صفر

/safar/

مترادف صفر: پوچ، تهی، خالی، هیچ، زهره

برابر پارسی: زفر، سفر، زفرین، تهی، زِفر

معنی انگلیسی:
null, zero, nil, nothing, nought, safar, cipher, [second arabic lunar month], aught, zilch

فرهنگ اسم ها

اسم: صفر (پسر) (عربی) (تلفظ: safar) (فارسی: صفر) (انگلیسی: safar)
معنی: نام ماه دوم از سال قمری، نام کوهی در نزدیکی مدینه
برچسب ها: اسم، اسم با ص، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

صفر. [ ص ِ ] ( ع ص ) خالی از هر چیزی. ( منتهی الارب ). تهی و خالی. ( غیاث اللغات ). || رجل صفرالیدین ؛ مرد بی چیز. ( منتهی الارب ).

صفر. [ ص ِ ] ( ع اِ ) خالی ، ترجمه سانسکریت صونیا در ریاضی هند و عربی ، معادل زرو در فرانسه و در عین حال ریشه کلمات غربی سیفرا ، تزیفر و مشتقات آنها است و رجوع به سیفر ، شیفر زرو و دائرة المعارف اسلامی ( صفر ) شود. قدما علامت صفر یعنی نماینده هیچ نداشتند. این علامت را هندیان اختراع کردند بنام صونیا یعنی تهی و ایرانیان که کتب ریاضی هندی را به عربی ترجمه و نقل کرده اند، آن را به صفر عربی که هم بمعنی تهی است ترجمه کردند و چون ترجمه آنان به لاتینی برگشت ، صفر عربی را در لاتینی شکسته و از آن زرو ساختند. علامت صفر ( 0 ) یا ( 0 ) است. صفر حافظ مرتبه عدد است و خود آن عدد نیست و آن مرتبه نیز از عدد خالی است. دائره کوچک به این شکل ( 0 ) که در علم حساب برای ده چند کردن عددی بطرف راست آن عدد می نویسند فی زماننا در عربی و فارسی بعوض آن دائره کوچک نقطه می نویسند مگر در هندی همان صفر نگارند. ( غیاث اللغات ) :
بگذشتی و صفر جای تو یافت
از صفر کجاصفات جویم.
خاقانی.
ز هرچه زیب جهانست و هر که ز اهل جهان
مرا چو صفر تهی دار و چون الف تنها.
خاقانی.
این گنج صرف دارد و آواز در میان نه
وآن همچو صفر خالی و آوازه مزور.
خاقانی.
که الف چون بشد از منزل یک
صفر بر جای الف کرد ثبات.
خاقانی.
الحق از آحاد ملک خصم تو صفر است و بس
گرچه رود در حساب هیچ بود در رقم.
خاقانی.
این جهان نفی است در اثبات جو
صورتت صفر است در معنیت کو.
مولوی.
|| ( اِخ ) در اصطلاح اهل تقویم علامت ستاره زهره است. ( غیاث اللغات ). || علامت برج حمل است در تقویم و بهمین جهت از لفظ صفر کنایه باشد برج حمل. ( غیاث اللغات ).
ازصفت هم صفرم و هم منقلب هم آتشی
گوئی اول برج گردونم نه من دوپیکرم.
خاقانی.
اولین برج فلک صفر است چون تو بهر فقر
اولین پایه گرفتی صفر بهر خان و مان.
خاقانی.
صفر کن این برج ز جرم هلال
بازکن این پرده زشتی خیال.
خاقانی.

صفر. [ ص َ ] ( ع مص ) خالی شدن خنور و منه : نعوذ باﷲ من صفرالاناء؛ یعنی مردن مواشی. ( منتهی الارب ). تهی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). || مردن. ( منتهی الارب ). || زردآب جمع شدن در شکم کسی. ( منتهی الارب ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - خالی تهی پوچ . ۲ - نماینده فقدان عدد است و آن خود عدد محسوب نمی شود علامت آن چنین است : ( ٠ ) توضیح بعض معاصران بر آنند که چون صفر در اصل به معنی میان خالی است پس صفر را باید مانند فرنگیان نوشت : ٠ ولی باید دانست که در کتب فارسی و عربی از دیر باز صفر را به صورت ( . ) نیز نوشه اند . ۳ - برج حمل . ۴ - ستاره زهره . ۵ - آن درجه از حرارت که مقابل باشد با حرارت یخ ذوب شده .
موضعی است بین دمشق و جولان و آن صحرائی است که بروزگار بنی مروان بدانجا وقعه مشهور بوده است و آنرا در اخبار و اشعار خود آورده اند

فرهنگ معین

(صَ فَ ) [ ع . ] (اِ. ) دومین ماه سال قمری .
(ص ) [ معر - سنس . ] (اِ. ) ۱ - خالی ، تهی ، پوچ . ۲ - در اصطلاح ریاضی علامتی به شکل (٠ ) که به خودی خود عدد نیست ولی اگر در طرف راست عددی قرار گیرد آن عدد را ده برابر می کند.

فرهنگ عمید

۱. ماه دوم از سال قمری، پس از محرم و پیش از ربیع الاول.
۲. (پزشکی ) [قدیمی] = یرقان
۳. [قدیمی] گرسنگی.
۱. (ریاضی ) عددی به شکل «۰ یا . » که با قرار دادن آن در طرف راست عددی، آن را ده برابر می کند.
۲. (صفت ) [مجاز] نو، کارنکرده: ماشین صفر.
۳. (نجوم ) [قدیمی] = حَمَل
(شیمی ) [قدیمی]
۱. زر، طلا.
۲. مس.
۳. روی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] صَفَر، صفرالمظفّر یا صفرالخیر دومین ماه قمری است.
صفر به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن است که در این ماه بازارهایی در یمن به پا می شد که آنرا صفری می گفتند و از آنجا آذوقه می گرفتند و هر که به بازار نمی رسید از گرسنگی هلاک می شد، برخی نیز گفته اند: چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم (به دلیل اینکه از ماه های حرام بود) از جنگ دست می کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می آوردند و خانه ها خالی می ماند؛ از این رو به آن صفر گفته اند.
پس از ماه محرم، این ماه نیز ماه حزن و اندوه شیعیان است. رحلت پیامبر اکرم(ص)، شهادت امام مجتبی (ع) و امام رضا (ع) و اربعین امام حسین (ع) در این ماه قرار دارند.

[ویکی الکتاب] معنی صُفْرٌ: زرد
معنی سَفَرٍ: سفر
معنی نَّسِیءُ: تأخیر انداختن - تأخیر انداخته شده (رسم عرب در جاهلیت چنین بود که وقتی دلشان میخواست در یکی از چهار ماه حرام که جنگ در آنها حرام بوده جنگ کنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهی دیگر میدادند تا از طرفی مقصودشان فراهم گردد و از طرفی تعداد ماههای حرام...
معنی یُوَاطِئُواْ: که هماهنگ و مطابق سازند - که همگام سازند (از کلمه وطئ به معنای قدم نهادن.رسم عرب در جاهلیت چنین بود که وقتی دلشان میخواست در یکی از چهار ماه حرام که جنگ در آنها حرام بوده جنگ کنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهی دیگر میدادند تا از طرفی مقصودشان ...
ریشه کلمه:
صفر (۵ بار)

«صُفْر» از مادّه «صُفْرَة» (بر وزن قفل) جمع «أصفر» به معنای چیزی است که زرد رنگ باشد و گاه به رنگ های تیره و متمایل به سیاه نیز اطلاق شده، ولی در اینجا مناسب همان معنای اول است; زیرا جرقه های آتش زرد متمایل به سرخ است.

دانشنامه عمومی

۰ ( صِفر ) ، رقم و عدد از دستگاه اعداد پایه ۱۰ و اولین عدد حسابی است. صفر درگذشته به عنوان جای خالی و امروزه به عنوان عدد در ارزش مکانی استفاده می شود. [ ۱]
• اولین عضو مجموعهٔ اعداد حسابی است.
• به ازای هر n {\displaystyle n} در مجموعهٔ اعداد مختلط
• n + 0 = n {\displaystyle n+0=n}
• n − 0 = n {\displaystyle n - 0=n}
بی معنی =0÷n
n×0=0
• هر عددی ( به غیر از خود صفر ) به توان صفر برابر است با یک.
• صفر به توان هر عدد صحیح مثبت برابر است با صفر.
• صفر به توان هر عدد صحیح منفی تعریف نشده است.
صفر به توان صفر تعریف نشده است. البته برخی مواقع آن را برابر ۱ فرض می کنند.
• تقسیم صفر بر صفر تعریف نشده است.
حاصل جمع صفر و هر عدد زوج، زوج است. عدد زوج، عدد صحیحی است که مضربی از ۲ باشد. از آنجا که ۰ = ۰ × ۲ نتیجه می شود که صفر عددی زوج است. [ ۲]
برخی صفر را عددی «هم مثبت و هم منفی» می دانند. [ ۳]
عکس صفر

صفر (آلبوم). صفر نام آلبومی از حبیب محبیان است که در سال ۱۳۷۳ ( ۱۹۹۴ ) توسط شرکت ترانه منتشر شد. [ ۱] [ ۲]
به پیروی از گفته های فرزند حبیب، ( محمد محبیان ) تمامی تنظیم هایی که به نام ( لو واروژان ) ثبت شده است، تماما از تنظیم ها و ارنجمنت های «  خود حبیب  » بوده است.
«  لو واروژان  » از دوستانِ صمیمی حبیب بود و در واقع استودیو ضبط موسیقی های حبیب متعلق به او بود که کار صدابرداری و نوازندگی می کرد و به خواسته خود حبیب نام تنظیم کننده را در کاور آلبوم ها به نام لو واروژان نگاشته شد.
عکس صفر (آلبوم)

صفر (ترانه ایمجین درگنز). «صفر» ( به انگلیسی: Zero ) ترانه ای از گروه موسیقی پاپ آمریکایی ایمجین درگنز است. این ترانه در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸ به عنوان دومین تک آهنگ از چهارمین آلبوم استودیویی گروه سرچشمه ها ( ۲۰۱۸ ) توسط اینترسکوپ و والت دیزنی رکوردز منتشر شد. این ترانه در فیلم رالف اینترنت را خراب می کند قرار دارد و در دومین تریلر رسمی و موسیقی متن فیلم گنجانده شده است.
عکس صفر (ترانه ایمجین درگنز)


صفر (فیلم ۲۰۱۰). «صفر» ( انگلیسی: Zero ( 2010 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
عکس صفر (فیلم ۲۰۱۰)

صفر (فیلم ۲۰۱۵). صفر ( انگلیسی: Zero ) یک فیلم است. در این فیلم بازیگرانی همچون آشوین کاکومانو، اسشیوادا، جی. دی چاکراوارتی و گاتوم واسودو منون ایفای نقش کرده اند.
عکس صفر (فیلم ۲۰۱۵)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

صفر (zero)
عددی با نماد «۰». با هر عددی جمع شود، آن عدد را تغییر نمی دهد و به عبارت دیگر، عنصر همانی یا خنثی در جمع اعداد است. حاصل تفریق هر عدد از خودش و جمع هر عدد با قرینۀ خودش نیز صفر است. حاصل ضرب هر عددی در صفر برابر صفر است.
تاریخچه. صفر در عربی و فارسی از واژۀ هندی «سونیا» به معنی «خالی» ریشه گرفته، و از زبان عربی به زبان های اروپایی راه یافته است. این کلمه در لاتین به شکل «زفیرم» و در زبان انگلیسی به شکل «زیرو» درآمده است. یونانیان باستان برای تمایز بین اعدادی مثل ۱۹۰ و ۱۰۹ از نمادهای کاملاً متفاوتی برای ۹ و ۹۰ استفاده می کردند. بابِلی ها به طرز ناقصی از صفر استفاده می کردند، به این معنی که آن را به صورت رقم میانی، مثلاً در ۱۰۹، به کار می بردند ولی به عنوان رقم آخر، مثلاً در ۱۹۰، به کار نمی بردند. در واقع، نیاز جدی به صفر هنگامی پیدا شد که دستگاه عددی دهدهی (اعشاری) کاملی، مبتنی بر ارزش مکانی، در هند پدید آمد. در این دستگاه، نمی شد همۀ اعداد را فقط با ارقام ۱ تا ۹ نمایش داد، زیرا در این صورت تمایز بین ۱۹ و ۱۰۹ و ۱۹۰ میسر نمی بود. بدون صفر همۀ این اعداد مثل هم بودند. بعدها، این دستگاه از طریق زبان عربی به اروپا راه یافت. ترجمۀ لاتینی یکی از آثار خوارزمی در آشنایی اولیۀ اروپاییان با این شیوۀ عددنویسی نقش داشت. به همین سبب، این دستگاه و ارقام آن به ارقام هندی ـ عربی و نمادگذاری هندی ـ عربی معروف شد. لئوناردوی پیزایی از نخستین مروجان ارقام هندی ـ عربی در اروپا بود که در ۱۲۰۲ م، در اثر مشهورش، با نام لیبر آباکی (کتاب حساب)، این دستگاه را تشریح و به شدت از آن دفاع کرد. به رغم مزایای آشکار ارقام هندی ـ عربی، رواج آن ها در اروپا بسیار کند صورت گرفت. عدۀ کمی از مردم می توانستند بنویسند و بیشتر حسابداران با استفاده از سنگریزه روی صفحۀ شطرنجی یا با چرتکه محاسبه می کردند و نیاز چندانی به دستگاه ارقام پیچیده تری احساس نمی شد. در واقع، صفر، و کلاً عددنویسی هندی ـ عربی، تا قرن ۱۶ از اقبال عام در اروپا برخوردار نشد.

جدول کلمات

یرقان

مترادف ها

naught (اسم)
عدم، نابودی، هیچ، صفر، نیستی

null (اسم)
صفر

nullity (اسم)
عدم، پوچی، صفر، بطلان، بی اعتباری، نیستی

nothing (اسم)
صفر، نیستی

anything (اسم)
صفر

aught (اسم)
خیر، هر چیزی، چیزی، هیچ چیز، بهیچ وجه، صفر

zero (اسم)
هیچ، صفر، عدد صفر، مبداء، علامت صفر، محل شروع

nil (اسم)
هیچ، صفر

فارسی به عربی

تافه , صفر , لا شیء , لا شیی

پیشنهاد کاربران

zero با تلفظ زیرو به زبان انگلیسی در اصل و ریشه از دو کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده: یکیze با تلفظ زی یعنی زندگی و دیگری ro با تلفظ رو به معنای رُخ، چهره، سیما و فرم یا شکل. این احتمال شاید قریب به یقین باشد که از دیدگاه خردمندان و هنرمندان گمنام ایرانی که سمبل گردونه مهر را در اعصار دور دست تاریخ تمدن و فرهنگ فراباستان آفریده اند، مسیر حرکت عشق و زندگی را دایره ای شکل درک می نموده اند که هربار پس از یک دور کامل دوباره در مداری برتر و کمال یافته تر از پیش تکرار میگردد تا رسیدن و یا بازگشتن به همان حالت آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین ( وَرا جنت ؛ فرافردوس؛ پارا پارادیز ) . تفسیر آن سمبل به معنای حرکت خورشید بدور زمین یک شرح ساده، سطحی و نجومی بوده است برای مردم. چون از دیدگاه آنان روی یا رُخ و یا شکل هندسی حرکت زندگی دایره وار بوده ( گردونه ای ) ، لذا عدد صفر را به شکل دایره انتخاب نموده و نام" زی رو " به آن بخشیده اند. از لحاظ شکل هندسی یعنی هم رو، هم رُخ و یا هم سان با روی زندگی. ایرانیان فرا باستان شاید هزاران سال قبل از اختراع و ترسیم اعداد یک رقمی دهگانه از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) توسط خردمندان و هنرمندان گمنام هندو، اعداد را با یک عدد می نوشته اند یعنی زیرو ( صفر ) . این حقیقت را میتوان روی سطوح ششگانه تاس های سنگی و استخوانی یافته شده بهمراه تخته نرد در شهر سوخته دریافت نمود که از لحاظ تاریخی قدمت پنج و شش و هفت هزار ساله دارد و شاید قبل از پیدایش خطوط میخی سه گانه سومری، ایلامی و اوگاریتی و هیروگلیف مصریان، اختراع شده بوده باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

در باره دایره وار بودن مسیر حرکت عشق و زندگی افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی موجود در این دنیا و دایره وار بودن مسیر حرکت خود این دنیا بهمراه تار و پود های کثیر یا فراوان و گوناگون زنده و غیر زنده چه شهودی و چه غیبی ) بصورت مختصر و کوتاه : پدیده طبیعی، واقعی و تجربی، محسوس و ملموس به شکل《تولد - زندگی - مرگ》برخلاف بینش و باور خردمندان گمنام هندو و بر خلاف بینش و باور انسان امروز به شکل یک چرخ یا یک قطعه خط نبوده و نمی باشد بلکه به شکل یک قوس یا کمان بسیار کوتاه روی محیط یک دایره بزرگ در پیوند ناگسستنی یا جدائی ناپذیر با یک قوس یا کمان بسیار بزرگ یا پدیده دیگری که بخش اعظم آن به کمک حواس و تجربه غیر قابل دریافت و فهم و درک بوده و میباشد، به شکل《مرگ - زندگی - تولد 》. زندگی در طول کمان کوتاه همین زندگی دنیویست که از لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر آغاز میگردد و در لحظه مرگ به پایان میرسد و طول زمانی آن منحصر بفرد است. زندگی در طول کمان بلند برزخی - رویائی میباشد و خواهد بود در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بموازات خواب سنگین، ژرف و شیرین نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) و به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران وی و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتارها، رفتارها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و آنهم همیشه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل یا پیش و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》 که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد. طول زمانی زندگی برزخی - رویائی برای همه افراد انسانی ( منجمله بقیه موجودات ) در طی این راه و سفر دایره وار و بسیار طولانی دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی همیشه بین لحظه مرگ کالبد یا تن و یا بدن تثلیثی مادی روانی روحی در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان، تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر، بطور مطلق مساوی و هفت برابر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی خواهد بود، نه یک ثانیه بیشتر و نه کمتر. یک مثال عددی : اگر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یا فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی مساوی با مقدار عددی سرعت نور ( یعنی بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) در خلاء بتوان عدد ۲ باضافه پسوند سال یعنی ۹۰ میلیارد سال ( البته خورشیدی خودمان و نه قمری آنان ) باشد، آنگاه طول زمانی حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر و تا پیان آن همیشه مساوی با هفت برابر آن یعنی ۶۳۰ میلیارد سال خواهد بود و آنهم نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول. البته از قد و قامت بلند بالا و گولیاد آسای این زمان نباید ترسید، زیرا این زمان فقط از دیدگاه بیدار زندگان بسیار طولانی به نظر میرسد اما از دیدگاه خوابیده اموات یا مردگان بیش از یک ثانیه طول نخواهد کشید. تولد در انتهای کمان بلند یا پدیده دوم همان تولد خواهد بود در ابتدای کمان کوتاه یا پدیده اول با این تفاوت که همیشه در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل روی خواهد داد یا اتفاق خواهد افتاد. در این زمینه لازم به اشاره میدانم که قاب قوسین از دیدگاه خردمندان قوم عرب ساکن سرزمین حجاز در مقایسه با معنای نهفته در پشت پرده ظاهر سمبل گردونه مهر از دیدگاه خردمندان فرا باستان در سرزمین ایران، یک تصویر و اسباب بازی خیالی کودکانه بیش نبوده و نمی باشد. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ) در مداری برتر و کمال یافته تر از پیش از نو آفریده میشود و آنهم در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن.
به قول حکیم عمر خیام حدود هزار سال پیش:
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست/
او را نه بدایت و نه نهایت پیداست/
به قول خود من حدود هزار سال بعد:
ز جمله آمدگان و رفتگان و باز آمدگان بر روی این راه دایره وار و بسی دور و دراز/ باز آمده ای کو تاکنون کین چنین روش و باز به خیام گفته بوده باشد راز/؟
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز یک قطره یا یک کلبه ی ناچیز خاکی جاودانه گرفتار در بند و کمند زلف و عشق یار یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بی کران و بی نهایت پروردگار یا آفریدگار/؟
این دنیا از لحاظ زمانی و مکانی و بیزمانی و بیمکانی از لحظه و نقطه صفر آغاز نگردیده بلکه در دل زمان و بیزمانی بی آغاز و بی پایان و در دل مکان و بی مکانی بیکران و بی نهایت یعنی در کلیه ی جهات بدون کرانه و نهایت خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی. پیام آسمانی هفت سین ما ایرانیان، کلی ترین حقیقت ژرف و برترین خبری است که انسان در طول تاریخ پیدایش خود روی کره زمین تا کنون از دنیای غیب دریافت نموده است و آنهم نه در قالب وحی از بیرون به گوش سر بلکه از راه الهام و القاء درونی. معنای پیام آسمانی هفت سین عبارت بوده و میباشد و خواهد بود از هفت سامان یا نظام کل گیتیائی، کیهانی یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست《به زبان قرآنی : السماوات و الارضین سبع و ما بینهُم》.
فقط یک چیز بخودی خود، مطلق و بیکران و بی نهایت وجود دارد و نه دو یا چندتا. به بیانی دیگر : هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد غیر از خدای حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار.

صفر:سپهر. صفر فرو صفر فراصفر
صَفَر
نامی عربی مردانه به معنای کسی که از هر بدی و
ناشایستی خالی و پاک است.
و ماه دوم در تقویم قمری پس از محرم الحرام
سَفَر به چمِ گذر کردن ، رهسپاری ، سپر کردن
رهنمود شدن.
برخی گویند سَفَر ریشه در واژه پارسی سپر ( سپری کردن )
و واژه زَپَر دارد.
صِفر به پارسی زِفر یا سِفر
به مانکِ تهی پوچ خالی
پوچ، بی ارزش، هیچ، بی بها برابر های صفر می باشند. صفر شماره ای است که ارزشش هیچ است و پوچ به شمار می آید.
این واژه در ریاضی خیلی جا افتاده و شاید بتوان "پوچ" را به جایش به کار برد.
صفر sefr: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بتال betāl ( کردی ) ، پویک puik ( لکی ) ، ویات vyāt ( سنسکریت: vyat )
صفر در سنسکریت بیندو bindu می باشد که برای نقطه هم به کار می رود؛ و واژه ی صونیه śunya که دهخدا آورده در سنسکریت به معنی هیچ، پوچ، تهی است و ترکیب صونیه وَت یعنی مانند صفر از نظر پوچی نه از دید ریاضی.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه ایرانی ، نخستین کسی که از آن بهره برد خوارزمی بود.
درود
عربگرایی که چه بگویم عربزدگی برخیها هم نوبره به خدا!
همه جهان می دانند که شماره "صفر" در دستگاه شمارگان دهدهی دارای کاربرد است و دستگاه دهدهی هم از نوآوریهای هندیان آریایی است که از ریاضیات جبری پیشرفته ای برخوردار بودند و آنها بودند که نخستین بار شماره صفر را با نام "سونیا" ( =تهی ) ساخته و به کار بردند. ( و همچنین توابع مثلثاتی مانند سینوس، تانژانت و. . )
...
[مشاهده متن کامل]

شناساندن این شماره به جهان نیز کار ریاضیدانان ایرانی ازجمله خوارزمی بود که ریاضی هندی را به زبان تازی که به ناچار، زبان همه فهم و چیره شده ( زورکی ) آن زمان بود برگرداندو واژه صفر را هم به جای سونیا برابرسازی کردند درواقع در این میان، خود تازیان که از دانش تهی، تنها زبانشان نقش یک میانجی و جابجاگر را بازی کرد آن هم به خاطر بکار بردن این زبان از سوی دانشمندان فرهنگهای دیگر به ویژه ایرانیان بود.
شماره های کاربرد یافته در پارسی و لاتین نیز همگی برگرفته از شماره های هندی هستند.
وگرنه عرب جماعت شترچران را چه به ریاضی و اینجور کارهای سخت سخت! چه در گذشته چه اکنون هم حال این کارها را نداشته و ندارند، نیازهای ساده شان پیرامون چیزهای دیگری می چرخد!

واژه زفر
معادل ابجد 287
تعداد حروف 3
تلفظ zafar
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: zafar] [قدیمی]
مختصات ( زَ فَ ) [ په . ] ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
این واژه زفر در پهلوی زفاار می شد در عربی تغییر کرد شد صفر یعنی این واژه زفر پارسی است
تنها زبان که عدد "صِفر" معرفی کرد زبان عربی بود.
وگرفته از نماد خورشید یا زبان جیرفتی نیست بلکه از دائره گرفته شد چون هیچ زاویه ندارد یا بی
نهایت زوایا دارد؛ وبقیت اعداد عربی بر حسب تعداد زوایا ترسیم شد:
...
[مشاهده متن کامل]

مانند عدد 8 که در اصل دو مربع روی هم که حاوی 8 زاویه میباشد.
وشکل اعداد فارسی اصلشه هندی هستند وفاقد عدد صفر بود.
Cypher
Cipher
وهمه علوم ریاضی وفیزیک مُدرن وکامپیوتری مدیون این عدد واین زبان هستند.
Binary Numbers 0 - 1
Algorithm
Cryption
coding
cryptogram
cryptograph
. . .
حقائق خلقت وتاریخی نمیتواند تا ابد مخفی یا سانسور یا پاک یا تحریف کرد.

naught
surag به زبان ساسانی
یا همون هیچ
هیچه
زبان سومری: سو ( تهی )
زبان هندی: سونیا ( توخالی )
پارسی باستان: سورا ( سوراخ )
پارسی پهلوی: سوراک ( سوراخ )
زبان اربی: صفر ( هیچ )
انگلیسی: zero, cipher
شماره "صفر" را نخستین بار ایرانیان به کار بردند که در نوشته های جیرفت دیده می شود سپس این کاربرد به سرزمین های همسایه ایران یعنی سند و سومر نیز راه یافت که هر یک به شکلی آن را نشان می دادند: هندی ها با یک گردی ( ○ ) و سومری ها با یک جای خالی یا با دوخط کج ( // ) .
...
[مشاهده متن کامل]

سرانجام این ریاضیدان ایرانی "خوارزمی" بود که در سده نهم میلادی شماره "صفر" را با شکل امروزیش که یک گردی میان تهی است ( 0 ) به کار برد. سپس اروپایی ها با ترجمه کتاب های خوارزمی مانند کتاب "جبر و مقابله" با مفاهیمی مانند شماره صفر آشنا شدند. پیش از این در شماره های یونانی و لاتین نمادی برای صفر وجود نداشت چرا که دانشمندان یونانی بر این باور بودند که چگونه می توان چیزی که "هیچ" است را نشان داد!
ریشه واژه "صفر" نیز به واژه پارسی "سور" بازمیگردد که به معنی "سوراخ" و "تهی" می باشد؛ اگرچه خود واژه "سور" نیز در آغاز به معنی "خورشید" بوده است.

ریشه صفیر است ، به معنی صداوآهنگ است
سفرومسافرت هم معنی شایسته وپسندیده ای است کمااینکه سفرمعنوی پیاده روئ برکت زا دراین ماه معنئ ومفهوم پیدامیکند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس