داستان عاشقانهداستان فرعیداستان گفتنداستان مصورداستان منظومداستانی را تعریف کردنداشبوردداشتنداشتن یک همسرداعیداغداغ زدنداغ شدنداغ و درفشداغ کردنداغ کردن یا شدنداغان کردنداغداریداغدیده کردنداغیدافعدافع ابدافع حشراتدالاندالبردامدام افکنیدامادداماد شدندامپزشکدامداری کردندامگاهدامن اویخته وشل لباس یا هر چیز اویخته وشلدامن دار کردندامن دوختندامن زددامن زدندامن لباسدامن مردانهدامنهدامنه کوهدامیدانداناداناییدانستدانستندانستهدانسته هادانش