اسم پسر ترکی - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آدسای/adsay/

محترم


پسر

ترکی
آدلان/adlan/

جنگجوی پیروز


پسر

ترکی
آدلی/ādli/

مشهور، نامدار، صاحب اسم و جاه، نام، نامور


پسر

ترکی، فارسی
آدیگوزل/adigozal/

خوش نام، معمولا درباره حضرت محمد ( ص ) بکار برده می شود


پسر

ترکی
آذراوغلی/azar-ughla/

پسر آذربایجان


پسر

ترکی، فارسی
آرتاش/artash/

دوست و همدم


پسر

ترکی
ارتاش/artash/

مرد و پهلوان، مرکب از ار ( شوهر ) + تاش ( پسوند همراهی )


پسر، دختر

ترکی
ارتگین/artgin/

همسر دلاور


پسر

ترکی
آرتوم/artum/

تلاشگر


پسر

ترکی
آرتون/artun/

جدّی


پسر

ترکی
آرخا/arkha/

مایه اطمینان و پیشتگرمی، آرکا


پسر

ترکی
آذرتاش/azar tash/

دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند، آذر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند


پسر

ترکی، فارسی
آتلان/atlan/

نام آور و تند


پسر

ترکی
آتلی/atli/

سواره، صاحب اسب، اسب سوار


پسر

ترکی
آتمش

عدد شصت که از اعداد مقدس است همچنین پرتاب کردنی


پسر

ترکی
آتون/atun/

جسور، دلیر و قهرمان


پسر

ترکی
آتیال/atyal/

یال اسب، از اسامی مرسوم بین قبایل ترکمان


پسر

ترکی
آتیجی

تیر انداز ماهر


پسر

ترکی
آتیق/atigh/

جسور و دلیر، مشهور، نیرومند


پسر

ترکی
آشار/ashar/

آذوقه، خوراک، غذا


پسر

ترکی
آشام/asham/

رتبه، مرتبه، درجه، مرحله


پسر

ترکی
ارسای/arsay/

جوانمرد


پسر

ترکی
ارسمان/arasman/

نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
ارسوی/arsoy/

کسی که از تبار قوی است


پسر

ترکی
ارغان/arghan/

نام حاجب سلطان محمود غزنوی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
ارغش/arghash/

تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آرقون/arghon/

صاف، پاک شده، برگزیده شده


پسر

ترکی
آجار/ajar/

مهاجم، غیور، زبردست و ماهر


پسر

ترکی
آجارمان/ajarman/

با غیرت


پسر

ترکی
آجلان/ajlan/

کسی که از خود غیرت نشان دهد


پسر

ترکی
آچیق/achigh/

باز، گشوده


دختر، پسر

ترکی
احمد پاشا/a.-pāšā/

ترکیب دو اسم احمد و پاشا ( پسندیده تر و بزرگ )، از نام های مرکب، ا احمد و پاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
اختای

همانند نیزه، تیز


پسر

ترکی
آسلان/aslan/

شیر


پسر

ترکی
آلیشان/ālišān/

شعله ور


دختر، پسر

ترکی
آغاجان/agha jan/

دریا دل، دارای عزت و حرمت زیاد


پسر

ترکی
آغار/aghar/

مرد سپید رخ، قهرمان سپیدروی


پسر

ترکی
آغامیر/aghamir/

رهبر محترم، امیر و یا رئیس بزرگ


پسر

ترکی
آغایار/aghayar/

بزرگ و شایسته حرمت


پسر

ترکی
آرهان/arhan/

پادشاه پاک و درستکار


پسر

ترکی
آرویج/arvij/

همیشه سبز، باطراوت، شاداب


پسر

ترکی
آرکا/arka/

آرخا، مایه اطمینان و پیشتگرمی


پسر

ترکی
آرکان/arkān/

کسی که سرشت و خون او پاک است، به معنی کسی که سرشت او پاک است و کسی که خون او پاک است


پسر

ترکی
اریار/aryar/

یار جوانمرد


پسر

ترکی
آسال/asal/

اصیل، دارای اصالت


پسر

ترکی
آلقان/alghan/

ستودن و تمجید کردن


پسر

ترکی
آلقین/alghin/

محکوم کردن، متّهم نمودن


پسر

ترکی
آلماگل/alma gol/

گل سیب، کنایه از زیبایی و تر و تازگی، آلما ( ترکی ) + گل ( فارسی ) گل سیب


پسر، دختر

فارسی، ترکی

گل
النور/elnor/

نور ایل


پسر

ترکی
آشکین/ashkin/

آنکه موفق به پیشروی شود


پسر

ترکی
امیراتابک/a.-atābak/

ترکیب دو اسم امیر و اتابک ( فرمانروا و پادشاه )، از نام های مرکب، ( امیر و اتابک


پسر

ترکی، عربی
ال ایستین/elistiyan/

محبوب و مورد علاقه ایل و خانواده


پسر

ترکی
آلاتان/alatan/

روشن شدن افق در سحرگاهان


پسر

ترکی
آلاز/alaz/

شعله


پسر

ترکی
آلب/alb/

دلیر، پهلوان


پسر

ترکی
آلب ارسلان

شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی


پسر

ترکی
آلب تکین

مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه


پسر

ترکی
البتگین/albatgin/

نام جد محمود پادشاه غزنوی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آلپ/ālp/

شجاع، قهرمان، پهلوان، دلاور، ( فرانسوی ) ( اعلام ) رشته کوه اصلی و مرتفع در جنوب اروپای مرکزی به طو ...


پسر

ترکی

طبیعت
آلپ ارسلان

آلب ارسلان، شیر مرد، شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی


پسر

ترکی
آلپار/alpar/

قهرمان


پسر

ترکی
آلپ تکین

آلب تکین، مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه


پسر

ترکی
آلپر/alpar/

دلیر، جسور


پسر

ترکی
آلپمان/alpman/

شخص جسور، شجاع، قهرمان


پسر

ترکی
آلتای/altay/

روح والایی که بر گستره زمین فرمان میراند


پسر

ترکی
آلتونتاش/alton tash/

زیبارو، مرکب از آلتون ( طلا ) + تاش ( پسوند شباهت )، نام حاجب سلطان محمود غزنوی که به فرمان وی حاکم ...


پسر

ترکی
الچین/elchin/

ایلچین، برگزیده ایل، ال ( ترکی ) + چین ( فارسی )


پسر

ترکی، فارسی
الدنیز/oldeniz/

اقیانوس


پسر

ترکی
امیربهتاش/a.-behtāš/

ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش


پسر

ترکی، فارسی، عربی
امام قلی

امام ( عربی ) + قلی ( ترکی )، غلام امام، نام پسر کوچک تر نادر شاه افشار


پسر

عربی، ترکی
امان الله

آن که در پناه و لطف وعنایت خداوند است


پسر

ترکی
آنلار/anlar/

فهمیده


پسر

ترکی
انوشتکین/anush takin/

پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )


پسر

ترکی، فارسی، عربی

تاریخی و کهن
آنیت/anit/

مجسّمه، تندیس یادبود


پسر

ترکی
آنیک/anik/

صریح و روشن


پسر

ترکی
الوین/elvin/

بزرگ و سرآمد خانواده و ایل


پسر

ترکی
آیاش/ayash/

روشنایی مهتاب


پسر

ترکی
آیان/ayan/

آشکار و هویدا


پسر

ترکی
آی بک

بت، صنم


پسر

ترکی
ایبک/aybak/

ماه بزرگ، یا آن که ماه او را بزرگ ساخته است


پسر

ترکی

کهکشانی
آیتاش/āy tāš/

همتای ماه، ( آی= ماه، تاش= هم، شریک ) ( به مجاز ) زیباروی مثل ماه، نام شخصی در دوره سامانیان


دختر، پسر

ترکی
آیتغمش

زاده ماه


پسر

ترکی
آیتونا/aytuna/

زیبا و درخشان مانند ماه، در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال ...


پسر

ترکی، فارسی
ایتکین

آیتکین، غلام ماه


پسر

ترکی
آیحان/ayhan/

صاحب ماه، آدم زیبا و مشهور مثل ماه


پسر

ترکی

کهکشانی
آیخان

آیخان ( آی + خان ) پادشاه ماه


پسر

ترکی
ایدین

آیدین، شفاف و روشن، درخشنده مانند ماه


پسر

ترکی
آیراد/ayrad/

ماه جوانمرد


پسر

ترکی، فارسی

کهکشانی
اونای/onay/

بلند آوازه


پسر

ترکی
اوکتای/oktay/

نامدار، مشهور، اکتای


پسر

ترکی، مغولی
اویان/oyan/

بیدارشو


پسر

ترکی
آکای/akay/

ماه روشن و درخشان


پسر

ترکی
اکدش/akdash/

معشوق، محبوب، دورگه


پسر

ترکی
آیهان/ayhan/

پادشاه ماه، آیهان = آیخان ( آی + خان ) پادشاه ماه


پسر

ترکی

کهکشانی
امین پاشا/a.-pāšā/

ترکیب دو اسم امین و پاشا ( امانتدار و بزرگ )، از نام های مرکب، ا امین و پاشا، پادشاهِ درستکار و اما ...


پسر

ترکی، عربی
آنار/anar/

به خاطر آورنده


پسر

ترکی
آریم/arim/

دلاور، بزرگ


پسر

ترکی
باریش/barish/

صلح


پسر

ترکی
اوچار/ochar/

آبشار


پسر

ترکی

طبیعت
اورهان/orhan/

امپراطور، حاکم سرزمین


پسر

ترکی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر