: عربزده، عربگرا، تازیگرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرب مابی: عربزدگی، عربگرایی, تازیگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به عنوان: گاهی از "در پوششِ" می توان به جای [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روابینی: [رَوابینی]، نوواژه روابینی را می ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روابین: نوواژه " رَوابین" را می توان به جای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیگوله: دیگوله یا دیگول یا دوگوله، ظرفی کوچ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مخلفات: دورچین، واژه دورچین دارای معنای جم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تورنیکه: رگ بَند، رگبند/ زبان پارسی، در پیِ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکانیکی: "بازنوگاه" - بازنوگاه / باز نو گاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بستان سرا: می توان آمیخته واژه ی "بستان سرا" ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ری استارت: باز آغاز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی استفاده: ناکارآمد، بی کاربرد، بیکار، بیخودی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بظاهر: به چشم، در نگاهِ نخست، نماش ( نمایَ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خالی: در زبانهای باختری ایران، واژه "پَتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماقبل اخر: پیش از پایان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیر رسان: سودبخش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خیر رسانیدن: سودبخشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باقیات الصالحات: سودبخشیهای بجامانده، سودآوریهای پَ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الباقیات الصالحات: سودبخشهای بجامانده، سودآورهای پسام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تتمه: ته مانده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مابعدالطبیعه: پساهستی، فراهستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واجهای کامی: واجهای ( حروف ) کامی: ق، ک، گ واجه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کامی: واجهای ( حروف ) کامی: ق، ک، گ واجه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حروف حلقی: واجهای گلویی یا چاکنایی در پارسی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واجگاه: واجگاه، جایگاه آواسازی برای هر واج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخرج حروف: واجگاه، جایگاه آواسازی برای هر واج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حروف لهوی: واجهای کامی، واجهایی که از برخورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حروف لهویه: واجهای کامی، واجهایی که از برخورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صداسازی: " آواسازی" ساختِ آوای هر یک از واج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اواسازی: ساختِ آوای هر یک از واجها ( حرفهایِ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاغذورزی: " کاغذوَرزی" هنر کاغذ و تا. کاغذو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاغذورز: " کاغذوَرز " کاغذورز، واژه ای پیشن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واج گونه: این گونه که در نگاه می آید و آوای آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلیپس: گیره، موگیر: برای نگه داشتن مو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موگیر: می توان در کاربری کلیپس برای بستن م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژ گچ: درود از هرکس پرسیده شود که کدامیک ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ممتحن: آزمونگر، آزمونکار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفردات: یگانه ها، یگانگان/ برجِستِگان، کس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیو کردن: به جای " سِیو کردن" در فوتبال، می ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

علی الاطلاق: بی چون و چرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ نبشته رباطک: درود سنگنبشته رَباطَک در سال 1372 د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشق: نویسش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عربزده: عربگرا، عرب مآب / کسی که بی چون و چ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عربزدگی: عربگرایی، عرب مآبی/ خوی و مَنِشی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشرافی: شکوهمند، باشکوه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشرافی ماب: شکوه گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماب: واژه "مآب" واژه ای تازی ست که در اد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتیبه رباطک: درود سنگنبشته رَباطَک در سال 1372 د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوزنه: دهخدا واژه بوزینه را نادانسته واز ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاپ زدن: درود کارواژه کَپیدن در پارسی کنونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متشبه: دورو؛ کسی که نمودش همان بودش نیست. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسبی: ناپایدار = نِسبی، تباری = نَسَبی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاملا: مُکوار، مُک = کامل، تمام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلب به میم: دگرش به میم، اگر در واژه ای، واج / ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رابطه: /میانه/ در برخی جاها واژه میانه ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جز زدن: در گویش اسفهان، "جِز زِدَن" به چم [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش کردن: پیش کردن[در] = بستن در تا جایی که ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش کردن: پیش کردن[در] = بستن در تا جایی که ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رزرو کردن: جا گرفتن، اندوختن یا اندوخته کردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاراکلینیکی: پاراکلینیک = پیرابالینی، پاراکلینی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلینیک سیار: درمانگاه گردشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دائم الذکر: همیشه بیاد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیشوند نفی: # پیشوند نایش# نایش به چم نفی کنندگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیشوند دارندگی: "با" پیشوند دارندگی، پیشوند "با" ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیشوند نایش: درود ُ سپاس پیشوند نایِش، پیشوند نف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تحمیل: سربار، تحمیل کردن = سربار کردن، ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکان کش: تکان کُش، رویدادی ناگهانی، سخت، نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

واژن: " زَه" یا زِه، بن کنونی کارواژه " ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جور کشیدن: کوتاهی یا کار نادرست کس دیگری را تا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جور دادن: جُورِ . . . دادن = جبران کردن، تاوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر قابل جبران: جبران ناپذیر، تاوان ناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جور کشی: پذیرش اشتباه و درخواست برای جبران ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاوان دهی: تاوان دهی، تاوان دادن = جبران، جبرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاویه مکمل: کنج پسآورد، کنج پشت بند، کنج یا زا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاویه ٔ متمم: کنج نودساز = زاویه متمم، کنج پشت ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاویه های متمم: کنجهای نودساز، کنجهای پُرساز، می ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاتر: تیزبُر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوزده: درود ُ سپاس نه از ده ⬅ نوازده ⬅ نوز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوپروایزر: پایشگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراپیام: فراپیام یا خدمات پیام چندرسانه ای ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراژنگان: فراژِنگان: ژنگان یا ژنوم یک اجتماع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نائل کردن: رساندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منتسب کردن: بربستن، پیوند دادن، وابسته کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اطلاق کردنی: پیوند دادنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یونیفرم: کارجامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عجولانه: تکانشی تکانشی، گفتار، رفتار یا واکن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارجامه: یونیفرم، لباس کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تومور بدخیم: چنگار ( سرطان ) ، یاخته هایی که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لباس کار: کارجامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لباس فضانوردی: اِسپاش جامه، سپاش ( س بیصداست ) در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تانک اب: آب انبار، آبدان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تانک گنداب: گندانبار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی تکنیک: نابلد، تازه کار، بازیکن بی تکنیک = ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماتوری: ناشیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دزیمتر: پرتوسنج

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دزیمتری: پرتوسنجی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دزیمتر تی ال دی: پرتوسنج گرمالیان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر فنی: نابلد، تازه کار، خام ( در جایگاه فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولید مثل غیرجنسی: خودافزایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرطانی: چنگاری، یاخته های چنگاری = سلولهای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غذایی: خورشی، خورشتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپیتلیال: روپوشه ای، روبافتی = اپیتلیال، پوش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلیقه ای: دلبخواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فعل مرکب: کارواژه آمیزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهمیت داشتن: ارزش داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رضایت بخش: خوشایند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باستثناء: مگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلقلقیه: هرکسی چهره و شخصیتی جداگانه برای خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحویل گیرنده: گیرنده، دریافت کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلول سال: سالگشت، سال گشت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترمولومینسانس: " گرمالیان" واژه " لیان" واژه ای پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرمالیان: گرمالیان به جای ترمولومینسانس واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عامل تسریع کننده: کنش یار، کنشیار، کاتالیزگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسریع کننده: کنشیار، کنش یار کاتالیزگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thermoset: " گرماسخت" به جای ترموسِت؛ گرماسخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرما سخت: " گرماسخت" به جای ترموسِت؛ گرماسخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قرارگیری: جایگیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انحداب: " کوژی" کوژ و برآمده بودن، محدب بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهلیلجی: نگاره یا شکلی مانند چشم یا یک بیضی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسودانه: تنگ چشمانه، رشک ورانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیاسمای بینایی: "چلیپای بینایی" جایی در کف مغز، روی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هموتوکسین: خون زهر، خونزهر گوشتزهر = میوتوکس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میوتوکسین: گوشت زهر، گوشتزهر زهر و سمی که پس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوروتوکسین: "پِی زهر" ، "پِیزهر" پِی به چم عصب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داشبورد اتومبیل: پیشخوان خودرو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیشخوان خودرو: "پیشخوان" این واژه را فرهنگستان زبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معتدل المزاج: خوش مزاج، بِه مزاج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گل فردوسی: درختچه گل فردوسی که به زبان دانشیک، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لگوم: نیام، گیاهانی که میوه آنها به ریخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لگومینوسه: نیام داران، گیاهان نیام دار مانند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیوتروریسم: زیست کشتار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیوشیمی: زیست شیمی، دانشی ست که درباره آمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیوشیمی دان: زیست شیمیدان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیو سیستم: " زیست کشت افزار" دانشی درپیوند با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحدب: " کوژی" کوژ بودن، برآمده بودن، کوژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغوش: درود واژه آغوش از نگاه تاریخی در بن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء محاسبه: برآورد نادرست، بد برآوردی، سنجش ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم پر: ( در آرایش پرواز هواپیماهای جنگنده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهپاد همپر: نوواژه ی "همپَر" ( به جای wingman ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

البالو: درود ُ سپاس واژه آلو، واژه ای پهلوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیلاس: درود * مگه میوه غیر آویزون هم داریم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صوتی تصویری: آوا نمایی، آوا نمایشی وسایل صوتی تص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دراختیار گرفتن: در دست گرفتن، در دست بودن، مال خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارشک: درود ُ سپاس به کاربر بالا: نامواژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بابک: درود اردشیر پاپکان، اردشیر پور پاپک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلندر: هَلَندِر گونه ای زردالوی کوچک، کمتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنده پهن: بی خیال، بی تعصب، آدم بسیار دیر رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعمال شدنی: انجام پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنده مرده: دنده مرده گونه ای حرکت خودروست که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اشکان: درود شاید منظور کاربر بهزاد همان سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اشکان: درود خان یک واژه ترکی و مغولی است! ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فالوپ: تخم راهه، لوله نخم بر، لوله ای ست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهرایی: صورتی، گلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جان: درود پاسخ به کاربر بهزاد واژه جان ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناهار: نا - هار = ناخورده، گرسنه/ در گذار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جغرافی دان: گیتاشناس، گیتی شتاس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیتاشناس: جغرافیدان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سراسرنمایی: " سراسرنمایی" واژه ای برساخته است ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پانورامیک: سراسرنمایی/ سراسرنما = پانوراما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوهر: / اوهر ریخت کهن ابهر است نه اهر/ یع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رکورددار: مرزدار، مرزینه دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پریودنتال: پیرادندانی، پیرامون دندانها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پانورکس: "سراسرنمای دندانی" دستگاه پرتونگاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتز: اندامیار = ارتز، بریس اندامک = پروت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندامک: واژه اندامک را می توان بجای پروتز ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماهینگی: عادت ماهانه، قاعدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الت رجولیت: نر اندامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نراندامه: اندام نر، نرگی، کیر، نر ندامه به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به عمد: خودخواسته، آگاهانه، ئانسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت تاپویی: پشت تاپویی یا به گفته اصفهانیها پشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صبح نیشابور: تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی/ ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوخی بردار: / شوخی پذیر، قابل شوخی/ این واژاک ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کفشدوزک: کفشدوزک یا پینه دوز پینه به چم ( مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پینه دوز: کفشدوزک یا پینه دوز پینه به چم ( مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی همتی: سستی، تنبلی، کوتاهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی همت: تنبل، سست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکنولوژیک: /فناورانه/ در پیوند با فناوری یا تک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوو هوو را خوشگل می کنه: این زبانزدی اصفهانی ست که می گوید: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درلحظه: بیدرنگ، در دم، هماندم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوددریافت: درود خوددریافت، توانمندی تازه ای اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موتور محرک: /انگیزاننده/ انگیزه بخش، دولت، رسا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتح شده: گشوده، گشوده شده، گرفته شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زحمت کشی: سختی کشی، خون دل خوری

١ سال پیش

مدال‌های مهدی کشاورز