تفاوت های مرد و زن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله درباره تفاوت های زن و مرد و دیدگاه های مختلف در این موضوع مطالبی را مورد بحث قرار می دهد، و اینکه توجه به تفاوت های زن و مرد مساله مهم و کلیدی در روابط زن و مرد و برنامه ریزی های اجتماعی است. همچنین به بررسی ادله اثبات تفاوت های زن و مرد و نیز آثار بی توجهی به تفاوت های زن و مرد پرداخته و بایسته های این موضوع را مورد توجه قرار می دهیم.
این مقاله درصدد است تا ضمن بررسی جایگاه و نیز ضرورت بحث از تفاوت های زن و مرد، ابتدا به این سؤال پاسخ دهد که آیا تفاوت های جسمی و روانی قابل توجه، میان زن و مرد وجود دارد؟ پس از روشن شدن این مطلب، به بررسی این مسأله پرداخته می شود که آیا در برنامه ریزی ها جعل قوانین، تعیین الگوهای فردی و اجتماعی و ... می بایست به این تفاوت ها توجه نمود و آن ها را دخیل کرد؟ بدین منظور، تلاش شده است تا به دیدگاه های موجود در خصوص بحث تفاوت ها، محدوده تفاوت ها در جسم و روان زن و مرد، ادله اثبات تفاوت ها، حکمت جعل تفاوت ها و نیز بایسته هایی که می بایست بر پایه پذیرش تفاوت ها، در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و اجرای قوانین لحاظ شود، به صورت اجمالی پرداخته شود.با نگاهی به طبیعت و ویژگی های تکوینی زن و مرد، با اندکی تأمل می توان به اشتراکات فراوان، در کنار برخی تفاوت های موجود میان آنان پی برد. چرا که زن و مرد به عنوان دو صنف از یک نوع، به واسطۀ برابری در انسانیت و خلقت مشترک، در تمام ویژگی هایی که مقوم انسانیت انسان است، کاملاً با یکدیگر مساوی و یکسان می باشند. نظر به آموزه های دینی و احکام تشریعی نیز حاکی از آن است که احکام شرعی مشترک میان زن و مرد، بسیار بیشتر از احکام متفاوت آنان می باشد. حتی در اغلب موارد اختلاف در احکام، هر یک از زن و مرد در اصل حکم با یکدیگر برابرند و تمایز صرفاً در جزئیات مربوط به آن احکام است.از مجموع ویژگی های تکوینی و تشریعی زن و مرد می توان دریافت که آنان در انسانیت همسان بوده و بر اساس یک هدف مشترک آفریده شده اند و صرفاً در مقومات جنسیت (یعنی زنانگی و مردانگی) و احکام مربوط به آن، میان این دو صنف، تفاوت می باشد. لذا تکلیف الهی به هر دو تعلق گرفته و اما نوع تکلیف ممکن است به واسطۀ جنبه های متفاوت آنان، متمایز از یکدیگر باشد. این نوشتار تلاش می کند تا ضمن بررسی ضرورت شناخت تفاوت های موجود میان زن و مرد، طبیعی و یا بر ساختۀ اجتماع بودن این تفاوت ها را تنقیح نموده، انواع و محدودۀ تفاوت ها را مورد کنکاش قرار دهد. همچنین ضمن بررسی تأثیر تفاوت ها در ساخت های گوناگون حیات آدمی، نسبت به آثار بی تفاوتی نسبت به این تدبیر حکیمانۀ خالق هستی هشدار دهد و در پایان، بایسته های استفادۀ مناسب از تفاوت ها در مسیر کمال و قرب الهی را مورد توجه قرار دهد.این نکته شایان ذکر است که تلاش شده تا رویکرد غالب در بخش های گوناگون، ارائه مباحث کاربردی و مؤثر در شئون روزمرۀ زندگی باشد و حتی المقدور از استدلالات نظری و مباحث فاقد کاربرد علمی پرهیز شود.
ضرورت بحث
آنچنان که در بحث دیدگاه های مربوط به تفاوت ها خواهد آمد، کمتر موضوعی همچون بحث از تفاوت ها و آثار آن، کانون توجه شاخه های متعدد علمی قرار گرفته و این چنین مورد نقض و ابرام و نیز منشأ تحولات در دهه های اخیر گشته است. پیوند مستحکم موضوع تفاوت ها با دو مبحث اساسی «نقش ها» و «حقوق»، مستمسکی برای کسانی بود که می خواستند از طریق نفی تفاوت ها، به نفی هرگونه تمایز نقش و تفاوت حقوقی میان زن و مرد بپردازند.بی شک یکی از مبانی مهم و اصلی جریان تشابه محور و به تعبیر دیگر، فمینیست ها در ادوار مختلف تاریخ خصومت این جریان با طبیعت و آموزه های دینی، مسألۀ تفاوت ها بوده است. میزان القائات آنان به حدی بوده است که افکار عمومی حتی در متن جوامع اسلامی، یکسانی کامل زن و مرد در تمام حوزه ها را تا حدود زیادی پذیرفته اند و به جز معدود تفاوت های جسمی، این دو صنف را کاملاً همسان انگشاته اند. چنین شده است که تعاریف زنان از زن بودن (تعریف هر یک از زن و مرد از خویشتن خویش و پاسخی که به پرسش «من کیستم؟» و «من چیستم؟» می دهد تا بوسیله آن از جنس مقابل متمایز شود، «هویت جنسی» نام دارد. بحث تفاوت های طبیعی بصورت جدی در هویت جنسی زن و مرد اثر گذار است. ) و مردان از مرد بودن خویش، دچار تغییر جدی گشته و تفکیک نقش (آنچه که فرد برای شناساندن خود به منزله یک پسر یا دختر می گوید یا انجام می دهد، «نقش جنسی» نام دارد. ) و وظایف میان آن دو در خانه و اجتماع، تمسخر آمیز جلوه نموده و احکام متفاوت میان زن و مرد، مربوط به عصر و شرایط خاص دانسته شده و اکنون همۀ آنها قابل تغییر می باشد.حال چنانچه فراتر از جنبه های شعاری و لقلقه های زبانی، برای خالق عالم هستی حقیقتاً از اعماق جان، حکمت، تدبیر و قدرت قائل باشیم و نظام حاکم بر جهان را ناشی از برنامۀ از پیش طرح ریزی شده و و بر اساس نظام احسن بدانیم که همه چیز در آن، حکیمانه و در جایگاه مناسب خویش است، آثار و نتایج نفی و اثبات تفاوت های طبیعی و تشریعی روشن تر می گردد. اگر تدبیر خلقت، ویژگی های هر یک از زن و مرد و تناسب آن با سایر سنت ها و ویژگی های حاکم بر عالم هستی را در قدر و اندازۀ دقیق و مشخص تنظیم کرده باشد و از کنار هم قرار دادن قطعات این پازل، قرار باشد «انسان کامل» تصویر شود، وضعیت اسفبار کنونی بشر انسان محور و بریدۀ از آسمان، به خوبی نمایشگر تفاوت تدبیر او با تدبیر و تقدیر قادر متعال می شود. اگر انسان غربی، به بهانۀ رفع تفاوت ها، تلاش می نمود تفاوت های میان دو صنف زن و مرد را بردارد، به گواهی گزارشات خود آنان، آنچه اکنون حاصل شده است، حرکت به سمت برداشته شدن تفاوت در مرزهای انسانی و حیوانی است. (به تعبیر خانم «تونی گرنت»: «زن امروزی مردی بدلی است، با مردان حقیقی در جنگ است و به همین علت، آشفته و ناآرام است» «زنان سعی می کنند تا از مردان تقلید کنند. بسیاری از آنها در تلاش برای مرد بودن، ناشیانه به تقلید از زبان و رفتار مردان طبقات پست دست می زنند...در خلال دهه های شصت و هشتاد، زنان مانند کارگران بار انداز صحبت می کردند، آنها نه تنها مثل مردان کار می کردند بلکه همچون آنها رفتار می کردند...» «زن امروزی سهل و آسان شده و پیوسته در دسترس است» ) اهمیت این مسأله آنجا دانسته می شود که بدانیم امروزه، اکثریت قریب به اتفاق برنامه ریزی ها، الگوها و تحولات در جهان معاصر، بر مبنای نفی تفاوت های زن و مرد و نیز عدم دخالت تفاوت ها در شئون مختلف طرح ریزی شده است. لذا به جرأت می توان گفت که چنانچه خالق هستی و آموزه های دینی او به گونه ای تصویر شده باشد که تفاوت های زن و مرد، از بازیگران اصلی این سیستم باشند، تنها با تحلیل درست از دیدگاه تفاوت محوری و بررسی آثار و کارکردهای آن، خواهیم توانست از هضم شدن در برنامه ای مغایر با اغراض الهی، جلوگیری نمائیم.بی شک اختلاف دو دیدگاه «تفاوت محور» و «تشابه محور» (به تفاوت این دو تفکر در بحث مربوط به دیدگاه های مربوط به تفاوت ها، پرداخته خواهد شد.) در تصویر انسان و جامعه آرمانی، آن چنان زیاد و جدی است که تعریف و انتظاری که هر فرد از خود و جامعۀ انسانی از افراد آن جامعه در تفکر تشابه محوری دارد، با تعریف و انتظار دیدگاه تفاوت محور، کاملاً متفاوت است.
مفهوم شناسی تفاوت های زن و مرد
در زن و مرد، شاهد دو دسته تفاوت می باشیم. برخی خاستگاهی محیطی داشته و حاصل تربیت اجتماعی و مربوط به ویژگی های فرهنگی بوده و لذا در اعصارگوناگون، تفاوت کرده است. (فمینیست ها برای نشان دادن و متمایز ساختن تفاوت های طبیعی و بیولوژیک از تفاوت های محیطی و اجتماعی، به ترتیب از دو واژه جنس (sex) و جنسیت (Gender) بهره می گیرند.)دسته دوم، تفاوت هایی هستند که خاستگاه طبیعی داشته و تفاوت هایی ذاتی و نه عرضی می باشند. بدین جهت، گذشت زمان خللی در آن ایجاد نمی کند. البته این بدان معنا نیست که چنانچه طبیعی بودن یک تفاوت میان زن و مرد اثبات شد، نتوان هیچ مورد استثنایی برای آن پیدا کرد. (بطور نمونه، چنانچه پذیرفتیم که جمجمه مردان بزرگ تر از زنان است، اگر در یک زن یافت شد که جمجمه او بزرگتر از جمجمه مردان است، این مورد استثنایی موجب غیر طبیعی شدن این ویژگی نمی شود. لذا تفاوت های طبیعی، «غالباً» در صنف مردان و زنان بصورت متفاوت وجود دارد.) ضمن آنکه تفاوت های تکوینی گرچه ناشی از خاستگاهی طبیعی اند ولی در برخی از آنها، این امکان وجود دارد که عوامل تربیتی و محیطی، آن ویژگی ها را تضعیف یا تشدید کنند. (مثلاً در برخی کشورها، زنان برای حضور در پست های مدیریتی و مناصب سیاسی، با تزریق هورمون های مردانه تلاش می کنند تا با غلبه بر احساسات خود، بتوانند صلابت و در برخی مواقع خشونت لازم برای پیگیری امور را کسب نمایند.)
دیدگاه های مربوط به تفاوت ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس