[ویکی فقه] الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة (کتاب). الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة اثر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی مشهور به میرداماد شهرت وی که در حکمت و فلسفه است و نوشته های فلسفی او، مدار مباحث عالی عقلی در حوزه های علمی؛ اما تصدی کرسی درس حکمت، او را از علوم نقلی غافل نساخته، بلکه بخش وسیعی از تالیفات وی در زمینه فقه و حدیث و... است.
کتابهایی چون: سبع شداد ، الحاشیة علی الاستبصار ، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل ، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة»( راشح و راشحة: ما یجری من الماء خلال الحجارة. ) است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا(ظاهرا آخرین چاپ این کتاب، افست از روی چاپ سنگی است: قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی ، ۱۴۰۵ ق. )، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
کتابهایی چون: سبع شداد ، الحاشیة علی الاستبصار ، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل ، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة»( راشح و راشحة: ما یجری من الماء خلال الحجارة. ) است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا(ظاهرا آخرین چاپ این کتاب، افست از روی چاپ سنگی است: قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی ، ۱۴۰۵ ق. )، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
[ویکی شیعه] الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة (کتاب). ألرَّواشحُ السَّماویّة فی شَرحِ الاَحادیثِ الامامیّة کتابی به زبان عربی در شرح احادیث کافی تألیف سید محمد باقر میرداماد. مؤلف در ۳۹ بخش به بحث پیرامون مباحث مختلف در کافی اثر شیخ کلینی پرداخته است. نویسنده، به جای فصل و بخش، از کلمه راشحه استفاده کرده که به معنای آبی است که در لابلای سنگ جریان می یابد.
میرداماد، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه است.
میرداماد، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه است.
[ویکی نور] الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة اثر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی مشهور به میرداماد شهرت وی که در حکمت و فلسفه است و نوشته های فلسفی او، مدار مباحث عالی عقلی در حوزه های علمی؛ امّا تصدّی کرسی درس حکمت، او را از علوم نقلی غافل نساخته، بلکه بخش وسیعی از تألیفات وی در زمینه فقه و حدیث و... است.
کتابهایی چون: سبع شداد، الحاشیة علی الاستبصار، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.
یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الامامیة» است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.
در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
کتاب، شامل یک مقدمه و 39 راشحه است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت «کافی» کلینی(ره) پرداخته و اظهار می دارد که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تألیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد.
کتاب «الرواشح» با شرحی بر مقدمه مرحوم کلینی که در سرآغاز «کافی» آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.
کتابهایی چون: سبع شداد، الحاشیة علی الاستبصار، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.
یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الامامیة» است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.
در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
کتاب، شامل یک مقدمه و 39 راشحه است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت «کافی» کلینی(ره) پرداخته و اظهار می دارد که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تألیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد.
کتاب «الرواشح» با شرحی بر مقدمه مرحوم کلینی که در سرآغاز «کافی» آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.
[ویکی فقه] الرواشح السماویه فی شرح الاحادیث الامامیه (کتاب). الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة اثر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی مشهور به میرداماد شهرت وی که در حکمت و فلسفه است و نوشته های فلسفی او، مدار مباحث عالی عقلی در حوزه های علمی؛ اما تصدی کرسی درس حکمت، او را از علوم نقلی غافل نساخته، بلکه بخش وسیعی از تالیفات وی در زمینه فقه و حدیث و... است.
کتابهایی چون: سبع شداد ، الحاشیة علی الاستبصار ، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل ، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة»( راشح و راشحة: ما یجری من الماء خلال الحجارة. ) است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا(ظاهرا آخرین چاپ این کتاب، افست از روی چاپ سنگی است: قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی ، ۱۴۰۵ ق. )، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
ساختار کتاب
کتاب، شامل یک مقدمه و ۳۹ راشحه است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت « کافی » کلینی رحمة الله علیه پرداخته و اظهار می دارد که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تالیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد.کتاب «الرواشح» با شرحی بر مقدمه مرحوم کلینی که در سرآغاز «کافی» آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.
گزارش محتوا
راشحه اول: در این راشحه، اقسام اولیه حدیث (حدیث صحیح، قوی، موثق، حسن و ضعیف) بیان شده و اصطلاحاتی مانند سند، اسناد، حدیث متواتر و واحد، توضیح داده شده است. راشحه دوم: بیان دیدگاه های علمای اهل سنت ، نظیر ابن صلاح، ابن جماعه و طیبی درباره تعریف حدیث صحیح و نقد و بررسی این دیدگاه ها.راشحه سوم: بیان طبقات سه گانه اجماع و اشاره به برتری و فضیلت هر طبقه بر طبقه بعد از آن.راشحه چهارم: بحث درباره ابراهیم بن هاشم و بیان نظرات اصحاب در مورد حسن بودن یا نبودن احادیث وی و نظر مؤلف، مبنی بر صحیح بودن این احادیث.راشحه پنجم: در این راشحه از اختلاف در حسن بودن احادیث عبدالعظیم حسنی ، سخن به میان رفته است و منشا اختلاف، عدم وجود نص بر وثاقت او ذکر شده است.نظر میرداماد درباره عبدالعظیم حسنی این است که اگر هیچ نصی بر وثاقت وی وجود نداشته باشد، الا جمله معروفی که امام هادی علیه السّلام(پس از اینکه عبدالعظیم حسنی دین خویش را بر آن امام عرضه کرد)بیان فرمود، برای وثاقت او کافی است.راشحه ششم: ابواسحاق ، ثعلبة بن میمون کیست؟ مؤلف محترم با جستجو در کتاب مختلف اصحاب، ثابت می کند که احادیث وی صحیح هستند.راشحه هفتم: شهید اول در یکی از ابواب کتاب « اللمعة الدمشقیة » می گوید: ... قال بعض الاصحاب ان هذا الطلاق لایحتاج الی محلل....میرداماد منظور از «بعض الاصحاب» را عبدالله بن بکیر می داند و او را با توجه به گفتار شهید ثانی ، غیر امامی می شمارد و سپس اقوال برخی از علما را نسبت به عبدالله بن بکیر و روایات او نقل می کند و به بحث درباره شخصیت او می پردازد.راشحه هشتم: در این راشحه درباره ابوعیسی محمد بن هارون الوراق ، بحث شده و از او به عنوان یکی از اجله متکلمان شیعه سخن به میان می آید. مؤلف، نظرات سید مرتضی ، نجاشی ، تفتازانی ،امام فخر رازی و ابن داود را درباره وی بیان کرده، سپس نتیجه می گیرد که وی ازممدوحین است و احادیث او حسن می باشد.راشحه نهم: مشهور است که چون اسماعیل بن ابی زیاده سکونی ، عامی است، لذا احادیث او مطروح و غیر مقبول می باشد؛ اما میرداماد معتقد است که علاوه بر غلط بودن این مطلب، سکونی ثقه است و احادیث او موثق است.راشحه دهم: در این راشحه، بحث از جرح و تعدیل است و نظر میرداماد این است که جرح و تعدیل اگر از باب نقل و شهادت باشد، حجت شرعی است؛ ولی اگر اجتهاد باشد، قابل اعتماد نیست.راشحه یازدهم: مؤلف محترم، در ادامه مباحث قبلی، این سؤال را مطرح می کند که آیا حکم علامه حلی، محقق و شهید، در کتاب های استدلالی، مبنی بر صحت حدیث، در حکم تزکیه و تعویل است. سپس در پاسخ می گوید: چون ممکن است این احکام اجتهادی باشد، لذا برای مجتهدان دیگر قابل قبول نیست.راشحه دوازدهم: در راشحه دوازدهم درباره الفاظ جرح و تعدیل، نظیر خیر، فاضل، خاص، ممدوح، زاهد ، ضعیف ، کذاب ، وضاع ، کذوب و... بحث می شود.راشحه سیزدهم: بحث درباره « مجهول » است؛ چه مجهول اصطلاحی (کسی که رجالی ها به مجهول بودن او تصریح کرده اند، نظیر اسماعیل بن قتیبه) و چه مجهول لغوی (کسی که اصلا اسمش در کتب رجال نیامده است).راشحه چهاردهم: در این راشحه، بحث درباره اصحاب روایت و اصحاب ملاقات است. برخی از اصحاب، امامی را ملاقات کرده اند؛ ولی روایتی از آن امام نقل نمی کنند.راشحه پانزدهم: بحث درباره صفوان بن یحیی است که او روایاتی را از امام صادق علیه السّلام نقل کرده است. با اینکه وی عصر حضرت را درک نکرده است، پس چگونه اصحاب احادیث او را تصحیح کرده، در اصحاب اجماع از طبقه سوم قرار داده اند؟ روایات او از امام صادق علیه السّلام با واسطه بوده و عدم ذکر واسطه، با «صحت» منافات دارد. میرداماد بعد از بیان اشکال، به پاسخ این سؤال می پردازد و در نهایت هم (با توجه به سخنانی که درباره او نقل می کند) می فرماید که هرگز اسقاط از قبل صفوان، حدیث او را از « صحت » خارج نمی کند. راشحه شانزدهم: بحث این راشحه، درباره مراسیل ابن عمیر است و در نهایت، نظر میرداماد این است که در حقیقت، مراسیل او مسانید است؛ نه اینکه مراسیل او حکم مسانید را دارد (چنانچه توهم می شود).راشحه هفدهم: آداب نجاشی را در نقل، بیان می کند.راشحه هجدهم: ابتدا جمله ای را از کشی درباره حمدان بن احمد می آورد که ابن داود آن جمله را از «رجال» کشی نقل می کرده است. طبق آن نقل، کشی حمدان بن احمد را از خاص الخاص اصحاب و اصحاب اجماع به شماره آورده است. سپس به بحث درباره جمله ای که نقل شد، می پردازد و می فرماید: این جمله در «رجال» کشی که فعلا در اختیار ماست، وجود ندارد. شاید ابن داود به اصل کتاب کشی دسترسی پیدا کرده و این مطلب را در آنجا دیده است.راشحه نوزدهم: بحث درباره محمد بن اسماعیل است که از فضل بن شادان روایت کرده است.راشحه بیستم: بحث از تفاوت مشیخه و مشیخه و شیخه و شیخه و شیخان و شیخان می باشد.( مشیخه جمع شیخ می باشد، نظیر شیوخ و اشیاخ و مشایخ؛ ولی مطرزی گفته است که اسم جمع است و مشایخ هم جمعش می باشد؛ اما مشیخه اسم مکان است و جایگاه ذکر شیوخ. شیخه یعنی پیری و شیخه یعنی پیر زن. شیخان تثنیه شیخ می باشد و شیخان اسم محلی در مدینه است. )راشحه بیست و یکم: در این راشحه، سخن درباره محمد بن احمد علوی است که از ابی هاشم جعفری روایت کرده است.راشحه بیست و دوم: در این راشحه به بحث از اعمش کوفی (کسی که شیعه و سنی او را به عنوان یک فرد ثقه می شناسند) پرداخته اند؛ ولی در کتب رجال ، بحث درباره او مسکوت گذاشته شده است.راشحه بیست و سوم: بحث درباره حسین بن علی بن سفیان بن خالد بن سفیان (معروف به ابو عبدالله البزوفری) است.راشحه بیست و چهارم: در این راشحه، واژ ه های سعی، غی و رشد معنا می شود.راشحه بیست و پنجم: تحقیق درباره سوید بن قیس و ذو الیدین و ذو الثدیه می باشد.راشحه بیست و ششم: بحث درباره ابن سنان است که بین ابوعبدالله محمد بن خالد برقی و اسماعیل بن جابر واقع شده است. نظر میرداماد این است که این شخص، محمد بن سنان است که مشهور، عدم وثاقت اوست؛ نه عبدالله بن سنان که وثاقت او اتفاقی است. چون برقی و محمد بن سنان در یک طبقه هستند و هر دو از اصحاب امام رضا علیه السّلام هستند؛ ولی عبدالله بن سنان از اصحاب امام صادق علیه السّلام است.راشحه بیست و هفتم: بحث در ضابطه های «نسبت» و موارد اختلاف آن، نظیر همدانی و همدانی، قاسانی و قاشانی، عمانی و عمانی و...راشحه بیست و هشتم: بحث در گفته های متعدد محدثان در نقل روایت است که گا صیغه مجهول ذکر می کنند و گا معلوم.راشحه بیست و نهم: بحث این راشحه، درباره اصول اربع ماه است که گفته شده آنها را چهار صد نفر از شاگردان امام صادق نوشته اند.راشحه سی ام: بحث در تفاوت بین تخریج و تخرج در اصطلاح علم رجال، فقه، اصول و حدیث است.راشحه سی و یکم: ذکر دیدگاه های مختلف درباره تعدد افراد در جرح و تعدیل و شهادت، موضوع این راشحه است. آیا تعدد شرط است یا شرط نیست یا در برخی شرط است و در برخی شرط نیست؟راشحه سی و دوم: در این بخش، بحث درباره تعارض جرح و تعدیل است که در صورت تعارض، کدام یک متقدم است؟ نظر میرداماد این است که هیچ کدام رجحانی بر دیگری ندارد و نظری را که قائل به تقدم جرح است، رد می کند.راشحه سی و سوم: بحث از این است که اگر فردی توثیق شد و این فرد از کسی روایت کرد، آیا بدون اینکه تصریح به وثاقت فرد دوم شود، فرد دوم هم ثقه است یا نه؟ نظرات متعددی در اینجا مطرح است که به طرح آن نظرها و بحث درباره آنها پرداخته شده است. نظر میرداماد این است که اگر کسی عادت او این باشد که جز از « عدل » روایت نمی کند، نقل روایت او به منزله توثیق و تعدیل آن فرد است و الا نه.راشحه سی و چهارم: این راشحه، ادامه بحث قبلی می باشد که: اگر کسی ثقه است و معمولا هم از ثقه نقل می کند، در عین حال اگر از ضعیفی نقل کرد، این قابل قبول نمی باشد. در بخشی دیگر از این راشحه به بحث مقابل می پردازد که گا از روایات افراد ضعیف (که طبق قاعده ضعیف است) روایاتی استثنا شده که قابل قبول اند؛ از جمله در مورد احمد بن هلال (با اینکه او محکوم به غلو شده، ولی در عین حال) ابن غضائری می نویسد که روایات او قابل اعتماد نیست، مگر آنچه وی از کتاب مشیخه از حسن بن محبوب نقل کرده است و نیز مانند طلحة بن زید که شیخ می فرماید «مذهبش عامی است؛ ولی کتابش قابل اعتماد می باشد».راشحه سی و پنجم: بحث در این راشحه درباره تعیین ابن غضائری است. ابن غضائری یی که علامه و ابن داود در دو بخش جرح و تعدیل از او نقل می کنند، غیر از ابن غضائری یی است که استاد شیخ طوسی و نجاشی و دیگران بوده است.راشحه سی و ششم: بحث در اقسام پنج گانه حدیث است که آیا در ترجیح در طول یکدیگر قرار دارند یا بعضی هم رتبه با بعضی دیگر هستند؟راشحه سی و هفتم: در ادامه راشحه سی و ششم، بحث درباره اقسام فرعی حدیث می باشد که مندرج در تحت همان اقسام پنج گانه اند؛ مخصوصا قسمت پنجم که خبر ضعیف می باشد. اصطلاحات حدیثی یی که در این بخش بدانها پرداخته شده، خیلی زیاد است. این قسمت، گسترده ترین راشحه از کتاب «رواشح» می باشد که از مجموع کتاب، ۸۲ صفحه به این راشحه اختصاص دارد (که بعد از اشاره به راشحه سی و هشتم و سی و نهم به بحث تفصیلی کتاب درباره اخبار تحریف شده و تصحیف شده و اخبار موضوعه می پردازیم).راشحه سی و هشتم: بحث این راشحه در تفاوت بین حدیث قدسی ، قرآن و احادیث نبوی است.راشحه سی و نهم: بحث درباره اقسام حکم عقل است که یا به مباحث اعتقادی مربوط می شود یا احکام شرعی. احکام شرعی هم اعم از حکم وضعی و حکم تکلیفی است.
اخبار محرف
...
کتابهایی چون: سبع شداد ، الحاشیة علی الاستبصار ، الحاشیة علی رجال الکشی، عیون المسائل ، شارع النجاة، شرعة التسمیة، مقالة فی تضعیف حدیث سهو النبی و... از کتاب وی هستند که به مباحث علوم نقلی پرداخته اند.یکی از نوشته های میرداماد که در زمینه علوم نقلی به رشته تحریر درآمده، کتاب «الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة»( راشح و راشحة: ما یجری من الماء خلال الحجارة. ) است که یک دوره مباحث حدیث شناسی در آن مطرح شده است.در این نوشتار برآنیم که کتاب مزبور را به علاقه مندان و محققان حوزه حدیث بشناسانیم. باشد که معرفی این کتاب، زمینه نشر آن را به طرزی بدیع و شکلی زیبا(ظاهرا آخرین چاپ این کتاب، افست از روی چاپ سنگی است: قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی ، ۱۴۰۵ ق. )، همراه با تحقیقی عالمانه فراهم آورد!
ساختار کتاب
کتاب، شامل یک مقدمه و ۳۹ راشحه است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت « کافی » کلینی رحمة الله علیه پرداخته و اظهار می دارد که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تالیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد.کتاب «الرواشح» با شرحی بر مقدمه مرحوم کلینی که در سرآغاز «کافی» آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.
گزارش محتوا
راشحه اول: در این راشحه، اقسام اولیه حدیث (حدیث صحیح، قوی، موثق، حسن و ضعیف) بیان شده و اصطلاحاتی مانند سند، اسناد، حدیث متواتر و واحد، توضیح داده شده است. راشحه دوم: بیان دیدگاه های علمای اهل سنت ، نظیر ابن صلاح، ابن جماعه و طیبی درباره تعریف حدیث صحیح و نقد و بررسی این دیدگاه ها.راشحه سوم: بیان طبقات سه گانه اجماع و اشاره به برتری و فضیلت هر طبقه بر طبقه بعد از آن.راشحه چهارم: بحث درباره ابراهیم بن هاشم و بیان نظرات اصحاب در مورد حسن بودن یا نبودن احادیث وی و نظر مؤلف، مبنی بر صحیح بودن این احادیث.راشحه پنجم: در این راشحه از اختلاف در حسن بودن احادیث عبدالعظیم حسنی ، سخن به میان رفته است و منشا اختلاف، عدم وجود نص بر وثاقت او ذکر شده است.نظر میرداماد درباره عبدالعظیم حسنی این است که اگر هیچ نصی بر وثاقت وی وجود نداشته باشد، الا جمله معروفی که امام هادی علیه السّلام(پس از اینکه عبدالعظیم حسنی دین خویش را بر آن امام عرضه کرد)بیان فرمود، برای وثاقت او کافی است.راشحه ششم: ابواسحاق ، ثعلبة بن میمون کیست؟ مؤلف محترم با جستجو در کتاب مختلف اصحاب، ثابت می کند که احادیث وی صحیح هستند.راشحه هفتم: شهید اول در یکی از ابواب کتاب « اللمعة الدمشقیة » می گوید: ... قال بعض الاصحاب ان هذا الطلاق لایحتاج الی محلل....میرداماد منظور از «بعض الاصحاب» را عبدالله بن بکیر می داند و او را با توجه به گفتار شهید ثانی ، غیر امامی می شمارد و سپس اقوال برخی از علما را نسبت به عبدالله بن بکیر و روایات او نقل می کند و به بحث درباره شخصیت او می پردازد.راشحه هشتم: در این راشحه درباره ابوعیسی محمد بن هارون الوراق ، بحث شده و از او به عنوان یکی از اجله متکلمان شیعه سخن به میان می آید. مؤلف، نظرات سید مرتضی ، نجاشی ، تفتازانی ،امام فخر رازی و ابن داود را درباره وی بیان کرده، سپس نتیجه می گیرد که وی ازممدوحین است و احادیث او حسن می باشد.راشحه نهم: مشهور است که چون اسماعیل بن ابی زیاده سکونی ، عامی است، لذا احادیث او مطروح و غیر مقبول می باشد؛ اما میرداماد معتقد است که علاوه بر غلط بودن این مطلب، سکونی ثقه است و احادیث او موثق است.راشحه دهم: در این راشحه، بحث از جرح و تعدیل است و نظر میرداماد این است که جرح و تعدیل اگر از باب نقل و شهادت باشد، حجت شرعی است؛ ولی اگر اجتهاد باشد، قابل اعتماد نیست.راشحه یازدهم: مؤلف محترم، در ادامه مباحث قبلی، این سؤال را مطرح می کند که آیا حکم علامه حلی، محقق و شهید، در کتاب های استدلالی، مبنی بر صحت حدیث، در حکم تزکیه و تعویل است. سپس در پاسخ می گوید: چون ممکن است این احکام اجتهادی باشد، لذا برای مجتهدان دیگر قابل قبول نیست.راشحه دوازدهم: در راشحه دوازدهم درباره الفاظ جرح و تعدیل، نظیر خیر، فاضل، خاص، ممدوح، زاهد ، ضعیف ، کذاب ، وضاع ، کذوب و... بحث می شود.راشحه سیزدهم: بحث درباره « مجهول » است؛ چه مجهول اصطلاحی (کسی که رجالی ها به مجهول بودن او تصریح کرده اند، نظیر اسماعیل بن قتیبه) و چه مجهول لغوی (کسی که اصلا اسمش در کتب رجال نیامده است).راشحه چهاردهم: در این راشحه، بحث درباره اصحاب روایت و اصحاب ملاقات است. برخی از اصحاب، امامی را ملاقات کرده اند؛ ولی روایتی از آن امام نقل نمی کنند.راشحه پانزدهم: بحث درباره صفوان بن یحیی است که او روایاتی را از امام صادق علیه السّلام نقل کرده است. با اینکه وی عصر حضرت را درک نکرده است، پس چگونه اصحاب احادیث او را تصحیح کرده، در اصحاب اجماع از طبقه سوم قرار داده اند؟ روایات او از امام صادق علیه السّلام با واسطه بوده و عدم ذکر واسطه، با «صحت» منافات دارد. میرداماد بعد از بیان اشکال، به پاسخ این سؤال می پردازد و در نهایت هم (با توجه به سخنانی که درباره او نقل می کند) می فرماید که هرگز اسقاط از قبل صفوان، حدیث او را از « صحت » خارج نمی کند. راشحه شانزدهم: بحث این راشحه، درباره مراسیل ابن عمیر است و در نهایت، نظر میرداماد این است که در حقیقت، مراسیل او مسانید است؛ نه اینکه مراسیل او حکم مسانید را دارد (چنانچه توهم می شود).راشحه هفدهم: آداب نجاشی را در نقل، بیان می کند.راشحه هجدهم: ابتدا جمله ای را از کشی درباره حمدان بن احمد می آورد که ابن داود آن جمله را از «رجال» کشی نقل می کرده است. طبق آن نقل، کشی حمدان بن احمد را از خاص الخاص اصحاب و اصحاب اجماع به شماره آورده است. سپس به بحث درباره جمله ای که نقل شد، می پردازد و می فرماید: این جمله در «رجال» کشی که فعلا در اختیار ماست، وجود ندارد. شاید ابن داود به اصل کتاب کشی دسترسی پیدا کرده و این مطلب را در آنجا دیده است.راشحه نوزدهم: بحث درباره محمد بن اسماعیل است که از فضل بن شادان روایت کرده است.راشحه بیستم: بحث از تفاوت مشیخه و مشیخه و شیخه و شیخه و شیخان و شیخان می باشد.( مشیخه جمع شیخ می باشد، نظیر شیوخ و اشیاخ و مشایخ؛ ولی مطرزی گفته است که اسم جمع است و مشایخ هم جمعش می باشد؛ اما مشیخه اسم مکان است و جایگاه ذکر شیوخ. شیخه یعنی پیری و شیخه یعنی پیر زن. شیخان تثنیه شیخ می باشد و شیخان اسم محلی در مدینه است. )راشحه بیست و یکم: در این راشحه، سخن درباره محمد بن احمد علوی است که از ابی هاشم جعفری روایت کرده است.راشحه بیست و دوم: در این راشحه به بحث از اعمش کوفی (کسی که شیعه و سنی او را به عنوان یک فرد ثقه می شناسند) پرداخته اند؛ ولی در کتب رجال ، بحث درباره او مسکوت گذاشته شده است.راشحه بیست و سوم: بحث درباره حسین بن علی بن سفیان بن خالد بن سفیان (معروف به ابو عبدالله البزوفری) است.راشحه بیست و چهارم: در این راشحه، واژ ه های سعی، غی و رشد معنا می شود.راشحه بیست و پنجم: تحقیق درباره سوید بن قیس و ذو الیدین و ذو الثدیه می باشد.راشحه بیست و ششم: بحث درباره ابن سنان است که بین ابوعبدالله محمد بن خالد برقی و اسماعیل بن جابر واقع شده است. نظر میرداماد این است که این شخص، محمد بن سنان است که مشهور، عدم وثاقت اوست؛ نه عبدالله بن سنان که وثاقت او اتفاقی است. چون برقی و محمد بن سنان در یک طبقه هستند و هر دو از اصحاب امام رضا علیه السّلام هستند؛ ولی عبدالله بن سنان از اصحاب امام صادق علیه السّلام است.راشحه بیست و هفتم: بحث در ضابطه های «نسبت» و موارد اختلاف آن، نظیر همدانی و همدانی، قاسانی و قاشانی، عمانی و عمانی و...راشحه بیست و هشتم: بحث در گفته های متعدد محدثان در نقل روایت است که گا صیغه مجهول ذکر می کنند و گا معلوم.راشحه بیست و نهم: بحث این راشحه، درباره اصول اربع ماه است که گفته شده آنها را چهار صد نفر از شاگردان امام صادق نوشته اند.راشحه سی ام: بحث در تفاوت بین تخریج و تخرج در اصطلاح علم رجال، فقه، اصول و حدیث است.راشحه سی و یکم: ذکر دیدگاه های مختلف درباره تعدد افراد در جرح و تعدیل و شهادت، موضوع این راشحه است. آیا تعدد شرط است یا شرط نیست یا در برخی شرط است و در برخی شرط نیست؟راشحه سی و دوم: در این بخش، بحث درباره تعارض جرح و تعدیل است که در صورت تعارض، کدام یک متقدم است؟ نظر میرداماد این است که هیچ کدام رجحانی بر دیگری ندارد و نظری را که قائل به تقدم جرح است، رد می کند.راشحه سی و سوم: بحث از این است که اگر فردی توثیق شد و این فرد از کسی روایت کرد، آیا بدون اینکه تصریح به وثاقت فرد دوم شود، فرد دوم هم ثقه است یا نه؟ نظرات متعددی در اینجا مطرح است که به طرح آن نظرها و بحث درباره آنها پرداخته شده است. نظر میرداماد این است که اگر کسی عادت او این باشد که جز از « عدل » روایت نمی کند، نقل روایت او به منزله توثیق و تعدیل آن فرد است و الا نه.راشحه سی و چهارم: این راشحه، ادامه بحث قبلی می باشد که: اگر کسی ثقه است و معمولا هم از ثقه نقل می کند، در عین حال اگر از ضعیفی نقل کرد، این قابل قبول نمی باشد. در بخشی دیگر از این راشحه به بحث مقابل می پردازد که گا از روایات افراد ضعیف (که طبق قاعده ضعیف است) روایاتی استثنا شده که قابل قبول اند؛ از جمله در مورد احمد بن هلال (با اینکه او محکوم به غلو شده، ولی در عین حال) ابن غضائری می نویسد که روایات او قابل اعتماد نیست، مگر آنچه وی از کتاب مشیخه از حسن بن محبوب نقل کرده است و نیز مانند طلحة بن زید که شیخ می فرماید «مذهبش عامی است؛ ولی کتابش قابل اعتماد می باشد».راشحه سی و پنجم: بحث در این راشحه درباره تعیین ابن غضائری است. ابن غضائری یی که علامه و ابن داود در دو بخش جرح و تعدیل از او نقل می کنند، غیر از ابن غضائری یی است که استاد شیخ طوسی و نجاشی و دیگران بوده است.راشحه سی و ششم: بحث در اقسام پنج گانه حدیث است که آیا در ترجیح در طول یکدیگر قرار دارند یا بعضی هم رتبه با بعضی دیگر هستند؟راشحه سی و هفتم: در ادامه راشحه سی و ششم، بحث درباره اقسام فرعی حدیث می باشد که مندرج در تحت همان اقسام پنج گانه اند؛ مخصوصا قسمت پنجم که خبر ضعیف می باشد. اصطلاحات حدیثی یی که در این بخش بدانها پرداخته شده، خیلی زیاد است. این قسمت، گسترده ترین راشحه از کتاب «رواشح» می باشد که از مجموع کتاب، ۸۲ صفحه به این راشحه اختصاص دارد (که بعد از اشاره به راشحه سی و هشتم و سی و نهم به بحث تفصیلی کتاب درباره اخبار تحریف شده و تصحیف شده و اخبار موضوعه می پردازیم).راشحه سی و هشتم: بحث این راشحه در تفاوت بین حدیث قدسی ، قرآن و احادیث نبوی است.راشحه سی و نهم: بحث درباره اقسام حکم عقل است که یا به مباحث اعتقادی مربوط می شود یا احکام شرعی. احکام شرعی هم اعم از حکم وضعی و حکم تکلیفی است.
اخبار محرف
...
wikifeqh: رواشح
[ویکی شیعه] الرواشح السماویه فی شرح الاحادیث الامامیه (کتاب). ألرَّواشحُ السَّماویّة فی شَرحِ الاَحادیثِ الامامیّة کتابی به زبان عربی در شرح احادیث کافی تألیف سید محمد باقر میرداماد. مؤلف در ۳۹ بخش به بحث پیرامون مباحث مختلف در کافی اثر شیخ کلینی پرداخته است. نویسنده، به جای فصل و بخش، از کلمه راشحه استفاده کرده که به معنای آبی است که در لابلای سنگ جریان می یابد.
میرداماد، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه است.
کتاب، شامل یک مقدمه و ۳۹ فصل (راشحه) است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت کتاب کافی پرداخته و معتقد است که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تألیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد. کتاب الرواشح با شرحی بر مقدمه کلینی که در سرآغاز کافی آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.
میرداماد، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه است.
کتاب، شامل یک مقدمه و ۳۹ فصل (راشحه) است. نگارنده در مقدمه کتاب به بیان اهمیت کتاب کافی پرداخته و معتقد است که با توجه به گذشت حدود هفت قرن از تألیف کافی، تا حال، کسی اقدام به حل مشکلات احادیث آن ننموده و قدمی در این راه برنداشته است. او با اشاره به این نکته که شرح احادیث اصول کافی، تنها از عهده کسی برمی آید که از علوم عقلی و نقلی بهره کافی داشته باشد، به شرح کتاب می پردازد. کتاب الرواشح با شرحی بر مقدمه کلینی که در سرآغاز کافی آمده است، شروع می شود و سپس به رواشح سی و نه گانه پرداخته می شود.