ابراهیم بن هلال ثقفی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی اصفهانی، تاریخ نگار، راوی حدیث، مفسر قرآن و دانای به فقه و احکام، از علمای نام آور و شیعی در قرن سوم هجری و دوران غیبت صغری است.
وی در اوایل قرن سوم در شهر کوفه چشم به جهان گشود، بر اثر اشتیاق به تحصیل علوم اسلامی، به حضور اساتید عصر خود شتافته، و از محضر آنان علم حدیث و تاریخ را فرا گرفت. از قرائن تاریخی برمی آید که او در سال های (۲۰۰ تا ۲۶۰) عصر امام جواد و امام هادی و امام عسکری ـ علیهم السلام ـ در کوفه و در اصفهان می زیسته؛ اما بنا به عللی که بر ما معلوم نیست، نتوانسته است به حضور آن بزرگواران رسیده و از آنان مستقیما بهره مند شود. اما حضور وی در محضر اساتید فراوان، نشانگر اشتیاق و تلاش وی در این زمینه می باشد. ابن هلال از نوادگان سعد بن مسعود، عموی مختار ثقفی، می باشد. نسب وی با چهار واسطه به سعد بن مسعود ثقفی می رسد. شیخ طوسی در این مورد می گوید:ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی ـ رضی الله عنه ـ اصالتاً اهل کوفه است و سعد بن مسعود جد اعلای او، برادر سعد بن مسعود یکی از یاران و کارگزاران باوفای امیرالمومنین علی ـ علیه السلام ـ و امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ محسوب می شود. علی ـ علیه السلام ـ وی را به خاطر امانت داری و تقوا در به حکومت مدائن برگزیده بود. آن حضرت ضمن نگارش نامه ای، کارهای سعد را ستوده از وی اعلام رضایت کرده و در مورد امانت داری و کمال ایمان وی، می فرماید:ای سعد! تو حقوق مسلمانان را تمام و کمال به آنان ادا کردی؛ اطاعت پروردگارت را بجای آوردی، امام خود را با روشی زیبا و دور از غرض ورزی، خیر خواهی نمودی. کار ترا می ستایم و از رفتارت خشنودم؛ خیر خواهی و ارشاد تو ادامه داشته باشد. خداوند ترا ببخشاید. والسلام.سعد بن مسعود بعد از شهادت امیر المومنین علی ـ علیه السلام ـ در کنار امام مجتبی ـ علیه السلام ـ قرار گرفت و در مقام کاگزاری، با جان و دل فرامین حضرتش را لبیک می گفت. در تاریخ آمده است:هنگامی که جراح بن سنان در مسیر مدائن، ضمن اعتراض به امام مجتبی ـ علیه السلام ـ در یک عمل منافقانه به آن حضرت حمله کرده و با شمشیر امام را مجروح نمود؛ حضرت از شدت جراحت وارده از اسب خود به زمین فرود آمد. سعد بن مسعود، یا ر باوفا و کارگذار امین اهل بیت ـ علیهم السلام ـ آن بزرگوار را به منزل برده و در معالجه حضرتش نهایت تلاش را به عمل آورد.
الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۱۲.
عده ای از اساتید و مشایخ وی عبارتند از:۱. ابراهیم بن عباس بصری؛ ۲. ابراهیم بن عمر و بن مبارک؛ ۳. ابراهیم بن محمد؛ ۴. ابراهیم بن یحیی الدوری؛ ۵. احمد بن عمران انصاری؛ ۶. احمد بن معمر اسدی؛ ۷. اسماعیل بن ابان ازدی. ۸. بشیر بن خیثمه؛ ۹. بکر بن بکار قیسی؛ ۱۰. حسین بن هاشم؛ ۱۱. حکم بن سلیمان کندی؛ ۱۲. عبدالله بن بلج بصری؛ ۱۳. عبدالله بن محمد عبسی؛ ۱۴. عبدالله بن محمد ثقفی؛ ۱۵. عبید بن سلیمان نخعی؛ ۱۶. علی بن قادم خزاعی؛ ۱۷. علی بن هلال احمسی؛ ۱۸. عمر بن حماد بن طلحه قناد؛ ۱۹. فضل بن دکین؛ ۲۰. مالک بن اسماعیل نهدی؛ ۲۱. محمد بن سعید کوفی ملقب به حمدان؛ ۲۲. محمد بن هشام مرادی؛ ۲۳. یحیی بن صالح حریری؛ ۲۴. یوسف بن بهلول سعدی؛ ۲۵. یوسف بن کلیب مسعودی. ابن هلال ثقفی در کتابهایش از جمله «الغارات»، نام دیگر اساتیدش را بیان داشته است.
ویژگی های علمی
این دانشمند پرتلاش، در عصر مظلومیت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و زمانی که شیعیان از سوی زمامداران مستبد عباسی در محدودیت شدیدی قرار گرفته بودند، پرچم معارف علوی ـ علیه السلام ـ را به دوش کشیده و با مخالفان فرهنگی عترت به مقابله برخاسته است. او با جهاد فرهنگی و انتشار افکار و اندیشه های شیعه توانسته است سخنان حق را به گوش حقیقت جویان تاریخ برساند.در این جا به برخی از ویژگی های وی می پردازیم:
← محدث روشن بین
...

[ویکی اهل البیت] ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی اصفهانی، تاریخ نگار، راوی حدیث، مفسر قرآن و دانای به فقه و احکام، از علمای نام آور و شیعی در قرن سوم هجری و دوران غیبت صغری است.
ابراهیم ابتدا در کوفه اقامت داشت و زیدی مذهب بود، اما بعدها به مذهب امامیه درآمد و به اصفهان مهاجرت کرد و به روایت کتاب المعرفه خود که پیش از آن در کوفه نوشته بود، پرداخت. جماعتی از بزرگان قم مانند احمدبن محمدبن خالد برقی، صاحب کتاب المحاسن، در اصفهان نزد ابراهیم ثقفی رفتند و از او خواستند که به قم برود، اما او نپذیرفت.
از جمله اساتید ابراهیم ثقفی که نام بیشتر از 30 نفر از آنها در منابع تاریخی ثبت شده است، می توان هشام بن ابی هشام، ابان بن عثمان و علی بن معلی و یونس بن عبید را نام برد. درخصوص مورد اعتماد بودن او نوشته اند: ورود هیأت قمی در اصفهان به نزد او و دعوت از او برای انتقال به قم، عمل کوفیان در ممانعت او از روایت کتاب المعرفه، و از همه اینها مهمتر یاد کردن شیخ طوسی با عبارت «رضی اللـه عنه» از او در کتاب فهرست، نشان دهنده موثق بودن اوست.
وی در اوایل قرن سوم در شهر کوفه چشم به جهان گشود، بر اثر اشتیاق به تحصیل علوم اسلامی، به حضور اساتید عصر خود شتافته، و از محضر آنان علم حدیث و تاریخ را فرا گرفت. از قرائن تاریخی برمی آید که او در سال های (200 تا 260) عصر امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام در کوفه و در اصفهان می زیسته؛ اما بنا به عللی که بر ما معلوم نیست، نتوانسته است به حضور آن بزرگواران رسیده و از آنان مستقیماً بهره مند شود. اما حضور وی در محضر اساتید فراوان، نشانگر اشتیاق و تلاش وی در این زمینه می باشد. عده ای از اساتید و مشایخ وی عبارتند از:
ابن هلال از نوادگان سعد بن مسعود، عموی مختار ثقفی، می باشد. نسب وی با چهار واسطه به سعد بن مسعود ثقفی می رسد. شیخ طوسی در این مورد می گوید: ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی رضی الله عنه اصالتاً اهل کوفه است و سعد بن مسعود جد اعلای او، برادر سعد بن مسعود یکی از یاران و کارگزاران باوفای امیرالمومنین علی علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام محسوب می شود.
علی علیه السلام وی را به خاطر امانت داری و تقوا در به حکومت مدائن برگزیده بود. آن حضرت ضمن نگارش نامه ای، کارهای سعد را ستوده از وی اعلام رضایت کرده و در مورد امانت داری و کمال ایمان وی، می فرماید: ای سعد! تو حقوق مسلمانان را تمام و کمال به آنان ادا کردی؛ اطاعت پروردگارت را بجای آوردی، امام خود را با روشی زیبا و دور از غرض ورزی، خیرخواهی نمودی. کار تو را می ستایم و از رفتارت خشنودم؛ خیرخواهی و ارشاد تو ادامه داشته باشد. خداوند تو را ببخشاید. والسلام.
سعد بن مسعود بعد از شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام در کنار امام مجتبی علیه السلام قرار گرفت و در مقام کارگزاری، با جان و دل فرامین حضرتش را لبیک می گفت. در تاریخ آمده است:
هنگامی که جراح بن سنان در مسیر مدائن، ضمن اعتراض به امام مجتبی علیه السلام در یک عمل منافقانه به آن حضرت حمله کرده و با شمشیر امام را مجروح نمود؛ حضرت از شدت جراحت وارده از اسب خود به زمین فرود آمد. سعد بن مسعود، یار باوفا و کارگذار امین اهل بیت علیهم السلام آن بزرگوار را به منزل برده و در معالجه حضرتش نهایت تلاش را به عمل آورد.

پیشنهاد کاربران

بپرس