آرد
( اسم ) روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی . صحیح ( ارد ) است .
نرمه و آس کرده حبوبات
[ گویش مازنی ] /aard/ آرت
آردهاله سخینه
غبار آرد گرفته
[bone meal] [علوم و فنّاوری غذا] پودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه می شود و از آن به عنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده می شود
قسمی اشکنه که آرد در آن کنند
( اسم ) غربال غربیل .
( اسم ) آشی است مانند کاچی که از آرد پزند .
آردهاله
[brown flour] [علوم و فنّاوری غذا] آردی که حاوی بخش اعظم سبوس دانۀ کامل
غلات است
[all-purpose flour, general-purpose flour] [علوم و فنّاوری غذا] نوعی آرد برای مصارف خانگی که در تولید
نان و
کیک و
بیسکویت و دیگر فراورده های آردی به کار می رود
متـ . آرد خانگی family flour
[ گویش مازنی ] /aard helvaa/ از انواع حلوا
[family flour] [علوم و فنّاوری غذا] ← آرد چندمنظوره
رنگینک
[self-raising flour] [علوم و فنّاوری غذا] آردی چندمنظوره حاوی نمک و مادۀ ورآور، شامل سدیم بی کربنات و یک اسید آلی
...