[ویکی فقه] مصعب بن زبیر بن عوام یکی از ده پسر زبیر است. ابن خلدون می گوید: "مصعب بن زبیر نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد.
مادر او رباب دختر انیف بن عبید بن مصاد بن کعب از قبیله کلب است. مصعب دارای چهارده فرزند بود که عبارتند از: عیسی اکبر، عکاشه، سکینه، عبدالله، محمد، حمزه، عاصم، عمر، جعفر، مصعب، سعد، منذر، عیسی اصغر و رباب کنیه او ابوعبدالله بود و از طرف برادرش عبدالله بن زبیر به حکومت عراق منصوب گردید. مصعب یکی از قوی ترین حامیان برادرش عبدالله بود. وی از مهم ترین حاکمان زبیری بود که بجز مدت کوتاهی در تمام دوره ای که عراق زیر سلطه زبیریان بود، بر آن حکومت کرد. یکی از اقدامات او در دوران ولایت عراق ضرب سکه بود. به طوری که ابن خلدون می گوید: "مصعب بن زبیر نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد. او این کار را به دستور برادرش عبدالله که فرمانروای حجاز بود، انجام داد و دستور داد که بر یک روی سکه ها کلمه "برکه" و بر روی دیگر نام "الله" را بنویسند.
صفات اخلاقی مصعب
مصعب فردی شجاع، زیباروی و جلیل القدر و مورد ستایش بود. مسعودی می گوید: «مصعب جمال چهره و کمال بنیه ای داشت» و ابن رقیات ضمن شعری درباره او گوید: «مصعب شهاب خدا بود که ظلمت از چهره وی برخاسته بود.» فضل بن دکین گوید: «هرگز امیری را بالای منبر زیباتر از مصعب ندیده بودم.» گویند چون سر مصعب را به نزد عبدالعزیز برادر عبدالملک در مصر بردند، گفت: «خدایت رحمت کند به خدا سوگند از نیکوترین قریش و شجاع ترین و سخاوتمندترین ایشان بودی.» و چون خواستند سر مصعب را در دمشق بگردانند، عاتکه همسر عبدالملک مانع شد و آن را گرفت، غسل داد، عطر زد و مدفون ساخت. هم چنین نقل شده که عبدالملک بن مروان می گفت: «دیگر کجا قریش هم چون مصعب از خود بجا خواهد گذاشت و سپس افزود که این سرور جوانان قریش بود.» ابن قتیبه نیز او را بخشنده ترین عرب ذکر کرده است. مصعب به آبادانی شهرها نیز توجه داشته و در آباد ساختن منطقه بطن النخل که در نزدیکی مدینه قرار داشت تلاش بسیار نمود.
← قدرت طلبی
در مورد ازدواج مصعب با سکینه دختر امام حسین (علیه السّلام) بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر این عقیده اند که سکینه فقط با عبدالله بن حسن (پسر عموی خود) ازدواج کرده است. مقرم در کتاب خود می گوید: «مصعب بن زبیر کارگزار برادرش در بصره بود. از این رو تسلطی بر حجاز نداشت تا امام سجاد (علیه السّلام) از او بیم داشته و به ناچار بانو سکینه را به ازدواج او درآورد. هم چنین عواطف مردم نسبت به اهل بیت (علیه السّلام) جریحه دار بود و به خصوص بعد از واقعه کربلا هر کس به آنان قصد سوئی می ورزید، مبغوض دیگران می گردید. »اما گروه دیگری از مورخین ازدواج این دو را ذکر کرده اند. ابن طقطقی می نویسد: «وی (مصعب) سکینه دختر حسین (علیه السّلام) و عایشه دختر طلحه را به همسری گرفت و آن ها را یک جا در خانه خود گرد آورد». شعبی جریانی را نقل می کند که ذکر آن خالی از لطف نیست. می گوید: «من و عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان و مصعب بن زبیر در برابر کعبه نشسته بودیم و سخن می گفتیم. پس از پایان سخن قرار شد، هر یک از ما برخیزد، رکن یمانی را بگیرد و حاجتش را بگوید.» وی سپس می گوید، هر یک چه دعایی کردند و چه حاجتی خواستند. جالب این که همه به خواسته هایشان رسیدند. اما آن چه مصعب خواسته بود این بود که خداوندا مرا نمیران تا آن که امیر عراق گردم و با سکینه بنت الحسین (علیه السّلام) پیوند زناشویی ببندم.
← عدم رضایت سکینه
...
مادر او رباب دختر انیف بن عبید بن مصاد بن کعب از قبیله کلب است. مصعب دارای چهارده فرزند بود که عبارتند از: عیسی اکبر، عکاشه، سکینه، عبدالله، محمد، حمزه، عاصم، عمر، جعفر، مصعب، سعد، منذر، عیسی اصغر و رباب کنیه او ابوعبدالله بود و از طرف برادرش عبدالله بن زبیر به حکومت عراق منصوب گردید. مصعب یکی از قوی ترین حامیان برادرش عبدالله بود. وی از مهم ترین حاکمان زبیری بود که بجز مدت کوتاهی در تمام دوره ای که عراق زیر سلطه زبیریان بود، بر آن حکومت کرد. یکی از اقدامات او در دوران ولایت عراق ضرب سکه بود. به طوری که ابن خلدون می گوید: "مصعب بن زبیر نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد. او این کار را به دستور برادرش عبدالله که فرمانروای حجاز بود، انجام داد و دستور داد که بر یک روی سکه ها کلمه "برکه" و بر روی دیگر نام "الله" را بنویسند.
صفات اخلاقی مصعب
مصعب فردی شجاع، زیباروی و جلیل القدر و مورد ستایش بود. مسعودی می گوید: «مصعب جمال چهره و کمال بنیه ای داشت» و ابن رقیات ضمن شعری درباره او گوید: «مصعب شهاب خدا بود که ظلمت از چهره وی برخاسته بود.» فضل بن دکین گوید: «هرگز امیری را بالای منبر زیباتر از مصعب ندیده بودم.» گویند چون سر مصعب را به نزد عبدالعزیز برادر عبدالملک در مصر بردند، گفت: «خدایت رحمت کند به خدا سوگند از نیکوترین قریش و شجاع ترین و سخاوتمندترین ایشان بودی.» و چون خواستند سر مصعب را در دمشق بگردانند، عاتکه همسر عبدالملک مانع شد و آن را گرفت، غسل داد، عطر زد و مدفون ساخت. هم چنین نقل شده که عبدالملک بن مروان می گفت: «دیگر کجا قریش هم چون مصعب از خود بجا خواهد گذاشت و سپس افزود که این سرور جوانان قریش بود.» ابن قتیبه نیز او را بخشنده ترین عرب ذکر کرده است. مصعب به آبادانی شهرها نیز توجه داشته و در آباد ساختن منطقه بطن النخل که در نزدیکی مدینه قرار داشت تلاش بسیار نمود.
← قدرت طلبی
در مورد ازدواج مصعب با سکینه دختر امام حسین (علیه السّلام) بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر این عقیده اند که سکینه فقط با عبدالله بن حسن (پسر عموی خود) ازدواج کرده است. مقرم در کتاب خود می گوید: «مصعب بن زبیر کارگزار برادرش در بصره بود. از این رو تسلطی بر حجاز نداشت تا امام سجاد (علیه السّلام) از او بیم داشته و به ناچار بانو سکینه را به ازدواج او درآورد. هم چنین عواطف مردم نسبت به اهل بیت (علیه السّلام) جریحه دار بود و به خصوص بعد از واقعه کربلا هر کس به آنان قصد سوئی می ورزید، مبغوض دیگران می گردید. »اما گروه دیگری از مورخین ازدواج این دو را ذکر کرده اند. ابن طقطقی می نویسد: «وی (مصعب) سکینه دختر حسین (علیه السّلام) و عایشه دختر طلحه را به همسری گرفت و آن ها را یک جا در خانه خود گرد آورد». شعبی جریانی را نقل می کند که ذکر آن خالی از لطف نیست. می گوید: «من و عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان و مصعب بن زبیر در برابر کعبه نشسته بودیم و سخن می گفتیم. پس از پایان سخن قرار شد، هر یک از ما برخیزد، رکن یمانی را بگیرد و حاجتش را بگوید.» وی سپس می گوید، هر یک چه دعایی کردند و چه حاجتی خواستند. جالب این که همه به خواسته هایشان رسیدند. اما آن چه مصعب خواسته بود این بود که خداوندا مرا نمیران تا آن که امیر عراق گردم و با سکینه بنت الحسین (علیه السّلام) پیوند زناشویی ببندم.
← عدم رضایت سکینه
...
wikifeqh: مصعب_بن_زبیر
[ویکی شیعه] مُصْعَب بن زُبَیر (کشته شده در ۷۲ق) فرمانده آل زبیر که به قیام مختار پایان داد. مصعب از طرف برادرش عبدالله بن زبیر به حکومت بصره رسید. او پس از کشتن مختار، پنج هزار نفر که به آنان امان داده بود، را نیز به قتل رساند. مصعب با سکینه دختر امام حسین(ع) ازدواج کرد. مصعب در سال ۷۲ق در نبرد با عبدالملک بن مروان حاکم بنی امیه، کشته شد.
مصعب فرزند زبیر بن عوام و رباب فرزند أنیف بن عبید با کنیه ابا عبدالله بود. او را از گروه دوم تابعان به حساب آورده اند. او دارای چهره ای زیبا اهل سخاوت و دارای فرزندان بسیار بود.
او از زبیر بن عوام، عمر بن خطاب، سعد و ابوسعید خدری روایت نقل کرده است.
مصعب فرزند زبیر بن عوام و رباب فرزند أنیف بن عبید با کنیه ابا عبدالله بود. او را از گروه دوم تابعان به حساب آورده اند. او دارای چهره ای زیبا اهل سخاوت و دارای فرزندان بسیار بود.
او از زبیر بن عوام، عمر بن خطاب، سعد و ابوسعید خدری روایت نقل کرده است.
wikishia: مصعب_بن_زبیر