هیجان ها یا احساسات درونی انسان را می توان به دو گروه بخش بندی کرد: احساسات خوشایند، احساسات ناخوشایند.
• مهر و محبت
• عشق ( یا علاقه )
• امید
• میل جنسی
• احترام
• لذت
• آرامش ( یا آسایش )
• شادی
• دوستی
• امنیت
• ایمان
• رضایت
• انگیزه
• جرأت
• قدرشناسی
• احساس تعلق
• محبت
• خودبزرگ بینی
• سربلندی
• باارزش بودن
• دوست داشتنی بودن
• رضایت و خرسندی
• نشاط
• اعتماد به نفس
• لیاقت داشتن
• درد ( و رنج )
• شرم
• غم
• ترس ( و ناامنی )
• دلتنگی
• خشم ( یا عصبیت )
• خستگی
• تنفر
• نگرانی ( یا دلهره )
• دشمنی
• ناامیدی ( و یا دلسردی )
• حسادت ( رشک ) و غبطه خوردن
• نارضایتی
• تقصیر
• پشیمانی
• دل شکستگی ( و تو ذوق خوردن )
• دلخوری
• حقارت ( خودکم بینی ) ( یا خوارشدگی )
• بریدگی
• بی انگیزگی
• کلافگی
• سردرگمی
• رنجیدگی ( یا آزردگی )
• بی عدالتی
• دلسوزی و تأسف
• خودباختگی
• بی میلی
• بی ایمانی
• خجالت
• گناه
• بدبختی
• تأسف به حال خود
• تأسف به حال دیگران
• دل خوری
• قربانی شدن
• انزجار
• خودکم بینی
• ضعف
• عقده
برای بسیاری از احساس های نزدیک به هم یا همجنس، بسته به درجه شدت و ضعف آنها واژه های گوناگونی بکار می رود. برای نمونه: ( در این نمونه ها شدت احساس از درجه ضعیف به قوی است: )
• آشنایی، دوستی، علاقه، وابستگی، تعلق، عشق، دلدادگی، دلسپردگی
• خودکم بینی، غبطه، حسادت، تنفر، دشمنی
• آرامش، آسایش، رضایت، خوشی، شادی، شادمانی، در پوست خود نگنجیدن
• دلخوری، نارضایتی، آزردگی، رنجیدگی، دلشکستگی، تنفر، خشم، دشمنی
• تقصیر، پشیمانی، شرم
• نگرانی، ترس، واهمه، هراس، وحشت زدگی
و غیره.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• مهر و محبت
• عشق ( یا علاقه )
• امید
• میل جنسی
• احترام
• لذت
• آرامش ( یا آسایش )
• شادی
• دوستی
• امنیت
• ایمان
• رضایت
• انگیزه
• جرأت
• قدرشناسی
• احساس تعلق
• محبت
• خودبزرگ بینی
• سربلندی
• باارزش بودن
• دوست داشتنی بودن
• رضایت و خرسندی
• نشاط
• اعتماد به نفس
• لیاقت داشتن
• درد ( و رنج )
• شرم
• غم
• ترس ( و ناامنی )
• دلتنگی
• خشم ( یا عصبیت )
• خستگی
• تنفر
• نگرانی ( یا دلهره )
• دشمنی
• ناامیدی ( و یا دلسردی )
• حسادت ( رشک ) و غبطه خوردن
• نارضایتی
• تقصیر
• پشیمانی
• دل شکستگی ( و تو ذوق خوردن )
• دلخوری
• حقارت ( خودکم بینی ) ( یا خوارشدگی )
• بریدگی
• بی انگیزگی
• کلافگی
• سردرگمی
• رنجیدگی ( یا آزردگی )
• بی عدالتی
• دلسوزی و تأسف
• خودباختگی
• بی میلی
• بی ایمانی
• خجالت
• گناه
• بدبختی
• تأسف به حال خود
• تأسف به حال دیگران
• دل خوری
• قربانی شدن
• انزجار
• خودکم بینی
• ضعف
• عقده
برای بسیاری از احساس های نزدیک به هم یا همجنس، بسته به درجه شدت و ضعف آنها واژه های گوناگونی بکار می رود. برای نمونه: ( در این نمونه ها شدت احساس از درجه ضعیف به قوی است: )
• آشنایی، دوستی، علاقه، وابستگی، تعلق، عشق، دلدادگی، دلسپردگی
• خودکم بینی، غبطه، حسادت، تنفر، دشمنی
• آرامش، آسایش، رضایت، خوشی، شادی، شادمانی، در پوست خود نگنجیدن
• دلخوری، نارضایتی، آزردگی، رنجیدگی، دلشکستگی، تنفر، خشم، دشمنی
• تقصیر، پشیمانی، شرم
• نگرانی، ترس، واهمه، هراس، وحشت زدگی
و غیره.
wiki: فهرست احساسات