[ویکی فقه] حکم عهد (قرآن). مسلمانان باید به همه پیمان ها، با هر کس و هر گروه، پایبند باشند؛ چه قراردادهای لفظی و چه کتبی؛ چه پیمان های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و یا خانوادگی؛ چه با فرد قوی یا ضعیف، با دوست یا دشمن، با خدا مثل نذر و عهد یا مردم، با فرد یا جامعه.
عهد در لغت به معنای نگهداری و مراعات پی در پی در شی ء است، پیمان را از آن جهت عهد گویند که مراعات آن لازم است راغب می گوید: «عَهِدَ فُلَانٌ ... » یعنی آنرا پی در پی نگهداری و مراعات کرد و بقولی اصل آن نگهداری و مراعات است سپس در پیمان که مراعات آن لازم است بکار رفته. (و اوفوا بالعهد) پس اصل عهد نگهداری و مراعات است. و پیمان را از جهت لازم المراعاة بودن عهد گفته اند و اگر بمعنی امر و توصیه و غیره آید از جهت لازم الحفظ بودن است مثلا در آیه (و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی..) عَهِدْنا بمعنی دستور دادیم و امر کردیم است ولی چون دستور اکید و لازم المراعاة است لذا با عَهِدْنا تعبیر آورده شده همچنین در آیه (ا لم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان) که بمعنی توصیه لازم الحفظ است و معاهده به معنای بستن پیمان لازم المراعاة با همدیگر است. مانند (الا الذین عاهدتم عند المسجد الحرام فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم).
اهمیت وفای به عهد و پیمان
مساله وفای به عهد و پیمان که در آیات مورد بحث مطرح است از اساسی ترین شرائط زندگی دسته جمعی است و بدون آن هیچگونه همکاری اجتماعی ممکن نیست، و بشر با از دست دادن آن زندگی اجتماعی و اثرات آن را عملا از دست خواهد داد، به همین دلیل در منابع اسلامی تاکید فوق العاده ای روی این مساله شده است و شاید کمتر چیزی باشد که این قدر گسترش داشته باشد، زیرا بدون آن هرج و مرج و سلب اطمینان عمومی که بزرگترین بلای اجتماعی است در میان بشر پیدا می شود. نیز از امیر مؤمنان حضرت علی (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: ان اللَّه لا یقبل الا العمل الصالح و لا یقبل اللَّه الا الوفاء بالشروط و العهود: خداوند چیزی جز عمل صالح از بندگان خود نمی پذیرد و جز وفای به شروط و پیمان ها را قبول نمی کند. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) نقل شده که فرمود:لا دین لمن لا عهد له: آن کس که به پیمان خود وفادار نیست دین ندارد. روی همین جهت، موضوع وفای به عهد از موضوعاتی است که هیچگونه تفاوتی در میان انسانها در باره آن نیست خواه طرف پیمان مسلمان باشد یا غیر مسلمان و به اصطلاح از حقوق انسان است نه از حقوق برادران دینی.
وفا به عهد و پیمان الهی
لزوم وفا به عهد و پیمان الهی:• «واوفوا بعهد الله اذا عـهدتم ولا تنقضوا الایمـن بعد توکیدها وقد جعلتم الله علیکم کفیلا ان الله یعلم ما تفعلون؛ و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای خود را پس از محکم کردن آنها مشکنید در حالی که (با بردن نام خدا) خدا را بر خود کفیل قرار داده اید.»• «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولـئک هم الخـسرون؛ همان هایی که پیمان خدا را پس از محکم کردنش می شکنند (با احکام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، مخالفت می کنند) و آنچه را که خدا فرمان داده وصل شود (مانند رابطه با ارحام و معصومان و دین) قطع می کنند و در روی زمین به فساد می پردازند، آنهایند که زیانکارند.»• «یـبنی اسرءیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم واوفوا بعهدی اوف بعهدکم...؛ ای فرزندان اسرائیل (ای اولاد یعقوب اعمّ از یهود و نصاری) نعمت هایی را که من بر شما (از زمان یعقوب تا زمان عیسی) ارزانی داشته ام به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم (پیمان شما اطاعت است و پیمان من پاداش)، و تنها از من بترسید.»• «واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واذکروا ما فیه لعلکم تتقون؛ و (به یاد آرید) زمانی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم (و گفتیم) آنچه را به شما داده ایم (از آیات تورات) به عزم و اراده جدی بپذیرید و آنچه را که در آن است (برای عمل) یادآور شوید، شاید پروا پیشه کنید.»• «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل لا تعبدون الاالله وبالولدین احسانـا وذی القربی والیتـمی والمسـکین وقولوا للناس حسنـا واقیموا الصلوة وءاتوا الزکوة ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون؛ و (به یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که هرگز جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکینان نیکی کنید و با مردم به زبان خوش سخن گویید و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید؛ سپس همه شما جز اندکی روی گردانیدید و شما (ذاتا) رویگردانید.»• «واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم ولا تخرجون انفسکم من دیـرکم ثم اقررتم وانتم تشهدون؛ و (به یاد آرید) زمانی که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانه های خود بیرون نکنید آن گاه (به پیمانتان) اقرار کردید و بر آن گواهی می دهید.»• «واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا واشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بئسما یامرکم به ایمـنکم ان کنتم مؤمنین؛ و (به یاد آرید) هنگامی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر بالای سرتان بلند کردیم (و گفتیم) آنچه را به شما دادیم (از آیات تورات) به اراده جدّی فرا گیرید، و بشنوید و بپذیرید. آنها (به زبان) گفتند شنیدیم و (به دل گفتند) نافرمانی کردیم، و محبت گوساله در دل های آنان به خاطر کفرشان رسوخ یافت. بگو: اگر شما مؤمنید (و ایمانتان شما را به پرستش گوساله و کشتن و تکذیب پیامبران فرمان می دهد) پس بد چیزی است آنچه ایمانتان بدان دستورتان می دهد»• «او کلما عـهدوا عهدا نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون؛ و چرا (چنین است که) هر زمان معاهده ای (با خدا و پیامبرانش) بستند گروهی از آنها آن را شکستند؟! (اینها نه تنها عهد می شکنند) بلکه بیشترشان ایمان نمی آورند.»• «ان الذین یشترون بعهد الله وایمـنهم ثمنـا قلیلا اولـئک لا خلـق لهم فی الاخرة ولا یکلمهم الله ولا ینظر الیهم یوم القیـمة ولا یزکیهم ولهم عذاب الیم؛ مسلّما کسانی که در مقابل (نقض) پیمان و سوگندهای خود (پیمان پذیرفتن دین و سوگند بر یاری حق) بهای اندکی به دست می آورند (ریاست و مالی می یابند) آنها را در آخرت بهره ای نیست و خدا با آنان سخن نمی گوید و در روز قیامت به آنان نظر (رحمت) نمی افکند و آنها را پاک نمی گرداند و برای آنان عذابی دردناک خواهد بود.»• «واذ اخذ الله میثـق النبیین لما ءاتیتکم من کتـب وحکمة ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به ولتنصرنه قال ءاقررتم واخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا وانا معکم من الشـهدین و (به یاد آرید) هنگامی که خداوند از (یکا یک) پیامبران (و امت های آنها) پیمان گرفت که البته هر گاه به شما کتاب و حکمت دادم سپس (در آینده تاریخ تان) فرستاده ای برای شما آمد که آنچه را در نزد شماست تصدیق نمود حتما باید به او ایمان آورید و او را یاری دهید. (آن گاه خدا) فرمود: آیا اقرار کردید و بر این (امر) پیمان مؤکّد مرا دریافتید؟ گفتند: اقرار کردیم، فرمود: پس (به همین مبادله پیمان) گواه باشید و من هم با شما از گواهانم.»• «فمن تولی بعد ذلک فاولـئک هم الفـسقون؛ پس کسانی که بعد از این (پیمان) روی گردانند آنانند که نافرمانند.»• «واذ اخذ الله میثـق الذین اوتوا الکتـب لتبیننه للناس ولا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمنـا قلیلا فبئس ما یشترون؛ و (به یاد آر) هنگامی که خداوند از کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شد پیمان گرفت، که البته باید (حقایق) آن را برای مردم بیان کنید و پنهان مدارید، پس آن (کتاب و پیمان) را به پشت سر خود افکندند (نادیده گرفتند) و در مقابل آن اندک بهایی به دست آوردند، پس بد چیزی است آنچه پیوسته به دست می آورند.»• «ورفعنا فوقهم الطور بمیثـقهم وقلنا لهم ادخلوا الباب سجدا وقلنا لهم لا تعدوا فی السبت واخذنا منهم میثـقـا غلیظا؛ و کوه طور را برای پیمانشان (برای بستن پیمان به پذیرش تورات و عمل به آن) بر فراز سر آنها بلند کردیم، و به آنها گفتیم: از این در (در بیت المقدس ) سجده کنان (با کمال تواضع) وارد شوید، و به آنها گفتیم: در روز شنبه (از حریم حرمت صید ماهی) تجاوز نکنید، و از آنان پیمانی سخت و استوار گرفتیم.»• «فبما نقضهم میثـقهم لعنـهم...؛ پس آنها را به خاطر شکستن شان پیمان خود را لعنت کردیم (به مسخ صورت و قلب سیرت و سقوط حکومت محکوم نمودیم) و دل هایشان را سخت کردیم (به طوری که) سخنان (خدا) را از مواضع خود تحریف و جابه جا می کردند، و سهمی به سزا از آنچه را (از علوم تورات و نشانه های نبوت پیامبر اسلام را) که بدان گوشزد شده بودند فراموش کردند، و همواره از کارهای خائنانه آنها جز شمار اندکی از آنان آگاه می شوی، پس (فعلا تا آن گاه که مأمور به جهاد شوی) از آنان درگذر و روی گردان، که خداوند نیکان و نیکوکاران را دوست دارد.»• «الا تقـتلون قومـا نکثوا ایمـنهم...؛ آیا با گروهی نمی جنگید که سوگندهای خود را شکستند و تصمیم به بیرون کردن رسول خدا (از مکّه) گرفتند و آنان بودند که نخستین بار (جنگ را) با شما آغاز نمودند؟! آیا از آنها می ترسید؟! خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان دارید.» آیات زیر نیز در مورد لزوم وفا به عهد و پیمان الهی هستند.
وفای به عهد با انسان ها
...
عهد در لغت به معنای نگهداری و مراعات پی در پی در شی ء است، پیمان را از آن جهت عهد گویند که مراعات آن لازم است راغب می گوید: «عَهِدَ فُلَانٌ ... » یعنی آنرا پی در پی نگهداری و مراعات کرد و بقولی اصل آن نگهداری و مراعات است سپس در پیمان که مراعات آن لازم است بکار رفته. (و اوفوا بالعهد) پس اصل عهد نگهداری و مراعات است. و پیمان را از جهت لازم المراعاة بودن عهد گفته اند و اگر بمعنی امر و توصیه و غیره آید از جهت لازم الحفظ بودن است مثلا در آیه (و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی..) عَهِدْنا بمعنی دستور دادیم و امر کردیم است ولی چون دستور اکید و لازم المراعاة است لذا با عَهِدْنا تعبیر آورده شده همچنین در آیه (ا لم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان) که بمعنی توصیه لازم الحفظ است و معاهده به معنای بستن پیمان لازم المراعاة با همدیگر است. مانند (الا الذین عاهدتم عند المسجد الحرام فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم).
اهمیت وفای به عهد و پیمان
مساله وفای به عهد و پیمان که در آیات مورد بحث مطرح است از اساسی ترین شرائط زندگی دسته جمعی است و بدون آن هیچگونه همکاری اجتماعی ممکن نیست، و بشر با از دست دادن آن زندگی اجتماعی و اثرات آن را عملا از دست خواهد داد، به همین دلیل در منابع اسلامی تاکید فوق العاده ای روی این مساله شده است و شاید کمتر چیزی باشد که این قدر گسترش داشته باشد، زیرا بدون آن هرج و مرج و سلب اطمینان عمومی که بزرگترین بلای اجتماعی است در میان بشر پیدا می شود. نیز از امیر مؤمنان حضرت علی (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: ان اللَّه لا یقبل الا العمل الصالح و لا یقبل اللَّه الا الوفاء بالشروط و العهود: خداوند چیزی جز عمل صالح از بندگان خود نمی پذیرد و جز وفای به شروط و پیمان ها را قبول نمی کند. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) نقل شده که فرمود:لا دین لمن لا عهد له: آن کس که به پیمان خود وفادار نیست دین ندارد. روی همین جهت، موضوع وفای به عهد از موضوعاتی است که هیچگونه تفاوتی در میان انسانها در باره آن نیست خواه طرف پیمان مسلمان باشد یا غیر مسلمان و به اصطلاح از حقوق انسان است نه از حقوق برادران دینی.
وفا به عهد و پیمان الهی
لزوم وفا به عهد و پیمان الهی:• «واوفوا بعهد الله اذا عـهدتم ولا تنقضوا الایمـن بعد توکیدها وقد جعلتم الله علیکم کفیلا ان الله یعلم ما تفعلون؛ و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای خود را پس از محکم کردن آنها مشکنید در حالی که (با بردن نام خدا) خدا را بر خود کفیل قرار داده اید.»• «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولـئک هم الخـسرون؛ همان هایی که پیمان خدا را پس از محکم کردنش می شکنند (با احکام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، مخالفت می کنند) و آنچه را که خدا فرمان داده وصل شود (مانند رابطه با ارحام و معصومان و دین) قطع می کنند و در روی زمین به فساد می پردازند، آنهایند که زیانکارند.»• «یـبنی اسرءیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم واوفوا بعهدی اوف بعهدکم...؛ ای فرزندان اسرائیل (ای اولاد یعقوب اعمّ از یهود و نصاری) نعمت هایی را که من بر شما (از زمان یعقوب تا زمان عیسی) ارزانی داشته ام به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم (پیمان شما اطاعت است و پیمان من پاداش)، و تنها از من بترسید.»• «واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واذکروا ما فیه لعلکم تتقون؛ و (به یاد آرید) زمانی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم (و گفتیم) آنچه را به شما داده ایم (از آیات تورات) به عزم و اراده جدی بپذیرید و آنچه را که در آن است (برای عمل) یادآور شوید، شاید پروا پیشه کنید.»• «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل لا تعبدون الاالله وبالولدین احسانـا وذی القربی والیتـمی والمسـکین وقولوا للناس حسنـا واقیموا الصلوة وءاتوا الزکوة ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون؛ و (به یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که هرگز جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکینان نیکی کنید و با مردم به زبان خوش سخن گویید و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید؛ سپس همه شما جز اندکی روی گردانیدید و شما (ذاتا) رویگردانید.»• «واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم ولا تخرجون انفسکم من دیـرکم ثم اقررتم وانتم تشهدون؛ و (به یاد آرید) زمانی که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانه های خود بیرون نکنید آن گاه (به پیمانتان) اقرار کردید و بر آن گواهی می دهید.»• «واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا واشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بئسما یامرکم به ایمـنکم ان کنتم مؤمنین؛ و (به یاد آرید) هنگامی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر بالای سرتان بلند کردیم (و گفتیم) آنچه را به شما دادیم (از آیات تورات) به اراده جدّی فرا گیرید، و بشنوید و بپذیرید. آنها (به زبان) گفتند شنیدیم و (به دل گفتند) نافرمانی کردیم، و محبت گوساله در دل های آنان به خاطر کفرشان رسوخ یافت. بگو: اگر شما مؤمنید (و ایمانتان شما را به پرستش گوساله و کشتن و تکذیب پیامبران فرمان می دهد) پس بد چیزی است آنچه ایمانتان بدان دستورتان می دهد»• «او کلما عـهدوا عهدا نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون؛ و چرا (چنین است که) هر زمان معاهده ای (با خدا و پیامبرانش) بستند گروهی از آنها آن را شکستند؟! (اینها نه تنها عهد می شکنند) بلکه بیشترشان ایمان نمی آورند.»• «ان الذین یشترون بعهد الله وایمـنهم ثمنـا قلیلا اولـئک لا خلـق لهم فی الاخرة ولا یکلمهم الله ولا ینظر الیهم یوم القیـمة ولا یزکیهم ولهم عذاب الیم؛ مسلّما کسانی که در مقابل (نقض) پیمان و سوگندهای خود (پیمان پذیرفتن دین و سوگند بر یاری حق) بهای اندکی به دست می آورند (ریاست و مالی می یابند) آنها را در آخرت بهره ای نیست و خدا با آنان سخن نمی گوید و در روز قیامت به آنان نظر (رحمت) نمی افکند و آنها را پاک نمی گرداند و برای آنان عذابی دردناک خواهد بود.»• «واذ اخذ الله میثـق النبیین لما ءاتیتکم من کتـب وحکمة ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به ولتنصرنه قال ءاقررتم واخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا وانا معکم من الشـهدین و (به یاد آرید) هنگامی که خداوند از (یکا یک) پیامبران (و امت های آنها) پیمان گرفت که البته هر گاه به شما کتاب و حکمت دادم سپس (در آینده تاریخ تان) فرستاده ای برای شما آمد که آنچه را در نزد شماست تصدیق نمود حتما باید به او ایمان آورید و او را یاری دهید. (آن گاه خدا) فرمود: آیا اقرار کردید و بر این (امر) پیمان مؤکّد مرا دریافتید؟ گفتند: اقرار کردیم، فرمود: پس (به همین مبادله پیمان) گواه باشید و من هم با شما از گواهانم.»• «فمن تولی بعد ذلک فاولـئک هم الفـسقون؛ پس کسانی که بعد از این (پیمان) روی گردانند آنانند که نافرمانند.»• «واذ اخذ الله میثـق الذین اوتوا الکتـب لتبیننه للناس ولا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمنـا قلیلا فبئس ما یشترون؛ و (به یاد آر) هنگامی که خداوند از کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شد پیمان گرفت، که البته باید (حقایق) آن را برای مردم بیان کنید و پنهان مدارید، پس آن (کتاب و پیمان) را به پشت سر خود افکندند (نادیده گرفتند) و در مقابل آن اندک بهایی به دست آوردند، پس بد چیزی است آنچه پیوسته به دست می آورند.»• «ورفعنا فوقهم الطور بمیثـقهم وقلنا لهم ادخلوا الباب سجدا وقلنا لهم لا تعدوا فی السبت واخذنا منهم میثـقـا غلیظا؛ و کوه طور را برای پیمانشان (برای بستن پیمان به پذیرش تورات و عمل به آن) بر فراز سر آنها بلند کردیم، و به آنها گفتیم: از این در (در بیت المقدس ) سجده کنان (با کمال تواضع) وارد شوید، و به آنها گفتیم: در روز شنبه (از حریم حرمت صید ماهی) تجاوز نکنید، و از آنان پیمانی سخت و استوار گرفتیم.»• «فبما نقضهم میثـقهم لعنـهم...؛ پس آنها را به خاطر شکستن شان پیمان خود را لعنت کردیم (به مسخ صورت و قلب سیرت و سقوط حکومت محکوم نمودیم) و دل هایشان را سخت کردیم (به طوری که) سخنان (خدا) را از مواضع خود تحریف و جابه جا می کردند، و سهمی به سزا از آنچه را (از علوم تورات و نشانه های نبوت پیامبر اسلام را) که بدان گوشزد شده بودند فراموش کردند، و همواره از کارهای خائنانه آنها جز شمار اندکی از آنان آگاه می شوی، پس (فعلا تا آن گاه که مأمور به جهاد شوی) از آنان درگذر و روی گردان، که خداوند نیکان و نیکوکاران را دوست دارد.»• «الا تقـتلون قومـا نکثوا ایمـنهم...؛ آیا با گروهی نمی جنگید که سوگندهای خود را شکستند و تصمیم به بیرون کردن رسول خدا (از مکّه) گرفتند و آنان بودند که نخستین بار (جنگ را) با شما آغاز نمودند؟! آیا از آنها می ترسید؟! خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان دارید.» آیات زیر نیز در مورد لزوم وفا به عهد و پیمان الهی هستند.
وفای به عهد با انسان ها
...
wikifeqh: حکم_عهد_(قرآن)