حدیث رایت خیبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پس از فراز و نشیب های فراوان، پایه های حکومت اسلامی در مدینه استقرار یافت؛ یهودیان مدینه و اطراف آن، که در واقع به علت نقض پیمان خود که با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بسته بودند، دچار سرنوشتی شوم شده بودند، در پی آن تعدادی از آن ها کشته و برخی قبایل نیز مانند "بنی قینقاع" و "بنی نضیر" به منطقه "خیبر" کوچانده شدند. به تدریج دشمنی ها آشکار شد، تا آن که در سال هفتم هجری، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) پس از "صلح حدیبیه" فرصتی یافت تا با بازماندگان یهودیان در جزیرة العرب به نبرد بپردازد.
رایت در لغت به معنی درفش فرماندهی کل و بزرگترین پرچم است. آن را ام الحرب یعنی مرکز و اصل و اساس جنگ گفته اند زیرا تا در میدان برافراشته است بدان معنی است که فرمانده در مرکز ستاد باقی است و جنگ ادامه دارد. هر واحد رزمی نیز جداگانه پرچمی دارد که لواء گفته می شود و رتبت آن از رایت پائین تر است. معمولا رایت به سرداری سپرده می شود که استعداد نظامی و نیروی بدنی و هوش و استقامت و سرعت عمل و معنویات او از دیگران بیشتر باشد و تا آخرین نفس برای بر پا داشتن آن مقاومت و فداکاری نماید.
پرچم دار پیامبر
رایت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) در همه غزوات به دست علی (علیه السّلام) بود انس بن مالک و جابر بن عبدالله انصاری از رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) روایت کرده اند که «علی پسر عم و حامل رایت من است» علی متقی از طبرانی از بریدة بن الحصیب آورده است که از رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) پرسیدند: روز قیامت چه کسی رایت ترا در دست خواهد داشت؟ فرمود چه کسی بهتر از آن که آن را در دنیا در دست دارد علی بن ابی طالب (علیه السّلام)
← سند ابن عباس
خیبر کلمه ای است عبرانی (خبر «kheber)» یعنی طایفه و جماعت یا قلعه و پادگان. لغت نویسان عرب آن را عالم به احکام خدا یا کشاورز... معنی کرده اند واحه خیبر در دویست و پنجاه کیلومتری شمال مدینه در راه تبوک و شام واقع است. این دشت سرسبز از دیر باز مسکن دسته ای از یهودیان بوده که خود را از نسل رکاب می دانستند و می گفتند بازماندگان جندب (یونادب «junadeb») پسر رکابند و بعد از ویران شدن هیکل و قتل عام اورشلیم به خیبر مهاجرت کرده اند. مردانی ثروتمند و ملاک و رباخوار ولی شجاع و پرکار بودند. به زبان عربی با لهجه یهودی حرف می زدند و از بین ایشان شاعران به نامی برخاسته بودند. واحه خیبر به نام سه دژ بزرگ آن به سه منطقه تقسیم و هر منطقه شامل چند قلعه بزرگ و کوچک بود و باغ ها و مزارع سرسبز داشت. یکی از آنها منطقه دژ نطاة (یعنی تاج خوشه خرما) دویمی منطقه دژ شق (برادر) و سیمی منطقه دژ کتیبه (بر وزن سفینه یعنی دسته ای از لشکریان) نام داشت.
← تحریکات یهود
...

پیشنهاد کاربران

بپرس