قحطی

/qahti/

مترادف قحطی: تنگسالی، خشکسالی، غلا، قحطزار

برابر پارسی: خشکسالی، کمیابی، نایابی

معنی انگلیسی:
famine

لغت نامه دهخدا

قحطی. [ ق َ ] ( حامص ) نایابی. یافت نشدن :
برای یک دم تیغ تو صد خون میشود بر هم
در این کشور ز بختم قحطی آب است پنداری.
میر یحیی شیرازی ( از آنندراج ).
رجوع به قحط شود.

قحطی. [ ق َ طی ی ] ( ع ص ) بسیارخوار. و این لغتی است عراقی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

۱ - خشکسالی ۲ - نایابی کمیابی : برای یکدم تیغ تو صد خون می شود برهم درین کشور ز بختم قحطی آب است پنداری . ( میر یحیی شیرازی ) توضیح چون قحط درعربی مصدر است احتیاجی بافزودن ی حاصل مصدر نیست ولی چون در تداول فارسی قحط را به صورت صفت بکار می برند قحطی را نیز استعمال کنند .
بسیار خوار و این لغتی است عراقی

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (حامص . )۱ - خشکسالی . ۲ - نایابی .

فرهنگ عمید

۱. خشک سالی و نایاب شدن و کم یاب شدن خواربار.

واژه نامه بختیاریکا

قریاز

دانشنامه عمومی

قحطی به کمبود گستردهٔ غذا که ممکن است بر گونه های مختلف موجودات زنده واقع شود گفته می شود. این پدیده اغلب با سوء تغذیه، گرسنگی، همه گیری ها و افزایش مرگ ومیر همراه است.
قحطی می تواند بر اثر ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی پدید آید. به باور اقتصاددانی به نام آمارتیا سن، در دهه های اخیر، قحطی همواره مشکل توزیع غذا یا فقر بوده، چرا که غذای کافی برای تغذیه تمام جمعیت جهان وجود نداشته است با قحطی مواجه می شویم. [ ۱] یکی از بزرگ ترین قحطی های تاریخ ( بر پایه شمار افراد آسیب دیده ) قحطی بزرگ ایرلند بود که در سال ۱۸۴۵ میلادی به سبب انتقال مواد غذایی از ایرلند به انگلستان شروع شد. دلیل آن صادر کردن مواد غذایی به انگلستان این بود که انگلیس می توانست پول بیشتری در ازای مواد غذایی بپردازد. در مواردی مشخص، همانند سیاست یک گام بزرگ به جلو َ، کره شمالی در دهه ۱۹۹۰، یا زیمبابوه در اوایل سال ۲۰۰۰، قحطی را می توان نتیجه ناخواسته یک سیاست دولتی دانست.
در قحطی مالاوی، دولت با دادن پول و کمک های مالی به کشاورزانش قحطی خود را پایان داد. [ ۲] در قحطی سال ۱۹۷۳ وولو، مواد غذایی از وولو به پایتخت آدیس آبابا جایی که می توانست به قیمت بیشتری به فروش برسد منتقل می شد. در مقابل، در همین زمان باشندگان حکومت های دیکتاتوری اتیوپی و سودان با قحطی بزرگی در اواخر دهه ۱۹۷۰ ( میلادی ) |دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ ( میلادی ) |دهه ۱۹۸۰ مواجه بودند، حکومت های دموکراتیک بوتسوانا و زیمبابوه از کمک به آن ها سرباز دست کشیدند؛ زیرا تولیدات غذایی شان دچار کاهش شدیدی شده بود. تأمین حداقل هزینه لازم برای خرید غذا از طریق راه ساده اشتغال زایی موقتی برای قشرها آسیب دیده در زمان کمبود غذای محلی میسر بود و در شرایطی که دولت از سوی گروه های سیاسی مخالف و رسانه ها مورد نقد قرار می گرفت میسر بود. در موردی دیگر، مانند سومالی قحطی برآیند آشفتگی مدنی ای بود که باعث از هم گسیختگی سیستم های توزیع غذا شده است. در سال ۱۹۱۷ در ایران قحطی بزرگی اتفاق افتاد و چندین میلیون نفر بر اثر گرسنگی و بیماری وبا جان خود را از دست دادند. قحطی به گونه ای بود که در تمام کشور و حتی شهرهای بزرگ وجود داشت و از آن به عنوان یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ ایران می توان نام برد.
بسیاری از قحطی ها نتیجه نامتوازنی تولید غذا در مقایسه با جمعیت زیاد کشورهایی است که جمعیت شان از حد توانایی های سرزمینی شان فراتر رفته است. به طور تاریخی، قحطی هایی که بر اثر مشکلات کشاورزی مانند خشکسالی، عدم ثمردهی ( crop failure ) یا همه گیریَ آفات رخ می دهد می تواند کارگران موجود را کاهش دهد. تغییر الگوهای آب و هوایی، ناتوانی حکومت های قرون وسطایی ( medieval governments ) در مقابله با بحران ها، جنگ ها، و بیماری های همه گیر مانند مرگ سیاه به وقوع صدها قحطی در اروپا در طول سده های میانه، همانند قحطی سال ۹۵ در بریتانیا و ۷۵ در فرانسه کمک کرد. [ ۳] [ ۴] در طول جنگ صد ساله فرانسه، عدم ثمردهی ( crop failure ) و بیماری های واگیردار جمعیت را به دو سوم کاهش داد. [ ۵] کاهش محصولات یا تغییر شرایط محیطی همانند خشکسالی می تواند شرایطی را به وجود بیاورد که در آن جمعیت زیادی از مردم در جایی زندگی کنند که ظرفیت جوابگویی ( carrying capacity ) زمین موقتاً به طور اساسی کاهش یافته است. قحطی اغلب با کشاورزی معیشتی ( subsistence agriculture ) در ارتباط است، بدین معنا که، بیشتر کشتزارها برای تولید غذای کافی برای زنده ماندن استفاده می شوند. در کل، فقدان کشاورزی در یک محیط اقتصادی قوی نمی تواند باعث قحطی شود؛ آریزونا و دیگر نقاط غنی حجم زیادی از غذای مورد نیاز خود را وارد می کنند، زیرا چنین نقاطی محصولات اقتصادی خوبی برای تبادل دارند. بنابر نوشته های تاریخی بشر، بلایا چه طبیعی و چه بر اثر عوامل انسانی همواره با قحطی در ارتباط بوده اند. تورات شرح می دهد که چگونه هفت سال لاغری ( seven lean years ) ، هفت سال چاقی ( seven fat years ) را مصرف می کند و طاعون ملخها ( plagues of locusts ) می توانست همه غذای موجود انباشته شده را بخورد. جنگ، به شکل خاصی با قحطی مرتبط است، به ویژه در زمان و مکانی که یا خود کشاورزان یا زمین کشاورزی شان با کشت زارسوزی یا شوره زارسازی ( Salting the earth ) هدف حمله قرار می گیرند.
عکس قحطیعکس قحطیعکس قحطیعکس قحطی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

قحطی (famine)
کمبود شدید مواد غذایی که بخش عظیمی از افراد یک جامعه با آن مواجه شوند. بنابر گزارشِ سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (اکتبر ۱۹۹۹)، در حالی که در نیمۀ نخستِ دهۀ ۱۹۹۰ حدود ۴۰۰میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه محروم از مواد غذاییِ کافی بودند، در ۱۹۹۹ جمعیت گرسنگان در کشورهای فقیر به ۷۹۰میلیون نفر و در کشورهای غنی به ۳۴میلیون نفر رسید. بنابر نظریۀ کمبودِ مواد غذاییِ قابل دسترس، قحطی از ناکافی بودنِ منابعِ غذایی ناشی می شود، اما براساس یکی از نظریه های جدیدتر، قحطی زمانی رخ می دهد که برای گروهی در جامعه فرصت مناسبی فراهم نمی آید تا کار یا دارایی خود را با مواد غذایی مبادله کنند. بیشترِ مؤسسه های امدادرسانی به قحطی زدگان در مغرب زمین، نظیر صلیب سرخ بین المللی، درصددِ تأمینِ مواد غذایی یا افزایش تولید در این مناطق برمی آیند، بی آن که در سیاست آن ها دخالتی کنند. صِحتِ نظریۀ کمبود مواد غذایی قابل دسترس در دهۀ ۱۹۸۰ با تردید مواجه شد. افت محصول الزاماً به قحطی نمی انجامد؛ در برخی از مناطق قحطی زده، منابع غذایی کافی نیز موجود و به راحتی در دسترس بوده است. مثلاً، در ۱۹۹۰، نیروی هوایی اتیوپی انبار غله ای را در یک منطقه شورشی بمباران کرد. در ۱۹۹۹، یک سوم از جمعیت بخش جنوبی صحرای افریقا، با کم غذایی مواجه بودند. به گزارش سازمان ملل، کشورهای چین و هند بیشترین آمار مبتلایان به نارسایی غذایی را دارند (به ترتیب ۲۰۴ و ۱۶۴میلیون نفر)، اما از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷، نسبت مبتلایان به نارسایی غذایی در هند از ۳۸ درصد به ۲۲ درصد و در چین از ۳۰ درصد به ۱۳ درصد کاهش یافت. بیشترین مبتلایان به کم غذایی را مردمان کرۀ شمالی و مغولستان و افریقای مرکزی، با حدود ۵۰ درصد از کل جمعیتِ این کشورها، تشکیل می دهند.

مترادف ها

hunger (اسم)
اشتیاق، گرسنگی، قحطی

famine (اسم)
قحط و غلا، قحطی، تنگ سالی، کمیابی

starvation (اسم)
گرسنگی، قحطی، قحطی زدگی، رنج و محنت

فارسی به عربی

جوع , مجاعة

پیشنهاد کاربران

قحطی = وَغنا
بن مایه: فرهنگ سغدی، دکتر بدرالزمان قریب
#پارسی دوست
قحط افتادن ؛ قحط شایع شدن. منتشر شدن قحط : و نیز گویند که در بنی اسرائیل سخط قحط افتاد و خلق درماندند. ( قصص الانبیاء ص 130 ) . و من می دانم که قحط بسبب گناه شما افتاده است. ( قصص الانبیاء ص 130 ) .
- قحطی افتادن ؛ پدید شدن قحطی و شایع شدن آن. ( از یادداشتهای مؤلف ) :
...
[مشاهده متن کامل]

قحطی افتاد از پی منع زکوة
وز زنا افتد وبا اندر جهات.
مولوی.

خشک سالی گرسنگی اشتیاق تنگ سالی
کم یابی خشکسالی گرسنگی
دوشیارا، خکسالی ، نایابی

بپرس