[ویکی فقه] در واقعه خون بار و دردناک کربلا، حضرت زینب (علیهاالسّلام) حضوری فعّال و سازنده داشت، امّا آنچه که به این حضور، جلوه دیگری می بخشد و آن را پُررنگ تر می سازد، نقش ویژه آن حضرت بعد از واقعه عاشورا در رهبری کاروان اُسرا است.
در واقعه خون بار و دردناک کربلا، نقش برخی از زنان به خصوص حضرت زینب (علیهاالسّلام) بسیار حسّاس و مهم بوده است. زینب (علیهاالسّلام) از همان ابتدای ورود به کربلا حضوری فعّال و سازنده داشت، امّا آنچه که به این حضور، جلوه دیگری می بخشد و آن را پُررنگ تر می سازد، نقش ویژه آن حضرت بعد از واقعه عاشورا در رهبری کاروان اُسرا است.عصر عاشورا بعد از شهادت سیّدالشهداء (علیه السلام) دشمنان به سمت خیمه ها آمده و با قساوت تمام خیمه ها را آتش زدند. زینب کبری (علیهاالسّلام) به دستور امام سجّاد (علیه السلام) زنان و کودکان آواره را در خیمه نیم سوخته ای جمع کرد. عُمر سعد دستور داد تا اسیران را راهی کوفه کنند. کارگزاران عُمر سعد دست و پای اسیران، حتّی کودکان را غُل و زنجیر کردند و سرهای بریده شهدا را در جلوی کاروان قرار داده و به سمت کوفه حرکت دادند. بعضی از اخبار حکایت از آن دارد که اسرای کربلا، در کوفه بیش از ۸۴ زن و بچّه بودند که ۲۰ نفر زن قریشی و بقیّه زنان اصحاب بودند. زنان اصحاب به شفاعت رؤسای قبیله خود که در کوفه بودند آزاد شدند و ابن زیاد از آنها گذشت، و اُسرایی که به شام حرکت داده شدند فقط از بنی هاشم بودند.طبق روایت حضرت سجّاد (علیه السلام) در میان اُسرایی که به شام برده شدند، ۱۲ مرد و بقیّه خانم ها و آقازادگان و کنیزکان بودند، که اسامی بعضی از آنها عبارت است از:۱. امام زین العابدین علی بن الحسین (علیه السلام)؛۲. امام محمّدباقر (علیه السلام) که چهار ساله بود؛۳. محمّد بن حسین بن علی (علیه السلام)؛۴. عُمر بن حسین بن علی (علیه السلام)؛۵. حسن بن حسن بن علی (علیه السلام)، معروف به حسن مثنی؛۶. زید بن حسن بن علی (علیه السلام)؛۷. عُمر بن حسن بن علی (علیه السلام)؛۸. حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام)؛۹. ام کلثوم (علیهاالسّلام)؛۱۰. فاطمه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۱. صفیه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۲. رقیّه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۳. ام هانی بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۴. فاطمه بنت الحسین (علیهاالسّلام)؛۱۵. سکینه بنت الحسین (علیهاالسّلام)؛۱۶. بانوی محترم رُباب، همسر امام حسین (علیهاالسّلام)؛۱۷. فضّه نُوَیبه، کنیز خاصّ امام حسین (علیه السلام)؛۱۸. مادر وهب بن عبدالله و ... .
هدایت مُدبّرانه
عملکرد حضرت زینب (علیهاالسّلام) به خاطر امتیازاتی از قبیل: وقت شناسی، عقل و تدبیر، فصاحت و بلاغت، شجاعت و شهامت و... تاثیر بسزایی داشت و تحوّلات عظیمی به وجود آورد. از جمله کارهای مدبّرانه و توام با سیاست و کیاست حضرت زینب (علیهاالسّلام) این بود که، شخصی را فرستاد تا از یزید (لعنةالله علیه) بخواهد اجازه عزاداری و ماتم به آنها بدهد. این عزاداری اُسرا بود که توانست کاخ سلطنت یزید را متزلزل سازد. با درخواست اهل بیت (علیهم السّلام) سرانجام در شام مجلس عزاداری منعقد شد. حضرت زینب (علیهاالسّلام) و دیگران در آن به نوحه سُرایی و گریه و زاری پرداختند. در مدّت یک هفته ای که در محلّه ای به نام «دارالحجاره» اقامت داشتند، آن چنان عزاداری کردند که یزید، تاج و تخت خود را در خطر دید. لذا یزید مقدّمات بازگشت اهل بیت (علیهم السّلام) را به مدینه فراهم ساخت. این این عزاداری ها در ابتدای امر از نظر دشمنان بی اهمیت جلوه می کرد، چون اگر از اوّل احساس خطر می کردند جلوگیری می نمودند، امّا همین کارها در واقع زمینه ساز قیام و انقلاب مردم، علیه قاتلان امام حسین (علیه السلام) و تحقّق بخشی از اهداف عالیه سیدالشهداء (علیه السلام) بود. تا آنجا که وقتی یزید ملعون شنید مردم بر قاتلان حسین (علیه السلام) نفرین می کنند، با شِمر و همراهانش با خشونت برخورد کرد و گفت: «واللّه ِ! قَدْ کُنْتُ ارضی مِنْ طاعَتِکُمْ بِدونِ قَتْلِ الْحُسیْنِ لَعَنَ اللّه ُ بْنَ مَرْجانَة!؛ سوگند به خدا! که از اطاعت شما بدون قتل حسین (علیه السلام) راضی بودم. لعنت خدا بر پسر مرجانه که به چنین امر شنیعی اقدام کرد.» سپس اسباب سفر اسرا به مدینه را مهیّا نمود.
حفاظت از اسرا
از مسئولیّت های بسیار مهم و خطیر زینب (علیهاالسّلام) محافظت از اسرا بود. حضرت زینب (علیهاالسّلام) در این باره سعی و تلاش فراوانی نمود و لحظه ای کوتاهی نکرد و به همین دلیل ملقّب به لقب «امینةُ الله» بود، چرا که آنها امانت هایی بودند که به آن حضرت سپرده شده بود و او می بایست به نیابت از امام حسین (علیه السلام) این امانت ها را صحیح و سالم به وطن برساند. همه اطفال و زنان هنگامی که نیاز به کمک پیدا می کردند، به زینب (علیهاالسّلام) پناه می بردند و هر کدام که با خشونت و ضرب و شَتم دشمنان مواجه می شدند، زینب (علیهاالسّلام) حمایت شان می کرد.نمونه بارز و روشن این حمایت ها، حفاظت و حمایت از «فاطمه بنت حسین (علیهاالسّلام)» در مجلس یزید ملعون است. هنگامی که یزید اجازه داد اسرای اهل بیت (علیهم السّلام) را وارد مجلس کنند، مردی از شامیان نظرش به فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) افتاد. رو به یزید کرد و گفت: این کنیزک را به من ببخش. فاطمه رو به زینب کبری (علیهاالسّلام) (که پناه اسیران بود) آورد و گفت: «ای عمّه! یتیمی مرا بس نَبود که به خدمت گزاری در من طمع دارند.» زینب کبری (علیهاالسّلام) به او تسلّی داده فرمود: «عمّه جان! آرام باش، کسی جرات ندارد چنین کاری کند.» آن گاه با کمال شهامت رو به مرد شامی کرد و فرمود: «ای بی حیا! ساکت باش، خداوند مقدّر نکرده که خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را به کنیزی به کسی ببخشند، نه تو و نه امیرت یزید، قادر نیستید چنین کاری بکنید.»یزید عصبانی شد و گفت: «می توانم همه را ببخشم.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «به خدا قسم! نمی توانی، مگر آنکه از دین اسلام و از ملّت محمّد (صلی الله علیه و آله وسلّم) خارج شوی و به دین و آئین دیگری درآیی.»یزید (لعنةالله علیه) گفت: «پدر و برادرت از دین خارج شدند.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «ای یزید! تو به دین پدر و برادرم هدایت شدی، جدّت به دست آنها اسلام آورد و آزاد شد. تو آزادشده پدرم هستی!»یزید گفت: «دروغ می گویی.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «ما دروغ نمی گوییم، اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنوز هستند و فتح مکّه را در نظر دارند که ابوسفیان جدّ تو اسیر شده بود و جدّم او را آزاد کرد. تو ای یزید! امیر ظالم و بی حیایی هستی.» در این هنگام یزید ساکت شد. مرد شامی دوباره از او پرسید: «آیا این کنیزک را به من می بخشی؟» در این هنگام یزید خشمگین شد و گفت: «برو خدا تو را بکشد!»
دلداری به اسرا
...
در واقعه خون بار و دردناک کربلا، نقش برخی از زنان به خصوص حضرت زینب (علیهاالسّلام) بسیار حسّاس و مهم بوده است. زینب (علیهاالسّلام) از همان ابتدای ورود به کربلا حضوری فعّال و سازنده داشت، امّا آنچه که به این حضور، جلوه دیگری می بخشد و آن را پُررنگ تر می سازد، نقش ویژه آن حضرت بعد از واقعه عاشورا در رهبری کاروان اُسرا است.عصر عاشورا بعد از شهادت سیّدالشهداء (علیه السلام) دشمنان به سمت خیمه ها آمده و با قساوت تمام خیمه ها را آتش زدند. زینب کبری (علیهاالسّلام) به دستور امام سجّاد (علیه السلام) زنان و کودکان آواره را در خیمه نیم سوخته ای جمع کرد. عُمر سعد دستور داد تا اسیران را راهی کوفه کنند. کارگزاران عُمر سعد دست و پای اسیران، حتّی کودکان را غُل و زنجیر کردند و سرهای بریده شهدا را در جلوی کاروان قرار داده و به سمت کوفه حرکت دادند. بعضی از اخبار حکایت از آن دارد که اسرای کربلا، در کوفه بیش از ۸۴ زن و بچّه بودند که ۲۰ نفر زن قریشی و بقیّه زنان اصحاب بودند. زنان اصحاب به شفاعت رؤسای قبیله خود که در کوفه بودند آزاد شدند و ابن زیاد از آنها گذشت، و اُسرایی که به شام حرکت داده شدند فقط از بنی هاشم بودند.طبق روایت حضرت سجّاد (علیه السلام) در میان اُسرایی که به شام برده شدند، ۱۲ مرد و بقیّه خانم ها و آقازادگان و کنیزکان بودند، که اسامی بعضی از آنها عبارت است از:۱. امام زین العابدین علی بن الحسین (علیه السلام)؛۲. امام محمّدباقر (علیه السلام) که چهار ساله بود؛۳. محمّد بن حسین بن علی (علیه السلام)؛۴. عُمر بن حسین بن علی (علیه السلام)؛۵. حسن بن حسن بن علی (علیه السلام)، معروف به حسن مثنی؛۶. زید بن حسن بن علی (علیه السلام)؛۷. عُمر بن حسن بن علی (علیه السلام)؛۸. حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام)؛۹. ام کلثوم (علیهاالسّلام)؛۱۰. فاطمه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۱. صفیه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۲. رقیّه بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۳. ام هانی بنت علی (علیهاالسلام)؛۱۴. فاطمه بنت الحسین (علیهاالسّلام)؛۱۵. سکینه بنت الحسین (علیهاالسّلام)؛۱۶. بانوی محترم رُباب، همسر امام حسین (علیهاالسّلام)؛۱۷. فضّه نُوَیبه، کنیز خاصّ امام حسین (علیه السلام)؛۱۸. مادر وهب بن عبدالله و ... .
هدایت مُدبّرانه
عملکرد حضرت زینب (علیهاالسّلام) به خاطر امتیازاتی از قبیل: وقت شناسی، عقل و تدبیر، فصاحت و بلاغت، شجاعت و شهامت و... تاثیر بسزایی داشت و تحوّلات عظیمی به وجود آورد. از جمله کارهای مدبّرانه و توام با سیاست و کیاست حضرت زینب (علیهاالسّلام) این بود که، شخصی را فرستاد تا از یزید (لعنةالله علیه) بخواهد اجازه عزاداری و ماتم به آنها بدهد. این عزاداری اُسرا بود که توانست کاخ سلطنت یزید را متزلزل سازد. با درخواست اهل بیت (علیهم السّلام) سرانجام در شام مجلس عزاداری منعقد شد. حضرت زینب (علیهاالسّلام) و دیگران در آن به نوحه سُرایی و گریه و زاری پرداختند. در مدّت یک هفته ای که در محلّه ای به نام «دارالحجاره» اقامت داشتند، آن چنان عزاداری کردند که یزید، تاج و تخت خود را در خطر دید. لذا یزید مقدّمات بازگشت اهل بیت (علیهم السّلام) را به مدینه فراهم ساخت. این این عزاداری ها در ابتدای امر از نظر دشمنان بی اهمیت جلوه می کرد، چون اگر از اوّل احساس خطر می کردند جلوگیری می نمودند، امّا همین کارها در واقع زمینه ساز قیام و انقلاب مردم، علیه قاتلان امام حسین (علیه السلام) و تحقّق بخشی از اهداف عالیه سیدالشهداء (علیه السلام) بود. تا آنجا که وقتی یزید ملعون شنید مردم بر قاتلان حسین (علیه السلام) نفرین می کنند، با شِمر و همراهانش با خشونت برخورد کرد و گفت: «واللّه ِ! قَدْ کُنْتُ ارضی مِنْ طاعَتِکُمْ بِدونِ قَتْلِ الْحُسیْنِ لَعَنَ اللّه ُ بْنَ مَرْجانَة!؛ سوگند به خدا! که از اطاعت شما بدون قتل حسین (علیه السلام) راضی بودم. لعنت خدا بر پسر مرجانه که به چنین امر شنیعی اقدام کرد.» سپس اسباب سفر اسرا به مدینه را مهیّا نمود.
حفاظت از اسرا
از مسئولیّت های بسیار مهم و خطیر زینب (علیهاالسّلام) محافظت از اسرا بود. حضرت زینب (علیهاالسّلام) در این باره سعی و تلاش فراوانی نمود و لحظه ای کوتاهی نکرد و به همین دلیل ملقّب به لقب «امینةُ الله» بود، چرا که آنها امانت هایی بودند که به آن حضرت سپرده شده بود و او می بایست به نیابت از امام حسین (علیه السلام) این امانت ها را صحیح و سالم به وطن برساند. همه اطفال و زنان هنگامی که نیاز به کمک پیدا می کردند، به زینب (علیهاالسّلام) پناه می بردند و هر کدام که با خشونت و ضرب و شَتم دشمنان مواجه می شدند، زینب (علیهاالسّلام) حمایت شان می کرد.نمونه بارز و روشن این حمایت ها، حفاظت و حمایت از «فاطمه بنت حسین (علیهاالسّلام)» در مجلس یزید ملعون است. هنگامی که یزید اجازه داد اسرای اهل بیت (علیهم السّلام) را وارد مجلس کنند، مردی از شامیان نظرش به فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) افتاد. رو به یزید کرد و گفت: این کنیزک را به من ببخش. فاطمه رو به زینب کبری (علیهاالسّلام) (که پناه اسیران بود) آورد و گفت: «ای عمّه! یتیمی مرا بس نَبود که به خدمت گزاری در من طمع دارند.» زینب کبری (علیهاالسّلام) به او تسلّی داده فرمود: «عمّه جان! آرام باش، کسی جرات ندارد چنین کاری کند.» آن گاه با کمال شهامت رو به مرد شامی کرد و فرمود: «ای بی حیا! ساکت باش، خداوند مقدّر نکرده که خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را به کنیزی به کسی ببخشند، نه تو و نه امیرت یزید، قادر نیستید چنین کاری بکنید.»یزید عصبانی شد و گفت: «می توانم همه را ببخشم.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «به خدا قسم! نمی توانی، مگر آنکه از دین اسلام و از ملّت محمّد (صلی الله علیه و آله وسلّم) خارج شوی و به دین و آئین دیگری درآیی.»یزید (لعنةالله علیه) گفت: «پدر و برادرت از دین خارج شدند.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «ای یزید! تو به دین پدر و برادرم هدایت شدی، جدّت به دست آنها اسلام آورد و آزاد شد. تو آزادشده پدرم هستی!»یزید گفت: «دروغ می گویی.» زینب (علیهاالسّلام) فرمود: «ما دروغ نمی گوییم، اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنوز هستند و فتح مکّه را در نظر دارند که ابوسفیان جدّ تو اسیر شده بود و جدّم او را آزاد کرد. تو ای یزید! امیر ظالم و بی حیایی هستی.» در این هنگام یزید ساکت شد. مرد شامی دوباره از او پرسید: «آیا این کنیزک را به من می بخشی؟» در این هنگام یزید خشمگین شد و گفت: «برو خدا تو را بکشد!»
دلداری به اسرا
...
wikifeqh: حضرت_زینب_رهبر_کاروان_اسرا