قصاص جراحت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قصاص جراحت (قرآن). بیشتر فقهای شیعه و عامه، عمدی بودن جنایت، مسلمان بودن و حریّت زیان دیده و بزهکار را برای قصاص شرط کرده و در اجرای قصاص هم تساوی در اندازه جراحت را ضروری دانسته اند.
قصاص جراحتها، از جمله قوانین و احکام خداوند در تورات است که برای بنی اسرائیل فرموده است.انا انزلنا التورة... • وکتبنا علیهم فیها... والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون (ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود نازل کردیم...•و در (تورات) بر آنان مقرر کردیم که جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان می باشد و زخمها (نیز به همان ترتیب) قصاصی دارند و هر که از آن (قصاص) درگذرد پس آن کفاره (گناهان) او خواهد بود و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکرده اند آنان خود ستمگرانند.) «سیاق این آیه مخصوصا با در نظر گرفتن جمله : (( و الجروح قصاص )) دلالت دارد بر اینکه مراد از این آیه بیان حکم قصاص در اقسام مختلف جنایات یعنی قتل نفس و قطع عضو و زخم وارد آوردن است بنابراین زمینه جمله : (( النفس بالنفس )) و مقابله در آن و در سایر جمله ها بین مقتص له و مقتص به واقع شده و خلاصه میخواهد بفرماید در باب قصاص نفس در مقابل نفس و چشم در مقابل چشم و بینی در مقابل بینی قرار می گیرد و همچنین هر عضوی که جانی از یک انسان سلب کند همان عضو از خودش گرفته می شود پس حرف (( باء )) در همه این جملات باء مقابله است...» «بنابراین، حکم قصاص به طور عادلانه و بدون هیچ گونه تفاوت از نظر نژاد و طبقه اجتماعی و طایفه و شخصیت اجرا می گردد، و هیچ گونه تبعیضی در آن از این جهات راه ندارد (البته این حکم مانند سایر احکام اسلامی دارای شروط و مقرراتی است که در کتب فقهی آمده است؛ زیرا این حکم اختصاصی به بنی اسرائیل نداشته، در اسلام نیز نظیر آن وجود دارد چنان که در آیه قصاص در سوره بقره، آیه ۱۷۸ ذکر شد).این آیه، به تبعیض های ناروائی که در آن عصر وجود داشت، پایان می دهد.به طوری که از بعضی تفاسیر استفاده می شود، در میان دو طایفه یهود « مدینه » در آن عصر نابرابری عجیبی وجود داشت:اگر فردی از طایفه « بنی النضیر » فردی از طایفه « بنی قریظه » را می کشت قصاص نمی شد.ولی به عکس اگر کسی از طایفه «بنی قریظه» فردی از طایفه «بنی النضیر» را به قتل می رساند، کشته می شد.هنگامی که اسلام به «مدینه» آمد، «بنی قریظه» در این باره از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خون ها با هم فرق ندارد، طایفه «بنی النضیر» زبان به اعتراض گشودند که مقام ما را پائین آوردی.آیه فوق نازل شد و به آنها اعلام کرد که نه تنها در اسلام، در آئین یهود نیز این قانون به طور مساوی وجود داشته است.»
قصاص در اسلام
حکم قصاص جراحتها در اسلام نیز از سوی پروردگار در قرآن نازل شده است.وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون (و در (تورات) بر آنان مقرر کردیم که جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان می باشد و زخمها (نیز به همان ترتیب) قصاصی دارند و هر که از آن (قصاص) درگذرد پس آن کفاره (گناهان) او خواهد بود و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکرده اند آنان خود ستمگرانند.) گرچه آیات مزبور بیانگر حکم قصاص در تورات است، ولی فقهای اسلام بر جریان همین حکم در بین مسلمانان اتفاق نظر دارند. «فَمَن تَصدَّقَ بِهِ فَهُوَ کفَّارَةٌ لَّهُ ...یعنی کسی که از اولیای قصاص مثلا ولی مقتول و یا خود مجنی علیه که چشمش و یا عضو دیگرش را از دست داده و یا جراحتی برداشته از جرم جنایتکار بگذرد و او را ببخشد و از قصاص که حق او است صرف نظر کند این چشم پوشی کفاره گناهان او و یا کفاره جرم و جنایت جانی می شود.و از زمینه گفتار آیه بر می آید که چیزی در تقدیر آن هست و تقدیر کلام چنین است (( فان تصدق به من له القصاص فهو کفارة له )) یعنی اگر صاحب حق قصاص تصدق کند و صرف نظر نماید همین عمل کفاره اوست و (( ان لم یتصدق فلیحکم صاحب الحکم بما انزل الله و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون : یعنی و اگر صاحب حق قصاص ، از قصاص صرف نظر نکرد صاحب حکم قاضی باید طبق آن دستوری که خدا در قصاص نازل کرده حکم کند و آن حاکم و قاضی که طبق ما انزل الله حکم نکند از ستمکاران است . با این بیان دو نکته روشن می شود اول اینکه حرف (( واو )) در جمله : (( و من لم یحکم )) حرف عطف است و جمله را عطف می کند بر جمله (( من تصدق )) نه اینکه حرف استینافی باشد همچنانکه حرف (( فاء )) در جمله (( فمن تصدق فاء )) تفریع است که مفصل مطلب را بر مجمل آن تفریع می کند نظیر آیه قصاص که می فرماید: (( فمن عفی له من اخیه شی ء فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان )) . »
عدم انجام قصاص
عدم حکم براساس قانون قصاص جراحتها، موجب قرار گرفتن در زمره ظالمان است.وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون. «یهود کسانی بودند که به آنچه خداوند درباره قصاص حکم فرموده بود عمل نمی کردند.» «چه ظلمی از این بالاتر که ما گرفتار احساسات و عواطف کاذبی شده و از شخص قاتل به بهانه این که خون را با خون نباید شست، به کلّی صرف نظر کنیم، دست قاتلان را برای قتل های دیگر باز گذاریم و به افراد بی گناه از این رهگذر ظلم و ستم کنیم.باید توجه داشت که در « تورات » کنونی نیز در فصل ۲۱ «سفر خروج» این حکم آمده است، آنجا که می گوید: «و اگر اذیتی دیگر رسیده باشد آنگاه، جان عوض جان باید داده شود، چشم عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست، پا به عوض پا، سوختن به عوض سوختن، زخم به عوض زخم، لطمه به عوض لطمه».لازم به یادآوری است که در آیه پیش، آمده بود: کسانی که حکم به غیر ما انزل اللَّه می کنند، کافرند و در این آیه می گوید: ظالم و ستمگرند، و این شاید به دو لحاظ باشد، از نظر اعتقادی کفر، و از نظر رابطه انسانی، ظلم و ستم به دیگران.»
بخشش قصاص
...

پیشنهاد کاربران

بپرس