گیرد بجریده ای حصاری
بخشد بقصیده ای دیاری.
نظامی.
جریده سواری توانا و چست بکار مصاف اندرون تن درست.
نظامی.
|| بقیه مال. ( منتهی الارب ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). باز مانده از مال. ( شرح قاموس ). || از شتران آنچه قوی و برگزیده شده. ( از متن اللغة ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || نبشته روشن کرده شده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ، جَرائِد. ( منتهی الارب ). || برهنه. ( یادداشت مؤلف ). || در فقه شیعه چوب کوتاه سبزی که وقت دفن زیر بغل میت گذارند. ( فرهنگ نظام ). چوبی که هنگام تدفین زیر بغل میت گذارند و آن را عصای قطع عرصات محشر دانند و این طریق امامیه است. ( بهارعجم ) ( آنندراج ) : بیشتر بخوانید ...