[ویکی فقه] مقدمات عقلی و مبانی استدلال همانطور که در علوم تاثیرگذار است در خداشناسی نیز تاثیر بسزائی دارد. گمان اینکه عقل نظری از رسیدن و درک بسیاری از امور ناتوان است، نمی تواند مانع از تاثیرگذاری مبانی ضروری عقلی شود. انکار و یا ثبوت حسن و قبح عقلی از مهمترین مسائل کلامی است که ثمره مهمی در معنی عدل خداوند ایفاء می کند. با توجه به ثمرات این اصل عقلی به بررسی آن می پردازیم.
عقل به عنوان مهمترین درک کننده قوه بشر برای تشخیص می باشد. بهروری از عقل در مکتب معتزله به عنوان روش اصلی درک حقایق می باشد و یکی از ادراکات عقل شناخت حسن و قبح افعال است که عدلیه ( امامیه و معتزله) آن را پایه بسیاری از مباحث اعتقادی و معرفتی خویش قرار داده اند.
معانی حسن و قبح
حسن و قبح به سه معنی به کار می رود: الف- هر صفت کمالی را حسن و هر صفت نقصی را قبیح گویند، مانند علم و جهل. ب- هر چه ملایم و سازگار با طبع باشد، حسن است مانند لذاتها و منافی و ناسازگار با طبع را قبیح نامند مانند آلام. ج- هر فعلی را که فاعل مختار آن مستحق مدح و ستایش در دنیا و مستحق ثواب در آخرت باشد، حسن گویند و هر فعلی را که فاعل مختار آن مستحق مذمت و نکوهش در دنیا و مستحق عذاب در آخرت باشد، قبیح نامند. واضح است که مورد اول و دوم مورد بحث نیست؛ زیرا آنچه که مورد اختلاف اشاعره و اهل حدیث از سوئی و عدلیه است مورد سوم می باشد که به مباحث آن می پردازیم.
عقلی بودن حسن و قبح
اثبات حسن و قبح عقلی قبل از شرعی ۱- حسن و قبح افعال به عقل ثابت است نه به شرع ، برای اینکه: اولا: وجدان هر کس حتی کافران و حکمای هند که منکر شرایع و ادیان هستند به خوبی برخی از افعال مانند احسان، راستی، درستی و زشتی برخی دیگر چون ظلم و دروغ و نادرستی به ضرورت عقل حکم می کند. ثانیا: اگر عقل حسن و قبح افعال را درک نکند بکلی بنیان و اساس شرایع، عاطل و باطل خواهد بود. ۲- اگر حسن و قبح ذاتی و عقلی نباشد لازم می آید که شرعی هم نباشد؛ از جهت انتفای قبح کذب از جانب شرع . زیرا هرگاه کذب عقلا قبیح نباشد صدور آن از شارع جایز خواهدبود، و خداوند در قرآن مجید وعده ها و وعیدها داده پس خلف وعده از او جایز است و دیگر اعتباری به این وعده و وعیدها نخواهد بود. ۳- با انکار حسن و قبح عقلی اثبات شرایع ممکن نیست؛ بنابراین قول چون دروغ گفتن قبیح نیست، اگر پیغمبری هم که نبوت او ثابت شده خبر دهد که دروغ قبیح است، از او نمی توان قبول کرد؛ زیرا احتمال کذب آن می رود و نبوت هیچ پیغمبری ثابت نخواهد شد؛ چون خلاف حکمت و تصدیق دروغگو بر خدا قبیح نیست و بعید نیست که کسی به دروغ ادعای پیغمبری کند و خدا معجزاتی بر دست او جاری سازد و او را تصدیق نماید و او هم بسیاری چیزها را که خدا منع نکرده و یا امر نفرموده، برای مردم حرام و واجب گرداند و نیز ممکن است فردای قیامت خداوند اهل طاعت را به دوزخ و اهل معصیت را به بهشت ببرد؛ زیرا بنا بر قول آنها (مخالفان حسن و قبح عقلی) طاعت و معصیت، یکسان و مطیع و عاصی به حسب عقل، تفاوتی با هم ندارند، بلکه ثواب و عقاب هم یکسان است و حسن و قبحی ندارد. آنچه گذشت خلاصه ای بود در مورد مساله بسیار مهمی که جایگاه عظیمی در علوم کلام ، اصول و اخلاق دارد. اجمالا باید گفت حسن و قبح عقلی یا مستقلات عقلیه همان اموری هستند که عقل به تنهایی و بدون کمک شرع آنها را درک می کند. در مورد این مساله اختلافها و نزاعهایی پیش آمده که عمده آن اختلافات مربوط به دو دسته عدلیه و اشاعره است.
حسن و قبح در قرآن
...
عقل به عنوان مهمترین درک کننده قوه بشر برای تشخیص می باشد. بهروری از عقل در مکتب معتزله به عنوان روش اصلی درک حقایق می باشد و یکی از ادراکات عقل شناخت حسن و قبح افعال است که عدلیه ( امامیه و معتزله) آن را پایه بسیاری از مباحث اعتقادی و معرفتی خویش قرار داده اند.
معانی حسن و قبح
حسن و قبح به سه معنی به کار می رود: الف- هر صفت کمالی را حسن و هر صفت نقصی را قبیح گویند، مانند علم و جهل. ب- هر چه ملایم و سازگار با طبع باشد، حسن است مانند لذاتها و منافی و ناسازگار با طبع را قبیح نامند مانند آلام. ج- هر فعلی را که فاعل مختار آن مستحق مدح و ستایش در دنیا و مستحق ثواب در آخرت باشد، حسن گویند و هر فعلی را که فاعل مختار آن مستحق مذمت و نکوهش در دنیا و مستحق عذاب در آخرت باشد، قبیح نامند. واضح است که مورد اول و دوم مورد بحث نیست؛ زیرا آنچه که مورد اختلاف اشاعره و اهل حدیث از سوئی و عدلیه است مورد سوم می باشد که به مباحث آن می پردازیم.
عقلی بودن حسن و قبح
اثبات حسن و قبح عقلی قبل از شرعی ۱- حسن و قبح افعال به عقل ثابت است نه به شرع ، برای اینکه: اولا: وجدان هر کس حتی کافران و حکمای هند که منکر شرایع و ادیان هستند به خوبی برخی از افعال مانند احسان، راستی، درستی و زشتی برخی دیگر چون ظلم و دروغ و نادرستی به ضرورت عقل حکم می کند. ثانیا: اگر عقل حسن و قبح افعال را درک نکند بکلی بنیان و اساس شرایع، عاطل و باطل خواهد بود. ۲- اگر حسن و قبح ذاتی و عقلی نباشد لازم می آید که شرعی هم نباشد؛ از جهت انتفای قبح کذب از جانب شرع . زیرا هرگاه کذب عقلا قبیح نباشد صدور آن از شارع جایز خواهدبود، و خداوند در قرآن مجید وعده ها و وعیدها داده پس خلف وعده از او جایز است و دیگر اعتباری به این وعده و وعیدها نخواهد بود. ۳- با انکار حسن و قبح عقلی اثبات شرایع ممکن نیست؛ بنابراین قول چون دروغ گفتن قبیح نیست، اگر پیغمبری هم که نبوت او ثابت شده خبر دهد که دروغ قبیح است، از او نمی توان قبول کرد؛ زیرا احتمال کذب آن می رود و نبوت هیچ پیغمبری ثابت نخواهد شد؛ چون خلاف حکمت و تصدیق دروغگو بر خدا قبیح نیست و بعید نیست که کسی به دروغ ادعای پیغمبری کند و خدا معجزاتی بر دست او جاری سازد و او را تصدیق نماید و او هم بسیاری چیزها را که خدا منع نکرده و یا امر نفرموده، برای مردم حرام و واجب گرداند و نیز ممکن است فردای قیامت خداوند اهل طاعت را به دوزخ و اهل معصیت را به بهشت ببرد؛ زیرا بنا بر قول آنها (مخالفان حسن و قبح عقلی) طاعت و معصیت، یکسان و مطیع و عاصی به حسب عقل، تفاوتی با هم ندارند، بلکه ثواب و عقاب هم یکسان است و حسن و قبحی ندارد. آنچه گذشت خلاصه ای بود در مورد مساله بسیار مهمی که جایگاه عظیمی در علوم کلام ، اصول و اخلاق دارد. اجمالا باید گفت حسن و قبح عقلی یا مستقلات عقلیه همان اموری هستند که عقل به تنهایی و بدون کمک شرع آنها را درک می کند. در مورد این مساله اختلافها و نزاعهایی پیش آمده که عمده آن اختلافات مربوط به دو دسته عدلیه و اشاعره است.
حسن و قبح در قرآن
...
wikifeqh: حسن_و_قبح_در_مکتب_معتزله