دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف �� - صفحه 304
زبونی
زبیب
زبیل
زپرتی
زج
زجاج
زجاجه
زجاجی
زجاجیه
زجر
زجل
زجه
زحاف
زحام
زحف
زحل
زحمت
زحیر
زخ
زخار
زخارف
زخاره
زخرف
زخم
زخم اور
زخم خوردن
زخم زدن
زخم و زیلی
زخم کردن
زخمه
زخمه ساختن
زخمی
زخیدن
زد
زد و خورد
زداینده
زداییدن
زدر
زدگی
زدن
زده شدن
زدودن
زدوده
زر
زراب
زراج
زراد
زرادخانه
زراعت
زراغن
300
301
302
303
304
305
306
307
308
309