ابن ادریس حلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن ادریس حلّی، فقیه مهم و تأثیرگذار امامی در قرن ششم می باشد.
وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنی عجل، قبیله ای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه
سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.
مهم ترین استادان و مشایخ روایی ابن ادریس عبارت بودند از: عبداللّه بن جعفر دوریستی ، علی بن ابراهیم علوی عُرَیضی، عربی بن مسافر عبادی، عمیدالرؤسا هبة اللّه بن حامد و پسرش حسین بن هبه اللّه سوراوی، ابوالمکارم ابن زهره حلبی (صاحب غنیة النزوع) و ابن شهر آشوب .
محمد بن حسن حرّعاملی، امل الآمل، ج۱، ص۸۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
برخی شاگردان ابن ادریس و راویان حدیث از او عبارت بودند از: فخار بن مَعْد موسوی؛ نجیب الدین محمد بن جعفر بن نما و پدربزرگش جعفر بن نما
یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۲۷۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
...

[ویکی شیعه] محمد بن احمد بن ادریس حلی عجلی معروف به ابن ادریس، فقیه مهم و تأثیرگذار امامی در اواخر قرن ششم قمری. گفته شده که نسبش از طرف مادر، به سه واسطه به شیخ طوسی می رسد.
او در فقه، اصول، تفسیر و لغت تبحر داشته و صاحب نظر بوده است. ابن ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و فتاوای شاذ و همچنین شکستن صولت علمی شیخ طوسی مشهور است. وی فقه را وارد مرحله جدیدی نمود و راه را برای نقد دیدگاه های شیخ طوسی باز کرد. گویند با گفتاری بسیار تند به علمای دیگر انتقاد می کرد و به همین دلیل برخی از علما به او خرده گرفته اند. اساتید معروف وی ابوالمکارم بن زهره و ابن شهرآشوب هستند و افرادی مانند ابن نما و پدر محقق حلی از شاگردان او محسوب می شوند. اثر مشهور و تاثیرگذار ابن ادریس، سرائر است.
نام او محمد، کنیه مشهورش ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس الدین است. ابن ادریس را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنی عجل، قبیله ای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه) نیز خوانده اند.

[ویکی اهل البیت] ابن إدریس حلی در سال 543 هجری در شهر حله به دنیا آمد. وی از فحول علمای شیعه است. او عرب است و شیخ طوسی جد مادری او (البته با واسطه)، به شمار می رود.
ابن ادریس به حریت فکر معروف است. او صولت و هیبت جدش، شیخ طوسی را شکست و نسبت به علما و فقها تا سر حد اهانت انتقاد می کرد. کتاب نفیس و معروف او در فقه «سرائر» نام دارد.
گفته اند ابن إدریس از شاگردان سید ابوالمکارم ابن زهره بوده است؛ اما از تعبیراتی که ابن إدریس در کتاب ودیعه «سرائر» از ابن زهره دارد، چنین برمی آید که صرفاً معاصر وی بوده و او را ملاقات کرده است و در برخی مسائل فقهی میان آنها مکاتباتی رد و بدل شده است.
علامه نوری در فائده سوم از خاتمه مستدرک می نویسد: «ابوعبدالله محمد بن احمد بن ادریس عجلی حلی، عالم بزرگوار و معروفی است که بزرگان فقها در اجازات خود به عظمت مقام علمی، فهم و دقت او اعتراف کرده و او را ستوده اند».
ابن داود در رجال خود آورده است: «وی پیشوای فقهای حله، متقن در علوم و دارای تصنیفات بسیار است».
فقیه بزرگ، شهید اول رحمه الله در اجازه خود به او. وی را با عبارات «شیخ، امام، علامه، شیخ العلما و رئیس مذهب» ستوده است.
شیخ حر عاملی در کتاب «امل الآمل» می نویسد: «دانشمندان متأخر ما، ابن إدریس را بسیار ستوده اند و کتاب «سرائر» او را با آنچه در آخر آن از کتاب و اصول متقدمین نقل کرده است، مورد اعتماد قرار داده اند».
در میان فقهای ما تنها ابن إدریس نیست که خبر واحد را حجت و معتبر نمی داند و آن را نمی پذیرد، بلکه جز او نیز بر این عقیده بوده اند، با این فرق که ابن إدریس به واسطه مزاج حادی که داشته، بیش از دیگران آن را دنبال کرده و برای قبولاندن آن پافشاری نموده است تا جایی که نظریه او در این باره مورد گفتگوی بسیار واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس