اشعریه
/~aS~ariyye/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اشعریّه یکی از سه مکتب کلامی است که به دست علی بن اسماعیل «ابوبشر» بن سالم بن اسماعیل بن عبداللّه بن موسی بن بلال بن ابوبردة بن ابی موسی ، معروف به اشعری ، بنیان گذارده شد.
اشعری تا چهل سالگی بر مذهب معتزله بود، اما به ناگاه تغییر و تحولی اساسی در او ایجاد شد و از آن اعلان بی زاری کرد.برای کناره گیری او از معتزله عوامل مختلفی ذکر شده است که بسیاری از آنان مورد مناقشه جدی است؛ برخی از عوامل عبارتند از:
← عدم اقناع در معتزله
روش او آمیزه ای از نقل و عقل است، البته نقل بر عقل تقدم و پیشی دارد. به نظر او اگر دین وحیانی نباشد عقل توان تشخیص تکلیف را ندارد و نمی تواند حکم قطعی بدهد.در این صورت راهی جز شک و توقف نخواهد بود. اشعری به ارائه طرحی نو اقدام کرد که به گونه ای تضاد میان عقل گرایی و ظاهرگرایی را برطرف نماید، بدین جهت با هر یک از آن دو گروه هم موافق بود و هم مخالف .با عقل گرایان در این جهت که استدلال عقلی در اثبات عقاید دینی بدعت و حرام نبوده، بلکه راجح و پسندیده است موافقت نمود و به تألیف رساله « استحسان الخوض فی علم الکلام » مبادرت ورزید و این در حالی بود که اهل حدیث ، علم کلام و استدلال عقلی را بدعت و حرام می دانستند. او با تأسیس این مکتب جدید در صدد ارائه موضعی میانه بین اهل حدیث و معتزله بود و مهم ترین تلاش او آن بود که اهل حدیث را برای دفاع از عقایدشان وادار به استفاده از عقل کند و به همین جهت تا حدی توانست آن ها را از موضع افراطی شان دور سازد. موضعی که برخی از آن تعبیر به «طریق وسط» کرده اند. از طرفی در تعارض عقل با ظواهر دینی ، ظواهر را مقدم داشت و در نتیجه در بحث از صفات ذات و صفات خبریه با عقاید معتزله مخالفت نمود.همان گونه که اصل تحسین و تقبیح عقلی و متفرعات آن را نیز مردود دانست و هیچ واجب عقلی را نپذیرفت و در این زمینه با اهل حدیث هماهنگ گردید.
تطور مکتب اشعری
...
اشعری تا چهل سالگی بر مذهب معتزله بود، اما به ناگاه تغییر و تحولی اساسی در او ایجاد شد و از آن اعلان بی زاری کرد.برای کناره گیری او از معتزله عوامل مختلفی ذکر شده است که بسیاری از آنان مورد مناقشه جدی است؛ برخی از عوامل عبارتند از:
← عدم اقناع در معتزله
روش او آمیزه ای از نقل و عقل است، البته نقل بر عقل تقدم و پیشی دارد. به نظر او اگر دین وحیانی نباشد عقل توان تشخیص تکلیف را ندارد و نمی تواند حکم قطعی بدهد.در این صورت راهی جز شک و توقف نخواهد بود. اشعری به ارائه طرحی نو اقدام کرد که به گونه ای تضاد میان عقل گرایی و ظاهرگرایی را برطرف نماید، بدین جهت با هر یک از آن دو گروه هم موافق بود و هم مخالف .با عقل گرایان در این جهت که استدلال عقلی در اثبات عقاید دینی بدعت و حرام نبوده، بلکه راجح و پسندیده است موافقت نمود و به تألیف رساله « استحسان الخوض فی علم الکلام » مبادرت ورزید و این در حالی بود که اهل حدیث ، علم کلام و استدلال عقلی را بدعت و حرام می دانستند. او با تأسیس این مکتب جدید در صدد ارائه موضعی میانه بین اهل حدیث و معتزله بود و مهم ترین تلاش او آن بود که اهل حدیث را برای دفاع از عقایدشان وادار به استفاده از عقل کند و به همین جهت تا حدی توانست آن ها را از موضع افراطی شان دور سازد. موضعی که برخی از آن تعبیر به «طریق وسط» کرده اند. از طرفی در تعارض عقل با ظواهر دینی ، ظواهر را مقدم داشت و در نتیجه در بحث از صفات ذات و صفات خبریه با عقاید معتزله مخالفت نمود.همان گونه که اصل تحسین و تقبیح عقلی و متفرعات آن را نیز مردود دانست و هیچ واجب عقلی را نپذیرفت و در این زمینه با اهل حدیث هماهنگ گردید.
تطور مکتب اشعری
...
wikifeqh: مذهب_اشعری
آزاد فارسی'>
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:اشاعره
wikijoo: اشعریه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید