از پا نایستادن یا ننشستناز پس کسی یا کاری برامدناز پشت خنجر زدناز پی هر گریه اخر خنده ای استاز ترس زهره ترک شدناز ترس یا از دست عقرب جرار به مار غاشیه پناه بردناز تصدق سر کسیاز تقصیر کسی گذشتناز تنگ و تا نیفتادناز تو حرکت از خدا برکتاز تو عباسی از من رقاصیاز جا برداشتناز جاده ی چیزی منحرف شدن یا قدم بیرون نهادن یا خارج شدناز چاله به چاه افتادناز چاله به چاه افتادن یا هنوز از چاله درنیامده به چاه افتادناز چاک اسمان یا کون اسمان افتادن کسیاز حال رفتناز حال وحوصله افتادناز خجالت اب شدناز خدا پنهان نیست از شما چه پنهاناز خر شیطان پائین امدناز خر شیطان پایین امدن یا پیاده شدناز خود مایه گذاشتناز خیر چیزی گذشتناز دار فنا رفتناز دل ودماغ افتادناز دماغ فیل افتادهاز دنده چپ بلند شدناز دور داد می زنهاز دور دل می برد از نزدیک زهرهاز روی کسی بالا رفتناز زیر بته درامدن یا زیر بته عمل امدناز سایه ی خود ترسیدن یا رمیدناز سکه افتادناز شیر مرغ تا جون ادمیزاداز صدقه ی سر کسی یا چیزیاز طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنیداز عرش تا فرشاز لام تا کام نگفتن یا حرف نزدناز ما به خیر و از شما به سلامتاز ما گفتن از شما شنیدناز مار به اژدها پناه بردناز ماست که بر ماستاز منبر پایین نیامدناز نا افتادناز ناعلاجی به خر می گه خانوم باجیاز نخورده بگیر بده به خوردهاز نیش عقرب به مار غاشیه پناه بردناز هر چه بگذری سخن دوست خوشتر استاز هر دستی که بدهی از همان دست پس می گیری