[ویکی فقه] حکم مجسمه (قرآن). ساختن مجسمه حیوانات دارای روح، در دین عیسی (علیه السّلام) و سلیمان (علیه السّلام) فعلی جایز بود.
ساختن مجسمه حیوانات دارای روح، فعلی جایز، در دین عیسی (علیه السّلام) بود. «اذ قالت الملـئکة یـمریم ان الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیهـا فی الدنیا والاخرة ومن المقربین• ورسولا الی بنی اسرءیل... انی اخلق لکم من الطین کهیـة الطیر..؛ (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه ای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت می دهد که نامش (مسیح، عیسی پسر مریم) است در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است. • .... • و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می گوید:) من نشانه ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده ام من از گل، چیزی به شکل پرنده می سازم سپس در آن می دمم و به فرمان خدا، پرنده ای می گردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم و از آنچه می خورید، و در خانه های خود ذخیره می کنید، به شما خبر می دهم مسلما در اینها، نشانه ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید.» «اذ قال الله یـعیسی ابن مریم... واذ تخلق من الطین کهیـة الطیر باذنی..؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم (علیه السلام) گفت: یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می گفتی و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می ساختی، و در آن می دمیدی، و به فرمان من، پرنده ای می شد و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می دادی و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می کردی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»
← نفخ روح به اذن خدا
ساختن مجسمه در دین سلیمان (علیه السّلام) امری جایز بود. «یعملون له ما یشاء من محـریب وتمـثیل..؛ آنها هر چه سلیمان می خواست برایش درست می کردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (که از بزرگی قابل حمل و نقل نبود و به آنان گفتیم:) ای آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند»
← تمثال در زمان سلیمان
از بین بردن مجسمه های مورد پرستش، لازم است. «فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هـذا الـهکم والـه موسی فنسی• قال فاذهب فان لک فی الحیوة ان تقول لا مساس وان لک موعدا لن تخلفه وانظر الی الـهک الذی ظـلت علیه عاکفـا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا؛ و برای آنان مجسمه گوساله ای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی) داشت پدید آورد و (به یکدیگر) گفتند: این خدای شما، و خدای موسی (علیه السلام) است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود). • ..... • (موسی) گفت: برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگویی (با من تماس نگیر!) و تو میعادی (از عذاب خدا) داری، که هرگز تخلف نخواهد شد! (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آن را پرستش می کردی! و ببین ما آن را نخست می سوزانیم سپس ذرات آن را به دریا می پاشیم.» «اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• فجعلهم جذذا الا کبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون؛ آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: این مجسمه های بی روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می کنید؟! • .... • و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشه ای برای نابودی بتهایتان می کشم! • سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)»
← جدیت در نابودی بت ها
...
ساختن مجسمه حیوانات دارای روح، فعلی جایز، در دین عیسی (علیه السّلام) بود. «اذ قالت الملـئکة یـمریم ان الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیهـا فی الدنیا والاخرة ومن المقربین• ورسولا الی بنی اسرءیل... انی اخلق لکم من الطین کهیـة الطیر..؛ (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه ای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت می دهد که نامش (مسیح، عیسی پسر مریم) است در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است. • .... • و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می گوید:) من نشانه ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده ام من از گل، چیزی به شکل پرنده می سازم سپس در آن می دمم و به فرمان خدا، پرنده ای می گردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم و از آنچه می خورید، و در خانه های خود ذخیره می کنید، به شما خبر می دهم مسلما در اینها، نشانه ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید.» «اذ قال الله یـعیسی ابن مریم... واذ تخلق من الطین کهیـة الطیر باذنی..؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم (علیه السلام) گفت: یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می گفتی و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می ساختی، و در آن می دمیدی، و به فرمان من، پرنده ای می شد و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می دادی و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می کردی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»
← نفخ روح به اذن خدا
ساختن مجسمه در دین سلیمان (علیه السّلام) امری جایز بود. «یعملون له ما یشاء من محـریب وتمـثیل..؛ آنها هر چه سلیمان می خواست برایش درست می کردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (که از بزرگی قابل حمل و نقل نبود و به آنان گفتیم:) ای آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند»
← تمثال در زمان سلیمان
از بین بردن مجسمه های مورد پرستش، لازم است. «فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هـذا الـهکم والـه موسی فنسی• قال فاذهب فان لک فی الحیوة ان تقول لا مساس وان لک موعدا لن تخلفه وانظر الی الـهک الذی ظـلت علیه عاکفـا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا؛ و برای آنان مجسمه گوساله ای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی) داشت پدید آورد و (به یکدیگر) گفتند: این خدای شما، و خدای موسی (علیه السلام) است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود). • ..... • (موسی) گفت: برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگویی (با من تماس نگیر!) و تو میعادی (از عذاب خدا) داری، که هرگز تخلف نخواهد شد! (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آن را پرستش می کردی! و ببین ما آن را نخست می سوزانیم سپس ذرات آن را به دریا می پاشیم.» «اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• فجعلهم جذذا الا کبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون؛ آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: این مجسمه های بی روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می کنید؟! • .... • و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشه ای برای نابودی بتهایتان می کشم! • سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)»
← جدیت در نابودی بت ها
...
wikifeqh: حکم_مجسمه_(قرآن)