دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ح - صفحه 115
حظیه
حف
حف ء
حفا
حفاء
حفائر
حفائظ
حفائل
حفاث
حفاثات
حفاثیه
حفاد
حفار
حفار باختری
حفارخاوری
حفاره
حفاری
حفاریم
حفاسی
حفاش
حفاصه
حفاض
حفاضج
حفاظ
حفاظت
حفاف
حفاف الطیر
حفافه
حفافیث
حفال
حفالج
حفاله
حفان
حفانه
حفاه
حفاوت
حفایت
حفایر
حفایظ
حفت
حفتر
حفث
حفثه
حفج
حفحف
حفحفه
حفد
حفدان
حفدلس
حفده
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120