[ویکی فقه] مسائلی مانند اعتقاد به حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) و غیبت و ظهور ایشان نیز به ظاهر بدیع و بی سابقه بوده و طول عمر ایشان با هاله ای از رمز و راز و شگفتی همراه است. افزون بر آن، این باور بر همه شؤون حیات آدمی تاثیری بنیادین بر جا می گذارد. از این رو، برخی افراد از پذیرش آن سر باز می زنند و آن را انکار می کنند. امامان معصوم (علیهم السّلام) در برابر این اندیشه، کوشیده اند با بیان موارد مشابهی که در تاریخ گذشته _ به ویژه تاریخ پیامبران الهی _ رخ داده است، مساله غیبت امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) و دیگر مفاهیم مربوط به آن را عادی جلوه دهند، تا مردم به گمان بی سابقه بودن، در آن به دیده شک و تردید ننگرند.
گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی ----- چون نیک بدیدم، به حقیقت، به از آنییکی از ویژگی های روانی آدمی این است که هماره در رویارویی با امر تازه و بدیع، حالت دفاعی به خود می گیرد و کمتر به پذیرش آن گردن می نهد. این امر به ویژه آن گاه تشدید می شود که پدیده جدید حالت رمزگونه داشته باشد و اعتقاد به آن، زمینه ساز تحولی بنیادین در باورها، اندیشه، منش و روش زندگی او شود. برعکس در برابر موضوعی که پیشینه داشته یا در زمان های پیش، یک یا چند بار رخ داده است، مقاومت چندانی از خود نشان نمی دهد و به سادگی، آن را می پذیرد.یکی از شیوه های چیره شدن بر این وضعیت، عادی جلوه دادن آن مساله است. یعنی تبیین این نکته که موضوع مورد نظر، مسبوق به سابقه بوده و برای دیگران نیز رخ داده است. قرآن کریم نیز همین شیوه را به کار گرفته است. در صدر اسلام، روزه، حکمی جدید و همراه با اندکی مشقت می نمود؛ زیرا روزه دار می بایست از بسیاری از امور مباح چشم بپوشد و از ارتکاب آنها خودداری کند. شاید برخی از مسلمانان در برابر چنین حکم بی سابقه ای، واکنش نشان می دادند و آن را به سختی می پذیرفتند. از این رو، قرآن کریم، ابتدا مسلمانان را از نظر روانی برای پذیرش آن آماده می کند. خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان شما، نوشته شد». یعنی مپندارید که این تکلیف، مساله ای بی سابقه و فراتر از توانایی شماست. هرگز چنین نیست؛ زیرا وجوب روزه، حکم متداولی است که گذشتگان نیز موظف بوده اند آن را انجام دهند.مسائلی مانند اعتقاد به حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) و غیبت و ظهور ایشان نیز به ظاهر بدیع و بی سابقه بوده و طول عمر ایشان با هاله ای از رمز و راز و شگفتی همراه است. افزون بر آن، این باور بر همه شؤون حیات آدمی تاثیری بنیادین بر جا می گذارد. از این رو، برخی افراد از پذیرش آن سر باز می زنند و آن را انکار می کنند. امامان معصوم (علیهم السّلام) در برابر این اندیشه، کوشیده اند با بیان موارد مشابهی که در تاریخ گذشته _ به ویژه تاریخ پیامبران الهی _ رخ داده است، مساله غیبت امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) و دیگر مفاهیم مربوط به آن را عادی جلوه دهند، تا مردم به گمان بی سابقه بودن، در آن به دیده شک و تردید ننگرند.
← سخن حضرت مهدی با شیخ صدوق
حضرت یوسف (علیه السّلام) یکی از پیامبرانی است که امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) در روایت ها به ایشان تشبیه شده اند. البته در این روایت ها، حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) از جهت های گوناگون به حضرت یوسف (علیه السّلام) تشبیه شده اند. امام باقر (علیه السّلام) در روایتی تنها به شباهت در غیبت اشاره کرده اند. (شباهت اول) هم چنین ایشان در جایی دیگر، به شباهت های دیگری اشاره فرموده اند. (شباهت چهارم) حال آن که امام صادق (علیه السّلام) بدون اشاره به شباهت های پیشین، شباهت دیگری بر شباهت های یاد شده می افزایند. (شباهت دوم) اینها نشان می دهد که منظور، حصر شباهت ها در موارد یاد شده نبوده، بلکه تنها برای نمونه به برخی از آنها اشاره شده است. با توجه به این نکته و با الهام از فرمایش حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) به شیخ صدوق، این نوشتار می کوشد با تامل در قرآن و روایت ها، شباهت و همانندی های موجود میان یوسف زهرا (علیه السّلام) و یوسف یعقوب (علیه السّلام) را بازگو کند، تا از این رهگذر، فهم و پذیرش امر حضرت مهدی، آسان تر گردد.
← غیبت
یوسف پس از پشت سر نهادن فراز و نشیب های فراوان، در پایان به اوج شکوه رسید. هنگامی که همه در برابر وی کرنش کردند و برادران و پدر و مادر در برابر شکوهش به خاک افتادند: «و رفع ابویه علی العرش و خرّوا له سجدا؛ و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی برای او به سجده افتادند». یوسف زهرا (علیه السّلام) نیز پس از سپری کردن دوران جانکاه غیبت، افزون بر شکوه معنوی همیشگی به شکوه ظاهری خواهند رسید و جهان و جهانیان در برابر شکوه و جلالش، سر تعظیم فرو خواهند آورد: «و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین؛ ما می خواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین گردانیم».
نجواهایی با یوسف زهرا
...
گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی ----- چون نیک بدیدم، به حقیقت، به از آنییکی از ویژگی های روانی آدمی این است که هماره در رویارویی با امر تازه و بدیع، حالت دفاعی به خود می گیرد و کمتر به پذیرش آن گردن می نهد. این امر به ویژه آن گاه تشدید می شود که پدیده جدید حالت رمزگونه داشته باشد و اعتقاد به آن، زمینه ساز تحولی بنیادین در باورها، اندیشه، منش و روش زندگی او شود. برعکس در برابر موضوعی که پیشینه داشته یا در زمان های پیش، یک یا چند بار رخ داده است، مقاومت چندانی از خود نشان نمی دهد و به سادگی، آن را می پذیرد.یکی از شیوه های چیره شدن بر این وضعیت، عادی جلوه دادن آن مساله است. یعنی تبیین این نکته که موضوع مورد نظر، مسبوق به سابقه بوده و برای دیگران نیز رخ داده است. قرآن کریم نیز همین شیوه را به کار گرفته است. در صدر اسلام، روزه، حکمی جدید و همراه با اندکی مشقت می نمود؛ زیرا روزه دار می بایست از بسیاری از امور مباح چشم بپوشد و از ارتکاب آنها خودداری کند. شاید برخی از مسلمانان در برابر چنین حکم بی سابقه ای، واکنش نشان می دادند و آن را به سختی می پذیرفتند. از این رو، قرآن کریم، ابتدا مسلمانان را از نظر روانی برای پذیرش آن آماده می کند. خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان شما، نوشته شد». یعنی مپندارید که این تکلیف، مساله ای بی سابقه و فراتر از توانایی شماست. هرگز چنین نیست؛ زیرا وجوب روزه، حکم متداولی است که گذشتگان نیز موظف بوده اند آن را انجام دهند.مسائلی مانند اعتقاد به حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) و غیبت و ظهور ایشان نیز به ظاهر بدیع و بی سابقه بوده و طول عمر ایشان با هاله ای از رمز و راز و شگفتی همراه است. افزون بر آن، این باور بر همه شؤون حیات آدمی تاثیری بنیادین بر جا می گذارد. از این رو، برخی افراد از پذیرش آن سر باز می زنند و آن را انکار می کنند. امامان معصوم (علیهم السّلام) در برابر این اندیشه، کوشیده اند با بیان موارد مشابهی که در تاریخ گذشته _ به ویژه تاریخ پیامبران الهی _ رخ داده است، مساله غیبت امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) و دیگر مفاهیم مربوط به آن را عادی جلوه دهند، تا مردم به گمان بی سابقه بودن، در آن به دیده شک و تردید ننگرند.
← سخن حضرت مهدی با شیخ صدوق
حضرت یوسف (علیه السّلام) یکی از پیامبرانی است که امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) در روایت ها به ایشان تشبیه شده اند. البته در این روایت ها، حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) از جهت های گوناگون به حضرت یوسف (علیه السّلام) تشبیه شده اند. امام باقر (علیه السّلام) در روایتی تنها به شباهت در غیبت اشاره کرده اند. (شباهت اول) هم چنین ایشان در جایی دیگر، به شباهت های دیگری اشاره فرموده اند. (شباهت چهارم) حال آن که امام صادق (علیه السّلام) بدون اشاره به شباهت های پیشین، شباهت دیگری بر شباهت های یاد شده می افزایند. (شباهت دوم) اینها نشان می دهد که منظور، حصر شباهت ها در موارد یاد شده نبوده، بلکه تنها برای نمونه به برخی از آنها اشاره شده است. با توجه به این نکته و با الهام از فرمایش حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) به شیخ صدوق، این نوشتار می کوشد با تامل در قرآن و روایت ها، شباهت و همانندی های موجود میان یوسف زهرا (علیه السّلام) و یوسف یعقوب (علیه السّلام) را بازگو کند، تا از این رهگذر، فهم و پذیرش امر حضرت مهدی، آسان تر گردد.
← غیبت
یوسف پس از پشت سر نهادن فراز و نشیب های فراوان، در پایان به اوج شکوه رسید. هنگامی که همه در برابر وی کرنش کردند و برادران و پدر و مادر در برابر شکوهش به خاک افتادند: «و رفع ابویه علی العرش و خرّوا له سجدا؛ و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی برای او به سجده افتادند». یوسف زهرا (علیه السّلام) نیز پس از سپری کردن دوران جانکاه غیبت، افزون بر شکوه معنوی همیشگی به شکوه ظاهری خواهند رسید و جهان و جهانیان در برابر شکوه و جلالش، سر تعظیم فرو خواهند آورد: «و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین؛ ما می خواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین گردانیم».
نجواهایی با یوسف زهرا
...
wikifeqh: شباهت_های_امام_زمان_و_حضرت_یوسف