[ویکی فقه] یکی از منابع اصلی استنباط احکام اسلامی سنت است که به بیان آن خواهیم پرداخت.
لغت دانان، معانی گوناگونی برای سنت بر شمرده اند، که برخی از آنها عبارت است از:۱. دوام و استمرار: طبق این معنا، سنت یعنی ادامه دادن. این معنا از گفتار اعراب گرفته شده است که می گویند: سنت الماء اذا والیت فی صبه، عرب به ریزش پیاپی آب سنت می گوید.۲. راه و روش پسندیده: طبق این معنا، هر جا واژه سنت مطلق و یا با قید حسنه به کار رود، به معنای شیوه و روش نیکو است و برای این که شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود. ۳. راه و روش بنابر این معنا، به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته می شود. در قرآن و روایات این دو معنا آمده است و به رویه خوب و حسنه، سنت گفته می شود، مانند: و یهدیکم سنن الذین من قبلکم و به سنتهای (صحیح) پیشینیان رهبری کند. و هم به طریقه و روش سیئه و اشتباه اطلاق شده است، مانند: لا یؤمنون به و قد خلت سنة الاولین. آنها به آن ایمان نمی آورند، روش اقوام پیشین نیز چنین بود. از امام باقر (علیه السّلام) روایت شده است که فرمودند:قال الباقر (علیه السّلام) : من سن سنة عدل فاتبع کان له مثل اجر من عمل بها من غیر ان ینقص من اجورهم شی ء و من استن بسنة جور فاتبع کان له مثل وزر من عمل بها من غیر ان ینقص من اوزارهم شی ء. هر کس سنت حسنه ای را پایه گذاری کند تمام کسانی که این سنت را بجا می آورند، این شخص در ثواب آنها شریک است، بدون اینکه از ثواب آنها چیزی کم شود و اگر کسی سنت سیئه ای را پایه گذاری کند وی در تمام گناهان آنها شریک است، بدون آنکه از گناهان آنان چیزی کم شود. گاهی نیز این سنت به خدا نسبت داده می شود مانند: سنت الله التی قد خلت فی عباده و خسر هنالک الکافرون. این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.
سنت در اصطلاح
سنت در اصطلاح به معانی مختلفی آمده است که عبارتند از:۱. سنت در نزد محدثین قرون نخستین اهل سنت ، به مفهوم آثار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) ، صحابه و تابعین بود که به آنان اصحاب اثر می گفتند و از زمان شافعی تا کنون سنت به قول و فعل و تقریر پیامبر اطلاق می شود اما در بین شیعه به قول و فعل و تقریر معصوم (علیه السّلام) اطلاق می شود. ۲. در فقه به معنای استحباب به کار می رود یعنی الزام و طلب غیر اکید مولا. ۳. معنای دیگر سنت در مقابل بدعت است و منظور از این سنت عملی است که مطابق عمل صاحب شریعت باشد.۴. گاه سنت در کتب اصحاب حدیث به معنای عمل صحابه هم آمده است.۵. سنت به معنای حقایق همه جایی و همیشگی یا حکمت جاودان هم آمده است که این معنا البته هیچ ربطی به اهل سنت بلکه اسلام ندارد.
ظهور اصطلاحی سنت
باز شناسی مفهوم سنت از نظر لغت و اصطلاح بیان شد. در نتیجه می توان گفت که لفظ اهل سنت از ابتدا بر گروه عامه مسلمانان اطلاق نمی شده، بلکه از زمان احمد بن حنبل این لفظ کم کم بر اهل سنت شایع و بعد هم بصورت مطلق بر این گروه گذارده شد. چنانکه که احمد بن حنبل پیوسته مطرح می کرد: السنه عندنا آثار رسول الله و اصول السنه التمسک بما کان علیه اصحاب رسول الله (سنت نزد ما آثار رسول خدا است و اصول سنت تمسک به چیزهایی است که اصحاب پیامبر بدانها معتقد بودند). پیروان احمد بن حنبل کم کم لفظ اهل سنت را برای خود استعمال کردند و غلبه استعمال این لفظ بر دیگر الفاظ باعث کنار رفتن الفاظ دیگر برای اهل سنت شد.
تعاریف اهل سنت
...
لغت دانان، معانی گوناگونی برای سنت بر شمرده اند، که برخی از آنها عبارت است از:۱. دوام و استمرار: طبق این معنا، سنت یعنی ادامه دادن. این معنا از گفتار اعراب گرفته شده است که می گویند: سنت الماء اذا والیت فی صبه، عرب به ریزش پیاپی آب سنت می گوید.۲. راه و روش پسندیده: طبق این معنا، هر جا واژه سنت مطلق و یا با قید حسنه به کار رود، به معنای شیوه و روش نیکو است و برای این که شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود. ۳. راه و روش بنابر این معنا، به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته می شود. در قرآن و روایات این دو معنا آمده است و به رویه خوب و حسنه، سنت گفته می شود، مانند: و یهدیکم سنن الذین من قبلکم و به سنتهای (صحیح) پیشینیان رهبری کند. و هم به طریقه و روش سیئه و اشتباه اطلاق شده است، مانند: لا یؤمنون به و قد خلت سنة الاولین. آنها به آن ایمان نمی آورند، روش اقوام پیشین نیز چنین بود. از امام باقر (علیه السّلام) روایت شده است که فرمودند:قال الباقر (علیه السّلام) : من سن سنة عدل فاتبع کان له مثل اجر من عمل بها من غیر ان ینقص من اجورهم شی ء و من استن بسنة جور فاتبع کان له مثل وزر من عمل بها من غیر ان ینقص من اوزارهم شی ء. هر کس سنت حسنه ای را پایه گذاری کند تمام کسانی که این سنت را بجا می آورند، این شخص در ثواب آنها شریک است، بدون اینکه از ثواب آنها چیزی کم شود و اگر کسی سنت سیئه ای را پایه گذاری کند وی در تمام گناهان آنها شریک است، بدون آنکه از گناهان آنان چیزی کم شود. گاهی نیز این سنت به خدا نسبت داده می شود مانند: سنت الله التی قد خلت فی عباده و خسر هنالک الکافرون. این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.
سنت در اصطلاح
سنت در اصطلاح به معانی مختلفی آمده است که عبارتند از:۱. سنت در نزد محدثین قرون نخستین اهل سنت ، به مفهوم آثار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) ، صحابه و تابعین بود که به آنان اصحاب اثر می گفتند و از زمان شافعی تا کنون سنت به قول و فعل و تقریر پیامبر اطلاق می شود اما در بین شیعه به قول و فعل و تقریر معصوم (علیه السّلام) اطلاق می شود. ۲. در فقه به معنای استحباب به کار می رود یعنی الزام و طلب غیر اکید مولا. ۳. معنای دیگر سنت در مقابل بدعت است و منظور از این سنت عملی است که مطابق عمل صاحب شریعت باشد.۴. گاه سنت در کتب اصحاب حدیث به معنای عمل صحابه هم آمده است.۵. سنت به معنای حقایق همه جایی و همیشگی یا حکمت جاودان هم آمده است که این معنا البته هیچ ربطی به اهل سنت بلکه اسلام ندارد.
ظهور اصطلاحی سنت
باز شناسی مفهوم سنت از نظر لغت و اصطلاح بیان شد. در نتیجه می توان گفت که لفظ اهل سنت از ابتدا بر گروه عامه مسلمانان اطلاق نمی شده، بلکه از زمان احمد بن حنبل این لفظ کم کم بر اهل سنت شایع و بعد هم بصورت مطلق بر این گروه گذارده شد. چنانکه که احمد بن حنبل پیوسته مطرح می کرد: السنه عندنا آثار رسول الله و اصول السنه التمسک بما کان علیه اصحاب رسول الله (سنت نزد ما آثار رسول خدا است و اصول سنت تمسک به چیزهایی است که اصحاب پیامبر بدانها معتقد بودند). پیروان احمد بن حنبل کم کم لفظ اهل سنت را برای خود استعمال کردند و غلبه استعمال این لفظ بر دیگر الفاظ باعث کنار رفتن الفاظ دیگر برای اهل سنت شد.
تعاریف اهل سنت
...
wikifeqh: سنت_از_نظر_لغت_و_اصطلاح