برکت
/barekat/
مترادف برکت: خیر، رحمت، نعمت، سعادت، فیض، نیکبختی، خجستگی، یمن، افزایش، افزونی، زیادنی، فروانی، فزونی، نزل، وفور
برابر پارسی: فراوانی، افزونی، بسیاری
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: فراوانی، افزونی، بسیاری، فراوانی و بسیاری و رونق، خجستگی، یمن، مبارک بودن، نعمت های موجود در طبیعت، چنان که نان
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
از بَرْکت این نور فراخواند قران را
بنوشته بر افلاک و بر و بحر و جبالش.
ناصرخسرو.
|| نیک بختی. ( منتهی الارب ). سعادت. ( فرهنگ فارسی معین ). || همیشه داشتن. ( یادداشت مؤلف ). دائم داشتن. ( یادداشت مؤلف ). || گوالیدن. ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ فارسی معین ). بالیدن. ( غیاث اللغات ). || افزایش. زیادت. ( منتهی الارب ). افرونی. فزونی. بسیاری. ( فرهنگ فارسی معین ). فراخی نماء. نُزل. نُزُل. نَزل. ( منتهی الارب ). کثرت خیر. ( یادداشت مؤلف ). و گاهی بسکون حرف ثانی نیزآید و آنچه در بین عام بتشدید کاف مستعمل است محض غلط است. ( غیاث اللغات ) : سال دگر از دولت و از برکت خواجه
چون باغ پر از گل شود اندر مه آذار.
فرخی.
ای مبارک سخنی کز سخن و برکت تورادمردان را بر سنگ بروید شمشاد.
فرخی.
ببرکت خدا و نیکوی توفیقش. ( تاریخ بیهقی ). اعتراف هشتم ببرکت او. ( تاریخ بیهقی ). برکت در این پر است. ( تاریخ بیهقی ). سالم بر تو باد و رحمت و برکت های ایزدی و برکت بنده اش امیرالمؤمنین بتو باد. ( تاریخ بیهقی ).خوک همه شر و زیانست و نحس
میش همه خیر و بر و برکت است.
ناصرخسرو.
تا در دلم قران مبارک قراریافت پربرکتست وخیر دل از خیر و برکتش.
ناصرخسرو.
ببرکت این افسون نه کسی مرا بتوانستن دید و نه از من بدگمانی صورت بستن. ( کلیله و دمنه ).بدزدی ز نعمت بدزدم ز خدمت
چه برکت بود در میان دو سارق.
رشید وطواط.
بادت بقای خضر و هم از برکت دعات اسکندر جهان شه شرق اخستان شده.
خاقانی.
همه اثر برکت و همت و نتیجه هیبت سلطان بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). بحلقه درویشان درآمد و برکت صحبت ایشان در وی اثر کرد. ( گلستان سعدی ). و دیگران هم ببرکت انفاس شما مستفید گردند. ( گلستان ). از برکت درویشان محروم نماند. ( گلستان ). روی از مصاحبت مسکینان تافتن و فایده و برکت دریغ داشتن. ( گلستان ).- امثال :
از تو حرکت از خدا برکت .
برکت در حرکت است .
دست که زیاد شد برکت کم است .
- بابرکت ؛ برکت دار. که دیر بکاستی کشد.
- برکت دادن ؛ زیادت کردن. فراوان و بسیار کردن : خداوند برکت دهد.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- گوالیدن. ۲- فزونی بسیاری . ۳- خجستگی یمن . ۴- نیکبختی سعادت . جمع : برکات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خجسته بودن، مبارکی: به برکت زحمات شما کارمان زود به اتمام رسید.
۳. (اسم ) نعمت ها.
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] برکت به معنای زیاد شدن، رشد کردن است و از آن به مناسبت، در باب تجارت و نکاح یاد شده است. بَرَکَت ، از مفاهیم دینی که در قرآن کریم و روایات اسلامی جایگاهی مهم دارد و در فرهنگ عامه مسلمانان گسترش چشمگیری یافته است .
برکت در أصل بَرْک به معنی سینه شتر می باشد، یعنی شتر سینه خود را به زمین زد، سپس این کلمه به معنی دوام و رشد آمده و برکت در إصطلاح یعنی استقرار خیر از سوی خداوند، در یک چیز. ریشه «ب ر ک » در زبان اقوام سامی وجود داشته و در لغت عرب به معنای مطلق رشد و فزونی ، یا فزونی و کثرت در خیر است . فیروزآبادی سعادت را نیز به همین معنا می افزاید.
ارتباط معنای لغوی با إصطلاحی
چون سینه در هنگام نشستن و برخاستن شتر مقدم بربقیه اعضاء است و اینکه شتر مهمترین راه کسب روزی در بین اعراب است، به عنوان مصداق روشنی از خیر می باشد و لذا در مورد هر نعمتی که با دوام باشد استعمال شده است.
واژه برکت در قرآن
این واژه به صورت مفرد در قرآن به کار نرفته است و تنها به صورت جمع در ۳ آیه دیده می شود واژه های هم خانواده برکت ۳۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است . در اصطلاح قرآن برکت ثبوت خیر الهی است و برکات ، نعمت های دائمی و خیر ثابت هستند. شاید تفسیر برکات به خیرهای فزاینده توسط طبرسی نیز که با معنای لغوی سازگارتر است ، همان خیر ثابت را افاده نماید؛ چون هر خیری با رشد و فزونی ، ثبوت و دوام خود را نیز حفظ می کند. برکات آسمان به فزونی باران ، و برکات زمین به فراوانی گیاه و میوه آن تفسیر شده است .
نسبیت برکت
...
برکت در أصل بَرْک به معنی سینه شتر می باشد، یعنی شتر سینه خود را به زمین زد، سپس این کلمه به معنی دوام و رشد آمده و برکت در إصطلاح یعنی استقرار خیر از سوی خداوند، در یک چیز. ریشه «ب ر ک » در زبان اقوام سامی وجود داشته و در لغت عرب به معنای مطلق رشد و فزونی ، یا فزونی و کثرت در خیر است . فیروزآبادی سعادت را نیز به همین معنا می افزاید.
ارتباط معنای لغوی با إصطلاحی
چون سینه در هنگام نشستن و برخاستن شتر مقدم بربقیه اعضاء است و اینکه شتر مهمترین راه کسب روزی در بین اعراب است، به عنوان مصداق روشنی از خیر می باشد و لذا در مورد هر نعمتی که با دوام باشد استعمال شده است.
واژه برکت در قرآن
این واژه به صورت مفرد در قرآن به کار نرفته است و تنها به صورت جمع در ۳ آیه دیده می شود واژه های هم خانواده برکت ۳۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است . در اصطلاح قرآن برکت ثبوت خیر الهی است و برکات ، نعمت های دائمی و خیر ثابت هستند. شاید تفسیر برکات به خیرهای فزاینده توسط طبرسی نیز که با معنای لغوی سازگارتر است ، همان خیر ثابت را افاده نماید؛ چون هر خیری با رشد و فزونی ، ثبوت و دوام خود را نیز حفظ می کند. برکات آسمان به فزونی باران ، و برکات زمین به فراوانی گیاه و میوه آن تفسیر شده است .
نسبیت برکت
...
wikifeqh: زیاد_شدن
[ویکی شیعه] برکت به معنای رشد، خجستگی و ثبات خیر الهی، سه بار در قرآن به صورت جمع به کار رفته و واژه های مترادف آن ۳۲ بار مورد استفاده قرار گرفته است. واژه برکات در قرآن به نعمت های دائمی و خیرهای فزاینده الهی اشاره دارد و متناسب با ظرفیت هر پدیده ای به آن اختصاص پیدا می کند. استعمال واژه «برک» در قرآن همیشه با استناد به خداوند به کار رفته است که این همنشینی را دلیلی بر انحصار توانایی ایجاد برکت توسط خداوند دانسته اند.
خداوند به دو گونه اعطایی و اکتسابی جهان آفرینش و به ویژه انسان ها را از برکت خود بهره مند می سازد.
ایمان و تقوا، استغفار، ذکر و اطاعت خدا، عدالت و نرم خویی از عوامل شمول برکت خدا بر انسان ها نامیده شده است و در مقابل برخی از رفتارهای انسان از جمله ارتکاب گناهان و ترک امر به معروف و نهی از منکر از موانع دریافت برکت الهی معرفی شده است.
خداوند بعضی از مخلوقات خود را از مظاهر و نشانه های برکت قرار داده است. بعضی از پیامبران و مؤمنان صالح، قرآن، بعضی از زمان ها، برخی از اماکن و جلوه هایی از طبیعت از جمله مخلوقات خداوند هستند که در متون دینی نام مبارک بر آنها گذاشته شده است.
برکت در عرف فارسی زبانان به معنای فزونی در خیر است و در قالب واژه هایی مانند «تبریک»، «بارک الله» و «مبارک» در جشن ها، موفقیت ها و پیروزی ها به کار می رود و مثل هایی نیز با استفاده از این واژه ها ساخته شده است. برکت را واژه ای نسبی می دانند که خیر در آن متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده ای در آن نهاده می شود مثلا برکت در نسل به فراوانی فرزندان و برکت در وقت به گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص اشاره دارد.
مفهوم برکت علاوه بر متون اسلامی در کتاب های آسمانی پیشین نیز استفاده شده است. در این کاربردها از اعطای برکت خداوند به پیامبران و از سوی پیامبران و کاهنان به دیگران سخن رفته است. مشتقات ریشه «برک/ برخ» و واژه عبری «براخاه» به معنای برکت در حدود ۴۰۰ بار در عهد عتیق و به کرات در عهد جدید به کار رفته است.
برکت در عرف فارسی زبانان به معنای فزونی در خیر است و در قالب واژه هایی مانند «تبریک»، «بارک الله» و «مبارک» در جشن ها، موفقیت ها و پیروزی ها به کار می رود و مثل هایی نیز با استفاده از این واژه ها ساخته شده است. برکت را واژه ای نسبی می دانند که خیر در آن متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده ای در آن نهاده می شود مثلا برکت در نسل به فراوانی فرزندان و برکت در وقت به گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص اشاره دارد.
مفهوم برکت علاوه بر متون اسلامی در کتاب های آسمانی پیشین نیز استفاده شده است. در این کاربردها از اعطای برکت خداوند به پیامبران و از سوی پیامبران و کاهنان به دیگران سخن رفته است. مشتقات ریشه «برک/ برخ» و واژه عبری «براخاه» به معنای برکت در حدود ۴۰۰ بار در عهد عتیق و به کرات در عهد جدید به کار رفته است.
wikishia: برکت
[ویکی اهل البیت] برکة به معنای فرخندگی و خجستگی، افزونی خیر و سود بسیار است. جمع آن برکات در قرآن مذکور است «لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ» (سوره اعراف، 96) اگر مردم شهرها ایمان آورند و عمل نیکو کنند برکت های بسیار از آسمان و زمین بروی ایشان می گشائیم.
برکت به معنای ثبوت و پایداری خیر الهی در چیزی و رشد و افزایش است. مفسّران برکت را به معنای خیر نافع و امری غیرمحسوس و اعمّ از مادّی و معنوی می دانند و بین آن و نظام جاری اسباب و مسببات منافاتی نمی بینند، چنان که معتقدند برکت، امری نسبی است و در هر چیزی به حسب هدفی است که در آن نهفته است.
راغب در مفردات می گوید: اصل کلمه "برکت"، "برک" - به فتحه باء - و به معنای سینه شتر است ولیکن در غیر این معنا نیز استعمال می شود، از آن جمله می گویند: "فلانی دارای برکه است" و "برک البعیر" به معنای این است که شتر سینه خود را به زمین زد و چون این معنا مستلزم یک نحو قرار گرفتن و ثابت شدن است لذا کلمه مزبور را در ثبوت که لازمه معنای اصلی است نیز استعمال کرده و می گویند: "ابترکوا فی الحرب - در جنگ پای برجا شده و به عقب برنگشتند" و به همین مناسبت آن محلی را که مردان دلیر و شجاعان لشکر موضع می گیرند. "براکاء" و "بروکاء" می نامند و نیز در جایی که حیوان از راه رفتن بازمی ایستد و به هیچ وجه تکان نمی خورد می گویند: "ابترکت الدابة" و آب انبار را نیز به همین جهت "برکه" می نامند، برای این که آب انبار محل ثابت شدن و قرار گرفتن آب است.
"برکت" ثبوت خیر خداوندی است در چیزی و اگر فرموده: "لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ" برای این بوده که خیرات در زمین و آسمان قرار گرفته، همچنان که آب در برکه جای می گیرد و "مبارک" چیزی است که این خبر در آن باشد و به همین معنا است. آیه "هذا ذِکْرٌ مُبارَکٌ أَنْزَلْناهُ".
سپس می گوید: از آنجایی که خیرات الهی از مقام ربوبیتش به طور نامحسوس صادر می شود و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نیست، لذا به هر چیزی که دارای زیاده غیرمحسوسی است می گویند: این چیز مبارک و دارای برکت است، روایتی هم که می گوید: "هیچ مالی از صدقه دادن کم نمی شود" مقصودش همین نقصان غیرمحسوس است نه کاهش مخصوص که بعضی از زیانکاران پنداشته و در رد آن گفته اند: ما ترازو می گذاریم و از فلان مال، مقداری صدقه داده سپس آن را بار دیگر می سنجیم و می بینیم که به مقدار صدقه کم شده است.
راغب سپس اضافه کرده است که: مراد از "تَبارَکَ اللَّهُ" اختصاص خداوند است به خیرات. پس بنابراین، برکت به معنای خیری است که در چیزی مستقر گشته و لازمه آن شده باشد، مانند برکت در نسل که به معنای فراوانی اعقاب یا بقای نام و دودمان است و برکت در غذا که به معنای سیرکردن مردم بیشتری است و برکت در وقت که به معنای گنجایش داشتن برای انجام کاری است که آن مقدار وقت معمولاً گنجایش انجام چنان کاری را ندارد.
چیزی که هست از آنجا که غرض از دین تنها و تنها سعادت معنوی و یا حسی منتهی به معنوی است، لذا مقصود از برکت در لسان دین آن چیزی است که در آن خیر معنوی و یا مادی منتهی به معنوی باشد، مانند آن دعایی که ملائکه در حق حضرت ابراهیم علیه السلام کرده و گفتند: رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ که مراد از آن، برکت معنوی مانند دین و قرب خدا و سایر خیرات گوناگون معنوی و نیز برکت حسی مانند مال و کثرت و بقای نسل و دودمان و سایر خیرات مادی است که برگشت آن به معنویات می باشد.
برکت به معنای ثبوت و پایداری خیر الهی در چیزی و رشد و افزایش است. مفسّران برکت را به معنای خیر نافع و امری غیرمحسوس و اعمّ از مادّی و معنوی می دانند و بین آن و نظام جاری اسباب و مسببات منافاتی نمی بینند، چنان که معتقدند برکت، امری نسبی است و در هر چیزی به حسب هدفی است که در آن نهفته است.
راغب در مفردات می گوید: اصل کلمه "برکت"، "برک" - به فتحه باء - و به معنای سینه شتر است ولیکن در غیر این معنا نیز استعمال می شود، از آن جمله می گویند: "فلانی دارای برکه است" و "برک البعیر" به معنای این است که شتر سینه خود را به زمین زد و چون این معنا مستلزم یک نحو قرار گرفتن و ثابت شدن است لذا کلمه مزبور را در ثبوت که لازمه معنای اصلی است نیز استعمال کرده و می گویند: "ابترکوا فی الحرب - در جنگ پای برجا شده و به عقب برنگشتند" و به همین مناسبت آن محلی را که مردان دلیر و شجاعان لشکر موضع می گیرند. "براکاء" و "بروکاء" می نامند و نیز در جایی که حیوان از راه رفتن بازمی ایستد و به هیچ وجه تکان نمی خورد می گویند: "ابترکت الدابة" و آب انبار را نیز به همین جهت "برکه" می نامند، برای این که آب انبار محل ثابت شدن و قرار گرفتن آب است.
"برکت" ثبوت خیر خداوندی است در چیزی و اگر فرموده: "لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ" برای این بوده که خیرات در زمین و آسمان قرار گرفته، همچنان که آب در برکه جای می گیرد و "مبارک" چیزی است که این خبر در آن باشد و به همین معنا است. آیه "هذا ذِکْرٌ مُبارَکٌ أَنْزَلْناهُ".
سپس می گوید: از آنجایی که خیرات الهی از مقام ربوبیتش به طور نامحسوس صادر می شود و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نیست، لذا به هر چیزی که دارای زیاده غیرمحسوسی است می گویند: این چیز مبارک و دارای برکت است، روایتی هم که می گوید: "هیچ مالی از صدقه دادن کم نمی شود" مقصودش همین نقصان غیرمحسوس است نه کاهش مخصوص که بعضی از زیانکاران پنداشته و در رد آن گفته اند: ما ترازو می گذاریم و از فلان مال، مقداری صدقه داده سپس آن را بار دیگر می سنجیم و می بینیم که به مقدار صدقه کم شده است.
راغب سپس اضافه کرده است که: مراد از "تَبارَکَ اللَّهُ" اختصاص خداوند است به خیرات. پس بنابراین، برکت به معنای خیری است که در چیزی مستقر گشته و لازمه آن شده باشد، مانند برکت در نسل که به معنای فراوانی اعقاب یا بقای نام و دودمان است و برکت در غذا که به معنای سیرکردن مردم بیشتری است و برکت در وقت که به معنای گنجایش داشتن برای انجام کاری است که آن مقدار وقت معمولاً گنجایش انجام چنان کاری را ندارد.
چیزی که هست از آنجا که غرض از دین تنها و تنها سعادت معنوی و یا حسی منتهی به معنوی است، لذا مقصود از برکت در لسان دین آن چیزی است که در آن خیر معنوی و یا مادی منتهی به معنوی باشد، مانند آن دعایی که ملائکه در حق حضرت ابراهیم علیه السلام کرده و گفتند: رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ که مراد از آن، برکت معنوی مانند دین و قرب خدا و سایر خیرات گوناگون معنوی و نیز برکت حسی مانند مال و کثرت و بقای نسل و دودمان و سایر خیرات مادی است که برگشت آن به معنویات می باشد.
wikiahlb: برکت
[ویکی فقه] برکت (قرآن). برکت به معنای زیاد شدن و رشد کردن است.
برکت در أصل بَرْک به معنی سینه شتر میباشد، یعنی شتر سینه خود را به زمین زد، سپس این کلمه به معنی دوام و رشد آمده و برکت در اصطلاح یعنی استقرار خیر از سوی خداوند، در یک چیز.
معنای برکت در تفاسیر
برکت به معنای ثبوت و پایداری خیر الهی در چیزی و رشد و افزایش است. مفسران برکت را به معنای خیر نافع و امری غیر محسوس و اعم از مادی و معنوی می دانند و بین آن و نظام جاری اسباب و مسببات منافاتی نمی بینند، چنان که معتقدند برکت، امری نسبی است و در هر چیزی به حسب هدفی است که در آن نهفته است. در این مدخل از مشتقات واژه «برک» استفاده شده است و در پایان مدخل به مدخل هایی که در آنها مفاد برکت آمده ارجاع داده شده است.
عناوین مرتبط
برکات خدا، برکت آب، برکت باران، برکت زمین، سرزمین های با برکت، عوامل برکت.
برکت در أصل بَرْک به معنی سینه شتر میباشد، یعنی شتر سینه خود را به زمین زد، سپس این کلمه به معنی دوام و رشد آمده و برکت در اصطلاح یعنی استقرار خیر از سوی خداوند، در یک چیز.
معنای برکت در تفاسیر
برکت به معنای ثبوت و پایداری خیر الهی در چیزی و رشد و افزایش است. مفسران برکت را به معنای خیر نافع و امری غیر محسوس و اعم از مادی و معنوی می دانند و بین آن و نظام جاری اسباب و مسببات منافاتی نمی بینند، چنان که معتقدند برکت، امری نسبی است و در هر چیزی به حسب هدفی است که در آن نهفته است. در این مدخل از مشتقات واژه «برک» استفاده شده است و در پایان مدخل به مدخل هایی که در آنها مفاد برکت آمده ارجاع داده شده است.
عناوین مرتبط
برکات خدا، برکت آب، برکت باران، برکت زمین، سرزمین های با برکت، عوامل برکت.
wikifeqh: برکت_(قرآن)
دانشنامه عمومی
در دین، برکت ( که به اعطای برکت نیز گفته می شود ) ( به انگلیسی: blessing ) عبارت است از القای چیزی با تقدس، رستگاری معنوی یا اراده الهی.
«برکت شدن» به معنای مورد لطف خداوند قرار گرفتن، زیرا که او سرچشمه همه نعمات فرض می شود. [ ۱] بنابراین، برکات مستقیماً با خدا مرتبط است و اعتقاد بر این می باشد که از جانب خدا می آید؛ بنابراین، اظهار نعمت مانند این است که برای کسی آرزو کنیم که مورد لطف خداوند قرار گیرد و خداوند را سرچشمه همه نعمت ها بداند.
در یهودیت خاخامی، یک تبرک ( یا براخه ) در لحظه ای مشخص در طول نماز، مراسم یا فعالیت های دیگر، به ویژه قبل و بعد از صرف غذا خوانده می شود. کارکرد برکت این است که خداوند منشأ همه نعمات در نظر گرفته شود. [ ۱] یک براخه با منشأ خاخامی معمولاً با این کلمات شروع می شود: «خوشا به حال تو، ای خداوند، خدای ما، پادشاه جهان. » یهودیت خاخامی تعلیم می دهد که غذا در نهایت هدیه ای از یک روزی دهنده بزرگ، خداوند، است و برای خوردن مشروع غذا باید با خواندن شکرگذاری نعمات مناسب خدا را شاکر شد، در همین حال تورات شکرگذاری غیررسمی را الزامی می کند. [ ۱]
برکات و نفرین های مسیح در عهد جدید ظاهر می شود، همان طور که در خوشاگویی های لوقا ۶:۲۰–۲۲ ذکر شده است. در آیین کاتولیک رومی، ارتدکس شرقی، انگلیکان، لوترانیسم و سنت های مشابه، برکت دهی های رسمی در کلیسا توسط اسقف ها، کشیشان و شماس ها ترتیب داده می شود.
برکات در اسلام از نظر علمای بزرگ اسلام دو جنبه دارد. نعمت ها از سوی خداوند به عنوان آزمایشی برای بشریت داده می شود. علمای اسلام ترس از گمراه شدن تدریجی بخاطر نعمت ها را از صفات متقین می دانند و نترسیدن از آن را از صفات غیر مؤمنین می داند. نعمت ها در صورتی می توانند مایهٔ موفقیت در زندگی اخروی باشند که انسان به خاطر آنها شکر خدا را داشته باشد و همان نعمت ها در زندگی اخروی نیز می تواند منبعی برای عذاب باشند اگر که انسان دائماً به خاطر آنها خدا را شاکر نباشد. [ ۳]
اسلام هیچ طبقه روحانی ندارد، بنابراین هیچ نعمتی مختص افراد خاصی نیست. مسلمانان مکرراً هنگام ذکر نام محمد یا هر یک از پیامبران، «صلی الله علیه و آله» را تلفظ می کنند. مسلمانان نیز در هر دیدار و خروج از یکدیگر با صلوات سلام می کنند: السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته السلام علیکم و رحمت الله و برکاته ( به معنای سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد ) . [ ۳]
«برکت شدن» به معنای مورد لطف خداوند قرار گرفتن، زیرا که او سرچشمه همه نعمات فرض می شود. [ ۱] بنابراین، برکات مستقیماً با خدا مرتبط است و اعتقاد بر این می باشد که از جانب خدا می آید؛ بنابراین، اظهار نعمت مانند این است که برای کسی آرزو کنیم که مورد لطف خداوند قرار گیرد و خداوند را سرچشمه همه نعمت ها بداند.
در یهودیت خاخامی، یک تبرک ( یا براخه ) در لحظه ای مشخص در طول نماز، مراسم یا فعالیت های دیگر، به ویژه قبل و بعد از صرف غذا خوانده می شود. کارکرد برکت این است که خداوند منشأ همه نعمات در نظر گرفته شود. [ ۱] یک براخه با منشأ خاخامی معمولاً با این کلمات شروع می شود: «خوشا به حال تو، ای خداوند، خدای ما، پادشاه جهان. » یهودیت خاخامی تعلیم می دهد که غذا در نهایت هدیه ای از یک روزی دهنده بزرگ، خداوند، است و برای خوردن مشروع غذا باید با خواندن شکرگذاری نعمات مناسب خدا را شاکر شد، در همین حال تورات شکرگذاری غیررسمی را الزامی می کند. [ ۱]
برکات و نفرین های مسیح در عهد جدید ظاهر می شود، همان طور که در خوشاگویی های لوقا ۶:۲۰–۲۲ ذکر شده است. در آیین کاتولیک رومی، ارتدکس شرقی، انگلیکان، لوترانیسم و سنت های مشابه، برکت دهی های رسمی در کلیسا توسط اسقف ها، کشیشان و شماس ها ترتیب داده می شود.
برکات در اسلام از نظر علمای بزرگ اسلام دو جنبه دارد. نعمت ها از سوی خداوند به عنوان آزمایشی برای بشریت داده می شود. علمای اسلام ترس از گمراه شدن تدریجی بخاطر نعمت ها را از صفات متقین می دانند و نترسیدن از آن را از صفات غیر مؤمنین می داند. نعمت ها در صورتی می توانند مایهٔ موفقیت در زندگی اخروی باشند که انسان به خاطر آنها شکر خدا را داشته باشد و همان نعمت ها در زندگی اخروی نیز می تواند منبعی برای عذاب باشند اگر که انسان دائماً به خاطر آنها خدا را شاکر نباشد. [ ۳]
اسلام هیچ طبقه روحانی ندارد، بنابراین هیچ نعمتی مختص افراد خاصی نیست. مسلمانان مکرراً هنگام ذکر نام محمد یا هر یک از پیامبران، «صلی الله علیه و آله» را تلفظ می کنند. مسلمانان نیز در هر دیدار و خروج از یکدیگر با صلوات سلام می کنند: السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته السلام علیکم و رحمت الله و برکاته ( به معنای سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد ) . [ ۳]
wiki: برکت
برکت (آلبوم). برکت یکی از آلبومهای محمد اصفهانی است که در مهر ۱۳۸۴ مصادف با اکتبر ۲۰۰۵ انتشار یافت. این آلبوم پس از سه سال، بعد از آلبوم هفت سین عرضه شد که شامل ۱۲ قطعه می باشد . همچنین برای اولین بار کلیپ تصویری در این آلبوم قرار داده شده که مربوط به باتو می باشد. [ ۱]
بر روی جلد این آلبوم به خط یدالله کابلی نوشته شده: تقدیم به اصل برکت در عصر آخر
• ویولون - آلتو : ارسلان کامکار ، رسول بهبهانی، مازیار ظهیرالدینی، علی جعفری پویان، بردیا کیارس
• سه تار : آریا عظیمی نژاد
• فلوت : شهرام رکوعی
• کمانچه : مهدی باقری
• نی : پیروز ارجمند
• سوت : علیرضا خورشید فر
• گیتار ( شب تار ) : کامیل یغمایی
• کیبورد : پویا نیک پور ، علیرضا کهن دیری ، پدرام کشتکار ، آریا عظیمی نژاد ، کامیل یغمایی ، مهراد شریف ، مهران اکرمیان
• همخوانان : شهرام رکوعی - آریا عظیمی نژاد ( مرو ای دوست ) ؛ اسماعیل مومن ثانی ، سید احمد مقیمی ، محمد جعفر صاحبی ( ماه نو ) ؛ حسن دادوران ، داود تک فلاح ( ماه نو ) ؛ پدرام کشتکار ، سارا نائینی ، مریم فخیمی
• امور صدا : ناصر فرهودی، ریموند موسسیان ، فرزین فردین فرد ، محمد موسوی ، آریا عظیمی نژاد ، کامیل یغمایی
• میکس قطعات طلب و باتو : فرزین فردین فرد
• میکس قطعات درد گنگ ، ماه نو ، ستاره غریب ، هوی تو ، مرو ای دوستو مناجات : ریموند موسسیان
• خط : استاد یدالله کابلی
• عکس روی جلد : علی بوستان
• عکس داخل جلد : محمد بابایی
• گرافیک : طرح و یده فرس / نیره علفیان
بر روی جلد این آلبوم به خط یدالله کابلی نوشته شده: تقدیم به اصل برکت در عصر آخر
• ویولون - آلتو : ارسلان کامکار ، رسول بهبهانی، مازیار ظهیرالدینی، علی جعفری پویان، بردیا کیارس
• سه تار : آریا عظیمی نژاد
• فلوت : شهرام رکوعی
• کمانچه : مهدی باقری
• نی : پیروز ارجمند
• سوت : علیرضا خورشید فر
• گیتار ( شب تار ) : کامیل یغمایی
• کیبورد : پویا نیک پور ، علیرضا کهن دیری ، پدرام کشتکار ، آریا عظیمی نژاد ، کامیل یغمایی ، مهراد شریف ، مهران اکرمیان
• همخوانان : شهرام رکوعی - آریا عظیمی نژاد ( مرو ای دوست ) ؛ اسماعیل مومن ثانی ، سید احمد مقیمی ، محمد جعفر صاحبی ( ماه نو ) ؛ حسن دادوران ، داود تک فلاح ( ماه نو ) ؛ پدرام کشتکار ، سارا نائینی ، مریم فخیمی
• امور صدا : ناصر فرهودی، ریموند موسسیان ، فرزین فردین فرد ، محمد موسوی ، آریا عظیمی نژاد ، کامیل یغمایی
• میکس قطعات طلب و باتو : فرزین فردین فرد
• میکس قطعات درد گنگ ، ماه نو ، ستاره غریب ، هوی تو ، مرو ای دوستو مناجات : ریموند موسسیان
• خط : استاد یدالله کابلی
• عکس روی جلد : علی بوستان
• عکس داخل جلد : محمد بابایی
• گرافیک : طرح و یده فرس / نیره علفیان
wiki: برکت (آلبوم)
برکت (ترکمنستان). برکت ترکمنستان ( به ترکمنی: Bereket، برکت ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکمنستان است که در استان بلخان واقع شده است. [ ۱]
سابقا، نام این شهر، قازانجیق ( به ترکمنی: Gazanjyk، قازانجیٛق ) بود. «قازان» در زبان ترکمنی به معنی «دیگ»، و « - جیٛق» در ترکمنی پسوند تصغیر می باشد. «قازانجیق» به معنای «دیگ کوچک» است. در تاریخ ۲۹ دسامبر سال ۱۹۹۹، نام این شهر به «برکت» تغییر کرد. [ ۲]
برکت ترکمنستان ۱۸٫۶۳۲ کیلومترمربع مساحت و ۲۳٬۲۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲۰۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
سابقا، نام این شهر، قازانجیق ( به ترکمنی: Gazanjyk، قازانجیٛق ) بود. «قازان» در زبان ترکمنی به معنی «دیگ»، و « - جیٛق» در ترکمنی پسوند تصغیر می باشد. «قازانجیق» به معنای «دیگ کوچک» است. در تاریخ ۲۹ دسامبر سال ۱۹۹۹، نام این شهر به «برکت» تغییر کرد. [ ۲]
برکت ترکمنستان ۱۸٫۶۳۲ کیلومترمربع مساحت و ۲۳٬۲۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲۰۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: برکت (ترکمنستان)
برکت (فیلم ۱۹۶۸). برکت ( به هندی: Aashirwad ) فیلمی محصول سال ۱۹۶۸ و به کارگردانی هریشیکش موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آشوک کومار، سانجیو کومار، سومیتا سانیال و آبی باتاچاریا ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: برکت (فیلم ۱۹۶۸)
جدول کلمات
مترادف ها
نیایش، برکت، دعای خیر، دعای اختتام
اقتضاء، برکت، سعادت، خوش بختی
سعادت جاودانی، برکت
برکت، دعای خیر، نعمت خدا داده، نعمت، موهبت، دعای پیش از غذا
برکت، سعادت
برکت، فربهی، چربی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لری بختیاری
رِی، اُوِندِریکا:برکت طبق نظریه ای واژه اندیکا شاید از کلمه ایلامی اُوِندِریکا به معنای برکت گرفته شده باشد
رِی، اُوِندِریکا:برکت طبق نظریه ای واژه اندیکا شاید از کلمه ایلامی اُوِندِریکا به معنای برکت گرفته شده باشد
این واژه عربی نیست و از فرهنگ های یهودی و . . . گرفته شده است ، در یهودیت واژه Berakhah به کار می رود که شاید با واژه بارگاه هم ریشه باشد ، البته شاید .
همتای پارسی واژه ی عربی برکت، اودریک udrik می باشد که در سنسکریت udreka می باشد.
برکت: هر خوبی ویژه، کارساز و به هنگام، چه از سوی کسی آرزو شده یا نشده باشد برای کامیابی، برتر سازی، رستگاری یا برون رفت از گرفتاری که خدا یا دیگری از سر مهربانی می دهد تا پاداش نیکوکاری و شکیبایی بوده و نشانگر این باشد که خدا یا آن کس، گیرنده را دوست دارد.
داشتار
ری=فزونی
پلاو=نعمت
و
گوالش=برکت
پلاو=نعمت
و
گوالش=برکت
برکت از ریشه برک ( بر وزن درک ) به معنی سینه شتر می باشد گرفته شده ، و از آنجا که شتران به هنگامی که در جائی ثابت می مانند سینه خود را به زمین می چسبانند ، این کلمه تدریجا معنی ثابت ماندن به خود گرفته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
است ، سپس به هر نعمتی که پایدار و با دوام باشد و هر موجودی که دارای عمر طولانی و آثار مستمر و ممتد است ، موجود مبارک یا پربرکت گفته می شود .
اغر
از تو حرکت از خدا برکت
God helps the sailor who rows
یُمن - مبارکی - میمنت
نعمت، برکت، موهبت، توفیق، رضایت
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
فَردَهِش، نیک بخشی، خجستگی
هوالعلیم
بَرکَت : مبارکی ؛ میمنت ؛ زایندگی به مرحمت خداوند؛ خیر و فزونی ومانائ ؛ . . . . .
بَرکَت : مبارکی ؛ میمنت ؛ زایندگی به مرحمت خداوند؛ خیر و فزونی ومانائ ؛ . . . . .
هر واژه ، لغت یا کلمه ای که در اربی به کار برده می شود دلیل بر آن نیست که اربی باشد! این لغت برکت در سنسکریت به شکل و دیسه ی varata و به مانای آمدهbeing a blessing
شکوم
ری - خیر
خیر فراوان پایدار
فزونی همیشگی، فزونی پیوسته، فزونی پایدار
شگون
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
رِوات ( سنسکریت )
اودریک udrik ( سنسکریت: اودرِکَ )
پورَم ( سنسکریت: پورَمدْهی )
پَهونام ( سنسکریت: بَهونَم )
رِوات ( سنسکریت )
اودریک udrik ( سنسکریت: اودرِکَ )
پورَم ( سنسکریت: پورَمدْهی )
پَهونام ( سنسکریت: بَهونَم )
1ـ خوشبختی و موفقیت از سوی خداوند. 2ـ بخشش ویژه ی خداوندی به کسی بی این که حق او باشد تا از دیگران ممتاز و نزد آنان دوست داشتنی باشد. 3ـ راهنمایی خداوند به کسی تا از نعمت های داده شده به بهترین صورت استفاده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کند. 4ـ افزایش نعمت از سوی خداوند. 5 ـ بهبودی جسمی یا روانی کسی از سوی خداوند. 6 ـ افزایش اعتبار و علاقه ی کسی میان مردم.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)