[ویکی فقه] رابطه عبادت با دنیاگرایی، این است که یک مسلمان پیرو اهل بیت (علیهم السّلام) باید از مواهب و نعمت های دنیا بهره بردای نماید، و هم به وسیله ی مال و ثروتی که در اختیار دارد آخرت و مقام معنوی خویش را فراهم نماید. زیرا اسلام رهبانیت و تجمل زیاد، و انزواطلبی، و کناره گیری از جامعه و مسئولیت های اجتماعی را، ممنوع و محکوم می کند.
از جمله اعمالی که در مسیحیت بعنوان یک نوع عبادت ممتاز و مقدس بحساب می آمد «رهبانیّت» بود، و رهبانیت به معنای ترس و خوف است، و راهبان را هم بدین جهت راهب می نامند، که از ترس اینکه مبادا گرفتار مظاهر دنیا و امور مادّی و روابط عصیان آلود با افراد شوند، راه زهد و کناره گیری از اجتماع را بر می گزیدند و قید همه چیز را می زدند و به کوه و صحرا پناه می بردند؛ و در غار کوه یا درّه ای به عبادت و نیایش پروردگار می پرداختند!در هر صورت، رهبانیت و چنین زهدگرایی، و انزواطلبی، و کناره گیری از جامعه و مسئولیت های اجتماعی را، اسلام ممنوع و محکوم نمود، و اسلام چنین عملی را روا نمی دارد، که انسان فقط در فراز و نشیب ها سر خود را بگیرد و از معرکه بیرون رود، و خویش را از زیر بار مسئولیت ها آزاد سازد؛ بلکه هر مسلمان وظیفه دارد، صرف نظر از اینکه گلیم خود را از آب در می آورد، سعی کند که غریق ها و افراد دیگری را که گرفتار مشکلات و بحران ها می شوند نجات دهد.در صدر اسلام هم، هر گاه چنین عقیده و فکری در مسلمانان بوجود می آمد، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) آن را سخت محکوم و ممنوع اعلام می فرمودند:«انس بن مالک» می گوید: وقتی «عثمان بن مظعون» صحابی معروف پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرزند خویش را از دست داد، آنقدر محزون و افسرده خاطر گشت، که روابط و معاشرت خود را با افراد ترک گفت، و در خانه نشست و انزوا گزید و به عبادت پرداخت!داستان عثمان به گوش پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رسید، و کسی را به سراغ او فرستاد؛ و پیغام داد که: خداوند چنین کاری را برای ما مقرّر نفرموده، رهبانیت و ترک دنیا برای امت من، تنها جهاد در راه خدا است. آری، رهبانیت اسلام، تنها جهاد است، و اگر کسی واقعاً بخواهد خود را از قید و بندها و علایق و روابط دنیایی آزاد سازد، و دارای چنین بذل و بخششی گردد، که به خاطر خدا و احیای سنتّ های اصیل دین، دست از خواسته ها و لذائذ بشوید، شایسته است که دست از جان و هستی خود بشوید، و آن را در میدان جنگ و جهاد در راه خدا بذل و بخشش نماید، چه اینکه پیامبر عالیقدر اسلام فرمود: «ان اللّه تعالی لم یکتب علینا الرهبانیة، انما رهبانیة امتّی الجهاد فی سبیل اللّه.» باری، عبادات اسلامی هرگز یک سری عبادات یک بعدی و معنوی نیستند و قرآن کریم هرگاه نماز را که یک عبادت معنوی صرف است، یادآور می شود و اقیموا الصلاة می گوید، فوراً به دنبال آن، آتُوا الزکاة را نیز که یک عبادت مالی و اجتماعی و تربیتی است، و هم بعد الهی دارد و هم بعد مردمی، عنوان و توصیه می کند.وقتی احکام حج را بیان می کند، کشتن حیوان و قربانی را نیز جزو آن می شمارد و می گوید: «و اطعموا البائس الفقیر؛ فقیر و تهیدست را نیز اطعام و سیر نمایید.» ، و بالاخره در اسلام، اطعام و انفاق، بعنوان یک سلسله عبادات و وظایف مالی، امر به معروف و نهی از منکر؛ دلجویی از مستمندان، عیادت بیماران، برقراری صلح و آشتی، و پیوند و روابط انسانی با افراد جامعه، به منظور یک سلسله عبادات اجتماعی معرفی گردیده است. و باید گفت: تفرقه گرایی و پراکنده گی، و قطع رابطه از افراد اجتماع، بر خلاف وظایف یک مسلمان راستین است، زیرا اسلام تمام افراد امت خویش را برادر یکدیگر، و آنان را همچون اعضای یک پیکر می داند.اگر دین چنان است که بیان داشتیم، و عبادات آن هم دارای این همه ابعاد گسترده و زندگی ساز و تحرّک آفرین است، پس چگونه «لِنین» پیشوای مرام کمونیسم می گفت:دین افیون و مایه تخدیر ملت هاست، بنابراین، دین و پیشوایان آن؛ اعصاب مظلومان و فقراء را تخدیر می کنند، و آن ها را تسلیم ظلم و ستم می نمایند!
علل پیدایش رهبانیت
حال چه چیز سبب شده، که چنین افکار و عقایدی بوجود آید، و عدّه ای بعنوان رهبران و پیشوایان فکری و مسلکی دارای اینگونه مرام و عقایدی شوند؟ در این باره چهار مطلب را به عنوان علت و یا زمینه ی پیدایش اینگونه عقاید انتقادآمیز می توان در نظر گرفت:
← محتوای یک بعدی انجیل
برای بیان این معنی و مطالب بالا، داستان علی (علیه السّلام) را با دو برادر بصری، می توان شاهد آورد، زیرا آن داستان گویای این حقیقت است، که هم زیاده روی در امور مادّی و دنیوی مذموم و ناپسند است، و هم کناره گیری از دنیا و انتخاب رهبانیت و افراط در عبادت.داستان چنین است که، علی (علیه السّلام) پس از پایان «جنگ جمل» وارد بصره شد، و در یکی از روزهای اقامت خود، به عیادت یکی از یاران خود به نام «علاء بن زیاد حارثی» رفت.امام وقتی خانه ی وسیع و مجلّل علاء را دید، شگفت مندانه فرمود: این خانه با این وسعت و بزرگی برای دنیای تو به چه کار می خورد؟ در صورتی که در آخرت به چنین خانه ای محتاج تری، در حالی که اگر بخواهی می توانی بوسیله ی این خانه ی وسیع، مهمان نوازی کنی، صله رحم نمایی، و در این خانه حقوق مسلمان را بپردازی، تا بدین وسیله به خانه ی وسیع آخرت دست یابی.آنگاه علاء از برادرش «عاصم» که لباس کهنه پوشیده، و به انزوا خزیده بود، در حضور علی شکایت کرد، که به دستور حضرت او را حاضر نمودند، و حضرت او را این طور مورد ملامت قرار داد: « ای دشمن جان خویش! شیطان بر تو مسلط شده و عقل تو را ربوده است.چرا به زن و فرزند خود رحم نکردی؟ آیا می پنداری خدایی که نعمت های پاکیزه ی دنیا را برای تو حلال کرده؛ کراهت دارد که تو از آن بهره مند شوی؟» اما عاصم، بیانی دارد که می خواهد وضع خود را با زندگی علی (علیه السّلام) از نظر خوراک و لباس و عبادت مقایسه کند، که حضرت او را متوجه این اشتباه بزرگ می کند و می فرماید: حساب من از تو جداست، زیرا: «ان اللّه تعالی فرض علی ائمة الحق ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس، کیلا یتبیغ بالفقیر فقره؛ خدای متعال بر پیشوایان حق مقرر فرموده، که ضعیف ترین افراد ملت خویش را مقیاس زندگی شخصی قرار دهند؛ و آن طور زندگی کنند، که تهی دست ترین مردم سختی فقر را بتوانند تحمّل کنند.»علی (علیه السّلام) با این بیان از طرفی رهبانیت و کناره گیری از اجتماع و مسئولیت های زندگی را ممنوع و مذموم معرفی کرده، و از طرف دیگر راه بهره برداری از دنیا و مواهب آن را، و این که خانه و دارایی دنیا چگونه می تواند وسیله ی تحصیل خانه ی آخرت و وسیله ی خیر و سعادت این جهان و جهان آخرت قرار گیرد بیان فرموده است.بنابراین؛ یک مسلمان پیرو اهل بیت (علیهم السّلام) هم باید از مواهب و نعمت های دنیا بهره بردای نماید، و هم به وسیله ی مال و ثروتی که در اختیار دارد آخرت و مقام معنوی خویش را فراهم نماید.
از جمله اعمالی که در مسیحیت بعنوان یک نوع عبادت ممتاز و مقدس بحساب می آمد «رهبانیّت» بود، و رهبانیت به معنای ترس و خوف است، و راهبان را هم بدین جهت راهب می نامند، که از ترس اینکه مبادا گرفتار مظاهر دنیا و امور مادّی و روابط عصیان آلود با افراد شوند، راه زهد و کناره گیری از اجتماع را بر می گزیدند و قید همه چیز را می زدند و به کوه و صحرا پناه می بردند؛ و در غار کوه یا درّه ای به عبادت و نیایش پروردگار می پرداختند!در هر صورت، رهبانیت و چنین زهدگرایی، و انزواطلبی، و کناره گیری از جامعه و مسئولیت های اجتماعی را، اسلام ممنوع و محکوم نمود، و اسلام چنین عملی را روا نمی دارد، که انسان فقط در فراز و نشیب ها سر خود را بگیرد و از معرکه بیرون رود، و خویش را از زیر بار مسئولیت ها آزاد سازد؛ بلکه هر مسلمان وظیفه دارد، صرف نظر از اینکه گلیم خود را از آب در می آورد، سعی کند که غریق ها و افراد دیگری را که گرفتار مشکلات و بحران ها می شوند نجات دهد.در صدر اسلام هم، هر گاه چنین عقیده و فکری در مسلمانان بوجود می آمد، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) آن را سخت محکوم و ممنوع اعلام می فرمودند:«انس بن مالک» می گوید: وقتی «عثمان بن مظعون» صحابی معروف پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرزند خویش را از دست داد، آنقدر محزون و افسرده خاطر گشت، که روابط و معاشرت خود را با افراد ترک گفت، و در خانه نشست و انزوا گزید و به عبادت پرداخت!داستان عثمان به گوش پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رسید، و کسی را به سراغ او فرستاد؛ و پیغام داد که: خداوند چنین کاری را برای ما مقرّر نفرموده، رهبانیت و ترک دنیا برای امت من، تنها جهاد در راه خدا است. آری، رهبانیت اسلام، تنها جهاد است، و اگر کسی واقعاً بخواهد خود را از قید و بندها و علایق و روابط دنیایی آزاد سازد، و دارای چنین بذل و بخششی گردد، که به خاطر خدا و احیای سنتّ های اصیل دین، دست از خواسته ها و لذائذ بشوید، شایسته است که دست از جان و هستی خود بشوید، و آن را در میدان جنگ و جهاد در راه خدا بذل و بخشش نماید، چه اینکه پیامبر عالیقدر اسلام فرمود: «ان اللّه تعالی لم یکتب علینا الرهبانیة، انما رهبانیة امتّی الجهاد فی سبیل اللّه.» باری، عبادات اسلامی هرگز یک سری عبادات یک بعدی و معنوی نیستند و قرآن کریم هرگاه نماز را که یک عبادت معنوی صرف است، یادآور می شود و اقیموا الصلاة می گوید، فوراً به دنبال آن، آتُوا الزکاة را نیز که یک عبادت مالی و اجتماعی و تربیتی است، و هم بعد الهی دارد و هم بعد مردمی، عنوان و توصیه می کند.وقتی احکام حج را بیان می کند، کشتن حیوان و قربانی را نیز جزو آن می شمارد و می گوید: «و اطعموا البائس الفقیر؛ فقیر و تهیدست را نیز اطعام و سیر نمایید.» ، و بالاخره در اسلام، اطعام و انفاق، بعنوان یک سلسله عبادات و وظایف مالی، امر به معروف و نهی از منکر؛ دلجویی از مستمندان، عیادت بیماران، برقراری صلح و آشتی، و پیوند و روابط انسانی با افراد جامعه، به منظور یک سلسله عبادات اجتماعی معرفی گردیده است. و باید گفت: تفرقه گرایی و پراکنده گی، و قطع رابطه از افراد اجتماع، بر خلاف وظایف یک مسلمان راستین است، زیرا اسلام تمام افراد امت خویش را برادر یکدیگر، و آنان را همچون اعضای یک پیکر می داند.اگر دین چنان است که بیان داشتیم، و عبادات آن هم دارای این همه ابعاد گسترده و زندگی ساز و تحرّک آفرین است، پس چگونه «لِنین» پیشوای مرام کمونیسم می گفت:دین افیون و مایه تخدیر ملت هاست، بنابراین، دین و پیشوایان آن؛ اعصاب مظلومان و فقراء را تخدیر می کنند، و آن ها را تسلیم ظلم و ستم می نمایند!
علل پیدایش رهبانیت
حال چه چیز سبب شده، که چنین افکار و عقایدی بوجود آید، و عدّه ای بعنوان رهبران و پیشوایان فکری و مسلکی دارای اینگونه مرام و عقایدی شوند؟ در این باره چهار مطلب را به عنوان علت و یا زمینه ی پیدایش اینگونه عقاید انتقادآمیز می توان در نظر گرفت:
← محتوای یک بعدی انجیل
برای بیان این معنی و مطالب بالا، داستان علی (علیه السّلام) را با دو برادر بصری، می توان شاهد آورد، زیرا آن داستان گویای این حقیقت است، که هم زیاده روی در امور مادّی و دنیوی مذموم و ناپسند است، و هم کناره گیری از دنیا و انتخاب رهبانیت و افراط در عبادت.داستان چنین است که، علی (علیه السّلام) پس از پایان «جنگ جمل» وارد بصره شد، و در یکی از روزهای اقامت خود، به عیادت یکی از یاران خود به نام «علاء بن زیاد حارثی» رفت.امام وقتی خانه ی وسیع و مجلّل علاء را دید، شگفت مندانه فرمود: این خانه با این وسعت و بزرگی برای دنیای تو به چه کار می خورد؟ در صورتی که در آخرت به چنین خانه ای محتاج تری، در حالی که اگر بخواهی می توانی بوسیله ی این خانه ی وسیع، مهمان نوازی کنی، صله رحم نمایی، و در این خانه حقوق مسلمان را بپردازی، تا بدین وسیله به خانه ی وسیع آخرت دست یابی.آنگاه علاء از برادرش «عاصم» که لباس کهنه پوشیده، و به انزوا خزیده بود، در حضور علی شکایت کرد، که به دستور حضرت او را حاضر نمودند، و حضرت او را این طور مورد ملامت قرار داد: « ای دشمن جان خویش! شیطان بر تو مسلط شده و عقل تو را ربوده است.چرا به زن و فرزند خود رحم نکردی؟ آیا می پنداری خدایی که نعمت های پاکیزه ی دنیا را برای تو حلال کرده؛ کراهت دارد که تو از آن بهره مند شوی؟» اما عاصم، بیانی دارد که می خواهد وضع خود را با زندگی علی (علیه السّلام) از نظر خوراک و لباس و عبادت مقایسه کند، که حضرت او را متوجه این اشتباه بزرگ می کند و می فرماید: حساب من از تو جداست، زیرا: «ان اللّه تعالی فرض علی ائمة الحق ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس، کیلا یتبیغ بالفقیر فقره؛ خدای متعال بر پیشوایان حق مقرر فرموده، که ضعیف ترین افراد ملت خویش را مقیاس زندگی شخصی قرار دهند؛ و آن طور زندگی کنند، که تهی دست ترین مردم سختی فقر را بتوانند تحمّل کنند.»علی (علیه السّلام) با این بیان از طرفی رهبانیت و کناره گیری از اجتماع و مسئولیت های زندگی را ممنوع و مذموم معرفی کرده، و از طرف دیگر راه بهره برداری از دنیا و مواهب آن را، و این که خانه و دارایی دنیا چگونه می تواند وسیله ی تحصیل خانه ی آخرت و وسیله ی خیر و سعادت این جهان و جهان آخرت قرار گیرد بیان فرموده است.بنابراین؛ یک مسلمان پیرو اهل بیت (علیهم السّلام) هم باید از مواهب و نعمت های دنیا بهره بردای نماید، و هم به وسیله ی مال و ثروتی که در اختیار دارد آخرت و مقام معنوی خویش را فراهم نماید.
wikifeqh: رابطه_عبادت_با_دنیاگرایی