حسرت بر تقوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسرت بر تقوا (قرآن). کافران و گنهکاران و کسانی که تقواپیشگی نکردند در آخرت به خاطر نداشتن تقوا حسرت و افسوس می خورند.
کافران و گناهکاران در قیامت، از تقوا نداشتن در دنیا حسرت می خورند:«ان تقول نفس یـحسرتی علی ما فرطت فی جنـب الله وان کنت لمن السـخرین• او تقول لو ان الله هدنی لکنت من المتقین• او تقول حین تری العذاب لو ان لی کرة فاکون من المحسنین• بلی قد جاءتک ءایـتی فکذبت بها واستکبرت وکنت من الکـفرین؛ (این دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قیامت بگوید: افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان (آیات او) بودم!•یا بگوید: اگر خداوند مرا هدایت می کرد، از پرهیزگاران بودم! • یا هنگامی که عذاب را می بیند بگوید: ای کاش بار دیگر (به دنیا) باز می گشتم و از نیکوکاران بودم!• آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبر نمودی و از کافران بودی!»
دچار شدن به حسرت قیامت
ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله...، در مجمع البیان گفته: کلمه تفریط، به معنای اهمال کاری در عملی است که باید فورا به آن اقدام نمود، تا جایی که وقتش فوت شود. و نیز در معنای کلمه یا حسرتا گفته: تحسر، به معنای غم خوردن از چیزی است که وقتش فوت شده باشد، به خاطر انحسار (متضرر شدن) آدمی به صورتی که دیگر تدارکش ممکن نباشد. و راغب در معنای کلمه جنب گفته در اصل به معنای عضو (پهلو) بوده، سپس به طور استعاره در سمت آن عضو استعمال کرده اند، چون عادتشان در سایر اعضاء نیز بر این بوده که نام آن را در سمت آن به نحو استعاره استعمال می کردند. مانند راست و چپ. و بنابراین جنب الله، که به معنای جانب و ناحیه خدا است عبارت است از چیزهایی که بر عبد واجب است با خدای خود معامله نموده از سوی خود به سوی خدا روانه کند و مصداق آن این است که تنها او را عبادت کند و از نافرمانی او اجتناب ورزد. و تفریط در جنب خدا به معنای کوتاهی در آن است. و در جمله: و ان کنت لمن الساخرین، کلمه ان مخفف ان است. و ساخرین اسم فاعل از سخر به معنای استهزاء کنندگان می باشد. و معنای آیه چنین است: اگر من شما را به این خطاب مخاطب می سازم، تنها بدان جهت است که بیم آن می رود (و یا تا آنکه نکند) یکی از شما بگوید: وا حسرتا! از آن کوتاهی که من در جانب خدا کردم، و من به درستی از استهزاء کنندگان بودم. و محل گفتن این سخن قیامت است. او تقول لو ان الله هدانی لکنت من المتقین، ضمیر در تقول به همان نفس بر می گردد، و مراد از هدایت در هدینی، ارشاد و نشان دادن راه است، و معنایش این است: تا آنکه کسی نگوید: اگر خدا راهنماییم می کرد از پرهیزکاران می بودم، در حقیقت با این خطاب عذر و بهانه را از دست کفار می گیرد. او تقول حین تری العذاب لو ان لی کرة فاکون من المحسنین، کلمه لو، برای تمنی است (که در فارسی می گوییم: ای کاش). و کلمه کرة، به معنای برگشت است. و معنای آیه چنین است: و یا، تا آن که نکند کسی و آرزومندی هنگام دیدن عذاب روز قیامت بگوید: ای کاش برگشتی به دنیا بود، در نتیجه من از نیکوکاران می شدم. بلی قد جاءتک آیاتی فکذبت بها و استکبرت و کنت من الکافرین، این آیه رد و پاسخ خصوص کلام دوم او است که می گفت: اگر خدا مرا هدایت کرده بود از پرهیزکاران می بودم، و این جواب را خدای تعالی در قیامت می دهد، هم چنان که سخن او هم در همان موطن است. و سیاق جواب، شاهد بر آن است. در آیات گذشته دستور مؤکدی برای توبه و اصلاح و جبران اعمال گذشته آمده بود، آیات مورد بحث در تعقیب آن آمده، نخست می گوید: این دستورها به خاطر آن داده شد که مبادا کسی روز قیامت بگوید: افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم! و آیات و رسولان او را به سخریه گرفتم! (ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین) یا حسرتا در اصل یا حسرتی، بوده (حسرت به یاء متکلم اضافه شده است) و حسرت به معنی اندوه و غم بر چیزهایی است که از دست رفته و پشیمانی ببار آورده است. آری هنگامی که انسان وارد عرصه محشر می شود و نتیجه تفریط ها، و مسامحه کاری ها و خلافکاری ها، و شوخی گرفتن جدی ها، را در برابر چشم خود می بیند، فریادش به وا حسرتا بلند می شود، اندوهی سنگین توام با ندامتی عمیق بر قلب او سایه می افکند، و این حالت درونی خود را بر زبان آورده و به صورت جمله های فوق بیان می دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس