اسم پسر ترکی - صفحه 1

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

ارسلان/arsalān/

شیر درنده، ( به مجاز ) مرد شجاع و دلیر، ( ترکی )، شیر، اسد، از نام های خاص ترکی، نام پسر مسعودغزنوی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
تیمور/teymur/

آهن، فولاد نام مؤسس سلسه ی تیموریان یا گورکانیان، نام سردار پادشاه بزرگ مغول، فولاد، ( اَعلام ) نام ...


پسر

ترکی، مغولی

تاریخی و کهن
امیر ارسلان/a.-arsalān/

( به مجاز ) امیر و پادشاه شجاع و دلیر، ( اَعلام ) امیر ارسلان رومی پسر پادشاه روم و قهرمان داستان م ...


پسر

ترکی، عربی، فارسی

تاریخی و کهن
آیدین/āydin/

شفاف و روشن، نورانی، درخشنده مانند ماه، روشن فکر، به معنی روشنایی، روشن، آشکار، شفاف، صاف، معلوم، و ...


پسر

ترکی
یاشار/yāšār/

جاویدان، همیشه زنده، عمرکننده، زندگی کننده


پسر

ترکی
آنیسا/ānisā/

مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...


دختر، پسر

ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی
بهادر/bahādor/

دلیر، شجاع، ( شکل فارسی و اردوی واژه ی ترکی مفعولیِ «بغاتور» یا «باغاتور» )، قهرمان، ( اَعلام ) نام ...


پسر

ترکی
آراز/ārāz/

قهرمان منسوب به طایفه آس، نام رود ارس، ارس، ( اَعلام ) قهرمان منسوب به طایفه ی آس، ن، ک، آراس، ( در ...


پسر

ترکی
گوزل/guzal/

خوشگل، زیبا، ظریف، نیکو، نازنین، قشنگ، برازنده، خوب، پسر حوش چهره، پسر زیبا رو


دختر، پسر

ترکی
اصلان/aslān/

شیر بیشه، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، ( = اسلان ) شیر


پسر

ترکی
افشار/afšār/

معاون و شریک، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه شور ( آوازِ افشاری )، ( اَعلام ) ) ایل بزرگی ا ...


پسر

ترکی، فارسی، کردی

تاریخی و کهن، هنری
آتیلا/ātilā/

شجاع، نامدار، ( آت به معنی اسب، یلا ( صفت ) )، به معنی چابک، نامی، ( اَعلام ) پادشاه هون ها [، میلا ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
ایاز/ayāz/

باد خنک، نسیم، هوای خنک متحرک، نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی


پسر

ترکی، گیلکی

طبیعت
سارو/sāru/

نام پرنده ای سیاه رنگ در هندوستان که مانند طوطی سخن گو است، طوطی، ( = ساروک ) نام پرنده ای سیاه رنگ ...


پسر

ترکی، کردی، فارسی، آشوری

پرنده
آنیل/ānil/

به خاطر آورده شدن، مشهور، نامی، معروف، نامدار


دختر، پسر

ترکی
نویان/noviyān/

امیر، سردار، شاهزاده، شادابی و تر و تازگی، [نوی /novi/= نو بودن، تازگی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) شاد ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آراس/ārās/

آراز، رود ارس، به معنی رود ارس، ( اَعلام ) مرکز استان پادوکاله، در شمال فرانسه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن، طبیعت
امان/amān/

نترس شدن، ایمنی، حفاظت، زنهار، آرامش، عنایت، بی بیم شدن، بی ترس، ایمن، پناه


پسر

عربی، ترکی

مذهبی و قرآنی
علی پاشا/a.-pāšā/

ترکیب دو اسم علی و پاشا ( بلندقدر و بزرگ )، از نام های مرکب، علی و پاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
اتابک/atābak/

پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه، ( ترکی )، ( در قدیم ) در دوره ی قاجار، لقبی که ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
یاسان/yāsān/

نام یکی از پیغمبران باستانی ایران، ( دساتیر )، از برساخته های فرقه ی آذرکیوان، ( اَعلام ) یاسان را ...


پسر

فارسی، ترکی

مذهبی و قرآنی
الشن/elšan/

شادی بخش ایل، مایه شادی طایفه، حاکم، رهبر، شادی ایل، حکمران یک منطقه


پسر

ترکی

طبیعت
امیربهادر/a.-bahādor/

پادشاه شجاع و دلاور، امیر دلیر، سردار شجاع، ( عربی ـ ترکی )، ( اعلام ) لقب حسین پاشاخان قراباغی [ ه ...


پسر

ترکی، عربی

تاریخی و کهن
ایلیار/il yār/

کسی که همدم و مونس ایل و طایفه است، ( ترکی ـ فارسی ) دوست و رفیق ایل، یار و یاور ایل، کمک کننده به ...


پسر

فارسی، ترکی
ایلمان/il mān/

سمبل ایل


پسر

ترکی
تایماز/tāymāz/

پابرجا، استوار، بی نظیر، بی همتا


پسر، دختر

ترکی
یاشا/yāšā/

زنده باد، آفرین، زنده باشی، به معنی زنده باد!، آفرین!


پسر

ترکی
محمد یاشار/m.-yāšār/

ترکیب دو اسم محمد و یاشار ( ستوده و جاویدان )، از نام های مرکب، ا محمّد و یاشار


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
سنجر/sanjar/

مرغ شکاری، یعنی مرغ شکاری، ( اَعلام ) [، قمری] شاه سلسله ی سلجوقی، که پس از چند جنگ پیروزمند بر ضد ...


پسر

ترکی

پرنده، طبیعت
آیتکین/āy takin/

مانند ماه، غلام ماه


دختر، پسر

ترکی

کهکشانی
محمد ارسلان/m.-arsalān/

ترکیب دو اسم محمد و ارسلان ( ستوده و شجاع )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارسلان


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
سایمان/sāymān/

مانند سایه، خان بزرگ، محاسب، ( کردی ) ( مرکب از سای، مان )، ( کردی ) ( مرکب از سای + مان )، ( در تر ...


پسر، دختر

ترکی، کردی
ایلیاد/il yād/

به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
توماج/tumāj/

چرمی رنگین و خوش بو، چرم دباغی شده، تیماج ( چرمی رنگی که بوی خوشی دارد )


پسر

ترکی

طبیعت
ایلقار/il qār/

عهد و پیمان، عهد بستن


پسر، دختر

ترکی
محمد پاشا/m.-pāšā/

ترکیب دو اسم محمد و پاشا ( ستوده و بزرگ )، از نام های مرکب، محمّد و پاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
اکتای/oktāy/

نامدار، مشهور، بزرگ زاده، بزرگ منش، ( اَعلام ) نام پسر چنگیز، نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان


پسر

ترکی، مغولی

تاریخی و کهن
بهتاش/behtāš/

شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو، تاش ...


پسر

ترکی، فارسی
آماندا/āmāndā/

در امان تو، در پناه تو، در امان


دختر، پسر

ترکی
دایان/dāyān/

ماما، دایه، سرافرازی


دختر، پسر

کردی، ترکی
آیدن/āyden/

آیدین، روشن، مانند ماه درخشان، ( = آیدین )، و، روشن و آشکار، شفاف، صاف، معلوم، واضح، روشنفکر، نام ش ...


دختر، پسر

ترکی
مهرتاش/mehr tāš/

همدل، همپایه خورشید، [مِهر = مهربانی، محبت، تاش ( ترکی ) ( = داش ) این کلمه به آخر اسم ها اضافه می ...


پسر

ترکی، فارسی

کهکشانی
ایلماز/il māz/

پایدار، جاویدان، ماندگار، کسی که در محدوده زمان نمی گنجد، ( به مجاز ) جاودانه


پسر

ترکی
آرال/ārāl/

نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور به دریای آرال، ( اَعلام ) از دریاچه های بزرگ جهان، در جنوب شرقی قزاقستان و ...


پسر

ترکی

طبیعت
آتا/ātā/

پدر، جد، سرپرست، ریش سفید، ( اَعلام ) نام پادشاهی در دامنه های شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «دا ...


پسر

ترکی
شانلی/šānli/

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، افتخار آمیز، شان ( عربی ) + لی ( ترکی )


دختر، پسر

ترکی، عربی
آلپای/ālpāy/

پهلوان زیبارو همچون ماه، جوانمرد شجاع، ماه روی پهلوان


پسر

ترکی

کهکشانی
تکین/takin/

پهلوان، دلاور، تگین


پسر

ترکی
بکتاش/baktāš/

بزرگ ایل و طایفه، ( در قدیم )، فرمانده ی یگ گروه، بزرگ ایل، هر یک از خادمان و همراهان یک امیر، نام ...


پسر

ترکی
ارکین/arkin/

آزاد، مستقل


پسر

ترکی
آرنا/ārnā/

نهر و رودخانه، نام روستایی در نزدیکی نقده


دختر، پسر

ترکی، فارسی

طبیعت
ایلشن/il šan/

منسوب به الشن، شادی بخش ایل، رهبر، ( = الشن )، ( اِلشن


پسر

ترکی
تورال/turāl/

جاوید، همیشه زنده، پهلوان


پسر

ترکی
الیاد/elyād/

یاد ایل، ( ترکی ـ فارسی ) ( = ایلیاد )، ایلیاد، ال ( ترکی ) + یاد ( فارسی )، ایلیاد به یاد ایل


پسر

ترکی، فارسی
محمد آیدین/m.-āydin/

ترکیب دو اسم محمد و آیدین ( ستوده و نورانی )، ( عربی ـ ترکی ) از نام های مرکب، ا محمّد و آیدین


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
آتمین/ātmin/

اسب سوار، [البته در برخی از گویش های زبان ترکی مفهوم اسب سوار را به ذهن متبادر می کند گو اینکه معنا ...


پسر

ترکی
آرشن/āršan/

مردانه، ( ایرانی باستان، aršan ) مردانه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آرات/ārāt/

شجاع، دلیر، جسور، جَسور


پسر

ترکی
محمد یاشا/m.-yāšā/

ترکیب دو اسم محمد و یاشا ( ستوده و زنده باد )، از نام های مرکب، ا محمّد و یاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
اوختای/okhtāy/

نظیر تیر، همتای پیکان، لنگه و تای ناوک و تیر، تیروش


پسر

ترکی، مغولی
ساوالان/sāvālān/

نام دهی در صوفیان شبستر، سبلان، ( اَعلام ) ) ( = سبلان ) رشته کوه آتشفشانی، در شمال غربی ایران، در ...


پسر، دختر

ترکی
ائلمان/elman/

سنبل کشور و ملت، مانند مردم


پسر

ترکی
ائلوین/elvin/

سرآمد و بزرگ ایل و خاندان


پسر

ترکی
آباغان/abağan/

عالیجناب، نجیب زاده، کبیر


پسر

ترکی
آبانوز/abanuz/

درخت آبنوس


پسر

ترکی
آبیقان/abighan/

اصیل


پسر

ترکی
آبینچ/abınç/

آسودگی، تسلی، آرامش


پسر

ترکی
آتاباللی

یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندام


پسر

ترکی
آتابیگ/atabig/

لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک


پسر

ترکی
آتاسای/atasay/

احترام کننده به بزرگان


پسر

ترکی
آتاقلیچ

شمشیر پدری


پسر

ترکی
آتالان/atalan/

معروف و مشهور


پسر

ترکی
آتامکین

مانند پدرم


پسر

ترکی
آتاکان/atakan/

کسی که خون پدر در او جریان دارد


پسر

ترکی
آتایار/atayar/

یار و یاور پدر


پسر

ترکی
اتبک/atbak/

در دوره قاجار لقبی که به وزیران داده می شد، لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومت محلی داشتند


پسر

ترکی
آتجان

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتحان/athan/

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتمش

عدد شصت که از اعداد مقدس است همچنین پرتاب کردنی


پسر

ترکی
آتیجی

تیر انداز ماهر


پسر

ترکی
آتیق/atigh/

جسور و دلیر، مشهور، نیرومند


پسر

ترکی
آجارمان/ajarman/

با غیرت


پسر

ترکی
آجلان/ajlan/

کسی که از خود غیرت نشان دهد


پسر

ترکی
آچیق/achigh/

باز، گشوده


دختر، پسر

ترکی
اختای

همانند نیزه، تیز


پسر

ترکی
آداق/adagh/

نذر


پسر

ترکی
آدالان/adalan/

شناخته شده، شهرت


پسر

ترکی
آدلان/adlan/

جنگجوی پیروز


پسر

ترکی
آدیگوزل/adigozal/

خوش نام، معمولا درباره حضرت محمد ( ص ) بکار برده می شود


پسر

ترکی
آذراوغلی/azar-ughla/

پسر آذربایجان


پسر

ترکی، فارسی
آذرتاش/azar tash/

دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند، آذر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند


پسر

ترکی، فارسی
آرتاش/artash/

دوست و همدم


پسر

ترکی
ارتاش/artash/

مرد و پهلوان، مرکب از ار ( شوهر ) + تاش ( پسوند همراهی )


پسر، دختر

ترکی
ارتگین/artgin/

همسر دلاور


پسر

ترکی
آرتوم/artum/

تلاشگر


پسر

ترکی
ارسای/arsay/

جوانمرد


پسر

ترکی
ارسمان/arasman/

نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
ارسوی/arsoy/

کسی که از تبار قوی است


پسر

ترکی
اریار/aryar/

یار جوانمرد


پسر

ترکی
آغاجان/agha jan/

دریا دل، دارای عزت و حرمت زیاد


پسر

ترکی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر