ایده ال

/~ide~Al/

برابر پارسی: ( ایده آل ) آرمانی

معنی انگلیسی:
dream, ideal

فرهنگ فارسی

کمال مطلوب، آر وی عالی، منتهای آرزوو آرمان، اعلی درجه کمال درقوه تصور

فرهنگ معین

( ایده آل ) ( ~. ) [ فر. ] (اِ. ) کمال مطلوب ، آرزوی عالی .

فرهنگ عمید

( ایده آل ) ۱. کمال مطلوب، منتهای آرزو و آرمان.
۲. ویژگی آنچه در اعلا درجۀ کمال باشد.

دانشنامه عمومی

ایده آل (نظریه حلقه ها). یک ایده آل ( به انگلیسی: ideal ) در نظریه حلقه ها، که شاخه ای جبر مجرد است، یک «زیرمجموعه به خصوص» از اعضای یک حلقه است. ایده آل ها زیرمجموعه های معینی از اعداد صحیح مثل اعداد زوج یا اعداد مضارب ۳ را تعمیم می دهند. جمع و تفریق اعداد زوج، زوجیت را حفظ می کند، و همچنین ضرب یک عدد زوج با هر عدد صحیح دیگر، یک عدد زوج خواهد بود؛ این خاصیت های بسته بودن و جذبی، خواص تعریف کننده یک ایده آل هستند. از ایده آل می توان برای ساخت حلقه خارج قسمتی استفاده کرد، به همان روشی که در نظریه گروه ها، از یک زیرگروه نرمال برای ساخت یک گروه خارج قسمتی استفاده می شود.
از بین اعداد صحیح، ایده آل ها در تناظر یک به یک با اعداد صحیح نامنفی هستند: در این حلقه، هر ایده آل یک ایده آل اصلی است که شامل ضرایب یک عدد نامنفی است. با این حال، در دیگر حلقه ها، ایده آل ها در تناظر مستقیم با عناصر حلقه نیستند، و ویژگی های معین اعداد صحیح، وقتیکه به حلقه ها تعمیم داده شوند، به صورت طبیعی تر با ایده آل ها و نه عناصر حلقه، متصل می گردند. برای مثال، ایده آل های اول یک حلقه، مشابه اعداد اول بوده و قضیه باقیمانده چینی را می توان به ایده آل ها تعمیم داد. نسخه ای از تجزیه یکتا به اعداد اول برای ایده آل های دامنه ددکیند ( نوعی حلقه که در نظریه اعداد اهمیت دارد ) هم وجود دارد.
مفهوم مرتبط اما متفاوت، مفهوم ایده آل در نظریه ترتیب است که، از مفهوم ایده آل ها در نظریه حلقه ها منشأ گرفته است. یک ایده آل کسری نوعی تعمیم برای ایده آل است، از این رو به ایده آل های معمولی برای ابهام زدایی بهتر گاهی ایده آل های صحیح می گویند.
ایده آل ها اولین بار توسط ریچارد ددکیند در ۱۸۷۶ میلادی در ویرایش سوم کتابش با عنوان Vorlesungen über Zahlentheorie ( رساله هایی در مورد نظریه اعداد ) ارائه شدند. آن ها تعمیم مفهوم اعداد ایده آل بودند که توسط ارنست کومر توسعه یافته بودند. [ ۱] [ ۲] سپس این مفهوم توسط دیوید هیلبرت و به خصوص امی نوتر گسترش یافتند.
برای یک حلقه دلخواه چون ( R , + , . ) ، ( R , + , . ) را مجگروه جمعی آن در نظر بگیرید. زیرمجموعه ای چون I را ایده آل چپ حلقه R گویند اگر زیرمجموعه ای جمعی از R باشد که «ضرب عناصر R را از سمت چپ جذب کند»، یعنی I یک ایده آل چپ است اگر دو شرط زیر را ارضاء کند:
• ( I , + ) {\displaystyle ( I, + ) } یک زیرگروه از ( R , + ) {\displaystyle ( R, + ) } باشد،
• برای هر r ∈ R {\displaystyle r\in R} و هر x ∈ I {\displaystyle x\in I} ، ضرب r x {\displaystyle rx} در I {\displaystyle I} باشد.
عکس ایده آل (نظریه حلقه ها)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ایده آل
۱. کمال مطلوب، منتهای آرزو و آرمان. ۲. ویژگی آنچه در اعلا درجۀ کمال باشد.

مترادف ها

ideal (اسم)
معنی، ارزو، کمال مطلوب، ارمان، ایدهال، هدف زندگی

فارسی به عربی

مثالی

پیشنهاد کاربران

واژه ترکیبی ایده آل را میتوان از چپ به راست به شکل آلِ ایده نوشت. پیشوند آل در زبان فارسی باستانی علاوه بر سلسله، تبار و اهل به معنای پیرو هم بوده و کلمه ایده در اصل و ریشه به شکل ای ده تلفظ و بیان میشده که مخفف 《 این ۱۰ 》 بوده. ضمیر دوم شخص مفرد این، اشاره به هر فرد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری ) داشته. لذا ایده در سرزمین ایران ( و حتا در هندوستان ) یک بینش و باور حقیقی در میدان های خود شناسی و انسان شناسی بوده مبنی بر دهگانه بودن ابعاد نفسانی هرکدام از افراد انسانی مشتمل بر پنج منِ مردانه و پنج مِن زنانه بر رویهم؛ یکی واقعی، ظاهری یا بیرونی، عینی یا شهودی و یا آشکار، تجربی و پدیدار شده یا فنومنی و نُه تا غیر واقعی، باطنی، غیبی، غیر تجربی و پدیدار نشده یا نوومنی. واژه مفرد نئومن هم در اصل و ریشه به زبان فارسی بوده و به شکل 《نا او من》 تلفظ و بیان میشده به معنای زیر : او این من نمیباشد بلکه من دیگریست در درون این منِ بیرونی. کاتِگوری هم در اصل و ریشه به زبان فارسی بوده و از دو کلمه ساخته شده ؛ یکی کات به معنای جعبه یا صندوق و دیگری گوری یا قبری یعنی به خاک سپرده شده و آنهم نه در خاک هستی و وجود بطور کلی و عام بلکه در هستی و وجود هر فرد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری ) بطور جزئی، خاص، ویژه و منحصر بفرد. لذا آلِ ایده در اصل و ریشه در سرزمین ایران شاید هزاران سال قبل از تولد افلاطون و ارسطو به معنای پیرو بینش و باور به ایده ( یعنی دهگانه بودن ابعاد نفسانی هر فرد انسانی ) بوده است. در همین زمینه شاید مفید و ثمر بخش باشد بدانیم که واژه فارسی ماده در اصل و ریشه به معنای خمیر مایه ساختاری واقعیت نبوده بلکه به شکل 《 ما ۱۰》 به این معنا که هر کدام از ما افراد انسانی در آفرینش سرمدی یا اولیه همین دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. عنوان قوم ماد بصورت جمع مادها هم در اصل و ریشه به شکل 《 م ۱۰ آ 》 تلفظ و بیان میشده به همان معنا. واژه قرآنی مائده هم در اصل و ریشه به معنای خوان یا سفره و طعام آسمانی نبوده بلکه به شکل 《ما آ ۱۰ 》 به همان معنا. در همین زمینه دو واژه یا عبارت اوستائی؛ یکی خودیدوده و دیگری آژیدهاک به شکل 《 آژی ده اکه 》 هر دو به زبان قوم ماد بوده اند. اولی به معنای 《 خود تو ده تائی 》 یعنی ده تائی آفریده شده ای و دومی به معنای 《 زندگانی های دهگانه آسمانی 》. ترجمه و تفسیر این دو واژه یا این دو عبارت به شکل های ازدواج با محارم و اژدها و ضحاک توسط مورخین و مترجمین بیگانه و خودی، بنیادی ترین گمراهه روی در ترجمه و تفسیر متون اوستائی محسوب میشوند به نفع باور ادیان ابراهیمی در مورد داستان خلق بابا آدم و ننه حوا در باغچه فسقلی بهشت تحت نام اِدِن یا عدن ( Eden ) و به ضرر انسان و علم و حقیقت.
...
[مشاهده متن کامل]

آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی، پشت سر هم و در طول همدیگر در ده عالم یا دنیا زیر سقف ده آسمان و روی ده کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین. اینست معنای پیام آسمانی هفت سین که در طول اعصار در پشت پرده مراسم چیدن سفره یا میز هفت سین نهفته و پنهان باقی مانده و تاکنون توسط خود ایرانیان و هیچ قوم دیگری کشف نگردیده. هفت سین از دیدگاه خردمندان گمنام ایرانی یه معنای هفت سامان یا نظام کل گیتیائی یا کیهانی و یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست.
ده امر یا ده فرمان موسا و مقولات یا مفاهیم دهگانه ارسطو هیچکدام بیان کننده ۱۰ های حقیقی نبوده و نمی باشند منجمله اعداد یک رقمی از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) و تعداد انگشت های دست و پای انسان.
یک بازی سرگرم کننده به روش کا با لا ( ka ba la ) : نام های آدم و حوا را با حروف لاتین به شکل های Adam و Eva بنویسیم و سپس آنها را به دو عدد چند رقمی تبدیل کنیم و سپس بطور جداگانه ارقام هر دو نام عددی را جمع کنیم. اگر نتیجه هردو برابر با ۱۰ بود، آنگاه انگشت به دهان مقداری اعجاب و اعجاز و شگفتی دریافت نمائیم از اینکه نام سلسله یا تبار و یا قوم یهود به زبان فارسی سومری اجداد ابراهیم و خود وی به شکل 《جو ده 》 تلفظ و بیان میشده با دو معنا یکی خبری یعنی جوینده ده و دیگری امری یعنی ده را بجوی. و شاید به همین دلیل نام سرزمین کلده در اصل و ریشه به شکل کُل ده تلفظ و بیان میشده و کلدانیان به شکل کل دانیان به معنای دانایان یا آگاهان به کل.

آرمان:ایده آل.
بی عیب . آرزو. رویایی
ایده آل : حد اعلی کمال ، منتهای کمال ، چیزی که در حد منتهای کمال و در حد اعلی است
عالی، مناسب ترین
بعضی کلمات در عربی و تورکی وجود دارند. که با تلفظ و نوشتن یکسان معنایی مختلفی دارند. مثلا قل در عربی یعنی ( بگو ) . در تورکی بازو مثل قلچماق ( بازوی پر زوری که مثل چماق است ) . قال در عربی یعنی گفت و در
...
[مشاهده متن کامل]
تورکی یعنی بمان مثل قال گذاشت رفت. قاری در عربی یعنی قرائت خواندن در تورکی یعنی قوجا ننه. قاری ننه. . کاسب در عربی کسب کننده در تورکی یعنی فقیر. . ایده در عربی فکر و اندیشه ایده لوژی ود تورکی یعنی سنجد ( مثلا آمریکا تازا ایده لری اوغور لور ) . اسیر عربی با اسارت هم خانواده است. اسیر تورکی معنای باد می وزد. مثلا. تنش از ترس می لرزد. . . . . غلام هم یکی از آنهاست . غلام در عربی باغلمان هم خانواده است. ولی در تورکی غلام با تلفظ قولام� از فعل قولوق ائله ماق است. من الله هین قولویام یعنی من بنده ی خدا هستم. یا من قوناخ لیق دا قول لوق ائله دیم. من در مجلس از همه پذیرایی کردم. . . . من قولام من بنده هستم. من در خدمتگزاری و پذیرایی کردن از مهمانها آماده ام از نظر چایی دادن و میوه دادن . . . در عربی غلام رضا. و غلام علی وجود ندارد. چون این اسم ها ترکیب تورکی و عربی است. کسی که غلامرضا است. یعنی خدمت گزار حضرت رضاست . و گوش به فرمان حضرت رضاست.

ایده آل یعنی سنجد بخر یا سنجد بگیر . . . .
مطلوب. . . . ارمانی. . . . .
بهترین همیشگی
رویایی . بی عیب و نقص.
کمال مطلوب، آرزوی عالی، آرمانی
بی عیب و نقض، باب میل
کامرانه
رویایی
آرمانی زندگی کردن، هدف برگزیده، هدفی خوب، انتخابی زیبا و بهتر
ارمانی
بە زبان کردی:
ایدەآل=خوازراو
واژه فرانسوی ( ideal ) -
دلخواه، آرمانی، رویایی، دست نیافتنی، پسندیده، خوشایند،
دلچسب، دلپذیر، دلپسند، دلنشین -
هدف والا، آرمان برتر! -
بهترین، باحال، عالی، شگفت انگیز، خفن! -
جالب، چشمگیر، چشمنواز، معرکه!
آرمانی. آنگونه که باید.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس