[ویکی فقه] حدّ فاصل میان استخوان لگن و کتف انسان را پشت گویند. این عنوان در بابهای طهارت، صلات و دیات آمده است.
مستحب است برای آنکه صورت میّت رو به قبله بماند و در درون
قبر به پشت نیفتد سنگ یا آجری در پشت وی بگذارند.
پشت در باب صلات
راست بودن مهره های پشت و گردن در حال قیام و نیز هموار بودن پشت و محاذی بودن گردن با آن در حال رکوع از مستحبات نماز است.
پشت در باب دیات
دیۀ شکستن پشت و نیز وارد کردن ضربه بر پشت به حدّی که موجب خمیدگی و قوزپشتی گردد و یا نتواند بنشیند، دیۀ کامل است و اگر بهبود یابد به گونه ای که بتواند بنشیند یا راه برود، بنابر آنچه به مشهور نسبت داده شده، یک سوم دیه ثابت می شود؛ لیکن بنابر قول دیگر، اگر به طور کامل خوب شود، دیه اش یک دهم دیۀ کامل است.اگر با شکسته شدن پشت، پاها نیز آسیب ببینند و شل شوند، یک دیه برای پشت و دو سوم دیه برای پاها ثابت می شود و چنانچه توان راه رفتن و آمیزش را از فرد آسیب دیده بگیرد، بزهکار باید دو دیۀ کامل بپردازد.
[ویکی فقه] پشت (قرآن). بخش مخالف
شکم و سینه
بدن انسان و حیوان، پشت خوانده می شود.
پشت واژه ای
فارسی به معنای بخشی از بدن انسان و حیوان است که در جهت مخالف شکم و سینه قرار دارد ؛ قسمت عقب بدن انسان از شانه تا انتهای کمر و
ستون فقرات و قسمت بالای دوش حیوان از نزدیکی گردن تا دم. این واژه به معانی دیگر از جمله
نسل انسان (صلب)؛ آن سوی شی یا شخص و قسمت بالا و بیرون هر چیز نیز آمده است. معادل عربی آن واژه «ظَهْر» است. «ظَهْر» در اصل به معنای آشکار بودن یا قوت داشتن است و به پشت انسان یا حیوان از آن جهت ظَهْر گفته شده که بر خلاف «بَطْن»؛ آشکار است یا در آن نیرویی نهفته است.
پشت در آیات
این واژه در آیات متعددی به کار رفته که در پاره ای موارد مراد از آن پشت انسان و حیوان است؛ مانند
آیه «واِذ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی ءادَمَ مِن ظُهورِهِم» و «و اَنعـمٌ حُرِّمَت ظُهورُها» در شماری از آیات نیز ظهر به معنای بالا یا روی چیزی به کار رفته است؛ مانند «ما تَرَکَ عَلی ظَهرِها مِن دابَّة» و گاه از این واژه وراء و پشت اشیا مراد است؛ مانند «تَاتوا البُیوتَ مِن ظُهورِها». در آیاتی نیز ظهر
کنایه از معانی دیگر به کار رفته؛ مانند «نَبَذَ وراءَ ظُهورِهِم» که به معنای غفلت کردن و رویگردانی از چیزی آمده است، افزون بر این،
قرآن از پشت با واژه های دیگری نیز
یاد کرده است؛ مانند «صلب» که معانی گوناگونی برای آن ذکر شده؛ مانند پشت، پشت حیوان یا انسانی که ستون فقرات دارد و خود ستون فقرات یا بخشی از آن که در پشت جانوران قرار دارد. این واژه دو بار در قرآن به کار رفته است: «یَخرُجُ مِن بَینِ الصُّلبِ والتَّرائِب». واژه دیگر «دُبُر» است که به معنای پشت، مقابلِ جلو و دنباله هر چیزی آمده است. این واژه و مشتقات آن بیش از ۳۰ بار در قرآن آمده است که در برخی موارد، مراد از آن پشت انسان است؛ مانند «المَلَئِکَةُ یَضرِبونَ وُجوهَهُم واَدبـرَهُم»، «یُوَلّوکم الاَدبـرَ». آیه اخیر به معنای به کسی پشت کردن و کنایه از عقب نشینی و فرار کردن است. در مجموع آیات یاد شده از برخی مباحث مربوط به پشت انسان و برخی حیوانات در
دنیا و
آخرت سخن به میان آمده است.
برگرفتن ذریّه آدم از پشت آنان
در آیه ۱۷۲
اعراف از
پیمان گرفتن
خداوند از فرزندان آدم بر
ربوبیت خود یاد شده است: «و اِذ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی ءادَمَ مِن ظُهورِهِم ذُرِّیَّتَهُم واَشهَدَهُم عَلی اَنفُسِهِم اَلَستُ بِرَبِّکُم قالوا بَلی شَهِدنا». درباره چگونگی این اِشهاد و
زمان آن برخی مفسران بر آن اند که خداوند در
عالم ذَرّ همه فرزندان آدم را به صورت ذراتی کوچک از پشت آن حضرت بیرون آورد و از آنان بر ربوبیت خود و یکتاپرستی و دوری از
شرک پیمان گرفت و آنان نیز بر این امور گواهی دادند. نظر دیگر این است که خداوند
روح فرزندان آدم را از پشت آن حضرت خارج و به آنها
فهم و
معرفت عطا کرد. سپس از آنان
اقرار گرفت ؛ ولی به نظر برخی دیگر این پیمان در همین دنیا گرفته شده و در توضیح آن گفته اند: هنگامی که خداوند هر یک از فرزندان آدم را از پشت
پدران به
رحم مادران منتقل کرد و آنان را مرحله به مرحله به کمال رسانده، فهم و
عقل عطا کرد و ادله
خلقت و ربوبیت خود را به آنان نشان داد، با زبان تکوین از آنان
شهادت گرفت و آنان نیز تکویناً به ربوبیت و توحید، اقرار کردند.
پشت منشا تولید نسل
...