تحریف مفهوم قضا و قدر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از مفاهیم والای اسلامی که جنبه ارزشی مهمی دارد و بر اثر تحریف ها تبدیل به ضد ارزش شده است، مسئله «قضا وقدر» است.
ما معتقدیم که خداوند هر سال، مقدرات آن سال انسان ها را در شب قدر تعیین می کند و به عقیده ما بر امام زمان هر عصر نازل می گرداند. به همین دلیل است که شب های قدر را احیا می گیریم تا خداوند مقدرات نیکوتری برای ما مقدر کند.سؤال مهمی که در این جا مطرح می شود این است که آیا مقدرات یک سال، به صورت اجباری و بدون مشورت با ما تعیین می شود؟ اگر این گونه باشد ما اختیاری از خود نداریم! در جواب، بحث پیچیده جبر و تفویض («جبر» به معنی اجبار مطلق و «تفویض» به معنی آزادی مطلق در اعمال است. ) مطرح می شود که ابعاد آن را به طور فشرده و شفاف بیان می کنیم.
طرفداران جبر و طرفداران تفویض
از قدیم الایام مسئله تفویض، طرفداران بسیاری داشته ازجمله فلاسفه و علمای روان شناس و روان کاو و اجتماعیون. طرفداران جبر نیز دلایل متفاوتی داشته اند که ازجمله آن، مسئله قانون علیت است. طبق قانون علیت؛ هر معلول علتی دارد، پس اراده ما نیز علت دارد و ما اختیاری از خودنداریم و همچنین مسائل مربوط به توحید و اراده پروردگار. «لا مؤثر فی الوجود الا الله». همه چیز به دست خداست و هیچ کس در مقابل اراده او اراده ای ندارد. به همین دلیل بعضی تصور می کردند اگر انسان سرنوشت خود را به دست بگیرد، شرک است و با توحید افعالی خداوند سازگار نیست. گاهی نیز افراد سست و تنبل و کسانی که نمی خواهند به خطا وکاستی خود اعتراف کنند تمام امور را به گردن قضا و قدر می اندازند. و شکست خود را به دلیل قضا و قدر می دانند نه مشکلات و کاستی هایشان. مانند جوانی که به دلیل درس نخواندن قبول نمی شود و اشتباهش را با قضا و قدر توجیه می کند.
آثار سوء اعتقاد به جبر
اگر معتقد به جبر شویم، چند سؤال مهم به وجود می آید.اول: اگر تمام انسان ها مجبور به انجام کارهای خود باشند، پس دستگاه های قضایی دنیا با این وسعت، ظالمانه است. چون به عنوان مثال، قاتل مجبور بوده قتل کند، بنابراین به چه دلیل او را محاکمه کنند و به زندان بیاندازند و در نهایت قصاص و اعدام کنند! آیا طرفداران جبر خودشان این مطلب را می پذیرند؟ و آیا اگر فردی به حقوقشان تجاوز کند، شکایت نمی کنند؟ و یا سیلی به صورتشان بزند اعتراض نمی کنند؟ اگر قائل به جبر هستند، اعتراض معنا ندارد چون او مجبور به زدن است.دوم: با این اعتقاد، قیامت و حساب و کتاب آن نیز ظالمانه است؛ زیرا افرادی که کار خوب یا بد کردند مجبور بودند، نه آن ها سزاوار بهشت هستند و نه این ها مستحق جهنم. پس تعجب است که برخی طرفداران جبر چگونه به معاد اعتقاد دارند؟!سوم: انبیا و اولیا و کتاب های آسمانی برای چه آمده اند؟ اگر مجبور هستیم، تعلیم و تربیت معنا ندارد. آیا انبیا آمده اند فردی را که مجبور به ظلم است هدایت و فردی را که مجبور به نیکی است تشویق کنند؟بنابراین قائلین به جبر برای اصلاح توحید (به گمان خودشان)، نبوت و معاد را ویران می کنند.متاسفانه مسئله جبر به طور گسترده توسط شعرا در ادبیات ما مطرح شده است:در پس آینه طوطی صفتم داشته اند • آنچه استاد ازل گفت بگو، می گویم.من اگر خارم اگر گل، چمن آرایی هست • که از آن دست که او می کشدم می رویم.بارها گفته ام و بار دگر می گویم • که من دلشده این ره نه به خود می پویم.یا در جایی می گوید: در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود • آن شاهد بازاری وین پرده نشین باشد. از روز اول، سرنوشت گل در بازار بود و گلاب در پرده نشینی، ما نیز مانند گلاب و گل هستیم. آری، اگر این اشعار را توجیه نکنیم، بوی جبر می دهد. خدا را شکر می کنیم که در پرتو هدایت اهل بیت؛ به این ورته های هولناک انحراف نیفتاده ایم و مطابق فرمایش امام صادق (علیه السّلام) معتقدیم: «لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین» نه قائل به جبر مطلقیم و نه اختیار مطلق، بلکه حالتی میان این دو.اسلام اراده را اساس برنامه های تکلیفی و مسئولیت ها قرار داده است. اگر آزادی اراده نداشته باشیم، مسئولیت پذیر نخواهیم بود. واگر مسئولیت پذیر نباشیم، تکلیف معنایی ندارد.
اقسام قضا و قدر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس