دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف ژ - صفحه 2
ژنرال
ژنرال اجودان
ژنریک
ژنژیویت
ژنگ
ژنگدان
ژنگله
ژنه
ژنی
ژو
ژوئن
ژوپن
ژوپیتر
ژوپین
ژور
ژوراسیک
ژورنال
ژورنالیست
ژورنالیسم
ژوری
ژوژه
ژول
ژولانیدن
ژوله
ژولک
ژولیدن
ژولیده
ژون
ژوکر
ژویه
ژوییه
ژک
ژکاره
ژکال
ژکان
ژکور
ژکیدن
ژی
ژیان
ژیانی
ژیر
ژیگلور
ژیگو
ژیگولت
ژیگولو
ژیلت
ژیله
ژیمناستیک
ژیوه
1
2