اسم دختر با حرف ف
رانده شده از آتش، نام دختر پیامبر اسلام ( ص )، از شیر گرفته شده، زنی که بچه دو ساله خود را از شیر گ ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرزانه
عاقل، حکیم، دانشمند، دانا، خردمند، دارای خِرَد و پختگی، خِرَدمند
دختر
فارسی فریبا
فریبنده، بسیار زیبا، فریفته، دل پسند و خوشایند، ( در قدیم ) به معنای فریفته
دختر
فارسی فرشته
فرستاده، نام موجودات عالم ملکوت، شخص دارای اخلاق یا رفتار بسیار نیک و پسندیده، زن مهربان و زیبا، ( ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی فریده
یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند، مؤنث فرید، ( عربی ) ( مؤنث فرید )، فرید
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فائزه
زن رستگار، پیروز، فائز، رستگار، فایزه، نایل
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فهیمه
باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند، فهمیده، مؤنث فهیم
دختر
عربی فاطمه زهرا
ترکیب دو اسم فاطمه و زهرا ( رانده شده از آتش و درخشنده روی )، ( اَعلام ) ام ابیها و ام الائمه و ام ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرحناز
ترکیب دو اسم فرح و ناز ( شادمانی و کرشمه )، ( عربی ـ فارسی )، آن که مسرور و شادمان است و دارای ناز ...
دختر
فارسی، عربی فرخنده
مبارک، خجسته، همایون، موجب رویداد یا پیامدهای خوشایند و خوب، ( در قدیم ) نیک بخت و کامروا، میمون
دختر
فارسی فیروزه
پیروزه، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر، دارای رنگ آبی یا سبز، دارای رنگ آبی یا سبز که در جواهر سازی ...
دختر
عربی، فارسی
طبیعت فضه
نقره، سیم، نام خادم حضرت فاطمه ( س )، ( در قدیم ) به معنای نقره و سیم، نقره سیم
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرنگیس
دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن فوزیه
رستگار، چیره، ( عربی ) زن پیروز در هر کار و امری، رستگار و موفق
دختر
عربی
تاریخی و کهن فاطیما
فاطیما شکل لاتین اسم فاطمه است، ( = فاطمه ) ( اعلام ) دهکده ای در غرب پرتغال، نزدیکی لیریا، در نزدی ...
دختر
عربی فرناز
دارای ناز، زیبا و شکوهمند، [فر = شکوه و جلال که در بیننده شگفتی و تحسین پدید آورد، زیبایی و برازندگ ...
دختر
فارسی فروغ
روشنی، تابش، نور، پرتو، شعله ی آتش، ( به مجاز ) رونق، روشنی ای که از آتش، خورشید و دیگر منابع نوران ...
دختر
فارسی، عربی فروزان
فروزنده، شعله ور، مشتعل، روشن، تابناک، درخشنده، آنچه بر اثر سوختن روشنایی دهد
دختر
فارسی فردوس
بهشت، نام چند جا و مکان، شهرستانی در جنوب غربی استان خراسان رضوی، ( در عربی فردَوس ) ( معرب از فارس ...
دختر
عربی، فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی فرانک
پروانه، جانوری به نام سیاه گوش، ( = فرانگ )، به معنی پروانه، ( اَعلام ) ) نام دختر برزین و زن بهرام ...
دختر
فارسی
پرنده، تاریخی و کهن فرح
شادمانی، سرور، شاد شدن، شادمان گردیدن، سُرور
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فخری
منسوب به افتخار، نام نوعی انگور، ( فخر، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فخر، ( عربی ـ فارسی ) ( فخر + ...
دختر
فارسی، عربی فرخ
خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، خجسته و مبارک و فرخنده، ( در قدیم ) خوشبخت و کامیاب، بزر ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن فتانه
بسیار زیبا و دلفریب، ( به مجاز ) فتان، ( در قدیم ) ( به مجاز ) با زیبایی و دل فریبی
دختر
عربی فرنوش
نوشنده شکوه و جلال، دارای شکوه جاودان، ( دساتیر ) نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فا ...
دختر، پسر
فارسی فخریه
منسوب به فخر، نازیدن، سرافرازی و غرور، ( فخر، ایّه ( پسوند نسبت ) )، و
دختر
عربی فراز
اوج، بلندی، ( به مجاز ) خوب، خوش، جای بلند، بلندترین بخش از جایی، باز، ( در قدیم ) ( به مجاز ) خوبی ...
پسر، دختر
فارسی فرخ لقا
زیباروی، خوش برخورد، خوش صورت، زیبا چهر، نیکو دیدار، ( اَعلام ) قهرمان داستان امیر ارسلان رومی، دخت ...
دختر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن فائقه
برگزیده، عالی، سرآمد در زیبایی، برتر، زنی که از حیث جمال بر همگان برتری داشته باشد، فایقه
دختر
عربی فرهنگ
آداب، رسوم، اندیشه، هنر، شیوه ی زندگی، شعور، تربیت اجتماعی، پدیده ی کلی پیچیده ای از آداب، و شیوه ی ...
پسر، دختر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن فضیله
برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضیلت، ( = فضیلت )، فضل، ارزش و اهمیت، شرف، ( در قدیم ) در علم اخلاق، و ...
دختر
عربی فریماه
زیباروی سعادتمند و با شکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه، ( فری= خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، ...
دختر
فارسی
کهکشانی فریما
فریبا، زیبا و دوست داشتنی، ( = فریبا )
دختر
فارسی فریناز
زیباروی دارای ناز و شکوه، [فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، ناز= کرشمه و غ ...
دختر
فارسی فرصت
زمان، وقت، وقت مناسب برای انجام کاری، زمان و وقت، ( اَعلام ) فرصت شیرازی: [، قمری]، متخلص به فرصت، ...
دختر، پسر
عربی فرنیا
دارای جد و نیای باشکوه، اصیل، ( فر = ( در قدیم ) ( به مجاز ) مایه ی جلال و شکوه، نیا = پدربزرگ، جد ...
دختر
فارسی فاطمه ثنا
ترکیب دو اسم فاطمه و ثنا ( رانده شده از آتش و ستایش )، ( عربی ) از نام های مرکب، فاطمه و ثنا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فروزنده
نور و روشنی دهنده، روشن و تابان، درخشان، ( به مجاز ) آراینده، ( صفت فاعلی از فروختن و فروزیدن )، اف ...
دختر
فارسی فاطمه حسنی
ترکیب دو اسم فاطمه و حسنی ( رانده شده از آتش و نیکو )، از نام های مرکب، ا فاطمه و حسنی ( حسنا )، فا ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فادیا
نجات بخش، منجی، نجات یافته
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فریال
زیباروی، خوش صدا، نام پرنده ای، دارای اندام و هیکل باشکوه
دختر
عربی، فارسی
پرنده فاضله
فاضل، برتر، مؤنث فاضل
دختر
عربی فاطمه معصومه
ترکیب دو اسم فاطمه و معصومه ( رانده شده از آتش و بی گناه )، از نام های مرکب، ا فاطمه و معصومه، فاطم ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فهمیده
باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار، ( صفت فاعلی از فهمیدن )، دارای فهم، دانا، ( در حالت قیدی ...
دختر
فارسی، عربی فرح روز
خوشبخت و کامیاب، آن که روزگارش به شادمانی و سرور است
دختر
فارسی، عربی فایضه
مؤنث فائض، فیض رسان، فایده بخش، ( مؤنث فایض، فائض ) فیض رسان
دختر
عربی فاطمه نسا
ترکیب نام های فاطمه و نسا، ( عربی ) از نام های مرکب، فاطمه و نسا
دختر
عربی فاطمه سما
ترکیب دو اسم فاطمه و سما ( رانده شده از آتش و آسمان )، از نام های مرکب، فاطمه و سما
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرح انگیز
شادی بخش، مفرح، برانگیزنده ی شادی، فرح ( عربی ) + انگیز ( فارسی ) شادی بخش
دختر
فارسی، عربی فرینا
مهرورز، مهربان، دلبر، ستایش، بخشش، با شکوه، شکوهمند
دختر
فارسی فاطمه نورا
ترکیب دو اسم فاطمه و نورا ( رانده شده از آتش و نورانی )، از نام های مرکب، ز فاطمه و نورا، فاطمه ی ن ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه یاس
ترکیب دو اسم فاطمه و یاس ( رانده شده از آتش و گلی خوشبو )، از نام های مرکب، فاطمه و یاس
دختر
فارسی، عربی
گل، مذهبی و قرآنی فخرالزمان
شخص برجسته و مایه مباهات در زمان خود، شخص برجسته، گزیده، و مایه ی مباهات در زمان خود، گزیده که مایه ...
دختر
عربی فرگل
دارای شکوه و زیبایی گل، نوعی پیراهن [برخاسته از فرنگ] که خوشایند و زیبنده و شکوه افزا بوده ( است )
دختر
فارسی
گل فرین
( به مجاز ) دارای شکوه و جلال، با شکوه، ( فر= شکوه و جلال، ین ( پسوند نسبت ) )، تابه ای از سفال برا ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن فضیلت
برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل، ارزش و اهمیت، ( در قدیم ) ( در علم اخلاق ) ویژگی های ستوده ی اخلاق ...
دختر
عربی فاطمه حورا
ترکیب دو اسم فاطمه و حورا ( رانده شده از آتش و زن زیبای بهشتی )، از نام های مرکب، فاطمه و حورا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطره
مونث فاطر، از صفات و نام های خداوند، آفریننده، خالق، ( مؤنث فاطر )، فاطر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه زینب
ترکیب دو اسم فاطمه و زینب ( رانده شده از آتش و زینت پدر )، از نام های مرکب، ا فاطمه و زینب
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه سنا
ترکیب دو اسم فاطمه و سنا ( رانده شده از آتش و روشنایی )، از نام های مرکب، فاطمه و سنا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه کوثر
ترکیب دو اسم فاطمه و کوثر ( رانده شده از آتش و خیر فراوان )، از نام های مرکب، فاطمه و کوثر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه محیا
ترکیب دو اسم فاطمه و محیا ( رانده شده از آتش، زندگی )، از نام های مرکب، فاطمه و محیا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فرانه
پروانه، فرانک، فرانق
دختر
فارسی فادیه
زن آزاد کننده، زنِ نجات دهنده، زنِ آزاد کننده
دختر
عربی فوژان
بانگ بلند، نعره، فریاد، آه و بانگ بلند، بانگ بزرگ، فریاد عظیم
دختر
فارسی فریا
( به مجاز ) خجسته، مبارک، با شکوه، جذاب، دلپذیر، [فری= خجسته، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، ...
دختر
فارسی فاخره
گران مایه، نیکو، فخر کننده، ( مؤنث فاخر )، فاخر
دختر
عربی فرح دخت
دختر شاد، ( فرح، دخت = دختر ) دختر شاد و خوشحال، فرح ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر شادمان
دختر
فارسی، عربی فریدا
منسوب به فرید، یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند، ( فرید، ا ( پسوند نسبت ) )
دختر
فارسی، عربی فرحانه
مؤنث فرحان، شاد، مسرور، خوشحال، ( مؤنث فرحان )، فرحان
دختر
عربی فرشیده
شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان، ( فرشید، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فرشید، ( فرشید + ه ...
دختر
فارسی
کهکشانی فروغ اعظم
ترکیب دو اسم فروغ و اعظم ( روشنایی و بزرگتر )، ( فروغ= ( غ فروغ )، اعظم= بزرگوارتر، بزرگتر، بزرگوار ...
دختر
فارسی، عربی فرینوش
خجسته، شکوهمند، مبارک، ( فری = خجسته، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، نوش = جاوید ) ویژگی آن ...
دختر، پسر
فارسی فردیس
فردوس، بهشت، پردیس
دختر
فارسی فاخته
پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر، از اصول موسیقی قدیم، پرنده ای از خانواده ی کبوتر، کوکو، صلصل، فا ...
دختر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن، طبیعت، هنری فروز
تابش و روشنی و فروغ، افروختن، فروزیدن، ( در قدیم ) به معنای روشنایی و نور
دختر
فارسی فریار
دارنده ی شکوه و جلال، فرهور، ( فر = شکوه و جلال، یار ( پسوند دارنگی ) )، ( فر = شکوه و جلال + یار ( ...
دختر، پسر
فارسی فاطمه طهورا
ترکیب دو اسم فاطمه و طهورا ( رانده شده از آتش و پاک )، از نام های مرکب، فاطمه و طهورا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فریدخت
دختر زیبا و محبوب، ( فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، دخت = دختر )، دختر خ ...
دختر
فارسی فاطمه سارا
ترکیب دو اسم فاطمه و سارا ( رانده شده از آتش و خالص )، از نام های مرکب، ا فاطمه و سارا
دختر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی فرح نوش
شادمانی و سرور جاوید، ( فرح، نوش )، ( به مجاز ) آن که همیشه شادمان است، همیشه شاد، فرح ( عربی ) + ن ...
دختر
فارسی، عربی فرخ ناز
دارای ناز و غمزه و کرشمه ی خوب، خوش و موزون، ویژگی آن که خوشبخت و کامیاب است و دارای ناز و کرشمه اس ...
دختر
فارسی فاطمه ثمین
ترکیب دو اسم فاطمه و ثمین ( رانده شده از آتش و گرانبها )، از نام های مرکب، فاطمه و ثَمین، فاطمه ی گ ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه بهار
ترکیب دو اسم فاطمه و بهار ( رانده شده از آتش و دوره شادابی هر چیزی )، از نام های مرکب، فاطمه و بهار
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه سیما
ترکیب دو اسم فاطمه و سیما ( رانده شده از آتش و چهره )، از نام های مرکب، فاطمه و سیما
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه نرجس
ترکیب دو اسم فاطمه و نرجس ( رانده شده از آتش و نرگس )، از نام های مرکب، فاطمه و نرجس
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه صبا
ترکیب دو اسم فاطمه و صبا ( رانده شده از آتش و باد خنک )، از نام های مرکب، فاطمه و صبا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فخر جهان
ترکیب دو اسم فخر و جهان ( نازیدن و عالم )، موجب نازش و افتخار دنیا، فخر ( عربی ) + جهان ( فارسی )، ...
دختر
عربی، عبری، فارسی فجر
نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ی صبح، فلق، سوره ی هشتادو نهم از قرآن کری ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی فاطمه هدی
ترکیب دو اسم فاطمه و هدی ( رانده شده از آتش و هدایت شده )، از نام های مرکب، فاطمه و هدی
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه رقیه
ترکیب دو اسم فاطمه و رقیه ( رانده شده از آتش و دعا )، از نام های مرکب، فاطمه و رقیه
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فایدیم
گل نیلوفر، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام زن کمبوجیه ی سوّم، ( در اعلام ) نام زن کم ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، گل فریمهر
خورشید با شکوه، ( فری= خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، مهر = خورشید )، خورشید ب ...
دختر
مازندرانی فاطمه عذرا
ترکیب دو اسم فاطمه و عذرا ( رانده شده از آتش و دوشیزه )، از نام های مرکب، فاطمه و عَذرا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فانیذ
قند، شکر، ( معرب پانیذ )، پانیذ
دختر
عربی، فارسی فریسا
پریسا، زیبا چون پری، ( فری = شگفت انگیز، عجیب، سا ( پسوند شباهت ) )، مانند فری، شبیه به فری، ( به م ...
دختر
فارسی فهامه
بسیار دانا و فهمیده، ( مؤنث فَهام )، فَهام
دختر
عربی فرح زاد
زاده ی شادی و خوشی، ( فرح = شادمانی و سرور، زاد = زاده )، زاده ی شادمانی و سرور، ویژگی کسی که تولدش ...
دختر
فارسی، عربی فاطمه هستی
ترکیب دو اسم فاطمه و هستی ( رانده شده از آتش و زندگی )، از نام های مرکب، فاطمه و هستی
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فدک
نام باغی در نزدیک مدینه، نام باغی معروف که به حضرت فاطمه ( س ) تعلق داشته است
دختر
عربی