پیشنهاد‌های سید محراب میرکریمی (١٦,٥٠٢)

بازدید
١,٩٢٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ ( عامیانه ) از مغز کسی استفاده کردن مثلا میگیم: فلانی مخش تو این زمینه خوب کار میکنه، ازش مشورت بگیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رو هم ریختن ( برای مدت طولانی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ palmy days : روز های خوش و خرم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( آیین و اعتقادات ) را به کسی خوراندن/در مغز کسی فرو کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

✍ against all odds / against all the odds ✅ در کمال تعجب ✅ در عین ناباوری ✅ علی رغم همه مشکلات و سختی ها ✅ بر خلاف انتظارات ✅ به طرز معجزه آسا

پیشنهاد
١

( کاری ) را گندن زدن، خراب کردن

پیشنهاد
١

🗡 تصور کنید یه چاقو رو تا دسته فرو کردید تو شکم کسی؛ خیلی دردناکه نه؟ 😬 حالا اگه همون چاقو رو تو شکمش بچرخونین چی ؟ 😨 این اصطلاح دقیقا به همین مو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

🗡 تصور کنید یه چاقو رو تا دسته فرو کردید تو شکم کسی؛ خیلی دردناکه نه؟ 😬 حالا اگه همون چاقو رو تو شکمش بچرخونین چی ؟ 😨 این اصطلاح دقیقا به همین مو ...

پیشنهاد
٠

🗡 تصور کنید یه چاقو رو تا دسته فرو کردید تو شکم کسی؛ خیلی دردناکه نه؟ 😬 حالا اگه همون چاقو رو تو شکمش بچرخونین چی ؟ 😨 این اصطلاح دقیقا به همین مو ...

پیشنهاد
٠

✍️ to be far/further/furthest removed from something

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

پیشنهاد
٠

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ از زمین تا آسمان ( با چیزی ) فرق داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : trust / entrust ✅️ اسم ( noun ) : trust / trustworthiness ✅️ صفت ( adjective ...

پیشنهاد
١

✍️ اگر در مورد روابط انسان بخوایم از این اصطلاح استفاده کنیم، می تونیم از این معادل ها استفاده کنیم: ✅️ " آدم قحط نیومده که!" ✅️ " آدم قحط نیست که" ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک گند واقعی، یک شکست بزرگ مثلا یک سری فیلم ها، علی رغم هزینه های زیادی که روشون میشه، در نهایت یک real flop میشن یک مثال دیگه: The new product lau ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ practice test ✍️ practice exam هر دو به معنای آزمون آزمایشی می باشد که برای آمادگی، قبل از آزمون اصلی گرفته می شود

پیشنهاد
٠

✍️ practice tests ✍️ practice exams

پیشنهاد
٠

✍️ practice test ✍️ practice exam

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( در اصطلاح عامیانه ) ترکوندن ( کنایه از موفق شدن هست )

پیشنهاد
١

✍️ make an example of sb

پیشنهاد
٠

✍️ make an example of sb

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یللی تللی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یللی تللی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ بهترین عملکرد خود را داشتن مثال: After years of hard work and dedication, Sarah was at the top of her game in the tech industry.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ بهترین عملکرد خود را داشتن مثال: After years of hard work and dedication, Sarah was at the top of her game in the tech industry.

پیشنهاد
١

✍️ بهترین عملکرد خود را داشتن مثال: After years of hard work and dedication, Sarah was at the top of her game in the tech industry.

پیشنهاد
٠

✍️ بهترین عملکرد خود را داشتن مثال: After years of hard work and dedication, Sarah was at the top of her game in the tech industry.

پیشنهاد
٠

✍️ کسی رو دور انگشت خود چرخاندن

پیشنهاد
٠

✍️ کسی رو دور انگشت خود چرخاندن

پیشنهاد
٠

✍️ کسی رو دور انگشت خود چرخاندن

پیشنهاد
٠

لخت و پتی 😂 ( خود اصطلاح هم humorous هست )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لخت و پتی 😂 ( خود اصطلاح هم humorous هست )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لخت و پتی 😂 ( خود اصطلاح هم humorous هست )

پیشنهاد
٠

لخت و پتی 😂 ( خود اصطلاح هم humorous هست )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی این اصطلاح در قالب مثال قابل فهم تره: ✅️ when he spotted my mistake he came down on me like a ton of bricks ✍️ وقتی که اشتباه من رو متوجه شد، مث ...

پیشنهاد
٠

✍️ fool around ✍️ fool about ( British English ) ✍️ mess around ✍️ mess about ( British English ) ✍️ goof around

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ frazzled

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته و کوفته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ تو روی کسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete ✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion ✅️ صفت ( adjective ) : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅️ an upward slope