اسم عربی با حرف ص
بسیار راست گو، لقب حضرت فاطمه ( س ) و حضرت مریم مادر حضرت عیسی ( ع )، صدیق، و، ) ( اَعلام ) لقب حضر ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صغری
کوچک تر، کوچک، ( اَعلام ) فاطمه ی صغری: دختر علی ابن ابی طالب ( ع )، ( عربی ) ( مؤنث اصغر )، ( در ا ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صادق
راست گو، راست و درست، آشکار، لقب امام جعفر صادق ( ع ) ششمین امام شیعیان، آن که گفتارش مطابق با واقع ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صفیه
خالص و یگانه ( دوست )، برگزیده، صاف، پاک، روشن، ( اَعلام ) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام ) صفی ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صالح
شایسته و درست کار، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، نام پیامبر قوم ثمود، نیک، خوب، درست، ( اَعلام ) ) ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صمد
بی نیاز، غنی، آن که دیگران به او نیازمندند، پاینده، مهتر، از نام های پروردگار، ( در قدیم ) آن که دی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صبا
باد خنک و لطیفی که از جانب شمال شرقی می وزد، نام نوایی در موسیقی، نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواح ...
دختر
عربی
طبیعت صابر
شکیبا، لقب حضرت ایوب ( ع )، از نام های پروردگار، صبور، صبر کننده، از نامهای خداوند، ( در تصوف ) ویژ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صنم
( به مجاز ) بت، الهه، معشوق زیبارو، دلبر، شخص زیبا رو، ( در عرفان ) صنم در نزد بعضی از عرفا عبارت ا ...
دختر
عربی صدف
نام سه ستاره به شکل مثلث، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای و نوعی خاص از آنها، ( در قدیم ) ( در نجوم ) ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی صدرا
بالا برنده، ارج دهنده، بلندمرتبه، والامقام، نام حکیم و فیلسوف ایرانی معروف به ملاصدرا، ( صدر، ا ( پ ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن صونا
صیانت، خویشتنداری از گناه، پارسایی، ( صون، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صون، ( عربی ـ فارسی ) ( صون ...
دختر
فارسی، عربی صالحه
مؤنث صالح، شایسته و درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، ( مؤنث صالح ) ( زنِ صالح )، صا ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صفدر
صف شکن، ( به مجاز ) شجاع و دلیر، از القاب حضرت علی ( ع )، صف ( عربی ) + در ( فارسی )، مردجنگی، دلاو ...
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی صنوبر
نام درختی همیشه سبز، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده ی بید با برگ های براق که در کنا ...
دختر
عربی، فارسی
طبیعت صدیق
بنده خالص خداوند، بسیار راستگو و درستکار، ( در تصوف ) بنده ی خاص خداوند، ( در عرفان ) صدیق کسی را م ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صبریه
صبور و بردبار، ( صبر، ایه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( به مجاز ) صبور و شکیبا، ( عربی ) ( صبر ...
دختر
عربی صابره
صبرکننده، شکیبا، ( مؤنث صابر )، ( صابر، و، مؤنث صابر
دختر
عربی صلاح الدین
موجب نیکی آیین، موجب نیکی دین و آیین، ( اَعلام ) صلاح الدین ایوبی: ( = یوسف ابن ایوب ) [، قمری] سلط ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن صدرالله
( به مجاز ) برتری یافته از سوی خدا، دارای باطن و روح خدایی، ( به مجاز ) کسی که برتری و مهتری او از ...
پسر
عربی صفا
صمیمیت، یکرنگی، پاکی، داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، خلوص و صمیمیت، ( اَعلام ) نام ج ...
دختر، پسر
عربی
هنری صبیحه
مونث صبیح، زیبا و شاد، خندان و خوشحال، ( مؤنث صَبیح )، صَبیح
دختر
عربی صدری
منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ، ( صدر، ی ( پسوند نسبت ) )، مربوط به صدر ( سینه )، م صدر، ( د ...
دختر
فارسی، عربی
هنری صراحی
ظرف شیشه ای شراب، ( در قدیم ) ظرف شراب، ( در قدیم ) ( به مجاز ) شراب زلال، ( در تصوف ) مقام انس را ...
دختر
عربی صفی الله
برگزیده خداوند، لقب حضرت آدم ( ع )، ( در قدیم ) برگزیده ی خداوند، لقب آدم ( ع )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صلاح
نیکی، نیکوکاری، شایستگی، شایسته و مناسب بودن امری با در نظر گرفتن پیامدهای آن، مصلحت، درست کاری، ( ...
پسر
عربی صاحبه
مونث صاحب، دارنده، مالک، هم نشین و هم صحبت، یار، فرمانروا و حاکم، ( مؤنث صاحب )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صبری
صبور و شکیبا، ( صبر، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر
دختر
فارسی، عربی صهیب
آن که یا آنچه سفیدی آن آمیخته با سرخی ( گندمگونی ) باشد، از صحابه ی پیامبر اسلام ( ص )، ( مصغر اَصْ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صاحب
دارنده، مالک، هم نشین و هم صحبت، یار، فرمانروا و حاکم، دارا، ( منسوخ ) سرور، آقا، ( در عرفان ) یار ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صبورا
بردبار، شکیبا، صبور، ا ( الف نسبت یا تعظیم ) )، به معنی بردبار
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی صائمه
آن که روزه می گیرد، روزه گیر، روزه دار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صباح
بامداد، سپیده دم، روز، صبح در مقابلِ مَسا، صبح ، نام دعائی منسوب به علی ( ع )
دختر، پسر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی صوفیا
منسوب به صوفی، نوایی در موسیقی، ( صوفی، ا ( پسوند نسبت ) )، ( عربی ـ فارسی ) ( صوفی + ا ( پسوند نسب ...
دختر
فارسی، عربی
هنری صبیه
به گونه احترام آمیز به معنی دختر، دختربچه
دختر
عربی صحرا
بیابان، محلی خارج از منطقه ی مسکونی، ( عربی، صحراء )، که دارای پوشش گیاهی است، ( در قدیم ) ( به مجا ...
دختر
عربی
طبیعت صدرالدین
پیشوای دین، دارای برتری در دین، لقبی است که به بعضی از علمای اسلام داده اند، ( اَعلام ) ) صدرالدین ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صولت
ابهت، فرّ و شکوه، هیبت، حمله، فرّ و شکوه معمولاً ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران، ( در قدیم ) ش ...
پسر
عربی صهبا
شرابی که مایل به سرخی باشد، شراب انگوری، ( = صَهباء ) ( مؤنث اصهب )، سرخ و سفید، می، به معنی سرخ و ...
دختر
عربی صائب
راست و درست، رسا، رساننده، ( اَعلام ) صائب تبریزی: [قرن هجری] شاعر ایرانی که مدتی را در کابل و هند ...
پسر
عربی صمصام
شمشیر تیز و محکم، شمشیری که خم نگردد، شمشیر برّان
پسر
عربی صنعان
نام شیخی عارف در ادبیات ایران معروف به شیخ صنعان، صَنعان به تخفیف یاء ( ی ) منسوب به صنعا ( نام شهر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن صبیح
خندان و خوشحال، ( به مجاز ) زیبا و شاد
پسر
عربی صبرا
منسوب به صبر، [صبر = بردباری کردن در برابر سختی ها و ناملایمت ها، شکیبایی، ( در تصوف ) شکیباییِ سال ...
دختر
فارسی، عربی صاینا
پرهیزکار، ( صاین = پرهیزکار، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صاین، حفظ کننده خویش از گناه
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی صدر
سینه، بالا، پیشوا، بزرگ، جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دار ...
دختر، پسر
عربی صوفیه
اهل طریقت، ( در تصوف ) پیروان طریقه و مسلک تصوف، اهل تصوف، متصوفه، ( اَعلام ) ( = صوفیا ) پایتخت بل ...
دختر
عربی صبوره
صبور و شکیبا، ( صبور، ه ( نسبت ) )، منسوب به صبور
دختر
فارسی، عربی صوفی
پیرو یکی از فرقه های تصوف، درویش، ( اَعلام ) عبدالرحمان صوفی: [، قمری] اخترشناس ایرانی از مردم ری، ...
پسر
عربی صفی
خالص و یگانه ( دوست )، برگزیده، صاف، پاک، روشن، ( به مجاز ) صفی الله، ( اَعلام ) صَفی، فخرالدین علی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صیام
روزه، روزه داشتن، ( در قدیم ) روزه گرفتن، ( در عرفان ) صوم، امساک از خوردن و آشامیدن بر اساس احکام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صارم
شمشیر تیز، برنده، مرد دلیر، ( در قدیم )، قطع کننده، بُرنده، دلاور
پسر
عربی
تاریخی و کهن صابرین
بانوی صبور و شکیبا، ( جمع صابر )، صابر، جمع صابر
دختر
عربی صداقت
راستی و درستی، دوستی، ( در عرفان ) نزد اهل سلوک پایداری دل در وفا و جفا و منع و عطا است
دختر، پسر
عربی صفی الدین
خالص و پاک در دین، برگزیده ی دین، ( اَعلام ) ) صفی الدین اردبیلی: ( = شیخ صفی )، شیخ اسحاق [، قمری] ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صفیا
صفیه، ( = صَفیه )، صَفیه
دختر
عربی صامت
خاموش، بی صدا، ساکت، ( در حالت قیدی ) در حال سکوت، ( در قدیم ) ( به مجاز ) طلا و نقره
پسر
عربی صمیمه
پاک و خالص، ( مؤنث صَمیم )، صمیمی، خالص، ناب، اصیل
دختر
عربی صائبه
حق، درست، ( مؤنث صائب )
دختر
عربی صبور
صبر کننده، شکیبا، از نام های خداوند، آن که در برابر سختی ها و رنج ها بردبار است
دختر
عربی صانع
آفریننده، صنعتگر، سازنده، آفریدگار، خداوند، همچنین یکی از نام های خداوند نیز صانع می باشد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صمیم
خالص، محض، میان، ( در قدیم ) صمیمی، اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی، ( در نجوم ) ویژگی ستاره ای که فاص ...
پسر
عربی صدف ناز
دختر زیبا و دارای ناز و کرشمه، ( صدف، ناز ) ( به مجاز ) دختر زیبا و دارای ناز و کرشمه
دختر
فارسی، عربی صامد
باصلابت، نیرومند، ثابت و پابرجا بر آنچه بر خود واجب دانسته یا بر آنچه تعهد کرده و پیمان بسته
پسر
عربی صایما
زن روزه دار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صراط
راه، طریق، ( به مجاز ) پل صراط
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صریر
آواز، صدا، ( در قدیم ) صدایی که از قلم در وقت نوشتن ایجاد می شود، صدایی که از در هنگام باز و بسته ش ...
پسر
عربی صنیع
ساخته شده، پرورش داده شده، جامه ی پاکیزه
پسر
عربی صبحان
مرد زیبا، مرد صبوحی کننده
پسر
عربی صبیر
شکیبا
پسر
عربی صحاح
تندرستی
دختر
عربی صفوان
روشنی، بی آلایشی، صفا، ( اَعلام ) نام برخی از صحابه و محدثان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صوما
روزه
دختر
عربی صلا
نماز، ( در قدیم ) دعوت کردن از کسی یا کسانی برای انجام کاری یا برای غذا خوردن
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صائم
روزه گیر، روزه دار
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صائن الدین
آن که حافظ و نگهدارنده دین است
پسر
عربی صبح جبین
سپید چهره، سپیدپیشانی
دختر
عربی صبح چهر
صبح چهره، صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد
دختر
عربی، فارسی صبح چهره
صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد
دختر
عربی، فارسی صبرناز
مرکب از صبر بردباری، ناز زیبا، صبر ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از صبر بردباری + ناز زیبا
دختر
فارسی، عربی صبرین
صبور و شکیبا، ( صبر، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر
دختر
فارسی، عربی صبرینا
صبور و شکیبا، [صبر، ین ( پسوند نسبت )، الف اسم ساز]، منسوب به صبر
دختر
فارسی، عربی صبرینه
صبور و شکیبا، ( صبر، اینه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( عربی ـ فارسی ) ( صبر + اینه ( پسوند نسب ...
دختر
فارسی، عربی صحتیار
دارای تندرستی و سلامتی، ( صحت، یار ( پسوند دارندگی ) )، تندرست و سلامت، درست بودن و درستی
پسر
فارسی، عربی صدرالدین محمد
ترکیب دو اسم صدرالدین و محمد ( پیشوای دین و ستوده )، از نام های مرکب، م صدرالدین و محمّد، ( اَعلام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صدران
رؤسا و بزرگان، صدر ( عربی ) + ان ( فارسی ) رؤسا و بزرگان
پسر
فارسی، عربی صدیقه زهرا
ترکیب دو اسم صدیقه و زهرا ( بسیار راستگو و روشن تر )، از نام های مرکب، م صدیقه و زهرا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صفار
رویگر، نام سلسله ای در ایران که سر سلسله آن یعقوب پسر لیث است
پسر
عربی صفاعلی
آن که خلوص و پاکی ای چون علی ( ع دارد، لقب ظهیرالدوله مؤسس
پسر
عربی صفاناز
آن که دارای یکرنگی و زیبایی است، صفا ( عربی ) + ناز ( فارسی ) آن که دارای یکرنگی و زیبایی است
دختر
فارسی، عربی صفرعلی
ترکیب دو اسم صفر و علی ( ماه دوم قمری و بلند قدر )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صفیعلی
برگزیده علی ( ع )
پسر
عربی صمدالله
خداوند بی نیاز
پسر
عربی صنم بر
خوش اندام، دلدار، صنم ( عربی ) + بر ( فارسی ) مرکب از صنم ( بت ) + ( آغوش )
دختر، پسر
فارسی، عربی صنم دخت
دختر زیبارو و دلبر، صنم ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر زیبارو و دلبر
دختر
فارسی، عربی صنم رو
آن که دارای صورت زیبا و دلبرانه است، صنم ( عربی ) + دخت ( فارسی ) آن که دارای صورت زیبا و دلبرانه ا ...
دختر
فارسی، عربی صنم گل
مرکب از صنم ( بت )، گل، صنم ( عربی ) گل ( فارسی ) مرکب از صنم ( بت ) + گل
دختر
فارسی، عربی
گل صنم ناز
دلبر زیبا و عشوه گر، صنم ( عربی ) + ناز ( فارسی ) دلبر زیبا و عشوه گر
دختر
فارسی، عربی صنیعا
منسوب به صنیع، ساخته شده، ( صنیع = ساخته شده، پرورش داده شده، جامه ی پاکیزه، احسان و نیکی، الف ( پس ...
دختر
فارسی، عربی صولتعلی
ترکیب دو اسم صولت و علی ( ابهت و بلندر قدر )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی