دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به فارسی با حرف م - صفحه 31
مبذول داشتن
مبر
مبرا
مبرات
مبرت
مبرح
مبرد
مبردات
مبرز
مبرزات
مبرزه
مبرزین
مبرسم
مبرض
مبرطش
مبرق
مبرقش
مبرقع
مبرم
مبرم گرداندن
مبرم کردن
مبرمان
مبرهن
مبرود
مبرور
مبروره
مبروص
مبرک
مبری
مبزم
مبزور
مبزول
مبسام
مبسط
مبسق
مبسم
مبسور
مبسوس
مبسوط
مبسوط الید
مبسوط داشتن
مبسوط کردن
مبسوطه
مبشر
مبشر بنام
مبشرات
مبشره
مبشره الشتائ
مبصر
مبصرات
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36