حاشیه نویسی
/hASiyenevisi/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حاشیه نویسی، از سنّتهای نوشتاری مسلمانان ، به معنای نوشتن نکاتی در کناره های (هوامش) یک متن برای توضیح یا نقد یا تصحیح آن و نیز تألیف آثاری مستقل با همین هدف است.
این اصطلاح با مصدر حَشْو به معنای افزایش و با حاشیه به معنای کناره و پیرامون، پیوند تنگاتنگ دارد؛ چه، حاشیه نویسی در عمل افزودنِ مطالبی در کناره های متن مکتوب است .در زبان عربی، حاشیه به معنای کناره (که نام محلّ است) به معنای آنچه در حاشیه نوشته می شود (= حالّ) به کار رفته است. حاشیه ها را توشیح و تعلیق یا تعلیقه نیز نامیده اند.آقابزرگ طهرانی ، با تصریح بر تفاوت نداشتن تعلیقات و حواشی، یادآور شده است که اصطلاح تعلیق اغلب بر حاشیه های کتابهای معقول اطلاق می شود؛ اما، نمونه های بسیاری و جود دارد که نشان می دهد کاربرد تعلیقه برای حواشیِ کتابهای نقلی و کاربرد حاشیه برای حواشی کتابهای علوم عقلی نیز کاملا معمول بوده است. تعابیر پاره ای از حاشیه نویسان هم نشان می دهد که خود آنان نیز میان تعلیقه و حاشیه تفاوتی قائل نمی شده اند، حتی گاه چنین فهمیده می شود که تعلیق با شرح یکی انگاشته شده است.
پیام سفید گذاشتن کنار صفحات
به طور کلی، سفید باقی گذاشتن کناره های صفحاتِ نُسَخ خطی، صرف نظر از ضرورتهای هنر کتاب آرایی، احتمالا واجد این پیام بوده است که خوانندگان می توانند نظر خویش را درباره متن در این کناره ها بنویسند؛ گو این که اولین کسانی که در کناره های صفحات چیزی نوشتند، خودِ مؤلفان یا ناسخان یا صاحبان کتاب ها بودند که یا در هنگام بازخوانی نوشته های خویش، شَکلِ درستِ کلماتِ مغلوط را در کنار صفحات می نوشتند یا در آن جا کلمات یا علائمی درج می کردند که دلالتهای معنایی آن ها را خود در می یافتند.قدمت درج جمله های توضیحی یا انتقادی در حواشی متون با پدیدآیی خود این متن ها تقریبآ هم زمان دانسته شده؛ چه، این کاملا طبیعی بوده است که خواننده متن، نظر خود را ــ هر چه باشدــ در کنار آن درج نماید. با این همه، تشخیص قدمت حاشیه ها آسان نیست، زیراحاشیه نویسی کار غیرمستقلی تلقی می شده است و حاشیه نویسان در جاهای دلخواه در حواشی برخی صفحات مطالبی می نوشتند و این نوشته ها معمولا انجامه و تاریخ کتابت ندارند؛ بنابراین، حتی با و جود نسخه های خطی تاریخ داری که قدمتشان به سده سوم می رسد، نمی توان قدمت حواشی آن ها را تا همان زمان به عقب برد.
سابقه
به نظر روزنتال، سابقه این نوع حواشی، به پیش تر از قرن پنجم نمی رسد.شخصی به نام ابن مسرور ظاهرآ در قرن پنجم بر کتاب الحس و المحسوس ارسطو حاشیه هایی نوشته است. در مقابل، تعیین پیشینه حاشیه هایی که مستقلا تألیف شده اند آسان تر است.این آثار گاه نام مستقلی دارند، مانند ردّالمُحتار علی الدُّرالمختار، از ابن عابدین، که خود در مقدمه اثرش آن را حاشیه شمرده است، و گاه کلمه حاشیه یا حواشی سرآغاز عنوان آنهاست.
نخستین حاشیه نویس
...
این اصطلاح با مصدر حَشْو به معنای افزایش و با حاشیه به معنای کناره و پیرامون، پیوند تنگاتنگ دارد؛ چه، حاشیه نویسی در عمل افزودنِ مطالبی در کناره های متن مکتوب است .در زبان عربی، حاشیه به معنای کناره (که نام محلّ است) به معنای آنچه در حاشیه نوشته می شود (= حالّ) به کار رفته است. حاشیه ها را توشیح و تعلیق یا تعلیقه نیز نامیده اند.آقابزرگ طهرانی ، با تصریح بر تفاوت نداشتن تعلیقات و حواشی، یادآور شده است که اصطلاح تعلیق اغلب بر حاشیه های کتابهای معقول اطلاق می شود؛ اما، نمونه های بسیاری و جود دارد که نشان می دهد کاربرد تعلیقه برای حواشیِ کتابهای نقلی و کاربرد حاشیه برای حواشی کتابهای علوم عقلی نیز کاملا معمول بوده است. تعابیر پاره ای از حاشیه نویسان هم نشان می دهد که خود آنان نیز میان تعلیقه و حاشیه تفاوتی قائل نمی شده اند، حتی گاه چنین فهمیده می شود که تعلیق با شرح یکی انگاشته شده است.
پیام سفید گذاشتن کنار صفحات
به طور کلی، سفید باقی گذاشتن کناره های صفحاتِ نُسَخ خطی، صرف نظر از ضرورتهای هنر کتاب آرایی، احتمالا واجد این پیام بوده است که خوانندگان می توانند نظر خویش را درباره متن در این کناره ها بنویسند؛ گو این که اولین کسانی که در کناره های صفحات چیزی نوشتند، خودِ مؤلفان یا ناسخان یا صاحبان کتاب ها بودند که یا در هنگام بازخوانی نوشته های خویش، شَکلِ درستِ کلماتِ مغلوط را در کنار صفحات می نوشتند یا در آن جا کلمات یا علائمی درج می کردند که دلالتهای معنایی آن ها را خود در می یافتند.قدمت درج جمله های توضیحی یا انتقادی در حواشی متون با پدیدآیی خود این متن ها تقریبآ هم زمان دانسته شده؛ چه، این کاملا طبیعی بوده است که خواننده متن، نظر خود را ــ هر چه باشدــ در کنار آن درج نماید. با این همه، تشخیص قدمت حاشیه ها آسان نیست، زیراحاشیه نویسی کار غیرمستقلی تلقی می شده است و حاشیه نویسان در جاهای دلخواه در حواشی برخی صفحات مطالبی می نوشتند و این نوشته ها معمولا انجامه و تاریخ کتابت ندارند؛ بنابراین، حتی با و جود نسخه های خطی تاریخ داری که قدمتشان به سده سوم می رسد، نمی توان قدمت حواشی آن ها را تا همان زمان به عقب برد.
سابقه
به نظر روزنتال، سابقه این نوع حواشی، به پیش تر از قرن پنجم نمی رسد.شخصی به نام ابن مسرور ظاهرآ در قرن پنجم بر کتاب الحس و المحسوس ارسطو حاشیه هایی نوشته است. در مقابل، تعیین پیشینه حاشیه هایی که مستقلا تألیف شده اند آسان تر است.این آثار گاه نام مستقلی دارند، مانند ردّالمُحتار علی الدُّرالمختار، از ابن عابدین، که خود در مقدمه اثرش آن را حاشیه شمرده است، و گاه کلمه حاشیه یا حواشی سرآغاز عنوان آنهاست.
نخستین حاشیه نویس
...
wikifeqh: حاشیه_نویسی
دانشنامه آزاد فارسی
اصطلاحی در نسخه شناسی و مطالبی که در گذشته در اطراف متن اصلی کتاب می نوشتند. کنارۀ اطراف نوشته که آن را طلااندازی یا تشعیر می کردند نیز حاشیه خطاب می شد. مطالبی که در حاشیه ذکر می شد متفاوت بود، گاه شرح و توضیح مطالب مبهم، معنی الفاظ، یا نقد و ردّ نوشتۀ مؤلف در سه طرف بالا، پایین، و سمت چپ همان صفحه نوشته می شد. نویسندگانِ این حاشیه ها را مَحْشی یا حاشیه نویس و عمل را حاشیه نویسی یا تَحْشیه می گفتند. ناسخان نیز این حاشیه ها را ـ اگر از اعتبار علمی و اهمیت برخوردار بود ـ همراه با متن کتاب استنساخ می کردند، یا آن ها را به صورت رساله یا کتابی مستقل درمی آوردند. گاه نیز صاحبان نسخه شرح و بسط و تکمیل نقایص کتاب خود را در حاشیه می آوردند و گاه کاتبان نیز در حاشیۀ نسخۀ خطی یا چاپ سنگی، کتاب یا کتاب های دیگری را می نوشتند، به طوری که دو یا چند کتاب در یک مجلد آورده می شد. سابقۀ حاشیه نویسی در تاریخ اسلام به روزگار انتشار گستردۀ کتاب های خطی بازمی گردد و این موضوع در بسط علم نقش مهمی داشته است. پس از گسترش صنعت چاپ، حاشیه نویسی به صورت درج مطالب افزودۀ مؤلف یا مترجم در زیر صفحه (پانویس) یا در انتهای مطلب (پی نویس) تغییر یافت.
wikijoo: حاشیه_نویسی
مترادف ها
جمع، مبلغ، حاشیه نویسی، بچه کوچک، یادداشت مختصر
حاشیه نویسی، تفسیر، یادداشت
توجه، حاشیه نویسی، یادداشت، ثبت، نشان گذاری، نمادسازی، بخاطر سپاری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
محشی کردن ؛ محشا کردن. حاشیه نوشتن بر کتابی. تحشیه :
آنکه چون غنچه دلش را ز حقیقت بنهفت
ورق خاطر از آن نسخه محشی ( محشا ) میکرد .
حافظ.
آنکه چون غنچه دلش را ز حقیقت بنهفت
ورق خاطر از آن نسخه محشی ( محشا ) میکرد .
حافظ.
تحشیه