[ویکی فقه] سفینة النجاة (کتاب). کتاب «سفینة النجاة» از جمله آثار مرحوم ملا محسن فیض کاشانی رحمة الله علیه به زبان عربی می باشد.
مؤلف خود علت تالیف چنین اثری را اثبات این نکته می داند که ادله احکام شرعیه فقط کتاب و سنت می باشند و راهی بر اجماع و دیگر ادله وجود ندارد همان گونه که ملاحظه می شود این نظریه تمایلات اخباری آن بزرگوار را نشان می دهد.
مؤلف خود علت تالیف چنین اثری را اثبات این نکته می داند که ادله احکام شرعیه فقط کتاب و سنت می باشند و راهی بر اجماع و دیگر ادله وجود ندارد همان گونه که ملاحظه می شود این نظریه تمایلات اخباری آن بزرگوار را نشان می دهد.
[ویکی نور] سفینة النجاة از جمله آثار مرحوم ملا محسن فیض کاشانی (ره) به زبان عربی می باشد. مؤلف خود علّت تألیف چنین اثری را اثبات این نکته می داند که ادلّه ی احکام شرعیه فقط کتاب و سنت می باشند و راهی بر اجماع و دیگر ادله وجود ندارد همان گونه که ملاحظه می شود این نظریه تمایلات اخباری آن بزرگوار را نشان می دهد.
کتاب حاضر از یک مقدمه ی کوتاه، دوازده فصل و یک خاتمه تشکیل یافته است.
فصل اوّل: مؤلف در فصل اول کتاب بر این نکته تأکید دارد که ادلّه ی شرعیه در نزد امامیّه ی منحصر در قرآن و حدیث بوده و استناد به اجماع باطل می باشد. ایشان اجتهاد در احکام شرعیه را به معنی استعمال اصول و امارات ظنیه در استنباط آن ها می داند و می فرماید: اتفاق آرا و اعتماد به آن بدعت گذاری در دین می باشد و از اختراعات مخالفین است. وی در همین فصل علت نام گذاری رساله را به سفینة النجاة متذکر شده می فرماید: از آن جایی که عمل به مضمون این رساله باعث نجات از غرق شدن در موج های اختلاف است چنین اسمی را برای آن انتخاب نموده ام. او با اشاره به تعداد فصول رساله می گوید: بعضی از آن ها اشارات است و بعضی تنبیهات که مجموعاً به منزله طبقات این کشتی می باشند، همچنان که طوفان مهلکی که مسلمانان بعد از وفات رسول خدا(ص) بدان گرفتار شدند تنها کشتی ولایت اهل بیت(ع) توانست آن ها را از بلا و فتنه نجات دهد. چگونگی شکل گیری شیعه و نقل احادیث از سینه ای به سینه ی دیگر توسط روات پرافتخار شیعه از دیگر مطالبی است که مؤلف در همین فصل آن ها را مورد اشاره قرار داده است فصل دوّم: آن چه در این فصل مدّ نظر است تاریخچه ی تمسک به اجماع به عنوان یکی از ادلّه ی شرعیّه در میان امامیّه می باشد. مؤلف می گوید: بعد از رحلت پیامبر(ص) و با سر کار آمدن خلفای ثلاثه، اجماع میان اهل تسنن آغاز شد ولی شیعه تا وقتی توفیق بهره گیری از محضر ائمه (ع) را داشت نیازی به این کار نداشت امّا بعد از این که این لطف سلب شد و غیبت پر مصیبت امام جن و بشر و مولای ثانی عشر(ع) به طول انجامید و دراز گردید و فرقه ی شیعه در طول زمان آرام آرام با اهل تسنن آمیخته شده و در مدارس آن ها درس خواندند و با آن ها نشست و برخاست کردند، از حقیقت محضی که با آن سر و کار داشتند فاصله گرفتند. این فاصله را اهل سنت به خاطر دوری از مکتب پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) او داشتند و عمل به رأی و قیاس و امثال آن ها امری رایج در بین شان بوده است و این تأثیرات را بر شیعه نیز گذاردند. البته عللی بر این تأثیر پذیری از سوی مؤلف شمرده شده که در کتاب موجود است. فصل سوم: فیض در فصل سوم رساله اشاره ای به پیدایش اجتهاد و اصولی گری از زمان مرحوم وحید بهبهانی (ره) و به دست وی نموده و آن را خطری بزرگ برای شیعه می شمارد که باعث رو آوردن مردم و علما به مکتب ائمه ی اربعه ی اهل تسنن شد. چیزی که توسط وحید و تابعین او به علم اصول نامیده شد و توسط بعضی از طلاب ناآگاه ریشه ی آن به امام صادق(ع) نسبت داده شد در واقع خط انحرافی بود که ما را از لبّ احکام و فقه تشیّع دور ساخته و به دامان عامّه می انداخت. از مطالبی که داد مؤلف را بلند کرده این کلام اصولی هاست که می گویند: قطع مجتهد از هر راهی که حاصل شود بر خود و مقلدینش حجّت است. وی می گوید: منظور آن ها این است که اگر مجتهد از روی رمل یا جفر یا خواب دیدن هم قطع پیدا کرد بر خود و مقلدینش لازم الاجرا است؟! فصل چهارم: در این فصل مؤلف تمام حقایق و وقایع عالم را بالخصوص یا به طور عام دارای نص از معصوم(ع) می داند و می گوید: این روایت امام صادق(ع) که می فرماید: «وَ أمّا مَن کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لأمر مَولاه فللعوام أن یقلدوه» ناظر به فقهای واقعی که از مسائلی همچون اجماع و قیاس به دورند می باشد، زیرا فقیهی که به رأی خود یا تأویلات و ترجیحات عقل ناقص خود یا به اتفاق آرای مردم و امثال این ها عمل می کند چگونه اطاعت امر مولای خود کرده و از کجا یقین می کند. که نفس و دین خود را نگه داشته و مخالفت هوای نفس نموده است تا این که تقلید او جایز باشد؟! فصل پنجم: مؤلف در پنجمین رساله ی خود به حکمی که به نظر خود مصداقی بارز از مخالفت فقهای شیعه با طریق واقعی اهل بیت(ع) است اشاره می کند و آن جواز تقلید از مجتهد میّت است که یکی از ادلّه ی آن اجماع می باشد در حالی که اجماعی بر آن نبوده و مسأله کاملاً اتفاقی است امّا این که بعضی گفته اند در صورت موت فقیه، مقلد مخیّر به تقلید از وی در بعضی از احکام و در بعضی دیگر به تقلید از حی می باشد، مؤلف را عصبانی تر کرده می گوید: چگونه شما مکلّف را به تقلید از دو حکم متناقض می کنید چرا که بُعدی ندارد بین آن مجتهد میّت و حی اختلاف فتوایی باشد که ناگزیر مکلّف باید به تناقض عمل کند. فصل ششم: در فصل ششم عمل به ظن که فقها برای رهایی از گرفتاری میان حق و باطل انجام می دهند به عنوان سببی برای تحیّر و سرگردانی بیشتر معرفی شده است. مؤلف با استناد به آیه ی 7 آل عمران که می فرماید: فأمّا الذین فی قلوبهم زیغٌ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وَ ابتغاء تأویله و ما یعلمُ تأویله إلاّ الله وَ الرّاسخون فی العلم پیروی از متشابهات را مخصوص کسانی می داند که در دل های آن ها میل کردن و برگشتن از حق وجود دارد. طریقه ی عمل به دو روایت متعارض و راه حل چنین معضلاتی مطلب دیگری است که مؤلف بدان توجه نموده است طریقه ای که مرحوم کلینی (ره) و دیگران برای چنین مواقعی ارائه داده اند نیز مورد اشاره وی قرار گرفته است. فصل هفتم: بحثی که در این فصل مطرح شده اشاره به ادلّه ای است که ادلّه ی شرعیه را منحصر در شنیدن از معصوم(ع) کرده اند. ایشان در این فصل نکته ای که در روایت باب تعارض مورد استناد قرار می گیرد و مضمونش این است که امام صادق(ع) فرموده: «در هنگام تعارض اخبار به آن چه که میان اصحاب مشهور است عمل کن و شاذ را رها کن»، را مورد توجه قرار داده می گوید: این دلالت می کند بر اجماع صحیح که ریشه در روایات و عمل اصحاب دارد و در مقابل اجماع باطنی است که برخی صرف عمل مردم را دلیلی بر احکام شرعیه گرفته اند. فصل هشتم: شاید از مطالبی که در فصل قبل مؤلف به آن ها اشاره نموده چنین به نظر برسد که وی به دنبال ردّ متشابه با متشابه و خبر با خبر است و این دَوْری آشکار است امّا وی خود به این شبهه جواب داده و خود را از قرار گرفتن تحت چنین اتّهامی رها می سازد. فصل نهم: چندین روایت را مؤلف در فصل نهم به عنوان ادله ای برای ذم اجتهاد و تبعیت از آرای مردم برشمرده است که از آن جمله روایت نبوی(ص) است که فرمود: زود است که بسیار بعد از من بر من دروغ می بندند... فصل دهم: در این فصل نیز در ادامه ی مطلب سابق کلماتی از بزرگانی همچون مرحوم محقق(ره) نقل شده که آن ها نیز به نحوی مخالفت با اجتهاد و اجماع از نوعی که اهل سنت و بعضی از علمای امامیّه بدان قائلند نموده اند. فصل یازدهم: در این فصل نیز به نقل از صاحب کتاب اخوان الصفا، به اختلاف مذاهب و آرا و اعتقادات در میان اهل دین واحد اشاره کرده که علت آن اختلاف موضوعات و لغات و هوای بلاد و آرای رؤسا و علما و ریاست طلبی آنها و امثالهم می باشد چرا که پیامبر(ص) معجزه اش این بود که اهل هر قومی را با زبان خود به سوی اسلام فرا می خوانده است. فصل دوازدهم: مؤلف در آخرین فصل کتاب خود به چند مفسده که از اجتهاد و تبعیّت از آرای مردم حاصل می شود اشاره نموده است و برای مثال کتابی از مرحوم قطب راوندی (ره) را ذکر می کند که به موارد اختلاف فراوان میان سیّد مرتضی(ره) و شیخ مفید(ره) اشاره دارد. ایشان در ضمن سه مسأله اجتهاد، اجماع و نیّت را به تفصیل تبیین نموده و در خاتمه می گوید انکار من نسبت به اجتهاد از روی جهل نبوده بلکه با دقّت در مسائل و موارد آن و نیز تدقیق در روایات و احادیث چنین مطلبی را به دست آورده ام.
کتاب حاضر از یک مقدمه ی کوتاه، دوازده فصل و یک خاتمه تشکیل یافته است.
فصل اوّل: مؤلف در فصل اول کتاب بر این نکته تأکید دارد که ادلّه ی شرعیه در نزد امامیّه ی منحصر در قرآن و حدیث بوده و استناد به اجماع باطل می باشد. ایشان اجتهاد در احکام شرعیه را به معنی استعمال اصول و امارات ظنیه در استنباط آن ها می داند و می فرماید: اتفاق آرا و اعتماد به آن بدعت گذاری در دین می باشد و از اختراعات مخالفین است. وی در همین فصل علت نام گذاری رساله را به سفینة النجاة متذکر شده می فرماید: از آن جایی که عمل به مضمون این رساله باعث نجات از غرق شدن در موج های اختلاف است چنین اسمی را برای آن انتخاب نموده ام. او با اشاره به تعداد فصول رساله می گوید: بعضی از آن ها اشارات است و بعضی تنبیهات که مجموعاً به منزله طبقات این کشتی می باشند، همچنان که طوفان مهلکی که مسلمانان بعد از وفات رسول خدا(ص) بدان گرفتار شدند تنها کشتی ولایت اهل بیت(ع) توانست آن ها را از بلا و فتنه نجات دهد. چگونگی شکل گیری شیعه و نقل احادیث از سینه ای به سینه ی دیگر توسط روات پرافتخار شیعه از دیگر مطالبی است که مؤلف در همین فصل آن ها را مورد اشاره قرار داده است فصل دوّم: آن چه در این فصل مدّ نظر است تاریخچه ی تمسک به اجماع به عنوان یکی از ادلّه ی شرعیّه در میان امامیّه می باشد. مؤلف می گوید: بعد از رحلت پیامبر(ص) و با سر کار آمدن خلفای ثلاثه، اجماع میان اهل تسنن آغاز شد ولی شیعه تا وقتی توفیق بهره گیری از محضر ائمه (ع) را داشت نیازی به این کار نداشت امّا بعد از این که این لطف سلب شد و غیبت پر مصیبت امام جن و بشر و مولای ثانی عشر(ع) به طول انجامید و دراز گردید و فرقه ی شیعه در طول زمان آرام آرام با اهل تسنن آمیخته شده و در مدارس آن ها درس خواندند و با آن ها نشست و برخاست کردند، از حقیقت محضی که با آن سر و کار داشتند فاصله گرفتند. این فاصله را اهل سنت به خاطر دوری از مکتب پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) او داشتند و عمل به رأی و قیاس و امثال آن ها امری رایج در بین شان بوده است و این تأثیرات را بر شیعه نیز گذاردند. البته عللی بر این تأثیر پذیری از سوی مؤلف شمرده شده که در کتاب موجود است. فصل سوم: فیض در فصل سوم رساله اشاره ای به پیدایش اجتهاد و اصولی گری از زمان مرحوم وحید بهبهانی (ره) و به دست وی نموده و آن را خطری بزرگ برای شیعه می شمارد که باعث رو آوردن مردم و علما به مکتب ائمه ی اربعه ی اهل تسنن شد. چیزی که توسط وحید و تابعین او به علم اصول نامیده شد و توسط بعضی از طلاب ناآگاه ریشه ی آن به امام صادق(ع) نسبت داده شد در واقع خط انحرافی بود که ما را از لبّ احکام و فقه تشیّع دور ساخته و به دامان عامّه می انداخت. از مطالبی که داد مؤلف را بلند کرده این کلام اصولی هاست که می گویند: قطع مجتهد از هر راهی که حاصل شود بر خود و مقلدینش حجّت است. وی می گوید: منظور آن ها این است که اگر مجتهد از روی رمل یا جفر یا خواب دیدن هم قطع پیدا کرد بر خود و مقلدینش لازم الاجرا است؟! فصل چهارم: در این فصل مؤلف تمام حقایق و وقایع عالم را بالخصوص یا به طور عام دارای نص از معصوم(ع) می داند و می گوید: این روایت امام صادق(ع) که می فرماید: «وَ أمّا مَن کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لأمر مَولاه فللعوام أن یقلدوه» ناظر به فقهای واقعی که از مسائلی همچون اجماع و قیاس به دورند می باشد، زیرا فقیهی که به رأی خود یا تأویلات و ترجیحات عقل ناقص خود یا به اتفاق آرای مردم و امثال این ها عمل می کند چگونه اطاعت امر مولای خود کرده و از کجا یقین می کند. که نفس و دین خود را نگه داشته و مخالفت هوای نفس نموده است تا این که تقلید او جایز باشد؟! فصل پنجم: مؤلف در پنجمین رساله ی خود به حکمی که به نظر خود مصداقی بارز از مخالفت فقهای شیعه با طریق واقعی اهل بیت(ع) است اشاره می کند و آن جواز تقلید از مجتهد میّت است که یکی از ادلّه ی آن اجماع می باشد در حالی که اجماعی بر آن نبوده و مسأله کاملاً اتفاقی است امّا این که بعضی گفته اند در صورت موت فقیه، مقلد مخیّر به تقلید از وی در بعضی از احکام و در بعضی دیگر به تقلید از حی می باشد، مؤلف را عصبانی تر کرده می گوید: چگونه شما مکلّف را به تقلید از دو حکم متناقض می کنید چرا که بُعدی ندارد بین آن مجتهد میّت و حی اختلاف فتوایی باشد که ناگزیر مکلّف باید به تناقض عمل کند. فصل ششم: در فصل ششم عمل به ظن که فقها برای رهایی از گرفتاری میان حق و باطل انجام می دهند به عنوان سببی برای تحیّر و سرگردانی بیشتر معرفی شده است. مؤلف با استناد به آیه ی 7 آل عمران که می فرماید: فأمّا الذین فی قلوبهم زیغٌ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وَ ابتغاء تأویله و ما یعلمُ تأویله إلاّ الله وَ الرّاسخون فی العلم پیروی از متشابهات را مخصوص کسانی می داند که در دل های آن ها میل کردن و برگشتن از حق وجود دارد. طریقه ی عمل به دو روایت متعارض و راه حل چنین معضلاتی مطلب دیگری است که مؤلف بدان توجه نموده است طریقه ای که مرحوم کلینی (ره) و دیگران برای چنین مواقعی ارائه داده اند نیز مورد اشاره وی قرار گرفته است. فصل هفتم: بحثی که در این فصل مطرح شده اشاره به ادلّه ای است که ادلّه ی شرعیه را منحصر در شنیدن از معصوم(ع) کرده اند. ایشان در این فصل نکته ای که در روایت باب تعارض مورد استناد قرار می گیرد و مضمونش این است که امام صادق(ع) فرموده: «در هنگام تعارض اخبار به آن چه که میان اصحاب مشهور است عمل کن و شاذ را رها کن»، را مورد توجه قرار داده می گوید: این دلالت می کند بر اجماع صحیح که ریشه در روایات و عمل اصحاب دارد و در مقابل اجماع باطنی است که برخی صرف عمل مردم را دلیلی بر احکام شرعیه گرفته اند. فصل هشتم: شاید از مطالبی که در فصل قبل مؤلف به آن ها اشاره نموده چنین به نظر برسد که وی به دنبال ردّ متشابه با متشابه و خبر با خبر است و این دَوْری آشکار است امّا وی خود به این شبهه جواب داده و خود را از قرار گرفتن تحت چنین اتّهامی رها می سازد. فصل نهم: چندین روایت را مؤلف در فصل نهم به عنوان ادله ای برای ذم اجتهاد و تبعیت از آرای مردم برشمرده است که از آن جمله روایت نبوی(ص) است که فرمود: زود است که بسیار بعد از من بر من دروغ می بندند... فصل دهم: در این فصل نیز در ادامه ی مطلب سابق کلماتی از بزرگانی همچون مرحوم محقق(ره) نقل شده که آن ها نیز به نحوی مخالفت با اجتهاد و اجماع از نوعی که اهل سنت و بعضی از علمای امامیّه بدان قائلند نموده اند. فصل یازدهم: در این فصل نیز به نقل از صاحب کتاب اخوان الصفا، به اختلاف مذاهب و آرا و اعتقادات در میان اهل دین واحد اشاره کرده که علت آن اختلاف موضوعات و لغات و هوای بلاد و آرای رؤسا و علما و ریاست طلبی آنها و امثالهم می باشد چرا که پیامبر(ص) معجزه اش این بود که اهل هر قومی را با زبان خود به سوی اسلام فرا می خوانده است. فصل دوازدهم: مؤلف در آخرین فصل کتاب خود به چند مفسده که از اجتهاد و تبعیّت از آرای مردم حاصل می شود اشاره نموده است و برای مثال کتابی از مرحوم قطب راوندی (ره) را ذکر می کند که به موارد اختلاف فراوان میان سیّد مرتضی(ره) و شیخ مفید(ره) اشاره دارد. ایشان در ضمن سه مسأله اجتهاد، اجماع و نیّت را به تفصیل تبیین نموده و در خاتمه می گوید انکار من نسبت به اجتهاد از روی جهل نبوده بلکه با دقّت در مسائل و موارد آن و نیز تدقیق در روایات و احادیث چنین مطلبی را به دست آورده ام.
wikinoor: سفینة_النجاة
[ویکی نور] سفینه النجاه (قمی). سفینة النجاة، اثر ملا محمدطاهر قمی، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامههای اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «الذریعة» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق دستورات و برنامههای اخلاقی بوده است.
این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
کتاب دارای پیشگفتار محققان، مقدمه مؤلف و دوازده باب است. پنج باب آن به اصول عقاید و ابواب دیگر در موضوعاتی همچون جبر و تفویض، بداء، یقین، محبت، معالجه امراض قلبی با ذکر موت و مطالب متفرقه دیگر تنظیم شده است. در پایان نیز تعلیقاتی بر برخی از مطالب کتاب توسط محققان نگاشته شده است.
نویسنده، مباحث کتاب را با رباعیاتی آغاز نموده، سپس آنها را شرح و توضیح داده است.
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.
مصنف در این اثر، مجموعهای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبیه الراقدین»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخیار» بیشوکم بهمناسبت آورده شدهاند.
این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
کتاب دارای پیشگفتار محققان، مقدمه مؤلف و دوازده باب است. پنج باب آن به اصول عقاید و ابواب دیگر در موضوعاتی همچون جبر و تفویض، بداء، یقین، محبت، معالجه امراض قلبی با ذکر موت و مطالب متفرقه دیگر تنظیم شده است. در پایان نیز تعلیقاتی بر برخی از مطالب کتاب توسط محققان نگاشته شده است.
نویسنده، مباحث کتاب را با رباعیاتی آغاز نموده، سپس آنها را شرح و توضیح داده است.
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.
مصنف در این اثر، مجموعهای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبیه الراقدین»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخیار» بیشوکم بهمناسبت آورده شدهاند.
wikinoor: سفینة_النجاة_(قمی)
[ویکی فقه] سفینه النجاه (کتاب). کتاب «سفینة النجاة» از جمله آثار مرحوم ملا محسن فیض کاشانی رحمة الله علیه به زبان عربی می باشد.
مؤلف خود علت تالیف چنین اثری را اثبات این نکته می داند که ادله احکام شرعیه فقط کتاب و سنت می باشند و راهی بر اجماع و دیگر ادله وجود ندارد همان گونه که ملاحظه می شود این نظریه تمایلات اخباری آن بزرگوار را نشان می دهد.
ساختار کتاب
کتاب حاضر از یک مقدمه ی کوتاه، دوازده فصل و یک خاتمه تشکیل یافته است.
گزارش محتوا
...
مؤلف خود علت تالیف چنین اثری را اثبات این نکته می داند که ادله احکام شرعیه فقط کتاب و سنت می باشند و راهی بر اجماع و دیگر ادله وجود ندارد همان گونه که ملاحظه می شود این نظریه تمایلات اخباری آن بزرگوار را نشان می دهد.
ساختار کتاب
کتاب حاضر از یک مقدمه ی کوتاه، دوازده فصل و یک خاتمه تشکیل یافته است.
گزارش محتوا
...
wikifeqh: سفینة_النجاة_(کتاب)