[ویکی فقه] جلاء الأذهان و جلاء الأحزان (کتاب). جلاء الأذهان و جلاء الأحزان یا تفسیر گازُر، تفسیر فارسی قرآن از ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی، مفسر گمنام امامی احتمالاً در قرن هشتم می باشد.
جلاء الاذهان تالیف ابو المحاسن جرجانی است. استاد «میر جلال الدین حسینی ارموی» که این تفسیر را در سال ۱۳۳۸ تصحیح کرده اند، اعتقاد دارد که اساس بیانات تفسیری مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» در تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» «شیخ جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی بن خزاعی نیشابوری رازی» بوده است. بدین معنی که «ابو المحاسن جرجانی» تفسیر ابو الفتوح را اساس و اصل و ماخذ برای خود قرار داده است. وی در این کار گاهی عبارات را بدون هیچ گونه تغییری آورده است. در عین حال در بسیاری از موارد تغییر بسیار مختصری در نظرات تفسیری ابو الفتوح به وجود آورده و یا آن را تلخیص کرده است.
جلاء الاذهان تالیف ابو المحاسن جرجانی است. استاد «میر جلال الدین حسینی ارموی» که این تفسیر را در سال ۱۳۳۸ تصحیح کرده اند، اعتقاد دارد که اساس بیانات تفسیری مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» در تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» «شیخ جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی بن خزاعی نیشابوری رازی» بوده است. بدین معنی که «ابو المحاسن جرجانی» تفسیر ابو الفتوح را اساس و اصل و ماخذ برای خود قرار داده است. وی در این کار گاهی عبارات را بدون هیچ گونه تغییری آورده است. در عین حال در بسیاری از موارد تغییر بسیار مختصری در نظرات تفسیری ابو الفتوح به وجود آورده و یا آن را تلخیص کرده است.
[ویکی فقه] جلاء الاذهان و جلاء الاحزان (کتاب). جلاء الأذهان و جلاء الأحزان یا تفسیر گازُر، تفسیر فارسی قرآن از ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی، مفسر گمنام امامی احتمالاً در قرن هشتم می باشد.
جلاء الاذهان تالیف ابو المحاسن جرجانی است. استاد «میر جلال الدین حسینی ارموی» که این تفسیر را در سال ۱۳۳۸ تصحیح کرده اند، اعتقاد دارد که اساس بیانات تفسیری مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» در تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» «شیخ جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی بن خزاعی نیشابوری رازی» بوده است. بدین معنی که «ابو المحاسن جرجانی» تفسیر ابو الفتوح را اساس و اصل و ماخذ برای خود قرار داده است. وی در این کار گاهی عبارات را بدون هیچ گونه تغییری آورده است. در عین حال در بسیاری از موارد تغییر بسیار مختصری در نظرات تفسیری ابو الفتوح به وجود آورده و یا آن را تلخیص کرده است.
انگیزه نگارش
«ابو المحاسن جرجانی»، در دیباچه تفسیر خود ضمن بیان مطالبی پیرامون تفسیر قرآن کریم، به انگیزه نگارش و تالیف و سبک تفسیری خود اشاره می کند و می گوید:چون یکی از این دو متمسک، کتاب خدای و گذاشته مصطفی است و عوام از فائده این کتاب بی نصیب اند، از آن که علم تاویل و تفسیر آن کسی داند که سال های دراز در دریای علوم غوطه خورده باشد و به غوص فکر، جواهر بیان و نکات قرآن به دست آورده باشد نه از هر دریایی. بلکه از دریای «انا مدینة العلم و علی بابها» حاصل کرده باشد و تفاسیر اصحاب، آنچه به عربی است عوام را از آن بهره ای نیست، و آنچه به زبان فارسی است بعضی که اختصاری دارد از فائده عاری است، و آنچه مطول است در او اعراب و لغت و اشتقاق و قرائت قراء و اختلاف مفسران از بس که آورده اند عوام در مطالعه آن سرگشته و حیران می مانند و از فائده آن بی نصیب می شوند، چون حال بر این جمله یافتم از بخشنده جان و بخشاینده انس و جان مدد خواستم و به توفیق و یاری وی این کتاب را در تفسیر قرآن تالیف کردم و نام او «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن» نهادم و در او جمع کردم از تاویل آیات و تفسیر مشکلات، آنچه بزرگان دین و پیشوایان اهل یقین بر محک عقل زده اند.لذا مشاهده می شود که مؤلف ضمن انتقاد و خرده گیری از سایر مفسران، که گاه در بیان تفسیر آیات به ایراد نکات ادبی و اشتقاق و قرائت قراء و امثال آنها می پردازند و بدین طریق عوام را از فهم نکات تفسیری کلام خداوند باز می دارند، معتقد است که مفسران جهت ایجاد نقش هدایتگری قرآن باید با بیانی درخور فهم و توجه عوام به تفسیر آیات بپردازند. این نظر و تفکر تفسیری «ابو المحاسن جرجانی» در گزینش نوع روش یک مفسر در تفسیر قرآن، اصلی است که در تفاسیر قرن اخیر مورد عنایت مفسران قرار گرفته است. از آنجا که خداوند کلام خود را «هدی للناس» قرار داده است شایسته است که تلقی و برداشت مفسران و اسلوب نگارشی در تفسیر، اسلوبی باشد که علاوه بر جامع بودن، از ویژگی فراگیری و قابل استفاده بودن برای توده مردم برخوردار باشد و به تعبیر دیگر از اطناب ممل و ایجاز مخل به دور باشد.
معرفی تفسیر
تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان»، از جهت نگارشی بسیار خوب و عبارات آن دارای فصاحت و بلاغت و عاری از هر گونه اطناب می باشد. در عین حال در پاره ای از موارد که ایجاز مطلب باعث اخلال در کلام می شود بیان مفسر به صورت تفصیل ایراد شده است. وی مطالب تاریخی را متذکر شده و جهت تنوع موضوع و تقریب مطلب به ذهن خواننده، به اشعار عربی و فارسی تمثیل جسته است. البته با دقت در محتوای تفسیر مذکور سبک بیانی آن طبق فضای ادبی قرن نهم یا دهم ایراد شده است. گر چه این سبک شاید برای خوانندگان امروزی قدری مشکل به نظر برسد اما در واقع این گونه نگارش در نوع خود، سهم به سزایی در شکوفایی فرهنگ و ادبیات یک ملت ایفا کرده است. لذا مفسر، تمام آیات را در یک مجموعه تفسیری در حجم ده مجلد و به قطع وزیری تدوین کرده است که با اغماض از برخی مطالب که در حین مقاله به آنها اشاره خواهد شد در نوع خود تفسیری بدیع و مختصر و قابل استفاده برای همگان خواهد بود.برخی از محققان در کامل بودن این تفسیر از جهت در بر گرفتن تمام سوره های قرآن ایجاد تردید کرده اند و اعتقاد دارند که بخشی از قرآن توسط مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» تقریر شده است و پس از ایشان بخشی نیز توسط مفسری دیگر به نام «سید گازر»، به رشته تحریر درآمده است. اما وجود نسخ متعدد و تصریح علمای اعلام به ویژه صاحب «ریاض العلماء» به این که وی تمام دوره این تفسیر را که توسط «ابو المحاسن جرجانی» تدوین شده مشاهده کرده است، به نظر می رسد هیچ گونه تردیدی نسبت به این که مؤلف نصف اول تفسیر کسی بوده است و مؤلف نیمه دوم کس دیگر، باقی نمی ماند.مطلب دیگر آن که مفسران متقدم در بیانات تفسیری خود، به طور معمول به یک یا چند بعد خاص در مفاهیم قرآنی می پردازند. و همین مساله باعث به وجود آمدن روش های متفاوت تفسیری گردیده است. همان طور که قبلا گفته شد گر چه این سبک در نوع خود باعث احیای فرهنگ و ادبیات ویژه ای در تفاسیر قرآنی گردیده است، اما در جای خود باعث معطل ماندن سایر ابعاد تفسیری شده است. از این بیان روشن می شود که تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» با توجه به این که به زبان فارسی نگارش یافته است برای فارسی زبانان از نقطه نظر ملیت و فرهنگ، اهمیت شایان و مقام بسزایی دارد و آن استفاده سلیس و روان از زبان فارسی مرسوم در عصر مفسر است که در غالب موارد از زبان مورد استفاده تفسیر ابو الفتوح لطیف تر و شیرین تر است.
نام اصلی این تفسیر
...
جلاء الاذهان تالیف ابو المحاسن جرجانی است. استاد «میر جلال الدین حسینی ارموی» که این تفسیر را در سال ۱۳۳۸ تصحیح کرده اند، اعتقاد دارد که اساس بیانات تفسیری مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» در تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» «شیخ جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی بن خزاعی نیشابوری رازی» بوده است. بدین معنی که «ابو المحاسن جرجانی» تفسیر ابو الفتوح را اساس و اصل و ماخذ برای خود قرار داده است. وی در این کار گاهی عبارات را بدون هیچ گونه تغییری آورده است. در عین حال در بسیاری از موارد تغییر بسیار مختصری در نظرات تفسیری ابو الفتوح به وجود آورده و یا آن را تلخیص کرده است.
انگیزه نگارش
«ابو المحاسن جرجانی»، در دیباچه تفسیر خود ضمن بیان مطالبی پیرامون تفسیر قرآن کریم، به انگیزه نگارش و تالیف و سبک تفسیری خود اشاره می کند و می گوید:چون یکی از این دو متمسک، کتاب خدای و گذاشته مصطفی است و عوام از فائده این کتاب بی نصیب اند، از آن که علم تاویل و تفسیر آن کسی داند که سال های دراز در دریای علوم غوطه خورده باشد و به غوص فکر، جواهر بیان و نکات قرآن به دست آورده باشد نه از هر دریایی. بلکه از دریای «انا مدینة العلم و علی بابها» حاصل کرده باشد و تفاسیر اصحاب، آنچه به عربی است عوام را از آن بهره ای نیست، و آنچه به زبان فارسی است بعضی که اختصاری دارد از فائده عاری است، و آنچه مطول است در او اعراب و لغت و اشتقاق و قرائت قراء و اختلاف مفسران از بس که آورده اند عوام در مطالعه آن سرگشته و حیران می مانند و از فائده آن بی نصیب می شوند، چون حال بر این جمله یافتم از بخشنده جان و بخشاینده انس و جان مدد خواستم و به توفیق و یاری وی این کتاب را در تفسیر قرآن تالیف کردم و نام او «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن» نهادم و در او جمع کردم از تاویل آیات و تفسیر مشکلات، آنچه بزرگان دین و پیشوایان اهل یقین بر محک عقل زده اند.لذا مشاهده می شود که مؤلف ضمن انتقاد و خرده گیری از سایر مفسران، که گاه در بیان تفسیر آیات به ایراد نکات ادبی و اشتقاق و قرائت قراء و امثال آنها می پردازند و بدین طریق عوام را از فهم نکات تفسیری کلام خداوند باز می دارند، معتقد است که مفسران جهت ایجاد نقش هدایتگری قرآن باید با بیانی درخور فهم و توجه عوام به تفسیر آیات بپردازند. این نظر و تفکر تفسیری «ابو المحاسن جرجانی» در گزینش نوع روش یک مفسر در تفسیر قرآن، اصلی است که در تفاسیر قرن اخیر مورد عنایت مفسران قرار گرفته است. از آنجا که خداوند کلام خود را «هدی للناس» قرار داده است شایسته است که تلقی و برداشت مفسران و اسلوب نگارشی در تفسیر، اسلوبی باشد که علاوه بر جامع بودن، از ویژگی فراگیری و قابل استفاده بودن برای توده مردم برخوردار باشد و به تعبیر دیگر از اطناب ممل و ایجاز مخل به دور باشد.
معرفی تفسیر
تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان»، از جهت نگارشی بسیار خوب و عبارات آن دارای فصاحت و بلاغت و عاری از هر گونه اطناب می باشد. در عین حال در پاره ای از موارد که ایجاز مطلب باعث اخلال در کلام می شود بیان مفسر به صورت تفصیل ایراد شده است. وی مطالب تاریخی را متذکر شده و جهت تنوع موضوع و تقریب مطلب به ذهن خواننده، به اشعار عربی و فارسی تمثیل جسته است. البته با دقت در محتوای تفسیر مذکور سبک بیانی آن طبق فضای ادبی قرن نهم یا دهم ایراد شده است. گر چه این سبک شاید برای خوانندگان امروزی قدری مشکل به نظر برسد اما در واقع این گونه نگارش در نوع خود، سهم به سزایی در شکوفایی فرهنگ و ادبیات یک ملت ایفا کرده است. لذا مفسر، تمام آیات را در یک مجموعه تفسیری در حجم ده مجلد و به قطع وزیری تدوین کرده است که با اغماض از برخی مطالب که در حین مقاله به آنها اشاره خواهد شد در نوع خود تفسیری بدیع و مختصر و قابل استفاده برای همگان خواهد بود.برخی از محققان در کامل بودن این تفسیر از جهت در بر گرفتن تمام سوره های قرآن ایجاد تردید کرده اند و اعتقاد دارند که بخشی از قرآن توسط مرحوم «ابو المحاسن جرجانی» تقریر شده است و پس از ایشان بخشی نیز توسط مفسری دیگر به نام «سید گازر»، به رشته تحریر درآمده است. اما وجود نسخ متعدد و تصریح علمای اعلام به ویژه صاحب «ریاض العلماء» به این که وی تمام دوره این تفسیر را که توسط «ابو المحاسن جرجانی» تدوین شده مشاهده کرده است، به نظر می رسد هیچ گونه تردیدی نسبت به این که مؤلف نصف اول تفسیر کسی بوده است و مؤلف نیمه دوم کس دیگر، باقی نمی ماند.مطلب دیگر آن که مفسران متقدم در بیانات تفسیری خود، به طور معمول به یک یا چند بعد خاص در مفاهیم قرآنی می پردازند. و همین مساله باعث به وجود آمدن روش های متفاوت تفسیری گردیده است. همان طور که قبلا گفته شد گر چه این سبک در نوع خود باعث احیای فرهنگ و ادبیات ویژه ای در تفاسیر قرآنی گردیده است، اما در جای خود باعث معطل ماندن سایر ابعاد تفسیری شده است. از این بیان روشن می شود که تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» با توجه به این که به زبان فارسی نگارش یافته است برای فارسی زبانان از نقطه نظر ملیت و فرهنگ، اهمیت شایان و مقام بسزایی دارد و آن استفاده سلیس و روان از زبان فارسی مرسوم در عصر مفسر است که در غالب موارد از زبان مورد استفاده تفسیر ابو الفتوح لطیف تر و شیرین تر است.
نام اصلی این تفسیر
...
wikifeqh: جلاءالاذهان_و_جلاءالاحزان
[ویکی شیعه] جلاء الاذهان و جلاء الاحزان (کتاب). جِلاءالاذهان و جَلاءُالاحزان کتابی فارسی در تفسیر قرآن، مشهور به تفسیر گازُر اثر ابوالمحاسن جرجانی، مفسر شیعه در قرن دهم یا پیش از قرن هشتم قمری. برخی این تفسیر را برگرفته از تفسیر ابوالفتوح رازی می دانند. مؤلف کتاب، در مقدمه، هفت فصل درباره علوم قرآنی مطرح کرده و سپس وارد تفسیر آیات شده است.
نام اصلی این تفسیر «جِلاءالاذهان و جَلاءُالاحزان» است، اما به سبب شهرت مؤلف آن به گازر، به «تفسیر گازر» مشهور شده است.
درباره مؤلف تفسیر گازر میان محققان نظرات متفاوتی بیان شده است. برخی تفسیر گازر را خلاصه ای از تفسیر ابوالفتوح رازی دانسته اند، ولی جرجانی به این موضوع اشاره نکرده و حتی از تفسیر ابوالفتوح رازی نام نبرده است.
نام اصلی این تفسیر «جِلاءالاذهان و جَلاءُالاحزان» است، اما به سبب شهرت مؤلف آن به گازر، به «تفسیر گازر» مشهور شده است.
درباره مؤلف تفسیر گازر میان محققان نظرات متفاوتی بیان شده است. برخی تفسیر گازر را خلاصه ای از تفسیر ابوالفتوح رازی دانسته اند، ولی جرجانی به این موضوع اشاره نکرده و حتی از تفسیر ابوالفتوح رازی نام نبرده است.
wikishia: جلاء_الاذهان_و_جلاء_الاحزان_(کتاب)