جاز کوزجازستوجازکجاسوسجاسوسیجاعلجافرجافر مقصودیجاگهجالو جیلوجاماندنجاماندهجامدجامد شوندهجامعجامهجامی وندجانجان بخشجان و جسمجان کندنجانبجانبازجانباز وندجانبدارجانبداری کردنجانبداری کنندهجاندارجانفشانی کردنجانگاهجانورجانکی سردسیرجانکی گرمسیرجاهای مرتفع کوهجاهلجاودانگیجاوندجاویدجاکشجاکنجای اباد نگذاشتنجای جایجای خود را محکم کردنجای دمجای دنججای دیدنجایگاهجایگاه به جایگاهجایگاه خود مشناسجایگاه سوخت حیوانی