اسم - صفحه 74
پیروز، ظفریابنده، پیروزی یابنده
پسر
عربی ظفرداد
ظفر ( عربی ) + داد ( فارسی ) نتیجه و حاصل
پسر
عربی، فارسی ظفردخت
مرکب از ظفر ( پیروز )، دخت ( دختر )، ظفر ( عربی ) + دخت ( فارسی ) مرکب از ظفر ( پیروز ) + دخت ( دخت ...
دختر
فارسی، عربی ظهور
پدیدار شدن، آشکار شدن
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ظهیرالدین
یار و یاور دین، پشتیبان دین، پشتیبانِ کیش و آئین، ( اَعلام ) ) ظهیرالدین سمرقندی: [حدود هجری] شاعر ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ظهیره
مؤنث ظهیر، پشتیبان، یاور، ظهیرالدین
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عاتکه
زن خوشبو، نام دختر عبدالمطلب، جد پیامبر ( ص )
دختر
عربی عاد
نام قومی که هود ( ع ) به پیامبری آنان برگزیده شد
پسر
عبری عادیات
نام سوره ای در قرآن کریم
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عارف پاشا
عارف ( عربی ) + پاشا ( فارسی )، پادشاه دانا و آگاه
پسر
عربی، فارسی عارف حسین
ترکیب دو اسم عارف و حسین ( دانا و نیکو )، از نام های مرکب، ( عارف و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عاشق
دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی
پسر
عربی شیرزن
زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی
دختر
فارسی شیرزیل
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی در زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی
پسر
فارسی شیرعلی
شیر ( فارسی ) + علی ( عربی )، مرکب از شیر ( شجاع ) + علی ( بلندمرتبه )، نام طایفه ای از طوایف کهگیل ...
پسر
فارسی، عربی شیرگل
مرکب از شیر ( شجاع ) + گل
دختر، پسر
فارسی شیرلا
آبشار
پسر
ترکی شیرمحمد
شیر ( فارسی ) + محمد ( عربی ) مرکب از شیر ( شجاع ) + محمد ( ستوده )
پسر
فارسی، عربی شیروار
مثل شیر، چون شیر، ( شیر، وار ( پسوند شباهت ) )، آنکه مانند شیر شجاع و دلیر باشد
پسر
فارسی شیروی
شیرویه، شجاع و دلیر، ( = شیرویه )
پسر
فارسی
تاریخی و کهن شیرین بانو
بانوی زیبا و دلنشین
دختر
فارسی شیرین جهان
مرکب از شیرین ( مطبوع، دلنشین ) + جهان، نام دختر فتحعلی شاه قاجار
دختر
فارسی شیرین زاد
ویژگی آن که عزیز و گرامی است، ( به مجاز ) ویژگی آن که عزیز و گرامی است و تولدش دلپذیرش و دلنشین است
دختر
فارسی شیرین گل
گل زیبا
دختر
فارسی شیلانه
منسوب به شیلان، سور، غذا، ( شیلان، ه ( پسوند نسبت ) )
دختر
کردی شیمازهرا
ترکیب دو اسم شیما و زهرا ( زن زیبای عرب و نیکو )
دختر
عربی شیمه
طینت، سرشت، ( در قدیم ) عادت و طبیعت، خوی، خصلت
دختر
عربی شیناب
سعی و کوشش جد وجهد، شینا، شناوری
دختر
فارسی شیناز
لطیف و نازنین، شناز، مرکب از شی ( شبنم ) + ناز
دختر
فارسی شیوادخت
دختری که با فصاحت و شیوایی سخن می گوید، ( شیوا، دخت = دختر )، ویژگی دختری که با فصاحت و شیوایی سخن ...
دختر
فارسی صائم
روزه گیر، روزه دار
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صائن
محافظ، نگاه دارنده
پسر
عربی صائن الدین
آن که حافظ و نگهدارنده دین است
پسر
عربی صاباح
ترکی از عربی صبح
دختر
ترکی صاباح گل
صاباح ( ترکی ) + گل ( فارسی ) مرکب از صاباح ( صبح ) + گل
دختر
ترکی، فارسی صادقه
مونث صادق راستگو و درستکار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی صاعد
بالارونده، صعودکننده، ( در نجوم ) ویژگیِ ستاره ای که نسبت به زمین از سمت شمال بر می آید، ( اَعلام ) ...
پسر
عربی صایب
راست و درست، صائب، رسا، رساننده
پسر
عربی صاین
نگه دارنده، محافظ، ( به مجاز ) حفظ کننده ی خویشتن از گناه، پرهیزکار، صائن، نگاه دارنده
پسر
عربی صباحت
زیبایی، جمال
دختر
عربی صبار
بسیار صبر کننده، صبور، از نامهای خداوند
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صبح آسا
صبح ( عربی ) + آسا ( فارسی ) مانند صبح سپید و روشن
دختر
فارسی، عربی صبح جبین
سپید چهره، سپیدپیشانی
دختر
عربی صبح چهر
صبح چهره، صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد
دختر
عربی، فارسی صبح چهره
صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد
دختر
عربی، فارسی صبحان
مرد زیبا، مرد صبوحی کننده
پسر
عربی صبرناز
مرکب از صبر بردباری، ناز زیبا، صبر ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از صبر بردباری + ناز زیبا
دختر
فارسی، عربی صبرین
صبور و شکیبا، ( صبر، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر
دختر
فارسی، عربی صبرینا
صبور و شکیبا، [صبر، ین ( پسوند نسبت )، الف اسم ساز]، منسوب به صبر
دختر
فارسی، عربی صبرینه
صبور و شکیبا، ( صبر، اینه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( عربی ـ فارسی ) ( صبر + اینه ( پسوند نسب ...
دختر
فارسی، عربی صبیر
شکیبا
پسر
عربی صحاح
تندرستی
دختر
عربی شهددخت
دختر شیرین، شهد ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر شیرین
دختر
فارسی، عربی شهدل
شاه دل
پسر
فارسی شهده
منسوب به شهد، عسل، ( شهد، ه ( پسوند نسبت ) )
دختر
عربی شهدیس
شاهزاده خانم، درختری که شکوه و زیباییش مانند شاه است
دختر
فارسی شهرآگیم
حاکم شهر، نام یکی از سپهسالاران مازندران
پسر
فارسی شهرآرا
آراینده شهر، کسی که زیباییش شهره شهر است
دختر
فارسی شهراز
راز بزرگ، راز شکوهمند، راز بزرگ و شکوهمند
دختر
فارسی شهرآزاد
نام یکی از پادشاهان ساسانی
پسر
فارسی شهرآشوب
آن که در شهر ایجاد فتنه و آشوب می کند، بسیار زیبا و دلربا، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
دختر، پسر
فارسی شهران
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، ( شهر، ان ( پسوند نسب ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن شهربان
حاکم شهر
پسر
فارسی شهرتاش
شهر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همسایه و همشهری
پسر
فارسی، ترکی شهرخواست
نام روستایی در نزدیکی شیراز، نام یکی از سرداران طبرستان
پسر
فارسی شهرزادزهرا
ترکیب دو اسم شهرزاد و زهرا ( زاده شهر و نیکو )
دختر
فارسی، عربی شهرسب
از اساطیر شاهنامه
پسر
فارسی
تاریخی و کهن شهرسپ
از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد
پسر
فارسی علم الهدی
درفش هدایت، ( اَعلام ) لقب سید مرتضی، علی ابن حسین [، قمری] از پیشوایان شیعه در زمان خود، نویسنده، ...
پسر
عربی علی ارشیا
ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی آریا
ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی آرین
ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی امین
ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی پویا
ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی داد
داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی سجاد
ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی طه
ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی عادل
ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی عرفان
ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی فؤاد
ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی ماهان
ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مراد
مرکب از علی ( بلندمرتبه ) + مراد ( آرزو )، نام یکی از پادشاهان زندیه
پسر
عربی علی مردان
علی ( عربی ) + مرد ( فارسی ) + ان ( فارسی ) از رؤسای بختیاری که اصفهان را تسخیر کرد
پسر
فارسی علی مهر
ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مهراد
ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مهزیار
ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی هادی
ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی واهب
ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی کیا
ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی یار
علی ( عربی ) + یار ( فارسی ) یاری دهنده علی ( ع )
پسر
عربی، فارسی علیتا
همتای علی
پسر
فارسی، عربی علیراد
بزرگ جوانمرد
پسر
فارسی، عربی علیرام
مطیع حضرت علی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شاد دل
خوش طبع و خوشحال
دختر
فارسی شادا
منسوب به شاد، خوشحال، شاد باش
دختر
فارسی شادآفرید
آن که شاد آفریده شد، آفریده شاد
دختر
فارسی شادان بانو
بانوی شاد
دختر
فارسی شادان برزین
نام دانشمندی از مردم توس
پسر
فارسی شادان هرمز
مرکب از شادان ( شاد ) + هرمز اهورامزدا یا خدا
پسر
فارسی شادانه
شاهدانه
دختر
فارسی