بندرعباس


معنی انگلیسی:
bandar abbas

لغت نامه دهخدا

بندرعباس. [ ب َ دَ رِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) بندری است که در کنار تنگه هرمز، خلیج فارس را به بحر عمان متصل میسازد و آن تا زمان اخراج پرتغالیها بدست شاه عباس کبیر بنام «گمبرون » خوانده میشد. از آن پس بنام عباسی و بندرعباس معروف شد. و با ترقی بندربوشهر بتدریج از اهمیت آن کاسته گردید. شهرستان بندرعباس جزو استان [ کرمان ] میباشد و جمعیت آن 11000 تن است. ( فرهنگ فارسی معین ). یکی از شهرستانهای استان هشت کشور است ، سازمان شهرستان بندرعباس از بخشهای زیر تشکیل شده است : بخش مرکزی ؛ شامل دهستانهای ایسین ، فین ، خمیر، شمیل. بخش سعادت آباد؛ شامل دهستان های سیاهو، احمدی ، فارغان ، طارم ، دردگاه. بخش میناب ؛ شامل دهستانهای رودان ، رودخانه ، سیریک ، دهو، بهمنی ، شهوار، پائین شهر، حومه. بخش قشم ؛ جزایر قشم ، هرمز، لارک وهنگام. بخش جاسک ؛ شامل دهستان حومه و دهستان گایریک. جمعیت کل 5 بخش که از 639 آبادی تشکیل شده ، در حدود 201159 تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

بندریست در کنار تنگه هرمز که خلیج فارس را به بحر عمان متصل میسازد و آن تا زمان اخراج پرتغالیها بدست شاه عباس کبیر بنام [ گمبرون ] خوانده میشد . از آن پس بنام [ عباسی ] و [ بندر عباس ] معروف شد و با ترقی بندر بوشهر به تدریج از اهمیت آن کاسته گردید . شهرستان بندر عباس جزو استان ( کرمان ) میباشد . جمعیت ۸۹/۱٠۳ تن .

پیشنهاد کاربران

مردم بندر قومی فارس ( پارس ) میباشند که خود را بندری مینامد . همچنین زبان این مردم از گویش های به جا مانده از زبان فارسی پهلوی، مربوط به دوره ساسانیان و پیش از آن می باشد. گویش بندری ( هرمزی ) گویشی از
...
[مشاهده متن کامل]
زبان فارسی است که توسط اکثریت مردم استان تکلم میشود ، فارسی هُرمُزی همچون فارسی اچمی ( لارستانی ) بسیاری از کلمات و صرف و نحوی فارسی باستان رو حفظ و کمتر متمایل به فارسی معیار ( کتابی ) شده است.

Bandar abas
bandar abbas

بپرس