خاندان جهانبانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خاندان جهانبانی از خاندان های بزرگ دوره قاجاریه و پهلوی است که اعضای این خانواده پست های بزرگ و مهم سیاسی و نظامی را به دست آوردند و سهم زیادی در سیاست و نظام این مملکت داشته اند. این خاندان ارتباط نسبی و سببی با شاهان قاجار و پهلوی داشته و دار و دسته آن ها در کشور و دربار نفوذ زیادی داشتند. این مقاله مشتمل بر شرح حال چند تن از مشهورترین افراد این خاندان می باشد
معروف ترین شخص از این خاندان را می توان امان الله جهانبانی معروف به ضیاءالدوله داشت که در سال ۱۲۸۶ (ه. ق) در تهران به دنیا آمد. او از نوادگان فتحعلی شاه قاجار است که در مدرسه دارالفنون درس خواند. او نوه سیف الله میرزا پسر چهل و دوم فتحعلی شاه بود. وی انسانی بی نهایت تندخو، غیور و شخصی شدیدا عصبانی بود. او که به زبان روس و فرانسه مسلط بود، مدتی در وزارت انطباعات سمت مترجمی داشت و بعد وارد بریگارد قزاق شد و بعد از چندی درجه سرتیپی و میرپنج و سپس امیر تومان را به دست آورد. در سال ۱۹۰۰م به همراه اسدالله شمس آرا به اروپا سفر کرد و به تحصیل و کسب دانش پرداخت. در سال ۱۳۲۵ در کابینه اتابک، معاون مستفی الممالک که وزیر جنگ بود، شد و در واقع با شایستگی و مدیریتی که داشت اداره وزارتخانه برعهده وی بود. در سال ۱۳۳۰ که روس ها به تبریز حمله نمودند، وی از آن جا فرار و به کنسولگری انگلیس پناه برد. وی تا سال ۱۹۱۱م فرمانروایی ایالت آذربایجان را بر عهده داشت و نیروهای این منطقه را تحت کنترل خود داشت. پس از استعفای مخبرالسلطنه از ایالت آذربایجان که در سال ۱۳۲۹ هجری بود، ضیاءالدوله کفیل استانداری این دیار شد و به لقب ضیاءالدوله ملقب گردید که با این وجود امور حکومتی این ایالت به وی واگذار شده بود. وی در جوانی با دختر شمس الشعرا که خواهر شهاب الدوله شمس ملک آرا و لسان الحکما شمس بود، ازدواج کرد و از او سه پسر داشت و در نهایت در سن ۴۵ سالگی، در اثر خودکشی، در بیست صفر ۱۳۳۰ درگذشت. خاندان جهانبانی، جزء خاندان های اشرافی ایران به شمار می رود جزء خاندان هایی که پیش از دهه ۱۳۴۰ به سرمایه گذاری در شهرها روی آورده بودند، لذا از خانواده های ثروتمند ایرانی به شمار می روند.
سرلشکر منصور جهانبانی
منصور جهانبانی در سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. (البته دکتر عاقلی او را متولد سال ۱۲۸۰ در تبریز می داند) وی برادر کوچکتر امان الله و پسر ضیاءالدوله از اشراف زادگان ایرانی بود که بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی، وارد مدرسه نظام شد و بعد از فارغ التحصیلی در سال ۱۲۹۶ با درجه ستوان دومی وارد خدمت در ارتش شد. در سال ۱۳۰۱ با درجه سروانی به فرانسه رفت و در پاریس وارد دانشکده نظامی سن سیر شد و دوره آن را به پایان رساند. بعد از اخراج امان الله، او نیز از ارتش اخراج شد و وارد وزارت راه شد و به عنوان رئیس اداره راه در شوسه به کار ادامه داد. بعد از آن فامیلی خود را به شه بنده تغییر داد و به سبب آن دوباره وارد ارتش شد و مدتی بعد فرماندهی تیپ اردبیل را برعهده گرفت. بعد از آن ریاست اداره پلیس راه آهن منصوب شد و در این پست بود که درجه سرتیپی و بعد از آن سرلشکری را دریافت کرد. دختر او منیژه جهانبانی، با غلامرضا پهلوی ازدواج کرد. ازدواج منیژه با غلامرضا پهلوی که فرزند پنجم رضا شاه از توران امیر سلیمانی بود. موجب شد تا زمینه پست های بالاتر بر روی منصور بازگردد و او به سمت معاون وزارت راه رسید و در ۲۲ مهر سال ۱۳۴۶ با درجه سرلشکری بازنشسته شد. وی به همراه دکتر انصاری، مجید رهنما، دکتر جعفر ندیم، عصار و اعتضادی عضویت نمایندگی دائم سازمان ملل بود و همیشه به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل، در جلسات آن شرکت می کرد. بعد از بازنشستگی به عنوان سناتور به کار خود ادامه داد و سه دوره سناتور بود.
شوکت الملک جهانبانی
وی در سال ۱۲۸۶ در تهران به دنیا آمد. او از نوادگان فتحعلی شاه قاجار و دختر عبدالله میرزا جهانبانی است. بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و از آن کشور فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت و به شغل فرهنگی در مدارس کشور اشتغال ورزید. وی مدتی در دبیرستان شاه رضای مشهد به حرفه ناظمی مدرسه پرداخت و بعد از آن حدود پنج سال کارمند بانک ملی بود. بعد از آن به تهران آمد و مدرسه ای دخترانه به نام ایران تاسیس کرد و به علت این که این مدرسه نسبت به سایر مدارس از سطح بالاتری برخوردار بود. در تهران معروف شد و اسم و رسمی برجای گذاشت. در کنار این مشاغل فرهنگی، به کارهای دولتی نیز روی آورد و به دبیر کلی جمعیت خیریه فرح منصوب شد و مدتی بعد به عنوان نائب رئیس شورای ورزشی بانوان ایران مشغول به کار شد. بعد از انقلاب سفید خانم جهانبانی توانست از فرصت پیش آمده، استفاده کند و به عنوان نماینده تهران در مجلس شورای ملی وارد شود. البته لازم به ذکر است که برای ورود به مجلس شورای ملی، وی از طرف حزب ایران نوین به عنوان کاندیدا معرفی شد، چون او ریاست شورای زنان حزب را بر عهده داشت و با حمایت این حزب وارد مجلس شد و در دوره های ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ مجلس حضور داشت. او ازاعضای نهضت ائتلافی ششم بهمن بود. در دوره هفتم مجلس سنا، توانست به عنوان نماینده تهران راهی مجلس سنا شود و از اعضای این مجلس گردد. قبل از ورود به مجلس مدتی به عنوان هیئت مدیره بانوان فرهنگی مشغول به کار بود و همین طور در گروه طرفداران پیش آهنگی نیز عضویت داشت. با زحمات فراوانی که در مشاغل خود کشید و با گرفتن رای اعتماد، در نهایت در سال ۱۳۵۴ به سناتوری انتخاب شد و نام او به عنوان یکی از زنان سناتور ایران درج گردید. وی در جوانی با یکی از فرزندان ضیاءالدوله ازدواج کرد که ثمره آن دختری به نام ایران بود. وی در ۴ آبان ۱۳۷۴ در تهران درگذشت .
سرلشکر روح الله کیکاووسی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس