موجهات مرکبه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در بحث از ماده و جهت قضیه بیان می شود که هرگاه جهت خاصی برای یک قضیه ذکر شود آنرا قضیه موجهه می نامند.
موجهات را به دو قسم مرکب و بسیط تقسیم می کنند. گذشتگان حجم وسیعی را برای بیان اقسام موجهات بیان می کردند که براساس آن منطق از حالت ابزار برای اندیشیدن خارج و بیشتر به یک معما تبدیل می شد. متاخران کوشیدند با کاستن از تعداد این قضایا مهم ترین گونه های قضایای جهت دار بسیط و مرکب را مورد بحث قرار دهند. به پیروی از این گروه در این نوشتار نیز به مهم ترین اقسام پرداخته خواهد شد.
علت نام گذاری
دلیل اینکه این گونه قضایا را مرکبه نامیده اند این است که آنها در حقیقت از دو قضیه موجبه و سالبه ترکیب یافته اند. هرقضیه مرکبه اگر تحلیل شود به دو قضیه خواهیم رسید. یک قضیه و به عبارت دیگر یک جزء قضیه مرکب در کلام بیان شده و جزء دیگر با قید عدم دوام و عدم ضرورت از آن حکایت شده است. هریک از این قضایا بر اساس جزء بیان شده در کلام نام گذاری می شوند؛ اگر سالبه باشد قضیه سالبه و اگر موجبه باشد قضیه موجبه خواهد بود. با این توضیح وارد بیان اقسام قضایای مرکب می شویم. (برای فهم درست اقسام مرکبات لازم است نخست ماده و جهت در قضایا و موجهات بسیطه ملاحظه شوند. زیرا بیشتر مرکبات ترکیب یافته از بسائط با قیود لادوام و لا ضرورت اند.)
مشروطه خاصه
این نوع قضیه، قضیة مشروطه عامه است که به لادوام ذاتی مقید شده است. چنانکه در اقسام بسایط بیان شده مشروطة عامه قضیه ای است که بر ضرورت ثبوتمحمول برای موضوع تا زمانی که وصف برای موضوع ثابت است دلالت می کند. در هر مشروطه عامه این احتمال وجود دارد که محمول برای موضوع به رغم تجرد از وصف آن دائم الثبوت باشد، چنانکه احتمال دارد دائم الثبوت نباشد. منطق دانان برای جلوگیری از تثبیت شدن این احتمال و گوشزد کردن این نکته که محمول برای ذات موضوع دائم الثبوت نیست قضیه را به لادوام ذاتی مقید کرده اند. قید لادوام ذاتی حکایت از یک قضیه دیگر می کند که همان مطلقه عامه می باشد.
← مثال
...

پیشنهاد کاربران

بپرس