توحید
/towhid/
مترادف توحید: اقرار به یگانگی خدا کردن، ایمان به وحدانیت خدا داشتن، به یکتایی خدا ایمان آوردن، خدا را یگانه دانستن، یکی شمردن، یگانه کردن
برابر پارسی: یکتا پرستی، یکتاپرستی، یگانگی، یگانه پرستی
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: یگانه دانستن خداوند، یکتاپرستی، ( در ادیان ) یگانه دانستن خدا، اقرار به یگانگی خداوند، اخلاص، ( در تصوف ) مرحله ای از سلوک در آن، سالک ذهن خود را از هر چه غیر حق است، خالی می کند و جز به خداوند به چیزی توجه ندارد، ( اَعلام ) نام شهری در شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
ز جنی سخن گفت و از آدمی
ز گفتار پیغمبر هاشمی
ز توحید و قرآن و وعد و وعید
ز تهدید و از رسمهای جدید.
فردوسی.
سخن هیچ بهتر ز توحید نیست به ناگفتن و گفتن ، ایزد یکی است.
فردوسی.
وآنانکه مفسدان جهانند و مرتدان از ملت محمد و توحید کردگار.
منوچهری.
توحید تو تمام بدو گردددانستی ار تو واحد یکتا را.
ناصرخسرو.
آنها که نشنوند سخن زین پیمبران نزدیک اهل حکمت و توحید کافرند.
ناصرخسرو.
از ثنای تو خرک بی خبر است همچنان چون ثنوی از توحید.
سوزنی.
فرمانْت حرز توحید، اندر میان جانهاجان بر میان زمانه از بهر امتثالش.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 230 ).
علم تعطیل مشنوید از غیرسرّ توحید را خلل منهید.
خاقانی.
خلق تو اکسیر عدل ، نطق تو تفسیر عقل مدح تو توحید محض ،خصم تو مخصوص ذم.
خاقانی.
در توحید زن کآوازه داری چرا رسم مغان را تازه داری ؟
نظامی.
|| در اصطلاح سالکان ، تخلیص دل و تجرید او از آگاهی به غیر حق سبحانه و تعالی... ( آنندراج ) : طریق درویشان ذکر است و شکر و خدمت و طاعت وایثار و قناعت و توحید و توکل.... ( گلستان ).امید و هراسش نباشد ز کس
بر اینست بنیاد توحید و بس.
سعدی ( گلستان ).
روی از خدا به هرچه کنی شرک خالص است توحید محض کز همه رو در خدا کنیم.
سعدی.
|| ( اصطلاح فلسفه ) توحید در لغت یگانه کردن و به یگانگی وصف نمودن و علم توحید علمی است که بدان شناخته شود که غیر خدا وجود حقیقی نیست و اشیاء مظاهر اویند و علم به تفرید وجود محض است و به معنای یگانه دانستن پروردگار است و تنزیه خداست از حدثان و از شریک و بالاخره حکم کردن بر یگانگی خداست اندر ذات و صفات و افعال... و توحید را اقسام و انواع و مراتبی است از این قرار: توحید اخص الخواص ، توحید افعالی ، توحید الهی ، توحید حالی ، توحید خاص ، توحید خواص ، توحید ذاتی ، توحید شهودی ، توحید صفاتی ، توحید علمی ، توحید عیانی ، توحید عیانی کشفی. ( از فرهنگ علوم عقلی ).بیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
یگانه گردانیدن، یکتاقراردادن، ایمان آوردن
۱ - ( مصدر ) یکتا کردن یگانه کردن . ۲ - خدا را یگانه دانستن . ۳ - ( اسم ) اقرار بیگانگی خدای .
سوره ... سوره اخلاص . سوره قل هو الله احد . سوره یکصد و دوازدهم از قر آن کریم و آن مکیه است به چهار آیت .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خدا را یگانه دانستن، به یگانگی خدا ایمان آوردن.
۳. (اسم ) (تصوف ) مرحله ای که سالک به چیزی غیر از خداوند توجهی ندارد.
۴. (اسم ) سورۀ صدودوازدهم قرآن کریم، دارای ۴ آیه، مکی، اخلاص.
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] توحید، بنیادی ترین اصل اعتقادی در اسلام، به معنای یکتا و بی مانند دانستن خداوند، و همچنین بی شریک بودن او در خلق جهان. نخستین جملات حضرت محمد (ص) در آغاز دعوت مردم به اسلام، حاوی شهادت بر یکتایی خدا و دوری از شرک بوده است. توحید همچنین در قرآن کریم و روایات معصومین، مورد توجه قرار گرفته و سوره توحید در همین موضوع است.
توحید در فرهنگ اسلامی در برابر شرک دانسته شده و متکلمان مسلمان، مراتبی برای آن برشمرده اند؛ این مراتب عبارتند از: توحید ذاتی به معنای اعتقاد به یگانگی ذات خدا، توحید صفاتی به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او، توحید افعالی به معنای آنکه خداوند نیازی به کمک و یاور ندارد، و نیز توحید عبادی به معنای آنکه جز خداوند کسی سزاوار پرستش نیست، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبه آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
براهین و استدلال های متفاوتی برای اثبات توحید، در آیات قرآن کریم، احادیث معصومان و همچنین آثار فیلسوفان و متکلمان مسلمان وجود دارد. برهان تمانع، برهان بعثت انبیاء و برهان تعین، نمونه هایی از این دلایل هستند.
توحید در فرهنگ اسلامی در برابر شرک دانسته شده و متکلمان مسلمان، مراتبی برای آن برشمرده اند؛ این مراتب عبارتند از: توحید ذاتی به معنای اعتقاد به یگانگی ذات خدا، توحید صفاتی به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او، توحید افعالی به معنای آنکه خداوند نیازی به کمک و یاور ندارد، و نیز توحید عبادی به معنای آنکه جز خداوند کسی سزاوار پرستش نیست، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبه آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
براهین و استدلال های متفاوتی برای اثبات توحید، در آیات قرآن کریم، احادیث معصومان و همچنین آثار فیلسوفان و متکلمان مسلمان وجود دارد. برهان تمانع، برهان بعثت انبیاء و برهان تعین، نمونه هایی از این دلایل هستند.
wikishia: توحید
[ویکی اهل البیت] واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق می شود که جزء ندارد.
در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی یکی از اصول اعتقادی اسلام و همه ادیان ابراهیمی است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمین اسلامی دیگر اصول دین اسلام مبتنی بر اصل توحید هستند. به همین دلیل است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام در روایتی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کنند که "التوحید نصف الدین".؛ توحید نیمی از دین است.
و یا شخصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته»؛ شناخت خدا آن چنان که شایسته اوست. پرسید: حق معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: این که بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی که مثل و مانندی ندارد این است حق معرفت خداوند.
توحید به معنای یگانگی باری تعالی است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند، مورد بررسی قرار گیرد که از مهمترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است.
توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است، یعنی بی نظیر از هر جهت و مطلق از جمیع جهات است. بنابر توحید ذاتی، ذات پروردگار یگانه است، مثل و مانند ندارد و ماسوا همه مخلوق اوست. آیه کریمه « لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ».(سوره شوری/ 11) و یا آیه «وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ»(سوره اخلاص/4) مبین توحید ذاتی است.
توحید صفاتی یعنی صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراک و... حقایقی غیر از ذات پروردگار نیستند. همه صفات خداوند به یک چیز برمی گردد و آن ذات خداوند است و تمام این صفات عین ذات خداوند هستند.
امام علی علیه السلام در این مورد می فرمایند: «کل عزیز غیره ذلیل و کل قوی غیره ضعیف، و کل مالک غیره مملوک و کل عالم غیره متعلم و کل قادر غیره یقدر و یعجز; هر غیر او ذلیل است و هر نیرومندی جز او ناتوان است و هر مالکی جز او مملوک است و هر عالمی جز او نوآموز است و هر توانایی جز او گاه توانا و گاه ناتوان است»
در این روایت تاکید شده است که اوصاف خدای تعالی شخصا ویژه اویند و کسی در آن ها با او شریک نیست.
در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی یکی از اصول اعتقادی اسلام و همه ادیان ابراهیمی است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمین اسلامی دیگر اصول دین اسلام مبتنی بر اصل توحید هستند. به همین دلیل است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام در روایتی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کنند که "التوحید نصف الدین".؛ توحید نیمی از دین است.
و یا شخصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته»؛ شناخت خدا آن چنان که شایسته اوست. پرسید: حق معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: این که بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی که مثل و مانندی ندارد این است حق معرفت خداوند.
توحید به معنای یگانگی باری تعالی است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند، مورد بررسی قرار گیرد که از مهمترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است.
توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است، یعنی بی نظیر از هر جهت و مطلق از جمیع جهات است. بنابر توحید ذاتی، ذات پروردگار یگانه است، مثل و مانند ندارد و ماسوا همه مخلوق اوست. آیه کریمه « لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ».(سوره شوری/ 11) و یا آیه «وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ»(سوره اخلاص/4) مبین توحید ذاتی است.
توحید صفاتی یعنی صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراک و... حقایقی غیر از ذات پروردگار نیستند. همه صفات خداوند به یک چیز برمی گردد و آن ذات خداوند است و تمام این صفات عین ذات خداوند هستند.
امام علی علیه السلام در این مورد می فرمایند: «کل عزیز غیره ذلیل و کل قوی غیره ضعیف، و کل مالک غیره مملوک و کل عالم غیره متعلم و کل قادر غیره یقدر و یعجز; هر غیر او ذلیل است و هر نیرومندی جز او ناتوان است و هر مالکی جز او مملوک است و هر عالمی جز او نوآموز است و هر توانایی جز او گاه توانا و گاه ناتوان است»
در این روایت تاکید شده است که اوصاف خدای تعالی شخصا ویژه اویند و کسی در آن ها با او شریک نیست.
wikiahlb: توحید
[ویکی فقه] توحید (ابهام زدایی). توحید ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: توحید در علوم اسلامی• توحید (اسلام)، اعتقاد به یگانگی خداوند و نفی هرگونه شریک برای او• توحید (قرآن)، بحث توحید و یگانگی خداوند در قرآن کریم• توحید (حدیث )، بحث توحید و یگانگی خداوند در احادیث معصومین (علیهم السلام)• توحید (فلسفه )، بحث توحید و یگانگی خداوند در فلسفه اسلامی• توحید (عرفان )، بحث توحید و یگانگی خداوند در عرفان اسلامی• توحید (کلام )، بحث توحید و یگانگی خداوند در کلام اسلامی اقسام توحید• توحید افعالی، اعتقاد به فاعلیت محض بودن خدا در تمام جهان و کلیه اعمال (اعم از فعل اختیاری و غیر اختیاری) با علت و معلولش• توحید ذاتی، اعتقاد به یگانگی ذات خداوند تعالی• توحید صفاتی، عینیت ذات و صفات کمال و ذاتی خداوند• توحید در عبادت، نفی هر گونه شریکی در عبادات و پرستش برای خدا• توحید خالقیت، فی هر گونه شریکی در خالقیت برای خدا کاربردهای دیگر واژه توحید• توحید مصاحف، گردآوری مردم بر مصحف واحد
...
...
wikifeqh: یکتاپرستی
[ویکی فقه] توحید (اسلام). اعتقاد به یگانگی خداوند و نفی هرگونه شریک برای او را توحید گویند. از آن به مناسبت در باب طهارت و صلات سخن گفته شده است.
توحید، بنیادی ترین آموزه اعتقادی در اسلام می باشد که دارای جنبه های متعدد نظری و عملی است.مطابق مفهوم توحید، خداوند، یکتا، دارای همه صفات کمالی ، بی مانند، بری از تغییر و نیز خالق یگانه عالم و بی شریک است، اداره عالم به اراده او صورت می گیرد و دانش و توان فراگیرش بر همه عالم محیط است؛ همه آفریدگان باید او را پرستش کنند و این پرستش بی نیاز از پایمردی است.
از منظر قرآن
بنا بر قرآن ، باور توحیدی ریشه در فطرت انسان ها دارد و هرگونه اعتقاد و رفتار غیر توحیدی نشانه انحراف از این بنیان وجودی و ناشی از عوامل روانی و محیطی و جغرافیایی و تاریخی و غیره است.همه پیامبران منادی توحید بوده اند و بیشترین اهتمامشان زدودن شرک و آیین ها و رفتارهای مشرکانه بوده است.قرآن به ویژه از نوح و ابراهیم یاد می کند و به مناسبت های گوناگون و گاه به تفصیل، مبارزات توحیدی آنان را گزارش میدهد. همچنین از دو دین بزرگ یهودیت و مسیحیت به عنوان دو دین توحیدی نام می برد، هرچند برخی آرای آنان در همین موضوع (مثلاً فرزند خدا بودن عیسی ) را نقد می کند و آن را انحراف از توحید می خواند.
از منظر فلسفه و کلام
نظام های فلسفی و کلامی در جهان اسلام نیز با وجود پاره ای اختلافات، بر پایه توحید شکل گرفته اند. مذاهب و مکاتب و فِرق درون عالم اسلام نیز پیش از هر چیز با این آموزه آزموده شده اند.در مطالعات کنونی ادیان، مراد از توحید همان است که در یهودیت و مسیحیت و اسلام و در نظام های فلسفی مبتنی بر این ادیان وجود دارد، در برابر سایر تصورات از الوهیت در سنن دیگر دینی (مثلاً سرشت غیرشخصی خدا، حلول خدا در عالم، وجود نیروهای شر در کنار خدا)، مثل برخی صورت های آیین هندو و بودایی .
از منظر دین شناسی
...
توحید، بنیادی ترین آموزه اعتقادی در اسلام می باشد که دارای جنبه های متعدد نظری و عملی است.مطابق مفهوم توحید، خداوند، یکتا، دارای همه صفات کمالی ، بی مانند، بری از تغییر و نیز خالق یگانه عالم و بی شریک است، اداره عالم به اراده او صورت می گیرد و دانش و توان فراگیرش بر همه عالم محیط است؛ همه آفریدگان باید او را پرستش کنند و این پرستش بی نیاز از پایمردی است.
از منظر قرآن
بنا بر قرآن ، باور توحیدی ریشه در فطرت انسان ها دارد و هرگونه اعتقاد و رفتار غیر توحیدی نشانه انحراف از این بنیان وجودی و ناشی از عوامل روانی و محیطی و جغرافیایی و تاریخی و غیره است.همه پیامبران منادی توحید بوده اند و بیشترین اهتمامشان زدودن شرک و آیین ها و رفتارهای مشرکانه بوده است.قرآن به ویژه از نوح و ابراهیم یاد می کند و به مناسبت های گوناگون و گاه به تفصیل، مبارزات توحیدی آنان را گزارش میدهد. همچنین از دو دین بزرگ یهودیت و مسیحیت به عنوان دو دین توحیدی نام می برد، هرچند برخی آرای آنان در همین موضوع (مثلاً فرزند خدا بودن عیسی ) را نقد می کند و آن را انحراف از توحید می خواند.
از منظر فلسفه و کلام
نظام های فلسفی و کلامی در جهان اسلام نیز با وجود پاره ای اختلافات، بر پایه توحید شکل گرفته اند. مذاهب و مکاتب و فِرق درون عالم اسلام نیز پیش از هر چیز با این آموزه آزموده شده اند.در مطالعات کنونی ادیان، مراد از توحید همان است که در یهودیت و مسیحیت و اسلام و در نظام های فلسفی مبتنی بر این ادیان وجود دارد، در برابر سایر تصورات از الوهیت در سنن دیگر دینی (مثلاً سرشت غیرشخصی خدا، حلول خدا در عالم، وجود نیروهای شر در کنار خدا)، مثل برخی صورت های آیین هندو و بودایی .
از منظر دین شناسی
...
wikifeqh: یگانه_پرستی
[ویکی فقه] توحید (حدیث ). مضامین مرتبط با توحید در احادیث، به ویژه احادیث امامان اهل بیت پیامبر (علیهم السلام)، ادبیات گسترده و پرباری فراهم آورده است.
در این میان خطبه های توحیدی امیرمؤمنان (علیه السلام) شهرت بسیار دارد. شماری از این احادیث ، در تفسیر و تبیین آیات توحیدی قرآن است، شماری از آن ها نکاتی از آموزه توحید را ارائه می کند، و در برخی از آن ها برهان های یکتایی خدا و مراد از این یکتایی بیان شده است. نفی آموزه های غیرتوحیدی و رفتارهای غیر موحدانه و شرک آلود نیز موضوعِ شماری از احادیث است. جایگاه باور به توحید در دین نیز در تعدادی از احادیث مطرح شده است. بر پایه این احادیث، چند تن از محدّثان ، آثاری را در موضوع توحید، با همین نام یا نامی مشابه، فراهم آورده اند.
جایگاه توحید در اسلام
در بحث جایگاه توحید در اسلام ، احادیث فراوانی ذیل عنوان «ثواب الموحدین» روایت شده است. بنابراین احادیث، باور به توحید بی آمیختگی به شرک و از سر اخلاص ، ارزشمندترین عبادت قلبی (جوانحی) است، پاداش آن بهشت است و اهل توحید از عذاب به دورند؛ محبوبترین عبارت نزد خدا «لااله الاّ اللّه» است و به بیان امام رضا (علیه السلام)، در حدیث مشهور سلسلة الذهب ، این عبارت، اگر با شروطش ادا شود، «حِصن اَمنِ خدا» است.اساساً سنگ بنای دین، معرفت خدا ، یعنی یکی دانستن اوست و این، نخستین عبادت خدا نیز هست. بنا بر یک حدیث، اعتقاد به توحید به تنهایی نیمی از دین به شمار می رود.
معنای وحدت
سخنان امیرمؤمنان و دیگر امامان (علیهم السلام)، بیش از هر چیز ناظر به تبیین و توضیح مراد از وحدت است. نفی وحدت عددی و اعتباری و تفسیر وحدت به بساطت ذات و بی مانند بودن از یک سو و نیز تأکید بر فراتر بودن وحدت حق متعال از فهم عقلانی از سوی دیگر، با تعبیرات گوناگون بیان شده است.در جنگ جمل ، مردی اعرابی (بادیه نشین)، در باره مراد از واحد بودن خدا از امام علی (علیه السلام) سؤال کرد و از آن رو که مقام اقتضای این پرسش را نداشت، اعتراض جمع را برانگیخت، اما امام واکنش آنان را نپسندید و با تصریح بر این که همین مسئله اساس اقدامات ایشان بوده، به وی پاسخ داد.پاسخ امام این بود که یکی بودن به چهارگونه قابل توضیح است، دو گونه آن را نمی توان برای خدا به کار برد و کاربرد دو گونه دیگر درست است. دو گونه نخست عبارت است از :«واحد عددی» به معنای یکی در برابر دو تا و بیشتر، «واحد نوعی» به معنای گونه ای از یک جنس (یا صنفی از یک گونه).دوگونه دیگر عبارت است از :واحد به معنای بی مانند و بی شریک ، واحد به معنای حقیقتی بسیط که نه در تحقق خارجی و نه در عقل و وهم تجزیه پذیر نیست.امام قسم اخیر را با عنوان «احدیُّ المعنی» بیان کرد و افزود: کذلک اللّهُ ربّنا. همچنانکه آیه ۷۳ سوره مائده را، که موضوع آن رد تثلیث نصاراست، شاهدی بر نفی وحدت عددی خدا معرفی کرد.
← نفی شریک و شبیه
...
در این میان خطبه های توحیدی امیرمؤمنان (علیه السلام) شهرت بسیار دارد. شماری از این احادیث ، در تفسیر و تبیین آیات توحیدی قرآن است، شماری از آن ها نکاتی از آموزه توحید را ارائه می کند، و در برخی از آن ها برهان های یکتایی خدا و مراد از این یکتایی بیان شده است. نفی آموزه های غیرتوحیدی و رفتارهای غیر موحدانه و شرک آلود نیز موضوعِ شماری از احادیث است. جایگاه باور به توحید در دین نیز در تعدادی از احادیث مطرح شده است. بر پایه این احادیث، چند تن از محدّثان ، آثاری را در موضوع توحید، با همین نام یا نامی مشابه، فراهم آورده اند.
جایگاه توحید در اسلام
در بحث جایگاه توحید در اسلام ، احادیث فراوانی ذیل عنوان «ثواب الموحدین» روایت شده است. بنابراین احادیث، باور به توحید بی آمیختگی به شرک و از سر اخلاص ، ارزشمندترین عبادت قلبی (جوانحی) است، پاداش آن بهشت است و اهل توحید از عذاب به دورند؛ محبوبترین عبارت نزد خدا «لااله الاّ اللّه» است و به بیان امام رضا (علیه السلام)، در حدیث مشهور سلسلة الذهب ، این عبارت، اگر با شروطش ادا شود، «حِصن اَمنِ خدا» است.اساساً سنگ بنای دین، معرفت خدا ، یعنی یکی دانستن اوست و این، نخستین عبادت خدا نیز هست. بنا بر یک حدیث، اعتقاد به توحید به تنهایی نیمی از دین به شمار می رود.
معنای وحدت
سخنان امیرمؤمنان و دیگر امامان (علیهم السلام)، بیش از هر چیز ناظر به تبیین و توضیح مراد از وحدت است. نفی وحدت عددی و اعتباری و تفسیر وحدت به بساطت ذات و بی مانند بودن از یک سو و نیز تأکید بر فراتر بودن وحدت حق متعال از فهم عقلانی از سوی دیگر، با تعبیرات گوناگون بیان شده است.در جنگ جمل ، مردی اعرابی (بادیه نشین)، در باره مراد از واحد بودن خدا از امام علی (علیه السلام) سؤال کرد و از آن رو که مقام اقتضای این پرسش را نداشت، اعتراض جمع را برانگیخت، اما امام واکنش آنان را نپسندید و با تصریح بر این که همین مسئله اساس اقدامات ایشان بوده، به وی پاسخ داد.پاسخ امام این بود که یکی بودن به چهارگونه قابل توضیح است، دو گونه آن را نمی توان برای خدا به کار برد و کاربرد دو گونه دیگر درست است. دو گونه نخست عبارت است از :«واحد عددی» به معنای یکی در برابر دو تا و بیشتر، «واحد نوعی» به معنای گونه ای از یک جنس (یا صنفی از یک گونه).دوگونه دیگر عبارت است از :واحد به معنای بی مانند و بی شریک ، واحد به معنای حقیقتی بسیط که نه در تحقق خارجی و نه در عقل و وهم تجزیه پذیر نیست.امام قسم اخیر را با عنوان «احدیُّ المعنی» بیان کرد و افزود: کذلک اللّهُ ربّنا. همچنانکه آیه ۷۳ سوره مائده را، که موضوع آن رد تثلیث نصاراست، شاهدی بر نفی وحدت عددی خدا معرفی کرد.
← نفی شریک و شبیه
...
wikifeqh: توحید_در_حدیث
[ویکی فقه] توحید (عرفان ). توحید در عرفان، به این معنا است که جز خداوند چیز دیگری وجود ندارد؛ از این دید عارف مسلمان همه چیز را تجلی خدا می بیند و غیر از او چیزی را نمی بیند و ماسوی الله را مظاهر حق می داند که به عنایت او وجود یافته اند.
مراد از توحید به رغم اختلاف در تعابیر ونحوه تفصیل مراتب آن ، عبارت است از نفی وجودهای اعتباری و مقید و کثیر و اثبات وجود حقیقی و مطلق و یگانه حق تعالی از حیث ذات و صفات و افعال .
← در اصطلاح عارفان
عارفان با نظر به احوال و مقامات و مراتب سیر و سلوک ، توحید را مقصد اقصا و مطلب اعلا دانسته و تمام مقامات و احوال را، راهها و اسباب و مقدمات رسیدن به توحید نامیده اند. ، خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین ، در باب دهم از ابواب ده گانه قسمِ نهایات ، که قسم آخر مقامات است ، به بیان توحید پرداخته است ، بدین ترتیب وی توحید را آخرین مقام در سیر الیاللّه می داند که سالک با طی مقامات پیشین بدان نایل می گردد. ، همچنین به بیان برخی دیگر، توحید اصل در سلوک است و علم معامله (علم احکام شرعی که خلق برای نیل به ثواب و پاداش بدان دست می یازند، در برابر علم مکاشفه جز با تحقق آن تمام نمی گردد، ابن عربی و برخی از شارحان وی، توحید را همان صراط مستقیم دانسته اند که سالک هدایت به آن را از خداوند می طلبد، زیرا توحید طریق سلیم به سوی خدا و راه مستقیم خالی از انحراف و کجی به سوی خشنودی اوست . ، سیدحیدر آملی گفته است که کل وجود بر توحید واقع و مشتمل بر مراتب آن است ، تمام موجودات بر فطرت توحیدند و توحید، غایت خلقت ایشان است ، حصول دین و کمال ، به حسب ظاهر و باطن موقوف و منوط به توحید حقیقی است و هدف بعثت انبیا و اولیا علیهم السلام ، اظهار آن و دعوت خلق به آن است .
ذو مراتب بودن
در متون عرفانی برای توضیح و بیان حقیقت و معنای توحید مراتبی بر شمرده اند، به تعبیر دیگر می توان گفت عارفان توحید را حقیقت ذومراتب و برترین مرتبه حقیقت توحید را شهادتِ حق تعالی به توحید ذاتش دانسته اند، آنها آیه ۱۸ سوره آل عمران (شَهِدَاللّه أنّه لاإله إلاّ هو) را گواه این نکته گرفته اند، این مرتبه ای از توحید است که حق تعالی را در آن شریکی نیست و معرفت آن در خزانه غیب محفوظ است ، زیرا تحقق آن جز به فنای همه خلق و بقای صرف حق تعالی نیست ، پس در این مرتبه ، غیری نیست تا او را بهره ای از آن باشد و آنچه شایسته این مقام است به جای آرد. ازینرو شاید بتوان گفت سخن شبلی ناظر به همین توحید است که هرگونه اشاره و تعبیر از توحید را، الحاد و شرک و حجاب و غفلت نسبت به حق تعالی و توحید وی دانسته است . این مرتبه را توحید خاصه الخاصه ، توحید ذاتی، توحید الهی، توحید رحمانی و توحید قائم به ازل نامیده اند برخی علاوه بر توحید حق نسبت به خود، توحید دیگری نیز به او نسبت می دهند و آن عبارت است از «توحید الحق للخلق » و مراد از آن حکم حق تعالی است به اینکه بنده موحد است ؛ پس توحیدِ بنده آفریده حق تعالی است .
مراتب توحید
...
مراد از توحید به رغم اختلاف در تعابیر ونحوه تفصیل مراتب آن ، عبارت است از نفی وجودهای اعتباری و مقید و کثیر و اثبات وجود حقیقی و مطلق و یگانه حق تعالی از حیث ذات و صفات و افعال .
← در اصطلاح عارفان
عارفان با نظر به احوال و مقامات و مراتب سیر و سلوک ، توحید را مقصد اقصا و مطلب اعلا دانسته و تمام مقامات و احوال را، راهها و اسباب و مقدمات رسیدن به توحید نامیده اند. ، خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین ، در باب دهم از ابواب ده گانه قسمِ نهایات ، که قسم آخر مقامات است ، به بیان توحید پرداخته است ، بدین ترتیب وی توحید را آخرین مقام در سیر الیاللّه می داند که سالک با طی مقامات پیشین بدان نایل می گردد. ، همچنین به بیان برخی دیگر، توحید اصل در سلوک است و علم معامله (علم احکام شرعی که خلق برای نیل به ثواب و پاداش بدان دست می یازند، در برابر علم مکاشفه جز با تحقق آن تمام نمی گردد، ابن عربی و برخی از شارحان وی، توحید را همان صراط مستقیم دانسته اند که سالک هدایت به آن را از خداوند می طلبد، زیرا توحید طریق سلیم به سوی خدا و راه مستقیم خالی از انحراف و کجی به سوی خشنودی اوست . ، سیدحیدر آملی گفته است که کل وجود بر توحید واقع و مشتمل بر مراتب آن است ، تمام موجودات بر فطرت توحیدند و توحید، غایت خلقت ایشان است ، حصول دین و کمال ، به حسب ظاهر و باطن موقوف و منوط به توحید حقیقی است و هدف بعثت انبیا و اولیا علیهم السلام ، اظهار آن و دعوت خلق به آن است .
ذو مراتب بودن
در متون عرفانی برای توضیح و بیان حقیقت و معنای توحید مراتبی بر شمرده اند، به تعبیر دیگر می توان گفت عارفان توحید را حقیقت ذومراتب و برترین مرتبه حقیقت توحید را شهادتِ حق تعالی به توحید ذاتش دانسته اند، آنها آیه ۱۸ سوره آل عمران (شَهِدَاللّه أنّه لاإله إلاّ هو) را گواه این نکته گرفته اند، این مرتبه ای از توحید است که حق تعالی را در آن شریکی نیست و معرفت آن در خزانه غیب محفوظ است ، زیرا تحقق آن جز به فنای همه خلق و بقای صرف حق تعالی نیست ، پس در این مرتبه ، غیری نیست تا او را بهره ای از آن باشد و آنچه شایسته این مقام است به جای آرد. ازینرو شاید بتوان گفت سخن شبلی ناظر به همین توحید است که هرگونه اشاره و تعبیر از توحید را، الحاد و شرک و حجاب و غفلت نسبت به حق تعالی و توحید وی دانسته است . این مرتبه را توحید خاصه الخاصه ، توحید ذاتی، توحید الهی، توحید رحمانی و توحید قائم به ازل نامیده اند برخی علاوه بر توحید حق نسبت به خود، توحید دیگری نیز به او نسبت می دهند و آن عبارت است از «توحید الحق للخلق » و مراد از آن حکم حق تعالی است به اینکه بنده موحد است ؛ پس توحیدِ بنده آفریده حق تعالی است .
مراتب توحید
...
wikifeqh: توحیدعرفانی
[ویکی فقه] توحید (فلسفه ). توحید خداوند ــ پس از اثبات وجود او، که از نخستین مباحث الاهیات به معنای اخص به شمار می رودــ یکی از مهمترین مسائل در فلسفه اسلامی است .
در تصدیقِ توحید حق تعالی و اذعان به آن ، میان حکما سازگاری عام و کاملی برقرار است ، اما گاهی به نظر میرسد که شیوه های متفاوتی در تبیین و اثبات توحید بر گزیده اند.این تفاوت حاکی از اختلاف آرا نیست ، بلکه نشانه توسعه و تکمیل روشها و وجوه گوناگونِ تحقیق و بررسی در این باب است .
جهات مختلف توحید
به طور کلی مسئله توحید در فلسفه اسلامی از سه جهت بررسی شده است : توحید ذاتی ، توحید صفاتی ، و توحید افعالی .
توحید ذاتی
توحید ذاتی، عبارت است از یگانگی ( واحدیت ) و بساطت ( احدیت ) ذات خداوند.یگانگی خداوند ناظربه تنزیه او از هرگونه شریک و مِثل و مانند است و بساطت خداوند ناظر به نفی هرگونه ترکیب و ترکّب از ذات اوست .
امر مشترک دراثبات توحید
...
در تصدیقِ توحید حق تعالی و اذعان به آن ، میان حکما سازگاری عام و کاملی برقرار است ، اما گاهی به نظر میرسد که شیوه های متفاوتی در تبیین و اثبات توحید بر گزیده اند.این تفاوت حاکی از اختلاف آرا نیست ، بلکه نشانه توسعه و تکمیل روشها و وجوه گوناگونِ تحقیق و بررسی در این باب است .
جهات مختلف توحید
به طور کلی مسئله توحید در فلسفه اسلامی از سه جهت بررسی شده است : توحید ذاتی ، توحید صفاتی ، و توحید افعالی .
توحید ذاتی
توحید ذاتی، عبارت است از یگانگی ( واحدیت ) و بساطت ( احدیت ) ذات خداوند.یگانگی خداوند ناظربه تنزیه او از هرگونه شریک و مِثل و مانند است و بساطت خداوند ناظر به نفی هرگونه ترکیب و ترکّب از ذات اوست .
امر مشترک دراثبات توحید
...
wikifeqh: توحید_در_فلسفه
[ویکی فقه] توحید (قرآن). توحید، اعتقاد به یکتایی و یگانگی خدا، اقرار به خالقیت و ربوبیت مطلق و انحصاری او، پرستش و ستایش خالصانه و دور از شرک است.
واژه «توحید» مصدر باب تفعیل از ریشه «و ـ ح ـ د» و در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است.
فضیلت توحید نزد عارفان
عارفان توحید را اصل علوم، سرّ معارف، مایه دین، بنای مسلمانی و فارق دوست از دشمن می دانند و هر طاعتی را بدون توحید، بی ارزش و سرانجام آن را تاریکی می شمارند. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می رسد و درجات موحّدان در قرب و بعد، کمال و نقص، فضیلت و رذیلت و شرافت و خسّت، به تفاوت مراتب توحید است، بنابراین مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است. ارواح موحدان در اوج اند و گناهان عارضی نمی تواند آن ها را به حضیضی فرو کشاند که ارواح مشرکان گرفتار آن اند. روح مشرک با توجه به عبادت و خضوعی که برای غیر خدا دارد ـ به رغم اعمال نیکش ـ پست و تاریک است و نمی تواند با اعمال خویش به مرتبه ارواح موحدان دست یابد، همان گونه که ارواح موحدان ـ به رغم گناهانی که گاه از آنان سر می زند ـ عزیز و بلندمرتبه است و خیرشان بر شر غلبه دارد و گناهان، آنان را احاطه نکرده و تاریکی حاصل از گناه سراسر وجودشان را نمی پوشاند.
فضیلت توحید در روایات
احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده است، از باب نمونه تاکید کرده: هیچ بنده ای نیست کلمه «لا اله الاّ اللّه» را بر زبان جاری سازد و گناهانش همانند برگ درختان نریزد، هرکس بمیرد و چیزی را شریک خدا نساخته باشد، به بهشت می رود؛ نیکوکار باشد یا بدکار، خداوند پیکر موحّدان را بر آتش حرام ساخته است، چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمی رسد، اگر موجودات آسمان ها و زمین در یک کفّه ترازو جای گیرند و کلمه «لا اله الاّ اللّه» در کفه دیگر، کلمه «لا اله الاّ اللّه» سنگین تر است، هرکس کلمه «لا اله الاّ اللّه» را با اخلاص ادا کند، به بهشت می رود و اخلاص به این است که توحید او را از محرّمات الهی باز دارد.
اقسام توحید
...
واژه «توحید» مصدر باب تفعیل از ریشه «و ـ ح ـ د» و در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است.
فضیلت توحید نزد عارفان
عارفان توحید را اصل علوم، سرّ معارف، مایه دین، بنای مسلمانی و فارق دوست از دشمن می دانند و هر طاعتی را بدون توحید، بی ارزش و سرانجام آن را تاریکی می شمارند. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می رسد و درجات موحّدان در قرب و بعد، کمال و نقص، فضیلت و رذیلت و شرافت و خسّت، به تفاوت مراتب توحید است، بنابراین مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است. ارواح موحدان در اوج اند و گناهان عارضی نمی تواند آن ها را به حضیضی فرو کشاند که ارواح مشرکان گرفتار آن اند. روح مشرک با توجه به عبادت و خضوعی که برای غیر خدا دارد ـ به رغم اعمال نیکش ـ پست و تاریک است و نمی تواند با اعمال خویش به مرتبه ارواح موحدان دست یابد، همان گونه که ارواح موحدان ـ به رغم گناهانی که گاه از آنان سر می زند ـ عزیز و بلندمرتبه است و خیرشان بر شر غلبه دارد و گناهان، آنان را احاطه نکرده و تاریکی حاصل از گناه سراسر وجودشان را نمی پوشاند.
فضیلت توحید در روایات
احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده است، از باب نمونه تاکید کرده: هیچ بنده ای نیست کلمه «لا اله الاّ اللّه» را بر زبان جاری سازد و گناهانش همانند برگ درختان نریزد، هرکس بمیرد و چیزی را شریک خدا نساخته باشد، به بهشت می رود؛ نیکوکار باشد یا بدکار، خداوند پیکر موحّدان را بر آتش حرام ساخته است، چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمی رسد، اگر موجودات آسمان ها و زمین در یک کفّه ترازو جای گیرند و کلمه «لا اله الاّ اللّه» در کفه دیگر، کلمه «لا اله الاّ اللّه» سنگین تر است، هرکس کلمه «لا اله الاّ اللّه» را با اخلاص ادا کند، به بهشت می رود و اخلاص به این است که توحید او را از محرّمات الهی باز دارد.
اقسام توحید
...
wikifeqh: توحید_(قرآن)
[ویکی فقه] توحید (کلام ). بحث توحید در منابع متقدم کلامی غالباً مشتمل بر تبیین مراد از وحدت خدا و اثبات این وحدت می باشد.
در باب مراد از وحدت، بیش از پنج معنا ارائه شده است:
← نفی تجزیه و تقسیم
معانی دیگری نیز برای وحدت و توحید ذکر شده که مانند معنای اخیر، معرف مضمون نظری و عملی توحید در اسلام است. مثلاً، وحدت خدا به معنای آن است که فقط خدا پناهگاه انسان هاست یا توحید بدان معناست که انسان همه امور را در دست خدا ببیند و از همه اسباب و وسایط دل بر کَنَد.
← نظر شهرستانی
از موارد خلاف می توان به ابومنصور ماتریدی (متکلم بزرگ حنفی ، متوفی۳۳۳) و فاضل مقداد (متکلم امامی قرن نهم، متوفی ۸۲۶) اشاره کرد. اولی بحث توحید را بلافاصله پس از اثبات آفریدگار و قبل از پرداختن به بحث صفات خدا و دومی صفت واحد را جزو صفات ثبوتی (به تعبیر خود او: اکرامیات، در برابر جلالیات) آورده است.همچنین برهان آوری بر توحید، گاه زیر عناوینی چون «نفی الثانی» و «نفی التعدد و الکثره» صورت گرفته است.
دلایل توحید
...
در باب مراد از وحدت، بیش از پنج معنا ارائه شده است:
← نفی تجزیه و تقسیم
معانی دیگری نیز برای وحدت و توحید ذکر شده که مانند معنای اخیر، معرف مضمون نظری و عملی توحید در اسلام است. مثلاً، وحدت خدا به معنای آن است که فقط خدا پناهگاه انسان هاست یا توحید بدان معناست که انسان همه امور را در دست خدا ببیند و از همه اسباب و وسایط دل بر کَنَد.
← نظر شهرستانی
از موارد خلاف می توان به ابومنصور ماتریدی (متکلم بزرگ حنفی ، متوفی۳۳۳) و فاضل مقداد (متکلم امامی قرن نهم، متوفی ۸۲۶) اشاره کرد. اولی بحث توحید را بلافاصله پس از اثبات آفریدگار و قبل از پرداختن به بحث صفات خدا و دومی صفت واحد را جزو صفات ثبوتی (به تعبیر خود او: اکرامیات، در برابر جلالیات) آورده است.همچنین برهان آوری بر توحید، گاه زیر عناوینی چون «نفی الثانی» و «نفی التعدد و الکثره» صورت گرفته است.
دلایل توحید
...
wikifeqh: توحید_در_کلام
دانشنامه عمومی
توحید (هلیلان). توحید، مرکز شهرستان هلیلان و یکی از شهرهای واقع در استان ایلام است. [ ۱] [ ۲]
جمعیت شهر توحید طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ برابر با ۲٬۱۲۸ نفر بوده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجمعیت شهر توحید طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ برابر با ۲٬۱۲۸ نفر بوده است.
wiki: توحید (هلیلان)
دانشنامه آزاد فارسی
توحید (monotheism)
(یا: یگانه پرستی؛ یکتاپرستی) اعتقاد به وجودِ خدایی واحد، در مقابل چندخدایی. یهودیت، مسیحیت، و اسلام ادیان توحیدی اند. توحید اصلی ترین تعلیم اعتقادی اسلام است و در طول تاریخ اندیشۀ اسلامی، از منظرهای گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. در احادیث معصومین (ع) به ویژه تعالیم امام علی (ع) مباحث بسیار دقیق در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، مراد از وحدت خداوند، وحدت عددی نیست بلکه، همچنان که ملاصدرا در حکمت متعالیۀ خود گفته است، وحدت حقۀ حقیقیه است و مراد از آن این است که وجود نامتناهی تعدد بردار نیست. واژۀ توحید در قرآن به کار نرفته، اما پاره ای از واژگان هم خانوادۀ آن، مانند «احد»، فقط در حق خداوند به کار رفته است. قرآن با طرح مسئلۀ توحید در فضای بت پرستی زمان ظهور اسلام، آیین توحیدی و سنّت ابراهیمی را احیا کرد و آن را سنگ بنای جهان بینی خود قرار داد. قرآن کریم همه گناهان، جز شرک را که نقطۀ مقابل توحید است، مشمول غفران الهی می داند (نساء، ۴۸، ۱۱۶). از دیدگاه سیاسی، باور به توحید در دعوت پیامبر اسلام، اعراب را از درگیری ها و جنگ و جدل های ناشی از اعتقادات چندخدایی رهاند و اختلافات ناشی از فاصله طبقاتی و تبعیضات نژادی را منافی با اصل اساسی توحید اعلام کرد. شعار کلیدی اسلام، لا اله الّا الله، بر اصلِ توحید دلالت دارد. البته، تصوری که از الله و یگانگی او در قرآن به دست داده شده است، نه فقط با تصوراتِ بومی اعراب بت پرست منافات دارد، بلکه حتی در سطحی بسیار والاتر از چیزی است که در ادیان توحیدی پیش از اسلام وجود دارد. الله در اسلام چهار ویژگی اصلی دارد: نفی هر الهۀ دیگر، نفی تثلیث، نفی فرزند داشتن خداوند، و نفی تجسم پذیری او. خداوند، از منظر قرآن، هم خالق جهان است و مدبّر آن و بازگشت همۀ امور به سوی است. اصل توحید چون روحی در کالبد همۀ اجزا قرآن و آموزه های گونه گون آن جاری است به گونه ای که همه تعالیم قرآنی را در نهایت قابل تحویل به این اصل اساسی دانسته اند؛ گویی توحید ریشه ای است که درخت تناور اسلام و قرآن از آن مایه و حیات می گیرد. در کلام اسلامی، توحید به نظری و عملی تقسیم شده است. توحید نظری نیز به اقسامی چون ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم شده است. توحید عملی را توحید عبادی یا توحید در پرستش نیز می نامند. فلاسفه و متکلمین اسلامی براهینی را در اثبات وحدت ذات حق اقامه کرده اند که از آن جمله می توان به استدلال از طریق وحدت جهان، برهان تمانع، برهان فرجه و برهانی که صدرالمتألهین بر مبنای اصول فلسفی خود اقامه کرده اشاره کرد. عارفان مسلمان، شهادت به توحید را «توحید عوام» و ندیدن غیر در کنار حضرت حق را «توحید خواص» نامیده اند.
(یا: یگانه پرستی؛ یکتاپرستی) اعتقاد به وجودِ خدایی واحد، در مقابل چندخدایی. یهودیت، مسیحیت، و اسلام ادیان توحیدی اند. توحید اصلی ترین تعلیم اعتقادی اسلام است و در طول تاریخ اندیشۀ اسلامی، از منظرهای گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. در احادیث معصومین (ع) به ویژه تعالیم امام علی (ع) مباحث بسیار دقیق در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، مراد از وحدت خداوند، وحدت عددی نیست بلکه، همچنان که ملاصدرا در حکمت متعالیۀ خود گفته است، وحدت حقۀ حقیقیه است و مراد از آن این است که وجود نامتناهی تعدد بردار نیست. واژۀ توحید در قرآن به کار نرفته، اما پاره ای از واژگان هم خانوادۀ آن، مانند «احد»، فقط در حق خداوند به کار رفته است. قرآن با طرح مسئلۀ توحید در فضای بت پرستی زمان ظهور اسلام، آیین توحیدی و سنّت ابراهیمی را احیا کرد و آن را سنگ بنای جهان بینی خود قرار داد. قرآن کریم همه گناهان، جز شرک را که نقطۀ مقابل توحید است، مشمول غفران الهی می داند (نساء، ۴۸، ۱۱۶). از دیدگاه سیاسی، باور به توحید در دعوت پیامبر اسلام، اعراب را از درگیری ها و جنگ و جدل های ناشی از اعتقادات چندخدایی رهاند و اختلافات ناشی از فاصله طبقاتی و تبعیضات نژادی را منافی با اصل اساسی توحید اعلام کرد. شعار کلیدی اسلام، لا اله الّا الله، بر اصلِ توحید دلالت دارد. البته، تصوری که از الله و یگانگی او در قرآن به دست داده شده است، نه فقط با تصوراتِ بومی اعراب بت پرست منافات دارد، بلکه حتی در سطحی بسیار والاتر از چیزی است که در ادیان توحیدی پیش از اسلام وجود دارد. الله در اسلام چهار ویژگی اصلی دارد: نفی هر الهۀ دیگر، نفی تثلیث، نفی فرزند داشتن خداوند، و نفی تجسم پذیری او. خداوند، از منظر قرآن، هم خالق جهان است و مدبّر آن و بازگشت همۀ امور به سوی است. اصل توحید چون روحی در کالبد همۀ اجزا قرآن و آموزه های گونه گون آن جاری است به گونه ای که همه تعالیم قرآنی را در نهایت قابل تحویل به این اصل اساسی دانسته اند؛ گویی توحید ریشه ای است که درخت تناور اسلام و قرآن از آن مایه و حیات می گیرد. در کلام اسلامی، توحید به نظری و عملی تقسیم شده است. توحید نظری نیز به اقسامی چون ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم شده است. توحید عملی را توحید عبادی یا توحید در پرستش نیز می نامند. فلاسفه و متکلمین اسلامی براهینی را در اثبات وحدت ذات حق اقامه کرده اند که از آن جمله می توان به استدلال از طریق وحدت جهان، برهان تمانع، برهان فرجه و برهانی که صدرالمتألهین بر مبنای اصول فلسفی خود اقامه کرده اشاره کرد. عارفان مسلمان، شهادت به توحید را «توحید عوام» و ندیدن غیر در کنار حضرت حق را «توحید خواص» نامیده اند.
wikijoo: توحید
مترادف ها
توحید، یکتا پرستی، اعتقاد به خدای واحد
توحید، خدا شناسی، اعتقاد بخدا، یزدان گرایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه توحید در اصل و ریشه به معنای: خدای دیگری غیر از خدای یکتا وجود ندارد، نبوده و نمی باشد بلکه به معنای: هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از خدا نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. کلمه غیر فقط در مورد موجودات، پدیده ها و امورات محدود و متناهی صدق می کند، زیرا در بیرون از آنها موجودات دیگری وجود دارند که غیر از خود آنها می باشند. اما خدای حقیقی و واقعی موجودیست بیکران یا بینهایت و لذا هیچ موجودی در خارج یا بیرون از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. خدا غیر ندارد. توجه به چند جمله زیر که کلام ایسا مسیح اند، شاید مفید باشد:
... [مشاهده متن کامل]
من A و O ، آغاز و پایان، اولی و آخری یا اول و آخرم.
A و O ( آلفا و اُمِگا ) در زبان یونانی حروف اول و آخرند. اگر ایسا خود را در این بیان نه تنها پسر خدا بلکه خود خدا پنداشته، آنگاه مرتکب این خطای بزرگ شده و آن اینکه بین آلفا و اُمگا بیست و چهار حرف دیگر هم وجود دارند و بین ابتدا یا آغاز و انتها یا پایان از لحاظ زمانی زمان حال هم وجود دارد و بین اول و آخر، وسط هم وجود دارد. در قرآن هم این اشتباه تکرار گردیده به شکل : هوالاول، هوالآخر. در این آیه اشتباه اینست که کلمه الوسط از قلم افتاده است، حال عمدا یا سهوا. اما بخش دوم آیه به شکل : هو الظاهر و الباطن حقیقت دارد. خدا فقط اول و آخر نمی باشد طوریکه وسط اول و آخر چیز دیگری غیر از او باشد بلکه پیوند اول و آخر یعنی وسط هر چیز و هر کس هم هست. عالم غیب و امر و ملکوت در نهایت حاشیه بالائی هستی و وجود بیکران و عالم شهود و خلق و ملک در نهایت حاشیه پائینی آن قرار ندارند بلکه بر هم منطبق اند. چرا ؟ چون هستی و وجود بیکران دارای حاشیه نمی باشد چه چپ و چه راست، چه جلو و چه عقب، چه بالا و چه پائین، چه شرق و چه غرب، چه شمال و چه جنوب. خدای یکتا، احد و واحد فقط واجب الوجود نمی باشد بلکه امکان الوجود هم هست. فقط علت نمی باشد بلکه معلول هم هست. تنها خالق نمی باشد بلکه مخلوق هم هست. نتیجه اینکه آنانیکه مثل افلاطون عالم ایده و ماوراء طبیعت را در نهایت بیرون بالا و عالم محسوسات یا طبیعت را در نهایت درون و پائین می پندارند یا دو عالم یکی غیب و امر و ملکوت از یکطرف و دیگری شهود و خلق و ملک از طرفی دیگر را جدا و بریده و دور افتاده از هم می پندارند یا علت و معلول کل و خالق و مخلوق را دو چیز جدا از هم می پندارند، گمراه و مشرک محسوب میشوند. خدای حقیقی و واقعی هیچ تکالیف سنگینی از قبیل ستایش و پرستش، نیایش و مناجات، دعا و عبادات ، طاعات و بندگی، تسبیح و ذکر، زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه، احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها، تعیین قبله گاه و اوقات شرعی را بر سر راه و در پیش پا و روی انسان قرار نداده است. وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ. خدای حقیقی و واقعی افراد انسانی را در جوامع مختلف بشری به دو بخش وسیع، دو جبهه یا جناح بزرگ؛ یکی موئمنین و دیگری کفار تقسیم ننموده بلکه انبیا و اولیا آیینی و دینی طرفداران و پیروان اندیشه ها، افکار، خیالات، اوهامات، گفتار ها، اعمال و سنت های خودرا موئمن و بیگناه و مخالفین را کافر و گناهکار نامیده اند. آن تقسیم بندی مصنوعی - کذائی - دروغین - گمراه کننده و فریب دهنده تاکنون ادامه یافته و تا آینده های دور دست هم ادامه خواهد داشت.
نتیجه کلی اینکه خدای حقیقی و واقعی یک موجود دین دار نبوده و نمی باشد بلکه حکیم، دانشمند ( عالِم ) ، هنرمند، توانمند ( قادر ) ، خود آگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس است. خدای حقیقی و واقعی همه افراد انسانی ( منجمله دینداران و آتئیست ها ) را بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی به یک سهم مساوی دوست دارد. عشق و محبت و فیض و بخشش خدای حقیقی و واقعی بطور مطلق یکطرفه یا یک جانبه اند و هیچگاه به پاسخگویی از طرف مخلوقات منجمله انسان هیچگونه نیازی نداشته، ندارند و نخواهند داشت.
عشق و زندگی روئیایی - برزخی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی از یکطرف و عشق و زندگی واقعی - معادی از طرفی دیگر ( هردو با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند . در این زمینه : خاطر و احساس و اندیشه و فکر و خیال انسان به ویژه خود ما ایرانیان راحت و آسوده باد.
در پایان کلام کودکانه امروز خود تکرار دو بیت شعر با اقتباس از سعدی :
ز بند و کمند عشق تو ای یار هیچ امید رهایی و رستگاری نیست/ کَی توانند گریزند مخلوقات زین داغ نهاده بر سر و دل و دست/
... [مشاهده متن کامل]
من A و O ، آغاز و پایان، اولی و آخری یا اول و آخرم.
A و O ( آلفا و اُمِگا ) در زبان یونانی حروف اول و آخرند. اگر ایسا خود را در این بیان نه تنها پسر خدا بلکه خود خدا پنداشته، آنگاه مرتکب این خطای بزرگ شده و آن اینکه بین آلفا و اُمگا بیست و چهار حرف دیگر هم وجود دارند و بین ابتدا یا آغاز و انتها یا پایان از لحاظ زمانی زمان حال هم وجود دارد و بین اول و آخر، وسط هم وجود دارد. در قرآن هم این اشتباه تکرار گردیده به شکل : هوالاول، هوالآخر. در این آیه اشتباه اینست که کلمه الوسط از قلم افتاده است، حال عمدا یا سهوا. اما بخش دوم آیه به شکل : هو الظاهر و الباطن حقیقت دارد. خدا فقط اول و آخر نمی باشد طوریکه وسط اول و آخر چیز دیگری غیر از او باشد بلکه پیوند اول و آخر یعنی وسط هر چیز و هر کس هم هست. عالم غیب و امر و ملکوت در نهایت حاشیه بالائی هستی و وجود بیکران و عالم شهود و خلق و ملک در نهایت حاشیه پائینی آن قرار ندارند بلکه بر هم منطبق اند. چرا ؟ چون هستی و وجود بیکران دارای حاشیه نمی باشد چه چپ و چه راست، چه جلو و چه عقب، چه بالا و چه پائین، چه شرق و چه غرب، چه شمال و چه جنوب. خدای یکتا، احد و واحد فقط واجب الوجود نمی باشد بلکه امکان الوجود هم هست. فقط علت نمی باشد بلکه معلول هم هست. تنها خالق نمی باشد بلکه مخلوق هم هست. نتیجه اینکه آنانیکه مثل افلاطون عالم ایده و ماوراء طبیعت را در نهایت بیرون بالا و عالم محسوسات یا طبیعت را در نهایت درون و پائین می پندارند یا دو عالم یکی غیب و امر و ملکوت از یکطرف و دیگری شهود و خلق و ملک از طرفی دیگر را جدا و بریده و دور افتاده از هم می پندارند یا علت و معلول کل و خالق و مخلوق را دو چیز جدا از هم می پندارند، گمراه و مشرک محسوب میشوند. خدای حقیقی و واقعی هیچ تکالیف سنگینی از قبیل ستایش و پرستش، نیایش و مناجات، دعا و عبادات ، طاعات و بندگی، تسبیح و ذکر، زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه، احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها، تعیین قبله گاه و اوقات شرعی را بر سر راه و در پیش پا و روی انسان قرار نداده است. وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ. خدای حقیقی و واقعی افراد انسانی را در جوامع مختلف بشری به دو بخش وسیع، دو جبهه یا جناح بزرگ؛ یکی موئمنین و دیگری کفار تقسیم ننموده بلکه انبیا و اولیا آیینی و دینی طرفداران و پیروان اندیشه ها، افکار، خیالات، اوهامات، گفتار ها، اعمال و سنت های خودرا موئمن و بیگناه و مخالفین را کافر و گناهکار نامیده اند. آن تقسیم بندی مصنوعی - کذائی - دروغین - گمراه کننده و فریب دهنده تاکنون ادامه یافته و تا آینده های دور دست هم ادامه خواهد داشت.
نتیجه کلی اینکه خدای حقیقی و واقعی یک موجود دین دار نبوده و نمی باشد بلکه حکیم، دانشمند ( عالِم ) ، هنرمند، توانمند ( قادر ) ، خود آگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس است. خدای حقیقی و واقعی همه افراد انسانی ( منجمله دینداران و آتئیست ها ) را بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی به یک سهم مساوی دوست دارد. عشق و محبت و فیض و بخشش خدای حقیقی و واقعی بطور مطلق یکطرفه یا یک جانبه اند و هیچگاه به پاسخگویی از طرف مخلوقات منجمله انسان هیچگونه نیازی نداشته، ندارند و نخواهند داشت.
عشق و زندگی روئیایی - برزخی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی از یکطرف و عشق و زندگی واقعی - معادی از طرفی دیگر ( هردو با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند . در این زمینه : خاطر و احساس و اندیشه و فکر و خیال انسان به ویژه خود ما ایرانیان راحت و آسوده باد.
در پایان کلام کودکانه امروز خود تکرار دو بیت شعر با اقتباس از سعدی :
ز بند و کمند عشق تو ای یار هیچ امید رهایی و رستگاری نیست/ کَی توانند گریزند مخلوقات زین داغ نهاده بر سر و دل و دست/
یکا ( ی ) ویژه:توحید خاص.
یکا:توحید.
یک پیشوا و مرجع تقلید دین یهود یافت نمی شود که بدون نام های آبراهام ( ابراهیم ) ، ایساّک ( اسحاق ) ، جاکوب ( یعقوب ) و موسا ( موسی ) و کتاب تَورا ( تورات ) بهمراه پیوست های آن تحت عنوان عهد یا پیمان و
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یا وصیت نامه قدیم و واژه های آقا، سرور ، یاهوَه به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. یک پیشوا و مرجع تقلید دین مسیحیت یافت نمی شود که بدون نام ایسا ( عیسی ) و آنهم با تلفظ های یِزوز و جی زِز به زبان های غربی با حروف لاتین به شکل Jeus ( که در اصل و ریشه به زبان فارسی - آرامی به شکل جی سوز بوده ) و کتاب ایوان گلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) بهمراه پیوست های آن تحت عنوان عهد یا پیمان و یا وصیت نامه جدید و واژه های آقا، سرور ، پدر آسمانی و روح مقدس به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. یک پیشوا و مرجع تقلید دین اسلام یافت نمی شود که بدون نام محمّد و کتاب قرآن و کلمه الله به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. از این حقیقت و واقعیت چه نتیجه معقول و منطقی می توان گرفت غیر از اینکه این نام ها و کتاب ها و واژه ها چیز دیگری نیستند غیر از حائل ها، حجاب ها یا پرده های ضخیم و نفوذ ناپذیر که در پیشگاه بیکران و بینهایت خداوند متعال حقیقی و واقعی بر روی سر و دل، حواس و فهم و عقل پیروان کشیده شده تا نتوانند اورا ببینند، بشنوند، ببویند، بچشند و لمس کنند ( در قالب جزئیات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی ) . نتیجه اینکه تا این پرده ها ( سدها و موانع عبور ناپذیر ) نیفتند یا کنار زده نشوند، پیروان این سه دین به اصطلاح توحیدی، وحیانی ، الهی و آسمانی چه بزرگ و چه کوچک ( چه صغیر و چه کبیر ) در طول زندگی دنیوی خود با خدای حقیقی و واقعی هرگز آشنا نخواهند گردید. تاوان سنگین این گمراهه روی های بنیادی عبارت است از نزاع ها، دعواها، جنگ ها، سر و دست و پا شکنی ها و خونریزی ها بین پیروان این سه دین ( کلامی در بالا و راس و جسمانی در پائین و قاعده مخروط ) . خدای دینی و فلسفی و عرفانی منجمله بیخدائی آتئیستی فقط لفظ یا کلمه و یا واژه اند در زبان و خط ( نوشته شده روی کاغذ ) و مفهوم محض و ایده انتزاعی در فهم و عقل محدود و ناقص انسانی و درست به همین دلیل در خارج از ذهن هیچ مصداق و مثال بیرونی ندارند. آئین یکتا پرستی از طرف خداوند متعال حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی ) و به امر و خواست وی از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده و هیچ پدیده دیگری نیست غیر از فرزند راستین، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. آیه محوری و مرکزی قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به اختصار بصورت : لا اله الا الله، در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر اسلام به معنای زیر بوده است: نه اله بلکه الله. خدای متعال حقیقی و واقعی، حکیم و دانشمند و قادر و خودآگاه و آگاه مطلق به همه چیز، سبحان و کریم و رحیم و رحمان، دانا و توانا و گویا و شنوا و بینا و بویا و چشا و لمس کننده، نه تنها صاحب یا مالک بلکه خود عوالم غیب و شهود، امر و خلق، ملک و ملکوت هم می باشد بر رویهم به شکل ظاهر و باطن. نه تنها لازمان و لامکان بلکه به یک سهم مساوی هم بیزمان و بیمکان و هم بازمان و بامکان بر رویهم هم مطلق و هم نسبی. این خدای حقیقی و واقعی که بی نیار مطلق است هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از محیط و محتوای مجموعه گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار. خداوند متعال با حفظ وحدت و یگانی خویش، هستی و وجود بیکران یا بینهایت خود را به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار تقسیم نموده است. این عمل تقسیم در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های بی پایان هرگز خاتمه نمی یابد یعنی به پایان نمیرسد. این است بیان گوشه ای از معنای توحید از دیدگاه علمی. یک نکته بسیار مهم اینکه خدای حقیقی و واقعی در محتوای هرکدام از جهان های بیشمار دارای هفت جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست.
توحید در عربی به معنی تک خداپرستی است و این گونه باور، بنیادی ترین اصل اعتقادی در اسلام و به معنای یکتا و بی مانند دانستن خدا و همچنین بی شریک بودن او در آفریدن جهان هستی است. نخستین جملات محمد، پیامبر اسلام، در آغاز فراخواندن مردم به اسلام، حاوی گواهی دادن بر یکتایی خدا و پرهیز از چندخداپرستی بوده است. توحید همچنین در قرآن و روایات نقل شده از امامان شیعه، مورد توجه قرار گرفته و سورهٔ توحید در همین موضوع است.
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ اسلامی تک خداپرستی امری بایسته و چندخداپرستی نکوهیده اعلام شده است. چندخداپرستی را در اسلام شِرک می نامند که در متون و گفتمان اسلامی بار منفی زیادی دارد.
متکلمان مسلمان برای تک خداپرستی مراتبی برشمرده اند، از این قرار:
• توحید ذاتی ( تک خدایی سرشتین ) به معنای باور به یگانگی ذات خدا.
• توحید صفاتی ( تک خدایی ویژگی ها ) به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او.
• توحید افعالی ( تک خدایی کرداری ) به معنای آنکه تمام نیرو ها وحرکات در جهان از یک ذات است.
• توحید عبادی ( تک خدایی نیایشی ) به معنای آنکه جز خدا کسی سزاوار پرستش نیست.
این موارد، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبهٔ آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
روحانیان شیعه، در آثار فراوانی به مسئله تک خداپرستی پرداخته اند؛ برخی از این کتاب ها به طور مستقل دربارهٔ توحید است و برخی دیگر، بخشی دربارهٔ توحید دارند.
( کتاب التوحید شیخ صدوق، گوهر مرادعبدالرزاق لاهیجی، الرسائل التوحیدیه علامه طباطبایی و توحید مرتضی مطهری، از این موارد است ) . گروهی از اهل سنت ازجمله ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزیز بن باز، اعتقاد به شفاعت و توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از مرگ آنان را از نشانه های چندخداپرستی و عدم باور به توحید عبادی دانسته اند. شیعیان در پاسخ می گویند که بر خلاف بت پرستان، پیامبر را ربّ و زمامدار هستی نمی دانند و قصدشان از تکریم پیامبران و اولیای الهی، تقرب جستن به پروردگار از طریق آنهاست.
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست می داند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. ( روم ۳۰ )
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ اسلامی تک خداپرستی امری بایسته و چندخداپرستی نکوهیده اعلام شده است. چندخداپرستی را در اسلام شِرک می نامند که در متون و گفتمان اسلامی بار منفی زیادی دارد.
متکلمان مسلمان برای تک خداپرستی مراتبی برشمرده اند، از این قرار:
• توحید ذاتی ( تک خدایی سرشتین ) به معنای باور به یگانگی ذات خدا.
• توحید صفاتی ( تک خدایی ویژگی ها ) به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او.
• توحید افعالی ( تک خدایی کرداری ) به معنای آنکه تمام نیرو ها وحرکات در جهان از یک ذات است.
• توحید عبادی ( تک خدایی نیایشی ) به معنای آنکه جز خدا کسی سزاوار پرستش نیست.
این موارد، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبهٔ آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
روحانیان شیعه، در آثار فراوانی به مسئله تک خداپرستی پرداخته اند؛ برخی از این کتاب ها به طور مستقل دربارهٔ توحید است و برخی دیگر، بخشی دربارهٔ توحید دارند.
( کتاب التوحید شیخ صدوق، گوهر مرادعبدالرزاق لاهیجی، الرسائل التوحیدیه علامه طباطبایی و توحید مرتضی مطهری، از این موارد است ) . گروهی از اهل سنت ازجمله ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزیز بن باز، اعتقاد به شفاعت و توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از مرگ آنان را از نشانه های چندخداپرستی و عدم باور به توحید عبادی دانسته اند. شیعیان در پاسخ می گویند که بر خلاف بت پرستان، پیامبر را ربّ و زمامدار هستی نمی دانند و قصدشان از تکریم پیامبران و اولیای الهی، تقرب جستن به پروردگار از طریق آنهاست.
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست می داند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. ( روم ۳۰ )
توحید در اسلام بسیار ساده است و سادگی توحید مهمترین ویژگی پیام پیامبر اسلام است.
در اسلام هیچ کس در جبروت و قدرت با خداوند یگانه، شریک نیست.
حتی پیامبر هم عبد و بنده اوست.
قولوا لا اله الا الله تفلحوا
در اسلام هیچ کس در جبروت و قدرت با خداوند یگانه، شریک نیست.
حتی پیامبر هم عبد و بنده اوست.
قولوا لا اله الا الله تفلحوا
عاشق اسم توحید هستم چون اسم شوهرمه و خودشم مثل اسمش تکه، بینظیره، خدا حفظش کنه🥰
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
خداپرست
خدا را یگانه دانستن
یکتا پرست
اقرار به یکانگی خدا
خدا را یگانه دانستن
یکتا پرست
اقرار به یکانگی خدا
اسم بابامه من اسم توحید را خیلی دوست دارم من به این اسم افتخار می کنم که در جهان این اسم را دوست دارم جم
توحید : توحید ( عربی ) یگانه دانستن خداوند، یکتاپرستی، اعتقاد به وحدانیت خدا
توحید : یگانگی و اقرار به وحدانیت خدای تعالی جل شأنه. به خدای یگانه ایمان داشتن. یگانه پرستی. یکتاپرستی.
توحید: /to ( w ) hid/ توحید ( عربی ) 1 - ( در ادیان ) یگانه دانستن خدا؛ اقرار به یگانگی خداوند، یکتا پرستی؛ 2 - اخلاص؛ 3 - ( در تصوف ) مرحله ای از سلوک در آن، سالک ذهن خود را از هر چه غیر حق است، خالی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می کند و جز به خداوند به چیزی توجه ندارد؛ 4 - ( اَعلام ) نام شهری در شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام.
یکتادپرستی
یکتا
سلام توحید به معنی یکتا پرستی
خدایی که یکتاست و همتایی ندارد
- اصل مشترک دعوت پیامبران
معتقد بودن به خداوند که تنهامبدا و خالق جهان است، معانی دیگر تنها مالک زمین خداوند است و او تنها ولایت کننده و سرپرست جهان است
هوالعلیم
توحید یعنی خداوند را به یگانگی دانستن،
اقرار به وحدانیت خداوند.
که یکی هست وهیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
توحید یعنی خداوند را به یگانگی دانستن،
اقرار به وحدانیت خداوند.
که یکی هست وهیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
یکتا پرستی
ستایش
همه امور از ریز و درشت تنها به اراده یکی انجام می شود.
اخلاص و یگانه بودن
اخلاص، یگانه بودن
ستایش کردن
اقرار به یگانگی خدا ، یکتا پرست ، اخلاص
توحید به طور کلی معنای یکتا بودن و یگانه بودن، یکی بودن، و در قرآن و معارف اسلامی به معنی یکی و بی همتا بودن خدا را می دهد
یعنی تنها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)